
اقتصاد۲۴- دریاچه ارومیه از نمادهای سرزندگی کشورمان است که سالهای سال تمام کارشناسان درباره خشکیدن آن هشدار میدادند. اتفاق تلخ، شهریور امسال رخ داد و با تداوم خشکسالی و نبود بارش، دریاچه ارومیه کاملاً خشکید. حالا در اواسط آذرماه، بارشها سطح آب دریاچه را تا ۴۰ سانتیمتر بالا آورده و جان تازهای به این زیستگاه در احتضار داده است.
دریاچه ارومیه از بزرگترین دریاچههای آب شور در جهان و جزو تالابهای کنوانسیون رامسر است. زمانی اگر در فصل مهاجرت به این تالاب سفر میکردیم، میتوانستیم هزاران بال پرنده از انواع گونههای مختلف را در آنجا ببینیم. پرندگانی که کیلومترها کیلومتر برای رسیدن به مقصدشان پرواز میکردند و دریاچه ارومیه برایشان مانند استراحتگاهی بود تا در آن نفسی تازه کنند. علاوهبر پرندگان این دریاچه مأمنی برای میگوی شور ارومیهای (گونه اندمیک) و سایر گونههایی است که در زیر آب زندگی میکنند.
روند خشکی این دریاچه از سالها پیش شروع شده بود. براساس گزارش برنامه سازمان ملل متحد، خشک شدن دریاچه ارومیه از سال ۱۹۹۵ شروع شده است. با اینکه خشکیدگی این سالهای دریاچه ارومیه به باران نسبت داده میشود، در سالهای اخیر مطالعهای انجام شد که نشان میداد سهم عوامل انسانی در خشک شدن دریاچه ارومیه ۶۹ درصد است. ایسنا در گزارشی درباره این پژوهش که سال ۱۴۰۱ در دانشگاه میامی انجام شده، نوشته است سهم عوامل طبیعی مانند خشکسالیهای بلندمدت و کاهش میزان بارش در این خشکی، ۳۱ درصد است؛ درحالیکه سهم بزرگتر برای عوامل انسانی با ۶۹ درصد است.
بهطور کلی، سدسازیهای بیرویه بر روی رودخانههای تغذیهکننده دریاچه، فشار بالا بر روی آبهای زیرزمینی با حفر چاههای عمیق و برداشت بیرویه از آن، مصرف بخش عظیمی از آب برای آبیاری زمینهای کشاورزی، همه و همه موجب کاهش سطح آب دریاچه شدهاند، بهطوریکه تصاویر شهریورماه امسال خشکی کامل دریاچه ارومیه را نشان میدادند.
مقاله «نجات دریاچه ارومیه: از شعار تا واقعیت (چالشها و راهکارها)» در سال ۲۰۱۴ درباره خشکی دریاچه ارومیه در گذشته مینویسد: «مدارک تاریخی نشان میدهد دریاچه ارومیه یک خشکسالی شدید را در سال ۱۸۰۰ پشتسر گذاشته است، زمانیکه حداکثر عمق دریاچه فقط ۷۵ سانتیمتر بوده است. همچنین، این دریاچه بین سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۸ نیز یک دوره خشکسالی را تجربه کرده و مجدداً احیا شده است.»
این تجربهها به این معنی است که دریاچه ارومیه میتواند دوباره احیا شود، اما اینبار احیای آن تنها به عوامل طبیعی وابسته نیست و نمیتوان روندهای ناپایدار توسعه و پروژههای سدسازی و مدیریت ناصحیح آب را نادیده گرفت. چه آنکه در بخش دیگر همان مقاله آمده است: «بحران کنونی این دریاچه با دخالت فراوان عوامل انسانی (سدها، کشاورزی، برداشت بیشازحد آب) همراه است. به همین دلیل، نیازمند مدیریت یکپارچه و اقدامات مهندسی برای تضمین بازیابی آن است.»
«سعید عیسیپور»، مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه، معتقد است منطقه تحمل خشکشدن دریاچه را ندارد و چارهای جز احیای دریاچه ارومیه نیست؛ زیرا تقریباً هفت میلیون نفر در اطراف این زیستگاه زندگی میکنند و هیچ دولتی نمیتواند تبعات خشکیدن آن را جبران کند.
بیشتر بخوانید:دریاچه ارومیه با بارشها جان گرفت
او میگوید: «هزینههای خشکشدن دریاچه بهمراتب بیشتر از هزینههای لازم برای احیای آن است. برای همین ما جز احیای دریاچه به موضوع دیگری فکر نمیکنیم. بیش از ۷۰ درصد از دلایل خشکی دریاچه، عوامل انسانی مانند توسعه ناپایدار، سدهای مختلف، چاههای مجاز و غیرمجاز است. تغییراقلیم حداکثر ۳۰ درصد در این وضع دخیل بوده است. همه این عوامل انسانی، با آنکه مسیرش دشوار است، قابلحل هستند و دولت باید تصمیمهای سخت در راه احیای دریاچه را بگیرد.»
او درباره بارشهای اخیر توضیح میدهد: «توده بارشی با متوسط ۸۰ میلیمتر بارندگی باعث شد همه رودخانهها فعال و کمکم به پیکره دریاچه نزدیک شوند. این دریاچه اکوسیستمی همیشه زنده است و با کوچکترین بارشی، رودخانهها بهسمت دریاچه ارومیه جاری میشوند. در همین چند روز گذشته عمق دریاچه ۴۰ سانتیمتر افزایش یافته است. هرچند این مقدار نسبت به پارسال کمتر است، اما شرایط رو به بهبود است.»
عیسیپور باور دارد دریاچه ارومیه دو مسیر پیش رو دارد که هر دو به احیا ختم میشود: «سناریوی اول آن است که ما خودمان بهسمت احیای دریاچه برویم، اما در سناریوی دوم دریاچه خودش، حقش را از ما میگیرد؛ زیرا گردوغبار نمکی حاصل از خشکشدن دریاچه، موجب تخلیه زمینهای کشاورزی و مناطق مسکونی میشود. این اتفاق باعث کاهش فشار روی منابع آبی میشود و اکوسیستم در طول زمان به حالت قبلی خود بازمیگردد. ما مسیر اول را انتخاب کردهایم.»
او از سخت بودن شرایط احیا در این وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میگوید: «نباید فکر کنیم، چون بارندگی رخ داده، پس دریاچه احیا میشود. برعکس، در این زمان مسئولیت ما بیشتر هم میشود. اتفاقی که باید رخ دهد، کاهش مصرف آب است. در واقع سیاستهای توسعه ناپایدار در سالهای قبل نظیر برداشتهای غیرمجاز باید تغییر کند.»
از نگاه عیسیپور ازآنجاکه نقاط مرزی شمالغربی کشور، توسعهنیافته است و از سایر ظرفیتها استفاده نشده، مردم بهاجبار بهسمت کشاورزی رفتند و کشاورزی منطقه، «کشاورزی معیشتی» است، اما برای کاهش فشار بر منابع آبی باید منطقه بهسمت توسعه پایدار پیش برود. «مردم برای ادامه حیاتشان کشاورزی میکنند. حالا، هم استانهای آذربایجان شرقی و غربی و هم استانهای دیگر مانند کردستان بهسمت توسعه و سرمایهگذاری در مرزها میروند تا معیشت مردم از کشاورزی به بخشهای صنعت، خدمات و گردشگری تغییر کند. در دبیرخانه کارگروه ملی چنین بستهای برای تغییر الگوی معیشت مردم از بخش کشاورزی با مصرف آب بالا به بخشهای کمآببرتر دنبال میشود. البته مردم هم نسبت به موضوع آب حساس شدهاند و این مطالبات را از ما دارند.»
او همچنین از مصوباتی در ستاد احیا دریاچه ارومیه خبر میدهد: «این مصوبات درباره برداشتهای غیرمجاز و تغییر الگوی کشت است و باید ۱۰ سال پیش تصویب میشدند. امیدواریم دستگاههای اجرایی مثل وزارت نیرو، وزارت جهادکشاورزی، سازمان منابعطبیعی و آبخیزداری کشور و حتی سازمان حفاظت محیطزیست این مصوبات مهم را اجرایی کنند تا بتوانیم به احیای دریاچه ارومیه امیدوار باشیم.»
دریاچه ارومیه، دریاچهای با قدمتی تاریخی است. دریاچهای که توانسته از دل سختترین خشکسالیها و تغییرات زمینشناختی زنده بیرون بیاید. حالا ما نیز باید امیدوار باشیم با تغییرات در نحوه بهرهبرداری از منابع آبی حوضه این دریاچه، بتوانیم جانی دوباره در پیکر آن بدمیم.