تاریخ انتشار: ۱۶:۴۵ - ۲۲ آبان ۱۴۰۰

پای درد و دل فردی که ترنس بود

افراد ترنس در جامعه با مشکلات متعددی مواجهند از تغییر هویت تا کنایه‌ها و نیشخند مردمی که هنوز آگاهی لازم را درباره این افراد به دست نیاورده‌اند. در این گزارش ضمن بررسی مشکلات این دسته از افراد پای درد و دل‌های دختری نشسته‌ایم که با هویت و ظاهر مردانه متولد شده است.

جامعه ۲۴ ، افراد ترنس به دلیل شرایط خاص زندگی و جنسیتی‌شان با مشکلات بی‌شماری دست و پنجه نرم می‌کنند. از نگاه‌های تمسخرآمیز و ملامت‌بار جامعه تا طرد شدن از خانواده و عدم توانایی برای انجام امور پزشکی و جراحی تطبیق جنسیت؛ در این بین، اما شاید نگاه‌های پر سوال و تحقیرآمیز افراد دور و نزدیک بزرگ‌ترین ضربه برای این گروه از افراد باشد، موضوعی که آگاهی بخشی درباره آن می‌تواند اندکی به بهبود شرایط افراد ترنس در جامعه کمک کند.

تراجنسیتی مخفف ترنس بوده و به عنوان وضعیتی شناخته می‌شود که جنسیت مرتبط با کالبد فیزیکی فرد با هویت و جنسیت واقعی او مطابقت ندارد. در واقع افراد ترنس از جنسیت بیولوژیکی خود ناراضی بوده و نیاز‌ها و ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی آن‌ها با کالبد فیزیکی‌شان هماهنگی ندارد. حتی گاهی ترنس سکشوال‌ها در طول حیات خود دائماً از جنسیت بیولوژیک خود ناراضی هستند و تمایل و اصرار تعلق به جنس مخالف خود را دارند.

ترنس‌های زن در واقع زنانی هستند که با جسمی مردانه متولد می‌شوند، اما دارای نیازها، تمایلات و ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی یک زن هستند. ترنس مرد، اما مردانی هستند که با کالبدی زنانه متولد می‌شوند درحالی‌که نیازها، تمایلات و ویژگی‌ها رفتاری و شخصیتی یک مرد را دارند. افراد ترنس یا تراجنسی به صورت معمول و نه لزوما برای ایجاد تغییرات دائمی در بدن و رسیدن به صفات جنسی مورد انتظار خود تمایل دارند از کمک‌های پزشکی مانند هورمون‌درمانی یا جراحی تطبیق جنسیت استفاده کنند.

ترنس بودن یک اختلال روانی نیست

گرچه تا سال ۲۰۱۸ ترنس بودن در ردیف اختلالات روانی شناخته می‌شد، اما در سال ۲۰۱۹ این مساله از فهرست اختلالات روانی خارج شد. در واقع وضعیتی با عنوان «اختلال هویت جنسی» در حال حاضر از دستور کار سازمان بهداشت جهانی خارج شده است. بنا بر تعریف جدیدترین دستورالعمل سازمان جهانی بهداشت که با نام آی‌سی‌دی -۱۱ منتشر شده است، ناهمگونی جنسیتی، ناهمگونی مستمر و مشخص بین تجربه جنسیتی شخص و جنسیتی است که فرد با آن شناخته می‌شود.

توجه به این نکته لازم است که این افراد در بسیاری موارد توسط جامعه و حتی خانواده خود درک نشده و مورد رفتار‌های ناشایستی قرار می‌گیرند تا آنجا که گاهی از محیط خانواده نیز طرد می‌شوند. در این میان به‌ویژه ترنس‌های زن یعنی افرادی با کالبد مردانه و هویت یک زن بیشتر مورد آسیب از سوی جامعه قرار می‌گیرند. به‌ویژه آنکه در جامعه مردان تظاهر به زن بودن از سوی فردی که ظاهری مردانه دارد نوعی تابو تلقی می‌شود.

دکتر داریوش مهاجر، جامعه شناس و کارشناس امور اجتماعی در این باره می‌گوید: اینگونه افراد به دلیل نوع برخورد دیگران پژمرده شده و احساس تنهایی می‌کنند. در وهله بعد اینگونه افراد جامعه گریز و انزواطلب هم می‌شوند؛ از نگاه دیگران می‌هراسند و فرار می‌کنند، چون براین باورند که جایی در میان دوستان شان ندارند.


بیشتر بخوانید: روایت یک ترنس فراری از رنج‌هایش در خانواده‌ای پرآسیب/ کودکان اولین قربانی خانواده‌های پرآسیب


ایران تنها کشور خاورمیانه که تغییر جنسیت در آن قانونی است

سرهنگ غنی لو، معاون سابق امنیت اجتماعی تهران بزرگ و کارشناس انتظامی و استاد دانشگاه پلیس نیز می‌گوید: اختلالات جنسیتی در هیچ قانون و مرامی جرم محسوب نمی‌شود و حقوق این افراد مانند دیگر افراد عایت می‌شود. قانون اشاره‌ای به جنسیت ندارد و مصادیق مجرمانه، نظیر تکدی‌گری، فحشا، دزدی و ... را تحت تعقیب قرار می‌دهد.

همانطور که گفته شد غالبا این افراد تمایل زیادی برای تغییر جنسیت و درمان‌های مربوط به آن دارند. در این باره دکتر شهرام شفیعیان، متخصص پزشک قانونی می‌گوید: مجوز تغییر جنسیت به افرادی داده می‌شود که دچار اختلال هویت جنسی هستند یعنی به نوعی جنسیت ظاهری خود را قبول ندارند و خودشان رامتعلق به جنس مخالف می‌دانند. اینگونه افراد به دادسرای عمومی و انقلاب زیرشاخه مددکاری مراجعه کرده و با معرفی به سازمان پزشکی قانونی، مراحل بعدی را طی می‌کنند و با تایید روانپزشک و آزمایشات نهایی، شش ماه بعد مورد عمل جراحی تغییر جنسیت قرار می‌گیرند.

این نکته هم حائز اهمیت است که ایران تنها کشوری در خاورمیانه است که اجازه عمل تطبیق جنسیت را به افراد ترنس می‌دهد که این ویژگی تنها در کشور‌های پیشرفته مشاهده می‌شود.

وقتی امیر، مریم شد طعم واقعی زندگی را فهمید!

مریم یکی از افرادی است که با هویت و ظاهر مردی به نام امیر متولد شده است. مردی که همواره برای او غریبه بود و غریبه ماند. مریم هویت امروز خود را دوست دارد و تا رسیدن به هویت واقعی‌اش مشکلات بسیاری را پشت سر گذاشته است. پای درد و دل‌های مریم نشستیم تا کمی بیشتر با دغدغه‌های افراد ترنس آشنا شویم.

مریم درباره نحوه برخورد خانواده با او زمانی که متوجه شدند فرزندشان یک ترنس است می‌گوید: «خانواده‌ام سعی می‌کردند این روند را برعکس کنند و همیشه هم در حال انکار من بودند. من فکر می‌کنم اتفاقاتی که برای همه ما می‌افتد همین است. آنچه که ما هستیم با آنچه که مردم می‌بینند متفاوت است. در واقع ما خودمان را فردی با جنسیت مخالف جنسیت جسمانی‌مان (اعم از ظاهر زنانه یا مردانه) می‌شناسیم.»

«به هر حال مشکل من با خانواده به دلیل ترنس بودنم وجود داشت، چون خانواده با این وضعیت آشنا نیست و آن را درک نمی‌کند شاید هم نمی‌خواهند بپذیرند که چنین مساله‌ای در خصوص فرزندشان وجود دارد. آن‌ها سعی می‌کنند آن چیزی را که تصور می‌کنند بسازند یعنی پسر برای خانواده پسر بماند یا دختر همچنان دختر باشد این درحالیست که درون آن فرد اتفاق دیگری در جریان است.»

«مشکلات تی اس از همان لحظه‌ای که ما وارد کوچکترین اجتماع خارج از خانه می‌شویم مثل مدرسه یا رفتن برای خرید شروع می‌شود. رفتار بقیه همراه با تحقیر و تمسخر است. گاهی اذیت می‌کنند و ادا درمی‌آورند که مثلا «چرا اینجوری حرف میزنی یا چرا اینجوری راه میری یا دستاتو چرا اینجوری تکون میدی؟» این رفتار‌ها برای افراد تی اس به شدت ناراحت کننده و بحران آفرین است. من هر وقت این تفاوت رفتار بقیه با خودم را می‌دیدم ناراحت می‌شدم و واقعا نمی‌دانستم به چه علت دیگران با من چنین رفتاری دارند. من سعی می‌کردم علاقه‌ام به آرایش کردن یا حتی پوشیدن لباس دخترانه را پنهان کنم، اما گاهی یواشکی این کار را می‌کردم، اما بعد از اینکه جلوی آینه خودم را نگاه کرده و کلی هم ذوق می‌کردم تازه شروع به گریه برای خودم می‌کردم.»

«حتی در محیط خانواده هم این مشکل بود، وقتی فامیل‌ها به خانه ما می‌آمدند و من را می‌دیدند شاهد پچ پچ‌هایشان بودم. حتی گاهی وادارم می‌کردند که که حرف بزنم و بعد به مدل حرف زدنم می‌خندیدند و تیکه می‌انداختند. گاهی هم سوالاتی می‌کردند که باعث ناراحتی من می‌شد مثلا می‌پرسیدند؛ «ابروهات رو دستکاری کردی یا مثلا چرا اینقدر لباسات تنگه یا این لباستو از کجا گرفتی؟ مردونه‌ش هم هست» و بعد به من می‌خندیدند. این رفتار‌ها خانواده‌ام را هم آزرده می‌کرد و باعث می‌شد پدرم با ناراحتی سرم داد بزند تا به اتاقم بروم. در دوران مدرسه همیشه فکر می‌کردم دختری هستم که بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ پسر قرار گرفته‌ام و این موضوع واقعا آزارم می‌داد، به این دلیل که هم‌کلاسی‌هایم من را درک نمی‌کردند. زمان زنگ تفریح اذیتم می‌کردند و گاهی دست درازی هم می‌کردند و به من می‌خندیدند. به همین دلیل هم همیشه سعی می‌کردم خودم را از آن‌ها دور کنم و مثلا زنگ تفریح در کلاس بمانم؛ این ماجرا‌ها باعث شده بود که گوشه‌گیر باشم.»

«یکی از بدترین خاطراتم در دوران مدرسه آن بود که به دلیل آزار زیاد به ناظم مراجعه کردم، ناظم آن‌ها را به دفتر مدرسه آورد و علت رفتارشان را پرسید آن‌ها هم جواب دادند که امیر مثل دختر‌ها حرف می‌زند و ما یکجوری می‌شویم. ناظم هم به من گفت «درست حرف بزن تا اذیتت نکنن» این درحالی بود که من ادا در نمی‌آوردم و واقعا ویژگی‌های زنانه داشتم و با آن‌ها متفاوت بودم.

افسرده و پرخاشگر شده بودم!

(چه زمانی به این نتیجه رسیدی که باید مشکلت را حل کنی و آیا خانواده همراهی‌ات کردند؟): «من دو بار دانشگاه رفتم و هر بار بعد از یک ترم انصراف دادم. به شدت افسرده و پرخاشگر شده بودم یا مداوم در اتاقم بودم یا اگر هم کنار خانواده بودم مرتب بحث می‌کردیم، تا اینکه بالاخره با اصرار زیاد من، خانواده راضی شدند و من را دکتر بردند تا وضعیتم تشخیص داده شود. به روان‌شناس مراجعه و روان‌درمانی را شروع کردم، بعد هم با مراجعه به پزشک قانونی شرایط من تایید شد. مساله تشخیص ترنس بودن فرد دو جنبه دارد یک جنبه آن خوشحالی است، چون متوجه می‌شویم که چه کسی بودیم و چه کسی هستیم و قرار است در آینده به چه صورت زندگی کنیم. جنبه دیگر، اما ناراحت‌کننده است، زیرا تازه مشکلات اصلی و دغدغه ما شروع شده و مسایلی مثل طرد شدن از خانواده و فامیل، یا اجبار به انصراف از تحصیل و اتفاقاتی از این دست برایمان رخ می‌دهد. من بعد از کلی کلنجار رفتن و درگیری با خانواده موفق شدم رضایتشان را برای انجام جراحی تطبیق جنسیت بگیرم تا بتوانم آنگونه که واقعا هستم زندگی کنم و هویت جدید خودم را به بقیه ثابت کنم.»

«بعضی از افراد ترنس بعد از جراحی به دلیل تنهایی زیاد و طرد شدن از حلقه دوستان و خانواده دچار افسردگی شدید می‌شوند به نحوی که حتی دوست ندارند در اجتماع حاضر شوند. پسر یا دختر بعد از جراحی خیلی کم پیش میاد که بتوانند با فردی که دوست دارند ازدواج کرده و زندگی کنند. از آنجایی که این افراد نمی‌توانند بچه‌دار بشوند هیچکس به‌راحتی آن‌ها را نمی‌پذیرد به علاوه خانواده‌ها هم راحت راضی نمی‌شوند که فرزندشان با یک فرد تی اس که جراحی تطابق جنسیت را انجام داده ازدواج کند. برای زنان اگر هم کسی حاضر به ارتباط باشد معمولا فرد را به عنوان همسر دائم انتخاب نمی‌کند بلکه یا به دنبال صیغه هستند یا فقط در حد دوستی ادامه می‌دهند. این درحالی است که افراد جراحی شده مانند هر فرد دیگری پر از عاطفه و احساس هستند و با مشاهده این رفتار‌ها احساس می‌کنند همه چیز را از دست داده‌اند. حتی بعضی افراد به خاطر این مشکلات به فکر خودکشی می‌افتند و حتی دست به چنین کاری می‌زنند.»

«تا زمانی که مساله ما تشخیص داده نشده و جراحی هم نکرده‌ایم، هیچ آگاهی دقیق و درستی نسبت به خودمان نداریم. وقتی عاشق همجنس‌های خودمان می‌شویم علتش را نمی‌دانیم و برایمان عجیب است، اما جرات نمی‌کردیم به همکلاسی یا بچه‌های فامیل یا همسایه بگوییم که از شما خوشم می‌آید. بعد عمل، اما فرق می‌کند، یعنی جرات ابراز کردن عشق را داریم، اما همیشه استرس داریم که طرف مقابل بعد از فهمیدن وضعیت‌مان چکار می‌کند.»

هزینه‌های بالای جراحی تطبیق جنسیت، مانعی بزرگ بر سر راه ترنس‌ها

(تا به حال چه تعداد از دوستانت تحت این جراحی قرار گرفته‌اند؟): «به خاطر هزینه‌های بالای عمل و دوران بعد از عمل تعداد بچه‌هایی که اینجا عمل می‌کنند خیلی زیاد نیست، خیلی کم پیش میاد که بچه‌ها به تنهایی توان پرداخت پول عمل را داشته باشند و خانواده‌های کمی هم هستند که جدای از بحث رضایت، توان مالی برای این عمل داشته باشند. از آنجایی که این نوع جراحی نوعی عمل زیبایی حساب می‌شود، تحت پوشش بیمه قرار ندارد. به همین دلیل هم بعضی‌ها که می‌توانند، به خارج از کشور می‌روند، زیرا در برخی کشور‌ها انجمن‌های حمایتی تی اس خیلی به این افراد کمک می‌کنند.»

(در تمام روز‌های سخت قبل از تشخیص و جراحی به خدا چی می‌گفتی؟ ): «بار‌ها از خدا گله کردم که خدایا چرا من را با این شرایط آفریدی؟ چرا مثل بقیه بچه‌های فامیل، همسایه یا همکلاسی‌هایم نیستم؟
کلی گریه کردم، ولی بعدش به این نتیجه رسیدم که شرایطم خاص است و این سرنوشت من بوده است. اما بعد از جراحی شرایط فرق کرد و من راضی هستم، چون هم خانواده قبولم کردند و هم دوستانم، از طرف دیگر دوستان جدیدم من را به عنوان یک دختر کامل قبول دارند، دانشگاه هم ثبت نام کردم و در حال حاضر در رشته بازیگری سینما تحصیل می‌کنم. البته هنوز هم بعضی‌ها با حرف‌ها و رفتارهاشون اذیتم می‌کنند، اما مجبورم با این شرایط کنار آمده و سعی کنم که نبینم و نشنوم. معتقدم تا زمانی که مردم در مورد مشکل ما آگاهی درستی نداشته باشند وضعیت به همین شکل ادامه پیدا می‌کند چرا که بسیاری از مردم فکر می‌کنند ما مشکل اخلاقی داریم.»

ارسال نظر