شهردار به جای طرح ریشهای مشکل در سیما ظاهر میشود و از دیوار ثابت بین واگنها خبر میدهد که امنیت مسافران را هم دچار مشکل میکند و متاسفانه کورسویی که برای تامین قطار در اواخر سال گذشته پیدا شده بود، مجددا به خاموشی گرایید.
شهردار تهران اضافه کرد: من هیچجا نرفتم! من که به خودم رحم نمیکنم به اینها رحم میکنم؟ ۱۲ سال نماینده مجلس بودم، تنها ۵ سفر خارجی رفتم! نباید کلی حرف بزنید، خیلی بد است! واضح بگوید راجع به چه کسی حرف میزنید؟ هر چه بگویید یک چیزی در آستین ما پیدا میشود، زیاد سربه سر ما نذارید!
زاکانی را نمیتوان در همین رویا و سودای تصاحب اکثریت صندلیهای مجلس آتی محدود کرد؛ فعالیتهای او قبل از شهردار شدنش و اقداماتش در شهرداری در راستای رسیدن به ریاست قوه مجریه بوده و هست. مصداق این گفته نیز ارائه طرح «راهاندازی سازمان فناوریهای نوین و نوآوری شهری شهرداری تهران» توسط زاکانی است که به نوعی دولتی کوچک را در آن گنجانده بود.
شهردار تهران درباره حقوق ۴۶ میلیون تومانی مسئول حراست شورای شهر تهران گفت: ملحقات حقوق نیز در فیش اشاره شده آمده است، اما بنده دستور میدهم ریز مبلغ فیش مورد بررسی قرار بگیرد.
زاکانی با کوچکترین اتفاقی غیب میشود و مسئولیت هیچچیز را نمیپذیرد. ناتوان از خلق حتی یک پروژه بوده است، فاقد ایده مشخصی در اداره شهر یا تبلیغات یا حتی تأمین منابع مالی است، پُرگو و تندگو است و حتی زمانهایی که تلاش میکند مثل احمدینژاد با شوخی و کنایه از پاسخگویی فرار کند، بهدلیل فقدان توانایی، کلامش به توهین شباهت پیدا میکند.
بخشی از پرونده شکایت او هم بعد از این کشمکشها در صلاحیت دیوان عدالت اداری قرار گرفت و باید به آن در آنجا رسیدگی شود. حالا، اما پرونده هنوز در نوبت رسیدگی به دیوان عدالت اداری است، چه شکایت از شورای شهر و چه شکایت از وزیر کشور
شهرداری علیرضا زاکانی با دو تخلف در خصوص عدم انطباق مدرک تحصیلی با رشتههای تحصیلی احصاء شده در آییننامه انتخاب شهرداران و مهمتر از آن فقدان سابقه اجرایی، آغاز شد.
در سالهای گذشته بر اساس مصوبه شورای شهر، شهرداری تهران مکلف بود به افرادی که وسع مالی نداشتند، قبر رایگان اختصاص دهد. اما انگار علیرضا زاکانی ، شهردار تهران بنا را بر آن گذاشته از هر راهی درآمد کسب کند
تعدادی از اعضای شورای شهر و کارشناسان ازجمله «ناصر امانی»، عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران معتقدند که بودجه یاد شده نه تنها افسانهای است که تحقق آن بعید به نظر میرسد مگر از طریق کسب درآمدهای ناپایدار و شهر و تراکمفروشی