آذری جهرمی گویا از چهره خاکستری برای خودش استقبال میکند. لبخند و عصبانیت را با هم پیش میبرد. غیرمستقیم کنایه میزند و هر بار که کمی تحت فشار قرار میگیرد به یک مساله مهمتر میپردازد. شاید الان برای قضاوت کردن زود باشد، اما باید صبر کرد و دید که در ادامه وضعیت وزیر جوان به کجا میانجامد. آیا وزیر جوان، رئیس جمهور جوان میشود؟! آیا آذری جهرمی میتواند دستهای پشت پرده فساد را رو کند؟ آیا در ادعاهایی که دارد صادق است؟ آیا یک سوپرمن است یا ادای سوپرمنها را در میآورد؟!
اقتصاد24- دهه شصتیها دوران عجیبی را گذراندهاند. از جنگ و بمبارانها بگیر تا مشکلات ورود به دانشگاه و کار به خاطر جمعیت زیاد. برخی از آنها به سراغ مهاجرت رفتند و کشور دیگری را برای کار و درس انتخاب کردند و عدهای ماندند و به خواستههایشان رسیدند و برخی هم سرخورده شدند. اصطلاح دهه شصتیها و ویژگیهایی که برای این دهه شمرده میشود باعث شده که نگاه خاصی به خود داشته باشند و جامعه نیز به آنها خاص نگاه کند. خیلی از آنها در رویای سوپرمن شدن بوده و هستند، آدمهای فوق بشری که ویژگی خاصی دارند و میخواهند کارهای خارق العادهای بکنند، برخی که از ویژگیهای خود در جهت اتفاقات مثبت استفاده میکنند و برخی در جهت منفی.
یکی از مسائلی که دهه شصتیها با آن روبرو بودهاند مفهوم رقابت است. آنها علاوه بر اینکه باید با خود رقابت کنند باید با دهههای قبل و بعد از خود نیز رقابت داشته باشند. دهه هفتادیها پیشرفتهتر و پیچیدهتر از آنها هستند و دهه ۵۰ و ۴۰ قدرت و امکانات بیشتری دارند. به همین علت اگر وارد نهادهای مختلف شویم به سختی میتوان یک مدیر رده بالای دهه شصتی پیدا کرد. دهه هفتادیها به خاطر سن و سالشان به هیچ وجه دیده نمیشوند و به آنها اعتماد نمیکنند و دهه شصتیها به سختی میتوانند خود را به این مراحل برسانند. اگر هم فردی بتواند به این مراحل برسد جزو موارد خاص بوده و توجهات به او جلب میشود. حال اگر به مقام وزارت برسد که این خاص بودگی بیشتر به چشم میآید.
از سال ۹۶ عبارت جدیدی وارد ادبیات سیاسی ایران شد و آن هم «وزیر جوان» بود. محمدجواد آذری جهرمی در سال ۹۶ بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات معرفی شد و هر چند که رای بسیار پایینی از مجلس گرفت، ولی در نهایت این جوان دهه شصتی توانست به سمت وزارت برسد و فصل تازهای در جریان مدیریت جمهوری اسلامی ایران باز کند.
سبک مدیریتی او و ارتباطش با مردم و حضور فعالش در شبکههای اجتماعی در بین مدیران گذشته سابقه نداشته است. آذری جهرمی که چند روز دیگر ۳۸ ساله میشود به خوبی از تکنولوژیهای جدید و شبکههای اجتماعی استفاده میکند و هر چند که حواشی داشته، اما تاثیرات ویژهای نیز گذاشته است. استفاده از ادبیات خاص و بکار بردن کلمه «حاجی» در خطاب قرار دادن مخاطبانش در شبکههای اجتماعی مختص او است. آذری جهرمی حتی پا را فراتر گذاشت و در یک اتفاق با مزه بعد از کامنت یکی از کاربران شبکههای اجتماعی به خانه او رفت و به عنوان مهمان با هم آبدوغ خیار خوردند!
او اولین مقام مسئول در سطح وزرا در جمهوری اسلامی ایران است که بدون واسطه و با استفاده از امکان لایو اینستاگرام با مخاطبان خود ارتباط برقرار کرد و به سوالات آنها پاسخ داد. تا قبل از این وزرا یا به سراغ صداوسیما میرفتند یا رسانههای رسمی دیگر را انتخاب میکردند اما آذری جهرمی به خوبی فهمید که انحصار رسانههای رسمی به پایان رسیده است و فرصت خوبی است که از این امکان نیز استفاده کند.
آذری جهرمی با اینکه روحیات شاعرانهای دارد و از «محاسن پاییز» توئیت میکند، اما این ادعا را دارد که در مقابل «حق الناس» سخت گیر است و تا به امروز در چند حوزه مانند سرویسهای ارزش افزوده و ارز دولتی و ... گزارشهایی نیز ارائه کرده است. اما به تازگی ماجرایی جدید او را به دردسر انداخته است. هر چند که در این دو سال وزارت او ماجرا کم نداشته است.
خبری در رسانهها باعث شد که باز آذری جهرمی بر سر زبانها بیافتد: «اهدای ۲۰۰ لپ تاپ از طرف وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به نهاد ریاست جمهوری». آذری جهرمی در حاشیه جلسه هیات دولت از این ماجرا اظهار بی اطلاعی کرد و در ادامه اسنادی توسط سایت نماینده از این اتفاق منتشر شد و وزیر جوان در لایو اینستاگرام توضیحاتی در این باره ارائه کرد:
«این توضیح را درباره موضوع اهدای تجهیزات به نهاد ریاست جمهوری به مردم میدهم که مدیر مربوطه در نهاد ریاست جمهوری طی نامهای از شرکت همراه اول درخواست کرد تا با توجه به نوسازی خدمات رایانهای نهاد ریاست جمهوری، همراه اول به صورت اسپانسری، تعدادی لپتاپ را در اختیار این نهاد قرار دهد. مدیر همراه اول نیز در جواب نامه اعلام کرد آمادگی انجام این کار را دارد، ولی از این دفتر میخواهد تا تأییدیه کار را از من به عنوان وزیر ارتباطات بگیرند. چون در آن بازه زمانی من در خارج از کشور بودم، با دفتر من مکاتبات صورت گرفت و مدیر دفتر من هم نامهای را برای انجام اقدامات لازم به همراه اول فرستاد، بر اساس چارچوبهای اداری، نامه «اقدام لازم»، معنی اش این است که خودتان عمل کنید، ولی به این معنی نبوده که وزارت ارتباطات دستور یا درخواستی برای انجام کار داده است».
در نهایت این ماجرا ختم شد و لپ تاپها مسترد شده و بنا شد تا این تجهیزات برای ایجاد مدارس هوشمند در سیستان و بلوچستان استفاده شود اما وزیر جوان به بهانه این موضوع به موضوعی اشاره کرد که حساسیتهای زیادی را جلب کرد.
وقتی از آذری جهرمی درباره اهدای ۲۰۰ لپ تاپ پرسیده بودند گفت: «من یادم نمیآید که ۲۰۰ لپ تاپ هدیه داده باشم، اما خوب یادم میآید برادری که از مشهد به تهران آمده و اخیرا این فعالیتها را میکند در سال ۸۸ مخابرات را به ثمن بخس واگذار کردند و از محل درآمدهای خودش قسط هایش را دادند. یادم میآید که هنوز پنج هزار میلیارد تومان از پولهای مردم آنجاست و هنوز تعیین تکلیف نشده، اگر موضوعاتی باید بررسی شود اینهاست».
ماجرای واگذاری مخابرات در سال ۸۸ هم اینگونه است که کنسرسیوم اعتماد مبین متشکل از «شرکت گسترش الکترونیک مبین ایران» و «شرکت شهریار مهستان» و «شرکت سرمایهگذاری توسعه اعتماد» متعلق به بنیاد تعاون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ستاد اجرایی فرمان امام (ره) در ۵ مهر ۱۳۸۸، ۵۱ درصد از سهام شرکت مخابرات ایران را به ارزش ۷۸۰۰ میلیارد تومان خریداری کرد. این واگذاری کش و قوسهای فراوانی داشته و این کنسرسیوم با شرکت «پیشگامان کویر یزد» در رقابت بوده که با ماجراهایی کنسرسیوم برنده این رقابت میشود.
خلاصه ماجراهای پیش آمده هم این است که پس از دو بار تأخیر در واگذاری سهام مخابرات در ۱۸ و ۲۵ شهریور در اوایل مهرماه آن سال، «شرکت سرمایهگذاری مهر اقتصاد ایرانیان» از حضور خود در این واگذاری خبر داد. در ادامه اعلام شد که شرکت پیشگامان کویر یزد هم رد صلاحیت شده و هم انصراف داده که انصراف از سوی این شرکت رد شد و در نهایت نداشتن اهلیت امنیتی دلیل رد صلاحیت این شرکت اعلام شد.
در یکی دو سال اخیر نیز تعاونی سپاه پاسداران از سهام دو شرکت مخابرات و همراه اول دست کشید و در حال حاضر همانطور که آذری جهرمی به آن اشاره داشته وضعیت روشن و بسامانی ندارد. بعد از این اظهار نظر آذری جهرمی، خبرگزاری های فارس و تسنیم در قالب مصاحبه ها و گزارش هایی به آذری جهرمی هجوم برده و برخی اقدامات او را زیر سوال بردند و از ناکارامدی ابتکاراتش در دوران مدیریت، مطالبی را منتشر کردند. به عنوان نمونه خبرگزاری فارس در گفتگویی که با مدیرعامل مستعفی رایتل داشت به وزیر ارتباطات حملاتی وارد کرد. این گفتگو در رسانههای همسو با این خبرگزاری بسیار بازنشر شد.
مینا مهرنوش در این گفتگو آذری جهرمی را متهم به نگاه جنسیتی کرده و میگوید که تحمل دیدن یک زن در مدیریت یک اپراتور کشوری را ندارد. او به تحصیلات وزیر اشاره میکند که غیر مرتبط با وزارت ارتباطات است. او در این گفتگو میگوید: «آقای جهرمی بهتر است به جای کارشکنی در انتصاب یک مدیر زن، نیم نگاهی به دستاورد پنج ساله مدیریت تیم و دوستان خود در رایتل بیاندازند که درآن زمان حدود ۱۷۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته از جیب بیمه شدگان تامین اجتماعی بر رایتل تحمیل شد».
آذری جهرمی هنوز نسبت به این صحبتها واکنشی نشان نداده است، اما حمله به وزیر ارتباطات بعد از اشاره او به واگذاری مخابرات در سال ۸۸ جای سوال دارد. آذری جهرمی قبلا نیز در ماجرای سرویسهای ارزش افزوده و ارزهای دولتی و فیلترشکنها نشان داد که اگر نیاز باشد جدیت دارد. به عنوان مثال پژمان فر نماینده مشهد از او درباره وضعیت فیلترشکنها و اینکه چرا آنها را فیلتر نمیکنند سوال پرسید که آذری جهرمی کمی برآشفته شد و به این نکته اشاره کرد که فیلترینگ قانونا در اختیار وزارت ارتباطات نیست و نکته مهم این است که گردش مالی فیلترینگ در کشور بسیار بالا است و اینگونه نیست که نتوان منشأ و مبدأ آن را پیدا کرد و برای حل مشکل فیلترینگ باید به سراغ دستهای پشت پرده آن رفت نه وزارت ارتباطات.
برخی بر این باورند که آذری جهرمی برنامههای بلند مدتی دارد و میخواهد خود را برای ریاست جمهوری آماده کند، حتی برخی می گویند که او به این خاطر که در ابتدا در معاونت فنی وزارت اطلاعات بوده و همکاریهایی در شنود داشته (مسائلی که از جانب خودش تکذیب شده) در تلاش است که وجهه جدیدی از خود بسازد. طرفدارانش بر این نکته تاکید میکنند که او میتواند برای هم نسلانش راه را باز کند تا دیگر از سیطره نسلهای قبل خارج شوند. خودش اما گویا از این چهره خاکستری استقبال میکند. لبخند و عصبانیت را با هم پیش میبرد. غیرمستقیم کنایه میزند و هر بار که کمی تحت فشار قرار میگیرد به یک مساله مهمتر کنایه میزند. شاید الان برای قضاوت کردن زود باشد، اما باید صبر کرد و دید که در ادامه، وضعیت وزیر جوان به کجا میانجامد. آیا وزیر جوان، رئیس جمهور جوان میشود؟! آیا آذری جهرمی میتواند دستهای پشت پرده فساد را رو کند؟ آیا در ادعاهایی که دارد صادق است؟ آیا یک سوپرمن است یا ادای سوپرمنها را در میآورد؟!