اقتصاد ۲۴- نشستِ «سوگِ سیاوش؛ یک سال بدون محمدرضا شجریان»، به بهانه سالگرد درگذشت استاد آواز ایرانی، عصر جمعه ۱۶ مهر، در کلابهاوس برگزار شد.
از جمله حاضران در این نشست، حسین علیشاپور، خواننده آواز ایرانی و پژوهشگر موسیقی بود که در مورد جستوجو و کارکردن محمدرضا شجریان در شیوههای مختلف آواز و سرانجام دستیافتن او به شیوه شخصی خود، سخن گفت.
علیشاپور صحبتهایش را اینطور آغاز کرد: «بدون تَتَبُع و بدون کارکردن در شیوههای مختلف و دیدن کسانی که شیوههای مختلف را میشناسند و آنها را بلدند، نمیشود آوازخوانی شاخص مانند آنچه آقای شجریان بود، شد. همانطور که همه عزیزان میدانند آقای شجریان کارش را با تلاوت قرآن در مشهد آغاز کرد و سپس در سن ۱۹، ۲۰ سالگی آوازهایی با اشعار عرفانی در رادیو مشهد خواند. البته نمیدانم آنزمان با نام سیاوش بیدکانی کار میکردند یا بعدا در تهران تصمیم گرفتند که با این نام بخوانند، اما همنشینی با کسانی، چون استاد رضا ورزنده که به مشهد رفتوآمد داشتند، موجب شد ایشان به تهران بیایند و اولین برنامه را تحت عنوان «برگ سبز ۲۱۶» اجرا کنند. آوازی که در آن، از لحن و بیانِ استاد حسین قوامی پیروی میکنند و در تحریرهای اوج از استاد اکبر گلپایگانی.»
بیشتر بخوانید: واکنش وکیل استاد شجریان به حواشی اخیر
او افزود: «به نظر من ایشان با رفتن به کلاسهای اسماعیل مهرتاش، در جمعی قرار گرفت که میتوان آن را مجمع مرکب هنری نامید و این جمع در شکوفایی هرچه بیشتر هنر آقای شجریان نقش داشت. اگر آثاری را که ایشان در برنامههای «یک شاخه گل»، «گلهای رنگارنگ» و بعدها «گلهای تازه» اجرا کردند بشنوید، متوجه این سیروسلوک هنری و پرداختن به روشها و شیوههای مختلف میشوید. در واقع ما آوازی از آقای شجریان میشنویم که به شیوه ظلی (رضاقلیمیرزا ظلی) میخواند، آوازی میشنویم که به شیوه قمر میخواند یا آوازهایی در بیات اصفهانی با آقای عبادی با شعر «بالابلندِ عشوهگرِ نقشبازِ من» که دقیقا تحریرهای خانم قمرالملوک وزیری در آن قابل شنیدن است.»
علیشاپور ادامه داد: «این نشان میدهد که ایشان مدام در پی آزمودن و رسیدن به یک شیوه شخصی بوده و برایش اهمیت نداشته است که این کار را ششماهه انجام دهد یا یک ساله یا دو ساله و یک سلوک دائمی برای خود مشخص کرده بود. حتی در آوازهای آقای شجریان به لحاظ پرداختن به تحریرهای غلتمانند که خودشان به عنوان تحریر مخفی هم از آن نام میبردند، روش ادیب خوانساری را میبینیم. جامعیت ایشان در فراگیری بود که بعدها به جایی رساندشان که شیوه طاهرزاده را جلو بردند و آن روش را در پی گرفتند و تا سالهای آخر عمر هم به آن ادامه دادند.»
او در پایان گفت: «مقصود این که اگر این اتفاق برای ایشان افتاد، یک سلوک یادگیری ۱۶، ۱۷ ساله همراهش بود، در حالی که در همین حین در بالاترین سطوح ممکن از جمله رادیو، جشن هنر شیراز و... اجرا میکردند و با بزرگان همنشین بودند. کسانی مانند شهناز که هرکدام نوازندگیشان معلمی بارز برای یک خواننده است و اینگونه شد که این شخصیت هنری شکل گرفت و ادامه پیدا کرد.»