تاریخ انتشار: ۱۲:۱۰ - ۲۳ تير ۱۴۰۰

همسریابی با چند کلیک!/ سایت‌ همسریابی همدم ؛ پاسخ به یک نیاز اجتماعی یا نادیده گرفتن حقایق جامعه

کاهش ازدواج، کاهش فرزندآوری، افزایش تجرد و... همگی واژها‌یی هستند که تقریبا هر روز سر تیتر‌ها خبر‌ها قرار دارند. در این بین فعالیت یک سایت همسریابی دارای مجوز و رونمایی از پلتفرم جدید آن که با حضور رئیس مجلس انجام شد این سوال را ایجاد کرد که آیا فعالیت سایت‌های همسریابی می‌تواند راهکاری منطقی برای تشویق شهروندان به ازدواج باشد.

اقتصاد۲۴- این روز‌ها تلاش برای افزایش ازدواج و کاهش تجردگرایی در کشور از یک سو دوچندان شده است. این موضوع علل مختلفی دارد که یکی از آن‌ها کاهش جمعیت کشور و سالمند شدن جمعیت جوان امروز در دهه‌های آینده است، سالمندانی تنها که به احتمال بسیار زیاد نمی‌توانند دوران پیری را در آرامش و در رفاه مطلق یا نسبی بگذرانند.

حالا برای افزایش ازدواج و به تبع آن افزایش جمعیت، راهکار‌هایی در نظر گرفته شده از پیشنهاد روزنامه کیهان به «سخت‌گیری اجتماعی نسبت به افراد مجرد!» تا افزایش وام ازدواج و مشوق‌های مالی برای فرزندآوری بیشتر خانواده‌ها و ...

در کنار تمامی این موارد، اما فعالیت سایت‌های همسریابی را نباید از نظر دور داشت، موسساتی که غالبا فاقد مجوز بوده و حتی می‌توان گفت در مواردی به مشکلات خانوادگی دامن می‌زنند. در این بین موسسه تبیان وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی که گویا تنها موسسه دارای مجوز برای تاسیس سایت همسریابی بوده چند سالی است در این حوزه فعالیت می‌کند و روز دوشنبه با حضور محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی از سامانه همسان گزینی خود موسوم به پلتفرم «همدم» رونمایی کرد. این موسسه مدعی است که با استفاده از این پلتفرم قصد ارائه آموزش‌های لازم برای زمان مجردی، انتخاب آگاهانه در ازدواج و زندگی موفق را دارد.

قابل توجه آنکه قالیباف حضور خود به عنوان رئیس مجلس در آیین رونمایی از یک اپلیکیشن ساده را اینگونه توضیح داد: «احساس کردم در کنار تمام اقداماتی که سازمان تبلیغات انجام داده است، این اقدام یک کار ماندگار بوده و برای حل یکی از مشکلات اساسی جامعه است لذا حضور در این مراسم را وظیفه دانستم». اگرچه حضور کمیل خجسته مدیرعامل مؤسسه رسانه‌ای تبیان و از خویشان نزدیک رهبر انقلاب را به عنوان علت حضور قالیباف در این مراسم نباید از نظر دور داشت، حضوری که می‌تواند زمینه‌ساز اعتبار بخشی بیشتر این سامانه نزد بخشی از جامعه شود.


بیشتر بخوانید: سایت همسریابی همدم و سرنا زدن از در گشاد!


در این بین و فارغ از ادعا‌های مطروحه از سوی این موسسه درخصوص همسان‌گزینی و همسریابی در این موسسه باید این موضوع را بررسی کرد که آیا سایت همسریابی می‌تواند راهکاری موثر و مناسب برای سوق دادن افراد به سوی ازدواج و به دنبال آن افزایش خانواده و حتی فرزندآوری باشد، آن هم در شرایطی که لزوما تمامی افراد جامعه نه به چنین سایت‌ها و پلتفرم‌هایی دسترسی دارند و نه حتی استفاده از این سامانه به لحاظ نگاه فرهنگی و اجتماعی خود یا خانواده‌هایشان برای انتخاب همسر قابل پذیرش است.

در این زمینه با دکتر اعظم آهنگر، جامعه‌شناس و مدیرگروه مطالعات شهری و منطقه‌ای در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران به عنوان یکی از موافقان فعالیت سایت همسریابی و دکتر سیمین کاظمی، پزشک و جامعه‌شناس به عنوان یکی از مخالفان چنین طرح‌هایی گفتگویی انجام شده است.

تجمل گرایی و فقر عوامل کاهش تمایل به ازدواج در جامعه

آهنگر می‌گوید: «تا جایی که تحقیق کرده‌ام سایت همسریابی تبیان بیش از ۵ سال است که در این حوزه فعالیت می‌کند و تنها سایت دارای مجوز از وزارت ارشاد در این حوزه است؛ در واقع همه سایت‌های همسرگزینی فاقد مجوز هستند هر چند که چنین سایت‌هایی در اقصی نقاط کشور وجود دارند. من چند زوج را می‌شناسم که از طریق این موسسه با یکدیگر آشنا شده و چند سالی است که ازدواج کرده‌اند و از مشاوره‌های حمایتی بعد از ازدواج این سایت هم استفاده کرده‌اند؛ این زوج‌ها از خدمات سایت و از زندگی خود راضی بودند.

«متاسفانه فضای جامعه ما به گونه‌ای شده است که انسان‌ها اتمیزه شده و افراد همسان خود را کمتر پیدا می‌کنند. در این سایت مشاورانی حضور دارند که به افراد کمک می‌کنند تا بتوانند انتخاب خوبی درباره همسر داشته باشند. در واقع هدف همسان‌گزینی سوق دادن افراد به سوی ازدواج نیست بلکه حرکت دادن آن‌ها به سمت انتخاب درست است تا زندگی پایدارتر شده و میزان طلاق کاهش یابد. یکی از آیتم‌های همسان‌گزینی آن است که به افراد کمک کند با انجام تحقیقات و تست‌های درست اعتماد لازم را برای ازدواج با طرف مقابل پیدا کند.»

(آیا اینکه به بهانه همسان‌گزینی، عشق را از فرایند ازدواج حذف کنیم درست است؟): «عشق نباید حذف شود. عشق در اثر مجاورت ایجاد می‌شود، عشق در نگاه اول یک ترشح هورمونی است، در همسان‌گزینی باید فرصت کافی برای ایجاد عشق داده شود. از یک سنی به بعد عشق در ابتدای ازدواج معنای زیادی ندارد البته اگر افراد به پختگی لازم رسیده باشند. گرچه افراد دوست دارند در زندگی مشترک عشق را درک کنند، اما لازمه این مساله همفکر بودن و همسان بودن است، یعنی زندگی عاشقانه در گرو این همفکر بودن است. اگر سطح فکری زوجین متفاوت باشد و با این حال ازدواج کنند بعد از مدتی دچار خلا و مشکل می‌شوند. مثلا فردی را می‌شناختم که سبک زندگی خودش غیر مذهبی، اما سبک زندگی همسرش کاملا مذهبی بود و این موضوع باعث ایجاد مشکل در زندگی شده بود. در این شرایط زوجین به جای لذت بردن از هم‌صحبتی و همراهی با هم، به دنبال اصلاح یکدیگر و ایرادگیری هستند. این موضوع زندگی را به کام طرفین تلخ می‌کند.

اما در ارتباط با اینکه چرا در کشور ما تلاش می‌شود که افراد را به سوی ازدواج سوق بدهند باید علت را در عدم تمایل خانواده‌ها به ازدواج دانست. این عدم تمایل به دلیل آن است که انسان‌ها به سوی مدرنیته رفته و فردگرا و خودخواه‌تر شدند یعنی به جای اینکه خانواده محور فکر کنند فردمحور فکر می‌کنند و بر همین اساس هم برای زندگی‌شان برنامه‌ریزی می‌کنند. در نتیجه به فکر ازدواج و بقا و گسترش و نسل نمی‌افتند. از طرف دیگر پنجره جمعیتی ما تا ۲۵ الی ۳۰ سال دیگر بسته شده و ما با جمعیت مسن و سالمندی روبه‌رو خواهیم بود. به همین دلیل هم مجبور می‌شویم برای نگهداری از این سالمندان و گردش چرخ‌های اقتصادی و ... کشور مجبور می‌شویم از نیروی کار خارجی استفاده کنیم.

کشور ما توسعه‌یافته نیست و به همین دلیل هم اگر ناچار به وارد کردن نیرو و جمعیت از خارج از کشور شویم قطعا این نیرو باکیفیت نخواهد بود. طی ۴۰ سال گذشته ما توسعه پیدا کردیم، اما نه به اندازه کشور‌ها اروپایی. این درحالی است که مردم ما انتظار داشتند در این مدت به کشور‌های اروپایی برسیم، اما با همه رشدی که داشتیم این انتظار محقق نشد. به بیان دیگر ۳۰ سال دیگر یک فرد سالمند مجبور است که از یک فرد کم سواد از اتباع بیگانه را برای پرستاری و مراقبت از خود استخدام کند. این موضوع به تدریج باعث می‌شود که افرادی با این شرایط فکری و فرهنگی حق شهروندی هم بگیرند چرا که قوانین براساس نیاز روز تغییر می‌کنند و در نهایت با ازدواج این افراد در کشور ممکن است نسلی کم هوش، بی‌سواد و با کیفیت پایین نصیب کشورمان شود.

اما از منظر اقتصادی نیز عدم ازدواج افراد قابل بررسی است. یکی از موانع ازدواج تجمل‌گرایی در ازدواج است، یعنی حتی پایین‌ترین دهک‌های اقتصادی ما به این تجملات بها داده و انتظار جهیزیه کامل، مهریه بالا، طلا و عروسی سنگین را از طرف مقابل دارند. در حال حاضر تشکیل یک زندگی در حد متوسط چیزی حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون هزینه به دنبال دارد. در واقع افراد زیاده‌خواه شده‌اند و می‌خواهند تلاش نکنند و از ابتدای زندگی در رفاه باشند. این نگاه که با هم زندگی را می‌سازیم کاملا از بین رفته است.

در واقع فردگرایی درباره افرادی مطرح است که هم شغل دارند و هم امید و شرایط خوب، اما علاقه‌ای به ازدواج ندارند و در واقع تحمل حضور فرد دیگری را در زندگی خود ندارند؛ در واقع همان خودخواهی وجود دارد، مثلا کارمندان دولت اعتباراتی برای گرفتن وام دارند و می‌توانند با اعتبار دولتی تسهیلاتی دریافت کرده و ازدواج کنند، اما درباره افرادی که حداقلی‌بگیر هستند ماجرا فرق می‌کند.

در حوزه علوم اجتماعی همه‌چیز نسبی است، می‌توان گفت علت عدم ازدواج در ۴۰ درصد از مجردان کشور که اتفاقا شرایط مالی خوبی هم دارند همین فردگرایی است، اما درصد قابل توجهی از مجردان کشور یعنی حدود ۶۰ درصد از جوانانمان به دلیل نداشتن امنیت شغلی و عدم امید به آینده و توانایی برنامه‌ریزی برای آن به سمت ازدواج نمی‌روند.»

علل واقعی کاهش تمایل به ازدواج در نظر گرفته نمی‌شوند

دکتر سیمین کاظمی، اما در مخالفت با فعالیت سایت‌های همسریابی و همسرگزینی می‌گوید: «به نظر می‌رسد که رویکرد نظام سیاسی درباره شکل‌گیری رابطه مرد و زن در فضای مجازی تا حدودی تغییر کرده است، یعنی اگرچه سابقا گفته می‌شد که این رابطه در فضای مجازی امری نکوهیده و عامل تباهی و انحطاط است، اما امروز مشاهده می‌کنیم که آشنایی به قصد ازدواج در فضای مجازی ترویج می‌شود و محدودیت‌های قبلی به شکل دیگری شده است.»

البته مسبوق به سابقه بوده است که حکومت درصدد کنترل حوزه خصوصی باشد و بخواهد بر روابط افراد و به‌ویژه روابط مرد و زن و به صورت کلی سکسوالیته نظارت و کنترل داشته باشد، اما اینکه سایت همسریابی ایجاد می‌شود به نظر می‌رسد بخشی از کنترل حوزه خصوصی و کنترل روابط مرد و زن هست. درحالی که همچنان گفته می‌شود فضای مجازی برای آشنایی افراد میان دو جنس ممنوع است و سایت‌های دیگر در این حوزه به شدت منع می‌شوند، اما یک یا دو سایت راه‌اندازی شده است تا نظارت بر حوزه خصوصی همچنان اعمال شود. در واقع به نظر می‌رسد کنترل از فضای حقیقی به فضای مجازی هم تسری یافته است.

از سوی دیگر به نظر می‌رسد که کاهش ازدواج واقعا یکی از دغدغه‌های حاکمیت است، اما برنامه‌ریزی برای آن منطبق بر واقعیت‌ها نیست. در واقع به نظر می‌رسد که ارزیابی دقیقی از کاهش ازدواج در جامعه ندارند یعنی گویا مساله ازدواج را ساده گرفته و نیاز‌های انسانی امروز را نادیده گرفته‌اند. مثلا ساده گرفتن مساله ازدواج در ادبیات رسمی و استدلال‌هایی که می‌شود به این صورت است که وقتی می‌خواهند درباره ازدواج ساده سخن بگویند مردم را به ازدواج رهبران مذهبی ارجاع می‌دهند، درحالی‌که این ازدواج‌ها در گذشته انجام شده و در آن زمان مادیات اهمیتی نداشته است. این مساله نادیده گرفتن پیش‌نیاز‌های ازدواج در زمان کنونی است.

قالیباف گفته است پول و مسکن عامل پایداری خانواده نیست و محبت، خانواده را پایدار می‌کند. اگرچه پول و مسکن ممکن است عامل پایداری خانواده نباشند، اما عامل شکل‌گیری آن هستند، یعنی برای اینکه یک ازدواج رخ دهد در وهله اول باید مسکن و اشتغال وجود داشته باشد، وقتی که مساله مسکن و اشتغال همچنان حل نشده است فعالیت سایت‌های همسریابی چه فایده‌ای دارد؟ دقیقا هیچ. متاسفانه در رویکرد فعلی واقعیت‌های مرتبط با ازدواج نادیده گرفته شده و سعی می‌شود که با ساده گرفتن موضوع این مساله را حل کنند. امروزه همه می‌دانند که علت کاهش ازدواج چیست و مساله بسیار مبهم و نامعلومی نیست اما چاراه‌اندیشی‌هایی که برای آن می‌شود چندان مناسب نیست و بی‌نتیجه و بی‌حاصل هم می‌ماند.

آیا آشنایی افراد در سایت‌های همسریابی می‌تواند منجر به شناخت شود ولو اینکه دو طرف مشخصات خود و فرد مورد نظرشان را ارائه داده و مشاوره‌های لازم را نیز دریافت کنند می‌تواند تضمین کند که در صورت ازدواج زندگی مشترک موفقیت‌آمیز باشد؟ به‌هیچ وجه. معمولا افراد اطلاعاتی را که در فضای مجازی اعلام می‌کنند گزینشی است و معمولا هم تصویری معقول و موجه ارائه می‌دهند. من فکر نمی‌کنم هیچ کارشناسی ازدواج با استفاده از فضای مجازی را ترویج و تضمین کند که این ازدواج بدون مشکل خواهد بود. در واقع آنچه موفقیت‌آمیز بودن یک ازدواج را تضمین می‌کنند شناخت متقابل است. وقتی این شناخت امکان وقوع نداشته باشد نمی‌توانیم بگوییم ازدواج‌هایی که از این طریق ترویج شده و شکل می‌گیرند موفقیت‌آمیز خواهند بود.

وقتی یک آشنا فردی را به فرد دیگر برای ازدواج معرفی می‌کند یک تضمینی وجود دارد به این معنی که احتمالا معرف شخصی معتبر است و به اعتبار این فرد می‌توان شخصی را که معرفی شده مورد ارزیابی قرار داد، اما در این سایت‌ها چنین اعتباری وجود ندارد و این افراد هستند که بر اساس ایده‌آل‌هایشان یک نفر را انتخاب می‌کنند و با وجود همه مشاوره‌ها تصویری که این فرد در فضای مجازی و حتی در فضای آشنایی به پیشنهاد سایت وجود دارد چندان دقیق نیست و ممکن است پیامد‌هایی داشته باشد گرچه که ممکن است خطری هم به دنبال نداشته باشد.

معتقدم در حوزه ازدواج به جای کار‌های نمایشی که معمولا بار تبلیغاتی زیادی هم دارد باید مجموعه عواملی که باعث عدم تمایل به ازدواج شده بررسی شود و تمام دستگاه‌های ذیربط و مجموعه حاکمیت زمینه‌های ازدواج را فراهم کنند به این معنی که بررسی کنند که چه تغییرات اقتصادی و اجتماعی رخ داده است که فقدان گرایش به ازدواج را رقم زده است. مثلا در نظر بگیرند که علت کاهش ازدواج در شهر و روستا متفاوت است. یکی از گروه‌هایی که کمتر ازدواج می‌کنند زنان روستایی‌اند که علت آن هم مهاجرت مردان این مناطق است و این زنان گزینه‌های ازدواج را از دست می‌دهند.

در شهر‌ها به دلیل تغییر اولویت‌ها افراد تن به ازدواج نمی‌دهند، زیرا تحصیلات دانشگاه و در وهله بعد اشتغال را در اولویت قرار می‌دهند. یک زن تا وقتی که اشتغال نداشته باشد ممکن است تن به ازدواج ندهد، بنابراین باید شرایط اشتغال زنان فراهم می‌شود چرا که نبود اشتغال می‌تواند مانعی بر سر راه تمایل زنان به ازدواج باشد. از سوی دیگر نقش نان‌آوری به مرد‌ها داده شده و مردان هم پیش نیاز ازدواج خود را داشتن درآمد، اشتغال و مسکن می‌دانند لذا این حداقل‌ها باید برای ازدواج در نظر گرفته شوند اما چنین نمی‌شود و به جای آن سایت‌هایی با کلی هیاهو فعالیت می‌کنند، اما در نهایت به نتیجه‌ای نمی‌رسند.

 

منبع: جامعه ۲۴

ارسال نظر