
اقتصاد۲۴- تا همین یک هفته پیش، بحران خشکسالی و کمبود آب در شهرهای مختلف کشور، به موضوعی جدی برای کارشناسان محیط زیست و رسانهها تبدیل شده بود. اما واکنش مسئولان، بیش از هر اقدام عملی، محدود به توصیههای معنوی و نصایح اخلاقی بود: از «توبه و دعا» گرفته تا «خواندن نماز باران». هیچ برنامه جدی و عملی برای مدیریت منابع آب، مهار سیلابها یا کاهش خسارت ناشی از کمآبی ارائه نمیشد و بیشتر بار تقصیر بر دوش مردم گذاشته شد.
حالا، اما فقط چند روز پس از شروع بارشها، همان شهری که از کمبود آب ناله میکرد، شاهد سیل و آبگرفتگی در خیابانها، معابر و حتی بخشهایی از شبکه حمل و نقل است. ویدیوهای منتشر شده در فضای مجازی از شمال تا جنوب کشور، از بندرانزلی تا بندرعباس و بندر شهید رجایی، نشان میدهد که شهرها نه تنها آماده مدیریت بارشها نبودند، بلکه عملاً هیچ برنامه پیشگیرانهای برای مقابله با خسارتهای بارش نداشتند.
این تصاویر، بیش از هر چیز، یادآور ناکارآمدی مدیریت بحران است؛ جایی که مسئولان در شرایط کمآبی مردم را به توبه و دعا فراخواندهاند و امروز باید با همان مردم دعا کنند که سیلاب شهری خسارت جانی یا مالی نیاورد. رسانهها و کارشناسان محیط زیست بارها هشدار داده بودند که تغییرات اقلیمی، خشکسالی و بارشهای ناگهانی، نیازمند برنامهریزی دقیق، بهکارگیری فناوریهای مدیریت آب و آمادگی زیرساختهاست. اما ظاهراً این هشدارها تا امروز شنیده نشده است.
واقعیت تلخ این است که مدیریت بحران در کشور هنوز به سنتهای نمادین و توصیههای مذهبی محدود میشود، در حالی که راهکارهای علمی و عملی برای مقابله با کمآبی و سیلاب در اختیار است؛ از مهار و ذخیره آب، کنترل جریان رودخانهها، لایروبی کانالها و شبکه فاضلاب گرفته تا سامانههای هشدار سریع و اطلاعرسانی عمومی. عدم بهرهگیری از این ابزارها، نتیجهای جز ایجاد ترس و استرس در مردم و ویدیوهای دستبهدست در شبکههای اجتماعی نداشته است.
حالا باید دعا کنیم که آب گرفتگی در خیابانها به فاجعه انسانی تبدیل نشود، همانطور که هفته گذشته برای باران دعا کردیم. پرسش این است که تا کی باید بین «نماز باران» و مدیریت علمی بحران، مردم قربانی شوند؟ آیا زمان آن نرسیده که مسئولان بجای توصیه به دعا و توبه، مسئولیت خود را با اقدام عملی، شفافیت و برنامهریزی جدی نشان دهند؟