تاریخ انتشار: ۱۰:۰۳ - ۱۳ مرداد ۱۴۰۰

روحانی چه تابو‌هایی را شکست؟

حیات سیاسی حسن روحانی طی هشت سال ریاست جمهوری با تابوشکنی‌ها و سنت شکنی‌هایی همراه بود که بعضا کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. رئیس جمهور اعتدال گرا با چه کارنامه‌ای پاستور را ترک کرد؟

اقتصاد ۲۴- حسن روحانی از پاستور رفت و دوران ریاست جمهوری جنجالی وی در اواسط مرداد ۱۴۰۰ به اتمام رسید. حسن روحانی کلید کاخ ریاست جمهوری را در حالی به ابراهیم رئیسی تحویل داد که کشور با مجموعه‌ای از بحران‌های داخلی و خارجی دست و پنجه نرم می‌کند، از یک طرف بحران کرونا به جایی رسیده که وزیر بهداشت درخواست تعطیلی سراسری دوهفته‌ای را به رهبر ارائه کرده، از طرف دیگر، اروپا و آمریکا به همراه برخی متحدان منطقه‌ای از قبیل اسرائیل خود را برای یک اقدام هماهنگ علیه ایران در پی وقوع حادثه برای کشتی اسرائیلی در خلیج عمان آماده می‌کنند. به این ترتیب، هشت سال ریاست جمهوری روحانی، به گونه‌ای تمام شد که گویی کشور نیازمند یک ناجی است. رئیس جمهوری که با وعده بهبود اوضاع اقتصادی و توسعه روابط خارجی روی کار آمد در شرایطی از قدرت می‌رود که هم اوضاع اقتصادی به وخامت گراییده و هم روابط خارجی در بحران عمیقی گرفتار شده است.


بیشتر بخوانید: نگاهی به مهم‌ترین دستاورد‌های دولت روحانی


علی رغم همه این ناکامی‌ها، حسن روحانی دست کم در چند مورد موفق شده تابو‌هایی را بشکند در این یادداشت به برخی از این رویداد‌های مهمی که حسن روحانی آن‌ها را در دوران ریاست‌جمهوری‌اش رقم زده، می‌پردازیم.

عادی‌سازی مذاکره ایران و آمریکا

مشخصا ارتباط با آمریکا و نشستن بر سر یک میز مشترک با واشنگتن یک تابو بود که از سوی دولت حسن روحانی شکسته شد. حسن روحانی نخستین رئیس جمهور پس از انقلاب بود که با رئیس جمهور آمریکا تلفنی صحبت کرد. روحانی و باراک اوباما در تماس تلفنی چند دقیقه‌ای که در آخرین دقایق حضور رئیس جمهور ایران در نیویورک رقم خورد درباره حل پرونده هسته‌ای ایران گفتگو کردند.

پس از آن، محمد جواد ظریف و جان کری وزرای خارجه ایران و آمریکا بر سر یک میز نشستند، باهم مذاکره و رایزی کردند، دست دادند و قدم زدند.

اکنون دولت ابراهیم رئیسی به راحتی می‌تواند با وزیر خارجه آمریکا دیدار دوجانبه داشته باشد. این تابو تا جایی شکسته شده که برگزاری دیداری در سطح روسای جمهور هم دیگر دور از انتظار نیست.

توافق هسته‌ای با آمریکا

تابوی بعدی توافق هسته‌ای بود که از مذاکرات محرمانه عمان آغاز شد و مستلزم دادن امتیازات نسبتا مهم هسته‌ای بود که خود تابوهاشکنی‌های دیگری را به دنبال داشت. روحانی بن بست پرونده هسته‌ای ایران و تابوی توافق با آمریکا را شکست.

پیش از ریاست جمهوری حسن روحانی حصول یک توافق پیچیده مانند برجام امری نزدیک به محال بود. چرا که از یک طرف برنامه هسته‌ای ایران به سطحی از پیشرفت رسیده بود که امکان عقب نشینی از آن پیشرفت‌ها برای هر رئیس جمهوری در ایران بسیار دشوار بود البته عقب نشینی‌هایی که در برجام شد هزینه سیاسی هنگفتی را برای دولت مستقر به همراه داشت.

در چارچوب توافق برجام مقررات سفت و سختی علیه برنامه هسته‌ای ایران اعمال شد این مقررات به قدری سفت و سخت است که مقام‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و همچنین مقام‌های آمریکایی و اروپایی بار‌ها گفتند که با حصول برجام سخت‌ترین رژیم بازرسی و راستی آزمایی بر برنامه هسته‌ای ایران اعمال شد. سطح پایینی برای سقف غنی سازی اورانیوم در نظر گرفته شد. فراتر از این‌ها یک ادبیات حقوقی خاصی برای برنامه هسته‌ای ایران تعریف شد. نهادی به نام کمیسیون مشترک برجام تاسیس شد و در قالب این نهاد یک مکانیزم پیچیده حل اختلاف تعبیه شدکه اصطلاحا به آن مکانیزم ماشه گفته می‌شود این مکانیزم حل اختلاف یک پنجره دائمی برای ارتباط ایران و آمریکا ایجاد کرده که همواره هر مساله و اختلاف نظری از طریق آن قابل پیگیری و حل و فصل است.

به عبارتی دیگر این سازو کار حل اختلاف پوششی دیپلماتیک و حقوقی برای حل بسیاری از سوء تفاهامات و اختلافات سیاسی میان ایران و آمریکا ایجاد کرد. آمریکایی‌ها چه در دوره اوباما و چه در دوره بایدن امیدوار بوده و هستند که طریق این کانال‌های دیپلماتیک به تدریج علاوه بر مسائل هسته‌ای به سایر مسائل غیرهسته‌ای نیز بپردازند هرچند تاکنون موفقیتی در این زمینه به دست نیاوردند. در هر صورت وجود کانال‌های دیپلماتیک رسمی از طریق برجام این امکان را به آمریکا و ایران می‌دهد که هر زمان که بخواهند مسائل مورد اختلاف را حل و فصل کنند. این یعنی ابراهیم رئیسی با زمین مهیای مذاکره و توافق با آمریکا مواجه است.

پذیرش نظارت‌های قدرتمند بر برنامه هسته‌ای ایران

پذیرش نظارت‌های قدرتمند بین‌المللی بر برنامه هسته‌ای ایران یکی از دیگر اقدامات مهم و اساسی روحانی در دوران هشت ساله ریاست جمهوری وی در زمینه فعالیت‌های هسته‌ای ایران بود. در قالب برجام دولت حسن روحانی نظارت‌های سفت و سختی را بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران از سوی غرب پذیرفت و در مقابل برنامه هسته‌ای ایران شاهد پیشرفت‌های قابل توجهی بود. در قالب برجام ایران ایران سطح غنی سازی را به طور چشمگیری بالا برد. در فردو که طبق برجام غنی سازی ممنوع است غنی سازی راه انداخت. سانتریفیوژ‌های پیشرفته تری نصب کرد و میزان ذخایر اورانیوم غنی شده را افزایش داد. در این بین روند نظارت و راستی آزمایی آژانس بر فعالیت هسته‌ای ایران که اخیرا از سوی تهران و آژانس تمدید، منقضی و سپس اجرای آن در پیش گرفته شد چنان قوی و مستحکم است که حتی بدون توافق با آژانس هم ادامه دارد.

انتشار منشور حقوق شهروندی، انتصاب سفیر سنی و بلوچ زن

انتشار منشور حقوق شهروندی از دیگر اقدامات مهم حسن روحانی در هشت سال گذشته بود که ذیل این بحث موضوع توجه به قومیت‌ها و اقلیت‌های مذهبی نیز دیده می‌شود. حسن روحانی طبق وعده‌هایی که داده بود، یک زن از اقلیت‌ها و از اهل تسنن به عنوان سفیر انتخاب شد. حمیرا ریگی به عنوان یک زن، اهل تسنن و بلوچ در دولت حسن روحانی به عنوان سفیر معرفی و راهی برونئی شد، اقدامی که پیش از این تابو یه شمار می‌رفت و سابقه نداشت.

ذیل بحث حقوق شهروندی روحانی همچنین تدریس زبان مادری برخی از اقلیت‌های قومی در ایران را تسهیل کرد. بر این اساس اکنون در دانشگاه کردستان رشته زبان و ادبیات کردی تدریس می‌شود. روحانی همچنین در یک اقدام قابل توجه همچنین معصومه خنفری یک زن شیعه عرب را به سمت فرمانداری شهرستان کارون در استان خوزستان منصوب کرد.

ایجاد جریان سوم در حیات سیاسی ایران

ایجاد جریان سوم در فضای سیاسی ایران از سوی حسن روحانی یکی دیگر از اقدامات روحانی بود. پیش از آنکه روحانی به ریاست جمهوری برسد به طور سنتی دو جریان سیاسی (اصلاح طلب-اصولگرا) در کشور وجود داشت. نحوه عملکرد روحانی در انتخابات سال ۹۲ و همچنین عملکرد وی پس از پیروزی در انتخابات نشان داد که روحانی دنبال ایجاد جریان جدید و متفاوتی در عرصه سیاسی کشور است. جریانی که می‌تواند حلقه وصل جریان‌های سیاسی سنتی در کشور باشد. این جریان سوم که اصطلاحا اعتدال گرا نامیده می‌شود در دوران متفاوتی شکل گرفت. دورانی که پس از سال حوادث ۸۸ دوقطبی شدیدی میان نیرو‌های سنتی سیاسی در کشور ایجاد شده بود. اما پیروزی روحانی زمینه‌ای برای آشتی جریانات اصلاح طلب و اصولگرا فراهم کرد. به نحوی که در دولت روحانی وزرایی از دو طیف انتخاب شدند که مجموعه آن جریان اعتدال گرا یا میانه رو نامیده شد.

نحوه انتخاب روحانی نیز در شکل گیری این جریان موثر بود. روحانی پیش از ریاست جمهوری چهره شناخته شده‌ای نبود. نه در جریانات اصلاحات ریشه‌ای داشت و نه با جریان اصولگرا نشست و برخواستی داشت. حتی بعد از آنکه اعلام کاندیداتوری کرد به اعتراف هاشمی رفسنجانی محبوبیتی نداشت، اما تبلیغات خود را طوری مطرح کرد که نیرو‌های میانه رو هردو جریان اصلاح طلب و اصولگرا با محوریت هاشمی رفسنجانی از او حمایت کردند.

جریان نوپای اعتدال گرا خود را مدیون هاشمی دهه هشتاد می‌داند. جریان میانه رو در ایران به رهبری حسن روحانی به دنبال آن بود که با پایان دولت دوازدهم با حمایت از یک نامزد میانه رو دیگر، به حیات سیاسی خود ادامه دهد. شواهد نشان می‌دهد که حسن روحانی قصد داشت از علی لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ حمایت کند و به این ترتیب تداوم سیاسی جریان متبوع خود را امکان پذیر کند. اما با رد صلاحیت علی لاریجانی این نقشه منتفی شد. سوال این است که آیا پس از پایان دولت حسن روحانی جریان سیاسی اعتدال گرا به حیات سیاسی خود ادامه خواهد داد؟

منبع: رویداد 24
ارسال نظر