اقتصاد ۲۴- ابراهیم سماوی، کارشناس بازار سرمایه گفت: به نظر میرسد با توجه به سخنان رهبر انقلاب مبنی ادامه ندادن مذاکرات برجام، نرخ دلار در محدودههای بالای ۲۳ هزار تومان تثبیت شود. وی افزود: سهمهایی که اصلاح قیمتی داشتند، روند و چشمانداز مثبتی را برای آنها پیشبینی میشود.
سماوی در بخش دیگری اشاره کرد: شرایط بازار در حال حاضر متعادل است. اما باید توجه داشته باشیم زمانی که یک سهمی ۱۵ تا ۲۰ درصد رشد میکند و افزایش قیمت دارد با یک روند اصلاحی مواجه میشود و این مساله غیر طبیعی نیست. در حال حاضر هم رشدی با شیب کم را در بازار داریم.
این کارشناس بازار تاکید کرد: در سال جاری همراه با افزایش نرخها نمادهای گروههای مواد غذایی و دارویی میتوانند برای سرمایهگذاری جذاب باشند. زیرا قیمت نهایی آنها با توجه به تورم به نظر میرسد رقمهای جذابی باشند.
سماوی در پایان پیشبینی کرد: با توجه به ابهامات پیش رو بازار یعنی کابینه دولت رئیسی، ارزش معاملات بورس و فرابورس و بحث نهایی برجام به نظر میرسد تا دو هفته آینده شاخص در محدودههای یک میلیون و ۳۲۰ تا ۴۰۰ در نوسان باشد.
بورس از دو نظرگاه مختلف
از افزایشها و کاهشهای به ثبت رسیده در هفتههای اخیر که بگذریم، بازار سهام همواره در مواجهه با نگاه سیاستگذاران در معرض چند خطای عمده است. بازار سهام در طول تمامی سالهای فعالیت خود در دهههای گذشته فراز و نشیبهای گوناگونی را شاهد بوده و تقریبا در هر مرتبه از فعالیت خود به شکل تورمی به دامنه رونق یا حباب پیرامون آن افتاده، اما هیچگاه از سوی سیاستگذاران با دیدگاهی کلان مورد بررسی قرار نگرفته است.
بیشتر بخوانید: بررسی رشد واقعی و اسمی بازار سهام در ۲۴ سال اخیر
بررسی تحولات بازار سرمایه در طول سالهای اخیر موید آن است که در تمامی این سالها هر بار که بازار در مسیر صعود قرار گرفته و اقبال عمومی به بازار افزایش یافته، دولتمردان نیز با نگاهی مملو از افتخار رشد شاخص بورس را مورد توجه قرار داده و با مفتخر شدن نسبت به آن بر تغییرات نماگری که با اشتباه محاسباتی رو به رو است، بالیدهاند.
این در حالی است که همین بازار پیچیده و اغلب به دور مانده از دید سیاستگذاران از بسیاری از جوانب مهجور مانده و در شرایطی که میتواند به نفع کلیت اقتصاد عمل کند، تنها به بستری پرریسک برای حفاظت ارزش داراییها از شر تورم بدل شده است. البته همین کارکرد نصفه و نیمه هم مسلما از هیچ چیز بهتر است، اما مشکل اینجاست که بازار سرمایه بهویژه در بعد سهام در تمامی اقتصادهای پیشرفته کارکردهایی دارد که در ایران رسیدن به آنها و استفاده از مواهب آن مورد توجه مسوولان و موضوع سخنرانیهای گوناگون بوده، اما تاکنون محقق نشده است.
اینطور که بهنظر میآید بازار سرمایه بهویژه بازار سهام در میان دو دیدگاه کلی گیر افتاده است؛ یکی نگاه مردم و دیگری نگاه سیاستگذاران. در حالیکه بیشتر ذینفعان بازار سرمایه بنا به طبیعت خود نیازمند دریافت سود و کسب درآمد از این بازار هستند، دولتها نیز نتوانستهاند بازار سرمایه را از دیدگاهی کلانتر موضوع تصمیمات خود قرار دهند. دقیقا به همین دلیل است که بیشتر شاخص بورس در اخبار و تصمیمات موردتوجه متولیان اقتصاد کشور بوده است؛ توجهی که شاید اگر به شکلی ریشهایتر صرف این بازار میشد، میتوانست احتمالا خاطره بد سقوط قیمتها در سال گذشته را به رویا تبدیل کند.