اقتصاد ۲۴- علی عصاری کارشناس بازار سهام درباره روند فعلی بازار سرمایه گفت: در حال حاضر ترس در بورس غیرقابل انکار است. همچنین علاوه بر آن روند اخبار سیاسی و تحولاتی که در سیاست کلان در حال رخ دادن است تاثیر منفی بر تحرکات فعلی بازار گذاشته است؛ بنابراین تا رسیدن به یک ثبات در سیاستگذاریها روند خنثی و منفی برای بورس قابل پیشبینی است.
وی در بخش دیگری درباره بالا بودن حجم عرضهها در بازار و افت تقاضا گفت: مذاکرات برجام فارغ از هر نتیجهای ترس سهامداران را برانگیخته و مانع از ورود نقدینگی در بازار شده است.
این کارشناس بازار در پیشبینی روند بازار سرمایه گفت: قطعا بلند مدت روند بازار سرمایه مثبت خواهد بود در حالی که نسبت به بازارهای موازی از قبیل دلار، مسکن و خودرو عقب ماندگیهای مشهودی در بازار دیده میشود که امیدوار هستم با یک گپ زمانی جایگاه اصلی خود را پبدا کند.
در حالی با بازگشت نسبی بازار طی دادوستدهای روز دوشنبه، سهامداران بهپایان روزهای سرخ تالار شیشهای امیدوار شده بودند معاملات روز گذشته چهره دیگری را بهنمایش گذاشت. دیروز شاخصکل با ریزش۵۶/ ۲درصدی تا محدوده یک میلیون و ۳۹۱هزار واحد عقب نشست. بهنظر میرسد در کنار واهمههای این روزهای بورسبازان از تداوم افت نرخ دلار با احتمال احیای برجام طی ماههای آینده، حالا تهدید بنیادی شرکتها از سوی بازار جهانی کامودیتیها نیز بهمجموعه ترس سهامداران بورسی افزوده شده است.
اما فارغ از همه این اخبار و رویدادهای اثرگذار بر بازار سهام که طی هفتههای اخیر بهنگرانی سهامداران منجر شده است، آنچه بهریزش بعضا غیرمنطقی شاخصها منتهی شده، نگاه غیرکارشناسانه بهاتفاقات و حرکتهای تودهوار نشات گرفته از قوانینی همچون دامنه نوسان وحجم مبنا است که یک روز صعود دستهجمعی سهام را در پی دارد و روز دیگر سرخپوشی یکپارچه.
منطق؛ نیمه گمشده بورس
یکی از نکاتی که این روزها کارشناسان و تحلیلگران بورسی را شگفتزده کرده، تشکیل مجدد حرکتهای تودهوار اینبار در صفهای فروش است. هر چند این مهم تازگی ندارد و در دورههای مختلف بازار سهام مشاهده شده است، اما بازهم سبب شگفتی میشود. درست است که نوسان در ذات هر بازار سرمایه گذاری قرار دارد، اما این نوسان باید بر اساس منطق و اصول باشد.
بیشتر بخوانید: کدام صنایع بورسی بعد از برجام رشد میکنند؟
در حالحاضر نرخ بهره، مذاکرات برجامی، وضعیت بازار ارز، آینده نامطمئن بازارهای جهانی و امثال آن به هراس بورسبازان انجامیده است، اما باید توجه داشت حالا که سرمایهگذاران تصمیم گرفتهاند بهصورت مستقیم در جریان دادوستد سهام مشارکت کنند، لازم است تا هر سهم و نماد را بر اساس متغیرهای بنیادی اثرگذار بر آن تحلیل کنند و «تمام بازار را با یک چوب نزنند.»، اما آنچه این روزها میبینیم سوختنتر و خشک با یکدیگر است.
گویا سهامداران به این نکته واقف نیستند که هر اخبار و رویداری اثر خاص خود را بر سهام گروههای مختلف میگذارد و حتی در یک صنعت نیز نمادهای زیرمجموعه ممکن است اثرات غیرمشابهی از یک اتفاق بپذیرند. یک خبر برای کل بازار و سهام و صنایع لزوما بد نبوده و از اینرو نمیتوان با هیچ دیدگاه و نظری افت و اخیر قیمتها را توجیه کرد.
همانطور که در رالی ابتدای سال ۹۹ امکان توجیه صفهای خرید و رشدهای افسارگسیخته وجود نداشت. البته پربیراه نیست اگر بگوییم وجود قوانین غیرکارشناسانهای همچون دامنه نوسان و حجم مبنا چنین الگویی برای معاملات بورسی رقم زده است، جاییکه صفنشینی بهرفتاری غالب در بازار تبدیل شده و بهنظر میرسد تا اصلاحنشدن برخی قوانین نمیتوان امیدی به تحلیلیشدن معاملات سهام داشت.