اقتصاد۲۴- دکتر مجید تهرانی در این باره گفت: امریکا قبلا برای چنین موضوعی اقدام کرد و، چون عضو برجام نبود موفق نشد و اینبار هم مادامیکه عضو برجام نباشدو ایران مواضع حق مذاکراتی خود با سایر اعضای برجام را حفظ کند اتفاقی از این ناحیه به سادگی رخ نخواهد داد. البته این مانع نیست که مسیر جدیدی برای بازگشت ایران به ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد مطرح نشود یا اروپا همراه امریکا نباشد، اما احتمال اثر بخشی مسیرهای جدید هم زیاد نیست. در کل در دنیای پساکرونا و در نظم نوین خاکستری حاکم بر جهان بعید است سازمان ملل منشا تشخیص ایران به عنوان تهدیدی برای صلح یا نقض صلح یا اقدام تجاوزگرانه باشد. اگر چه این مانع اجرای مهار چندجانبه نیست، اما قدرت گام دوم انقلاب و آثار آن را نباید نادیده گرفت و سومحاسبه معارضان در خصوص توان و ظرفیت و نیت دفاع گام دومیها اشتباهی تاریخی خواهد بود.
کارشناس سیاست خارجی پژوهشگر در دانشگاههای هریوت وات و کینگستون در ادامه در تشریح سیاست خارجی بایدن در قبال ایران گفت:سیاست خارجی آمریکا در زمان آقای بایدن در بعد راهبردی فعلا از چارچوب رئالیسم تهاجمی خارج نشده است یا این تغییر نشانه آشکاری ندارد. تیم آقای بایدن احتمالا (در صورت شکست مذاکرات برجامی و فرابرجامی) کمپین فشار حداکثری را تبدیل به کمپین فشار اپتیموم یا بهینه خواهد کرد. با توجه به تحرکات سایر قدرتها هم شاید استراتژیستهای آمریکایی انتخاب خاکستری برای پیشگیری از ریسک ظهورایران به عنوان یک قدرت منطقهای ندارند.
بیشتر بخوانید: مشاور امنیت ملی بایدن: مذاکرات وین جدی و بر روی جزئیات است
احتمالا از نظر استراتژیستهای امریکا یا باید ایران با اجرای ۱۲ شرط پمپئو وارد معاهدهای با امریکا بشود که ظرفیت و توان و نیت ایران تا چنددهه حافظ منافع آمریکا و شرکای منطقهای آن باشد یا باید در قفسی از تحریمها و انواع جنگ نرم و جنگ هیبریدی که قدرت سخت و نرم ایران را زنجیر کنند، حبس شود. شاید از نظر آنها در غیر این دو حالت ایران میتواند در کنار سایر قدرتها مطلوبات آمریکا در منطقه مهمی مانند غرب آسیا را بهم بریزد. تقریبا مثلث چین/روسیه/ایران سختترین آزمون برای سیاست خارجه آقای بایدن هستند. کرونای هندی هم متاسفانه از دید یک استراتژیست خودش نوعی پیام لجستیک دفاعی دارد.
وی در پایان گفت: لذا آقای بایدن احتمالا یک تا دوسال به ایران فرصت میدهد تا این فرصت تاریخی تببین شود و طرفین برای تنش زدایی پایدار از آن استفاده کنند، تا هم ایران جایگاه اقتصادی واقعی خود را در زنجیره تامین جهانی کسب کند و هم آمریکا با خیال راحت منطقه را به دست شرکایش شامل ایران بسپارد، و اگر کامیاب نشد، احتمالا با رفع اشکال از تحریم ها، کمپین فشار اپیتیموم را ساخته و با غیبت راهبردی ایران را وارد هزینههای دفاعی انبساطی و سایشهای جدیدتر منطقهای میکند که در بلند مدت منتج به نوعی عملیات فرسایشی با احتمال خطای دفاعی از طرفین خواهد شد. به هر حال دسته بندی ایران در جبهه شرق سیاسی، اشتباهی است که امیدوارم رخ ندهد و تا بحال هم کسانی که داخل امریکا این بازی را ساخته اند مخاطرات امنیت ملی دیگری هم برای آمریکا رقم زده اند که نمونه آن را در کاخ کپیتول دیدیم. امید هست که آقای بایدن با تجربه بالا و تیم متخصص فهم فنیتر و مستقلی از ایران داشته باشد و از همه ظرفیتها برای جبران مافات استفاده کند.