
اقتصاد۲۴ -شاید برای کسبوکار شما هم پیش آمده باشد که احساس کنید وامهای بانکی و آورده نقدی سهامداران دیگر مانند گذشته پاسخگوی نیازهای مالی شما نیست و استمرار معضل کمبود نقدینگی در شرکت به عنوان یکی از چالشهای جدی برای شما مطرح باشد. شاید هم جزو آن دسته از کارآفرینان باشید که انصراف از اجرای یک طرح سودآور در بنگاه اقتصادی خود را به دلیل کمبود نقدینگی تجربه کرده باشید. برای یافتن راهحل مناسب شاید لازم باشد کمی تعمق بیشتری در روشهای تامین مالی شرکت خود داشته باشید.
ابتدا قبل از بررسی روشهای تامین مالی باید دقیقاً بدانیم منظور از بازارهای مالی چیست؟ بازار سرمایه کدام است؟ موانع تامین مالی بنگاههای اقتصادی از انواع بازارها چه خواهد بود؟ چه ارتباطی بین سودآوری و موفقیت شرکتهای بزرگ و موفق با روشهای تامین مالی آنها وجود دارد؟ اساساً اظهارنظر در مورد صنایع و بازارهای هر کشور بدون در نظر گرفتن متغیرهای مرتبط با اقتصاد کلان آن کشور میتواند صحت نتایج حاصل شده را دچار خدشه نماید.
بیشتربخوانید:شاخص کل بار دیگر کانال یک میلیون و ۲۰۰ هزار را از دست داد
برای تشریح سیستم اقتصادی کشور ابتدا لازم است در یک تقسیمبندی دو بازار ذیل را از هم جدا نماییم.
بازار داراییهای واقعی و خدمات (Assets and Services) و بازار داراییهای مالی (Financial Assets). همان طور که از عناوین پیداست بازار اول اشاره به داراییهای ملموس (Tangibles) و بازار دوم متمرکز بر داراییهای نا ملموس (Intangibles) میباشد.
بازار مسکن، غذا، دارو و... نمونههایی از بازارهای ملموس هستند در حالی که در نقطه متقابل سفارشهای مالی یکی از مصادیق بازارهای ناملموس میباشد.بسیاری از داراییهای مالی اعم از سهام یا اوراق قرضه در بازارهای سازمان یافته تحت نظارت نهادهای حاکمیتی امکان مبادله دارند.حال با رویکردی متفاوت میتوان چند بازار مهم را در کشور مورد بررسی قرار داد. مشخصاً نام آشناترین بازار برای صاحبان کسب و کارهای بزرگ ایران بازار پول (Money Market) می باشد.
از اوراق بهادار قابل معامله در بازار پول میتوان به اسناد خزانه، وجوه سپرده نزد بانک مرکزی، اسناد تجاری و سایر اسناد بدهی کوتاه مدت اشاره کرد.اخذ وام با نرخ سودهای مشخص (مصوب شورای پول و اعتبار) و طی کردن پروسههای بوروکراتیک اخذ تسهیلات در بانکهای تجاری و غیرتجاری کشور فرآیند غریبی برای فعالین در حوزه کسب و کار نیست.بررسیها نشان میدهد با وجود محدودیتهای فراوان و مشکلات متعدد بر سر راه تامین مالی از بازار پول اما همچنان قسمت قابل توجهی از منابع مورد نیاز شرکتهای بزرگ از محل تسهیلات بانکی است که شاید یکی از دلایل اصلی آن عدم آشنایی صاحبان کسب و کار با بازار سرمایه میباشد.
حال بایستی دید بازار سرمایه (Capital Market) چیست که بسیاری از صاحب نظران حوزههای مالی و اقتصادی آن را به عنوان بهترین راهکار تامین مالی شرکتهای بزرگ و پیشرو میدانند.بازار سرمایه در نقطه متقابل نظام بانکی جایگاه تامین بلندمدت سرمایه شرکتهاست. بازار سرمایه زیربنای فعالیتهای تجاری، صنعتی، خصوصی و یا حتی دولتی میباشد. به کمک بازار سرمایه میتوان وجوه بلندمدت را به منظور تخصیص دادن به داراییهای سرمایهای به کار برد، به واسطه بازار سرمایه وجوه دریافتی از این بازار از منابع متعددی تامین میگردد.
از سرمایهگذاران شخصی گرفته تا شرکتهای سرمایهگذاری و صندوقها و از همه جالبتر حتی خود بانکها.
منابع جمعآوری شده از بازار سرمایه یا همان بورس جهت تامین مالی طرحهای کسب و کار و توسعه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع بورس با ایجاد سازوکاری مبتنی بر ایجاد جذابیت برای سرمایهگذاران، وجوه مازاد را از بخشهای مختلف جمع و به سمت صاحبان کسب وکار نیازمند نقدینگی سوق میدهد.
در کشورهای صنعتی بورس اوراق بهادار مهمترین سازوکار تامین سرمایه واحدهای تجاری و صنعتی میباشد.
در واقع بازار بورس چهارچوبی جهت داد و ستد سهام شرکتهای گوناگون تولیدی، خدماتی و سرمایهگذاری که از لحاظ قوام مالی و عملیاتی به سطوح بالاتری رسیدهاند، مهیا نموده است.استفاده از ظرفیتهای موجود در بازارسرمایه مزیتهای قابل توجهی برای اقتصاد کشور در سطح کلان نیز خواهد داشت.
مهار تورم و هدایت نقدینگی مازاد به سمت تولید یکی از پیامدهای مبارک این اتفاق خواهد بود.نکته حائز اهمیت استفاده بهینه از پساندازهای خرد و کوچک در دست مردم که پس از یک کاسه شدن به منابع بزرگ و قابل توجهی تبدیل میشود. این نکته به ویژه در سالهای اخیر که ارز، سکه، طلا و .. به عنوان مأمنی برای سرمایهگذاران خرد تبدیل شده نکته قابل تاملی میباشد. چرا که همین هدایت نقدینگی جهت عدم ورود به این بازارها میتواند به ایجاد ثبات در آنها کمک نماید.
کمک به رشد صنعتی شدن کشور نیز یکی دیگر از مزایای استفاده از ظرفیتهای بازار سرمایه میباشد که در میان مدت میتواند بسیار حائز اهمیت باشد. حال این سوال پیش میآید به جز مواردی که پیشتر به آن اشاره شد آیا شرکت و صنایع بزرگ منافع دیگری نیز دارند تا انگیزه کافی برای ورود به بورس را داشته باشند؟
پاسخ مثبت است. اصولاً عرضه سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار منافع و مزایای بیشماری برای صاحبان کسب و کار دارد که تشریح مبسوط در این مقال نمیگنجد.
با توجه به وضعیت فعلی کشور شرکتهای که نیازمند تامین مالی هستند اما سهام خود را در بورس عرضه نکردهاند عمدتاً تنها یک راه چاره دارند و آن هم اخذ تسهیلات از بانکها میباشد. گرفتن وام از نظام بانکی و به اصطلاح بازار پول در کنار مزایایی که دارد معایب متعددی نیز دارد. ایراد اول مربوط به نظام بروکراتیک بانکهای کشور و قوانین و دستورالعملهای دست و پاگیری است که عملاً باعث کاهش شدید سرعت انجام کارها و مانع تراشی بر سر راه تامین سرمایه خواهد بود.
اشکال بعدی تامین مالی از این طریق مربوط به ملاحظات جدی در خصوص تامین وثایق میباشد. کمتر بنگاه اقتصادی را میتوان یافت که سابقه منصرف شدن از اخذ وام به دلیل عدم توانایی در تامین ضامنین و وثایق مورد نیاز بانک را نداشته باشد.به ویژه اینکه بحث ترهین املاک به واسطه ضابطههای موجود در خصوص ضریب کاهشی اعمال شده توسط مجریان عملاً از لحاظ اجرایی مشکلات متعددی را بر سر راه کارآفرینان قرار داده است.
به عنوان مثال یک شرکت با فروش سالانه بیش از 500 میلیارد ریال برای اخذ یک وام 50 میلیارد ریالی گاهاً بایستی وثیقه ملکی با ارزش بیش از دو برابر تسهیلات را در رهن بانک قرار دهد. یکی دیگر از معایب تسهیلات عدم تجانس ماهیت آن با طرحهای توسعهای می باشد. پر واضح است طرحهای توسعهای ذاتاً از جنس هزینه بوده و بازگشت سرمایه در آن مستلزم گذشت زمان و راهاندازی واحدهای مربوطه میباشد. اما عمده تسهیلات بانکی از جنس سرمایه در گردش بوده و وام گیرنده ملزم است بلافاصله در همان ماههای اولیه اخذ تسهیلات، نسبت به بازپرداخت آن اقدام نماید.
اما در نقطه مقابل شرکتهای بورسی میتوانند از طریق وثیقه قراردادن سهام خود که درجه بالایی از اعتبار نیز برخوردار است نسبت به سایر شرکتها بسیار راحتتر تامین مالی خود را در بانکها انجام دهند.
همچنین معافیت مالیاتی که شرکتهای پذیرفته شده در بورس دارند گاهاً تا ده درصد نیز قابل اجراست که این مزیت نیز جزو جذابیتهای شرکتهای واجد شرایط میباشد.دیگر مزیت شرکتهای بورسی اجازه انتشار اوراق مشارکت صرفاً با مجوز سازمان بورس میباشد. شرکتهای غیربورسی که قصد انتشار اوراق مشارکت داشتهاند میدانند که گرفتن مجوز از بانک مرکزی چه فرآیند پیچیده و طاقت فرسایی هست که این مشکل شامل حال شرکتهای بورسی نمیباشد.
در انتها باید به این نکته توجه کرد که با توجه به شرایط ویژهای که در کشور وجود دارد و اهتمام جدی دولت برای تقویت بازار سرمایه فرصت طلایی برای شرکتهای بزرگ و پیشرو به وجود آمده است که امید است با یک نگاه آیندهنگر از فرصت موجود نهایت استفاده را برده و جهت ثبات دائمی کسب وکارهای خود اقدام مدبرانهای نمایند.
* دکترای مدیریت مالی و مدیرعامل صندوق پژوهش و فناوری سلامت ثامن