اقتصاد ۲۴- راستی آزمایی خبرهای رسیده از پنچشیر کار سادهای نیست چرا که دسترسی مردم به خطوط تلفن، برق و اینترنت در پنجشیر از مدتها قبل قطع شده و تنها خبرهای قطره چکانی از این دره به بیرون نفوذ میکند. ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان از این محدودیت دسترسیها استفاده کرده ودر بیانیهای مدعی شده «پنجشیر اکنون در کنترل جنگجویان طالبان است و با این پیروزی، افغانستان به طور کامل از باتلاق جنگ خارج شده است.».
اما این پیروزی احتمالی به تنهایی به دست نیامده. جهان در برابر اشغال افغانستان توسط طالبان سکوت کرده و یک کشور سرنوشت همسایه شرقی ایران را تعیین کرده است؛ پاکستان.
دره پنجشیر به باتلاق طالبان تبدیل شده بود. همه کشور ظرف کمتر از ۳ ماه توسط گروه طالبان فتح شد و ماه گذشته طالبان وارد کابل شد و سقوط رسمی دولت کابل را اعلام کرد، اما یک بار دیگر مقاومت تاریخی مردم افغانستان علیه طالبان، این بار حول محور پسر شیر پنجشیر، احمد مسعود ۳۱ ساله شکل گرفت.
مقاومت پنجشیر، طالبها چگونه وارد دره شدند؟
علل متعددی برای عدم فتح سریع پنجشیر به دست طالبان وجود دارد. یکی از این دلایل، دلایل دموگرافیک است. از نظر قومی، دره پنجشیر برخلاف سایر ولایاتی که به سرعت به دست طالبان سقوط کردهاند، پشتون نیستند بلکه هزارههای شیعه مذهبند. از لحاظ زبانی، زبان مردم این دره فارسی است. از لحاظ جغرافیایی نیز قرار گرفتن این ولایت در بین کوهها، دسترسی طالبان به منطقه را دشوار کرده است. همچنین دلیل کندی پیشروی طالبان مینگذاری در مسیر منتهی به مرکز شهر بازارک و مقر فرماندهی پنجشیر بوده است.
بیشتر بخوانید: آیا خطر گروه تروریستی داعش به افغانستان بازگشته است؟
همه این عوامل سرعت دسترسی و سقوط پنجشیر به دست طالبان را کند کرده بود. موقعیت این دره به جریان مقاومت پنجشیر این اجازه را داد که به گفته برخی رسانهها ۲ هزار اسیر طالبانی بگیرند.
اما این پیروزیهای طالبان به تنهایی به دست نیامده. سکوت جهان در کنار کمکهای نظامی پاکستان ضامن پیروزی گروهی است که یک زمان حمله وحشیانهاش به برجهای دو قلو زمینهساز حمله نظامی آمریکا به خاک افغانستان شده بود.
۲۰ سال بعد در آستانه سالگرد ۱۱ سپتامبر، آمریکا نیروهایش را از افغانستان عقب رانده و به پاکستان چراغ سبزی برای حمایت همه جانبه از گروه دست نشاندهاش نشان داده است.
بی بی سی در گزارشی به چشم امید دولتهای غربی به پاکستان اشاره کرده و گفته برخی قدرتهای غربی امیدوارند با میانجیگری پاکستان بتوانند در دولت جدید طالبان نفوذ بهتری داشته باشند.
دو روز پیش رئیس سازمان استخبارات نظامی ارتش پاکستان (ای اس ای) در اقدامی غیر منتظره از اسلام آباد به کابل سفر کرد.
لیندسی هلسام، گزارشگر شبکه چهار بریتانیا در کابل در توییتی نوشت ژنرال فیض حمید به هتل سرینا کابل وارد شد. او به من گفت که سفیر پاکستان را ملاقات میکند و چیزی در مورد ملاقات با رهبری طالبان نگفت (که البته میبیند!)
ساعت بعد خبر پرواز پهپادهای موشک انداز پاکستانی بر فراز آخرین نقطهای که در برابر طالبان مقاومت کرده بود مخابره شد.
چرا پاکستان از طالبان حمایت میکند؟
این اولین بار نیست استخبارات پاکستان زمینه ساز ناکامی مجاهدین افغان به نفع طالبان شده است. در دهه ۱۹۹۰ نیز جنبش مقاومت در پنجشیر این نهاد پاکستانی را در پس جنبش طالبان و ناکامی دولت مجاهدین میدانستند.
پاکستان در کنار عربستان و امارات اولین و تنها دولتهایی بودند که در دهه ۹۰ حکومت طالبان را به رسمیت شناختند. حکومت گروهی که به روایت اسناد تاریخی ریشه در موسسات خیریه اسلامی و مدرسههای عربستان و پاکستان دارند.
بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر، پاکستان به ظاهر خود را شریک آمریکا در جنگ علیه ترور و مبارزه با طالبان جا زد، اما در واقع استخبارات این کشور رابطهاش را با نیروهای کلیدی طالبان حفظ کرد. به اذعان برخی رسانیههای غربی، این ارتباط به معنای کمکهای نظامی، تسلیحاتی و آموزشی به نیروهای طالبان بود. بعد از اشغال کابل توسط طالبان در ماه گذشته، این رابطه به خوبی برای همه جهان روشن شد. عمران خان نخست وزیر پاکستان پیروزی طالبان را «پاره شدن زنجیرهای بندگی و بردگی» افغانستان خواند.
مجله تایم پیروزی و ورود طالبان به کابل را بدون کمک پاکستان غیر ممکن خوانده و نوشت: کمک پاکستان به طالبان به خاطر نگرانیهای تاریخی است که از زمان شکل گیری کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷ وجود داشته است. ترس از شکلگیری یک ائتلاف میان هند و افغانستان دلیل اصلی حمایت پاکستان از طالبان است.
مجله آمریکایی تایم که به سیاق دیگر رسانههای غربی از تروریست خواندن طالبان خودداری میکند، این گروه را یک گروه شورشی خوانده که بعید است با هند بتواند به یک نقطه مشترک برسد و اگر طالبان یک زمان تصمیم بگیرد گروههای جهادی اسلامگرا در پاکستان را علیه دولتش بشوراند، این کشور میتواند راه افغانستان به دریا را سد کند.
از سوی دیگر رابطه نزدیک پاکستان و چین و تمایل چین به سرمایهگذاری در افغانستان میتواند منافع دولت آینده طالبان را در راستای منافع پاکستان نگه دارد.
مجله تایم به یک پیچیدگی تاریخی در روابط افغانستان و پاکستان نیز اشاره کرده که به ۷۴ سال پیش و زمان امپراتوری بریتانیا در شبه قاره برمیگردد. در دهه ۱۹۸- بریتانیا مرزی میان افغانستان و امپراطوری هند کشید که به «خطر دیورند» معروف شد. این مرز که به دلایل استراتژیک از سوی بریتانیاییها کشیده شده بود، میان اقوام مختلف پشتون فاصله انداخت.
افعانستان که در میانه قرن ۱۸ توسط قوم پشتون بنا نهاده شده بود هرگز این خط مرزی را به رسمیت نشناخت. زمانی که امپراتوری بریتانیا در سال ۱۹۴۷ در شبه قاره به پایان رسید، دولت افغانستان از به رسمیت شناختن استقلال پاکستان قبل از بین بردن خط دوراند و بازگرداندن سرزمینهای پشتون به افغانستان سر باز زد. افدامی که دولت نوظهور پاکستان به آن تن نداد.
در نتیجه دولتهای افغانستان یکی پس از دیگری از به رسمیت شناختن خط مرزی دیورند به عنوان مرز رسمی دو کشور سرباز زدند و همین مساله به نقطه مشترک آنها با هند علیه پاکستان تبدیل شد. پاکستان هم برای پاسخ، در طول ۷۰ سال گذشته سعی کرده افغانستان را از طریق فشارهای اقتصادی و حمایت از گروههای جهادی بیثبات کند.
این استراتژی در واقع انگیزه بنیادین حمایت پاکستانیها از طالبان در افغانستان در دهه ۱۹۸۰ بوده است. جالب اینجاست که علی رغم این حمایتها هم مجاهدین افغان هم طالبان هر دو از به رسمیت شناختن خط مرزی دیورند سرباز زدهاند.
با این حال پاکستان همیشه خیالش از طالبان راحتتر بوده چرا که هند به دلیل حمایتهای طالبان از جنبشهای اسلامی در کشمیر، هرگز آبش با این گروه توی یک جوب نرفته است.
از دهه ۱۹۸۰ یک نگرانی دیگر هم به نگرانیهای پاکستان درمورد افغانستان اضافه شد و آن مساله پناهجویان پشتون بود. در خلال جنگهای دهه ۱۹۸۰ سه میلیون پناهجوی پشتون به پاکستان پناه بردند. این کمپهای پناهجویان در پاکستان به زمین حاصلخیزی برای جذب نیروهای طالبان تبدیل شد. این نیروها به دلیل نزدیکی قومی با پشتونهای پاکستانی در هم آمیختند.
بیشتر بخوانید: سقوط آخرین سنگر جبهه مقاومت ملی در افغانستان/ در دره پنجشیر چه خبر است؟
در سال ۲۰۰۳ فشارهای آمریکا بر پاکستان ژنرال پرویز مشرف نخست وزیر وقت را مجبور کرد همه نیروهای اسلامگرای علیه آمریکا را که از افغانستان به پاکستان پناه برده بودند سرکوب کند. نتیجه این سرکوب ها، شورش گروههای اسلامگرای پشتون در پاکستان در سال ۲۰۰۷ بود. شورشهایی که به یک جنگ داخلی در پاکستان تبدیل شد و ۶۰ هزار کشته از جمله بینظیر بوتو نخست وزیر وقت را به دنبال داشت.
یکی از دلایل حمایت پاکستان از طالبان، اطمینان از عدم حمایت آنها از گروههای اسلامگرای پشتون در داخل خاک پاکستان است. تا امروز طالبان افغانستان از این گروهها حمایت علنی نکرده و به نظر هم نمیرسد در آینده چنین تصمیمی داشته باشند.
یکی دیگر از نگرانیهای پاکستان، رشد داعش است. مجله تایم آمریکا نوشته پاکستان امیدوار است که یک ائتلاف منطقهای به همراه چین، روسیه و ایران به همراه دولت طالبان در افغانستان بتوانند با داعش مبارزه کنند. اما شکلگیری این ائتلاف منوط به ایستادگی طالبان بر روی وعده هایش به تهران در مورد حقوق شیعیان در افغانستان است.