جامعه ۲۴، موضوع بیکاری و نبود شایستهسالاری مربوط به امروز و دیروز و البته دولت سیزدهم و ابراهیم رئیسی نیست که برخی آن را این اندازه در بوق و کرنا کردهاند. حتما موضوع «ژن برتر» را همه به یاد دارند که نشان میدهد موضوع انتصابات آقازادهها تنها به دولت سیزدهم محدود نمیشود. این موضوع فساد ریشهداریست که در تمامی دولتهای گذشته نیز وجود داشته است؛ حال در برخی کمتر و در برخی دیگر بیشتر.
امروز به لطف شفافتر و در دسترسشدن هر چه بیشتر رسانهها طی سالهای اخیر به خصوص گسترش استفاده از شبکههای اجتماعی، این مساله در دولت سیزدهم بیش از گذشته خود را نشان داده و از آن پردهبرداری میشود.
این انتصابات فامیلی در دولت رئیسی درحالی انجام شده است که رئیس جمهوری در نشست اخیر هیئت دولت، انتصابات رانتی و صرفا بر اساس رابطه را خط قرمز دولت خود عنوان کرد و بر لزوم شایستهسالاری در این زمینه، فرمان داده است. هرچند که رئیسی با شعار مبارزه با فساد گام به عرصه انتخابات گذاشت ولی امروز گویی این شعار وی رنگ باخته و کمترین مقابله از سوی وی را در ماجرای انتصابات فامیلی در دولت شاهدیم.
موضوع انتصابات فامیلی در کشور ما پیشینهای درازمدت دارد آنچنانکه در دوران پهلوی هم وجود داشته و شاید یکی از عوامل نارضایتی گسترده مردم از حکومت هم همین موضوع بود. بهنظرمیرسد اگر حکومتها میخواهند بقای خود را تضمین کنند باید دست از اینگونه اقدامات ناعادلانه بردارند.
ایران کشوری بزرگ و پر از نیروها و جوانان متخصص جویای کار است. کسانی که در حوزه کاری و تحصیلی خود بسیار کارآمد و ماهرند اما به دلیل نداشتن رانت و بهاصطلاح پارتی در شغل خود -اگر شغلی داشته باشند- باقی ماندهاند و در نهایت در سمت کارشناسی معمولی مشغول بهکارند.
اینگونه اقدامات دولت سبب مهاجرت همین جوانانیست که سالها در همین کشور برایشان هزینههای گزاف شده است اما به دلیل نبود امکانات و عدالت در زمینههای گوناگون ترجیح میدهند شهر و دیار و خانواده خود را ترک کنند و به کشوری بروند که برای مهارت و تخصصشان احترام و ارج قائلند.
اگر سرمایه انسانی را از ابزارهای مهم توسعه بدانیم، پس تداوم رشد و توسعه نیز به حفظ سرمایه انسانی بستگی دارد. سالانه میلیاردها تومان صرف آموزش و بهرهوری نیروی انسانی در کشور میشود تا نخبگانی بر سر کار بیایند که گره از مشکلات کشور بگشایند اما بعد که به فصل برداشت محصول و استفاده از این نخبگان میرسیم همین نیرو به سادگی از مناصب کنار گذاشته میشود و مشتی غیرمتخصص با انواع رابطهها جای آنها را میگیرند. با اینگونه رفتارها است که امروز میبینیم ایران جزو یکی از کشورهای مهاجرفرست دنیاست.
انتصابات آقازادهها
انتصاب آقازادهها در پستهای مدیریتی کشور بارها و بارها از سوی رسانهها و برخی مسئولان مطرح شده است، موضوعی که سبب رانت در جامعه و البته افسردگی و ناامیدی در میان جوانانیست که سالها وقت و انرژی خود را برای تحصیل صرف کردهاند و امروز با تمام شایستگی بیکار و خانهنشین هستند. علیرضا سلیمی نماینده مجلس دهم در همان سالها در این مورد اظهارنظر کرده و گفته بود: «مسئولانی که فرزندان و اقوام خود را در پستهای مدیریتی قرار میدهند چگونه میتوانند در برابر ملت ایران بایستند و حرف از اشتغال و رفع بیکاری بزنند؟»
با این همه دولت سیزدهم هم نهتنها این راه و روش را متوقف نکرد که به خوبی از آن بهرهبرداری کرد تا جایی که صدای اعتراض بسیاری از شهروندان و رسانهها را بلند کرد. در آخرین نمونه آن شاهد معرفی مسعود فیاضی، برادر داماد علیرضا زاکانی -که درباره انتخاب وی به شهرداری تهران نیز هنوز حرف و حدیثها وجود دارد و همچنان برخی معتقدند انتخاب زاکانی غیرقانونی است- به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش هستیم.
برای نمونه دیگر وزیر نفت برای دختر یک نماینده مجلس که اتفاقا از حامیان او برای گرفتن رای اعتماد از پارلمان بود، در نامهای محرمانه حکم استخدام میزند؛ این مسئله بازتاب گستردهای داشت. حتی اسنادی مبنی بر میزان حقوق ۳۲ میلیونی او منتشر شد، این درحالی است که بسیاری از جوانان کشور شغلی ندارند که بتوانند حقوقی داشته باشند.
انتصاب مدیرعامل موسسه صندوق حمایت و بازنشستگی کارکنان فولاد هم جالب است چراکه او کسی نیست جز فرزند لاله افتخاری، نماینده پیشین مجلس آنهم درست چند روز پس از آنکه، روش ابراهیم رئیسی برای اداره کشور را با سیره ائمه معصومین (ع) مقایسه کرد.
اینگونه انتصابات در این دولت کم نیستند، چنانکه چندی پیش شاهد مناقشاتی در شهرداری و ماجرای داماد زاکانی بودیم. زاکانی که انتصابش به عنوان شهردار تهران محل اعتراضات حقوقی و ابهامات بسیاری است سعی کرد دامادش را به عنوان دستیار ویژه شهردار به کار گمارد که با فشار رسانهها مجبور به بازپسگیری حکمش شد.
بیشتر بخوانید: ماله کشی یاران زاکانی بر انتصابات فامیلیاش در شهرداری
انتصاباتی که تمامی ندارد
از دیگر انتصابات بحثبرانگیز این روزها حکم حسین اوجاقی به عنوان رئیس سازمان ورزش شهرداری تهران است. انتصابی که غیرقانونی و برخلاف آییننامهها و دستورالمعل مصوب شورای شهر و شهرداری تهران است.
زهرا شمس احسان، رئیس کمیته ورزش شورای شهر تهران با انتشار توئیتی نسبت به این انتصاب انتقاد کرد و آن را غیرقانونی دانست. وی در توئیتی نوشت: «انتخاب رئیس سازمان ورزش شهرداری بر مبنای اساسنامه این سازمان باید از میان پرسنل رسمی شهرداری یا قراردادی با حداقل ۸ سال سابقه خدمت باشد.»
انتصابهای فامیلی از سازمانی به سازمان دیگر ادامه پیدا میکند تا به صداوسیما میرسد. در این سازمان هم سعید عینیاللهی، مدیر تامین نیروی انسانی این سازمان، به صورت محرمانه درخواست کرده بود دختر ۲۱ سالهاش با مدرک دیپلم تجربی به عنوان کارشناس پیراپزشکی استخدام شود!
انتصاباتی که داد همه را درآورد
این انتصابهای عجیب و بحث برانگیز کار را به جایی رساند که برخی از سیاستمداران از جناحهای گوناگون به این عزل و نصبهای خانوادگی اعتراض کردند. غلامرضا مصباحی مقدم، از اعضای مجمع تشخیص مصلحت گفته بود: «حقیقت این است که انتصابات فامیلی، به فرض اینکه رعایت شایسته سالاری صورت گیرد، شبهه ناک است. شبهه آن این است که همین شایسته سالاری و همین شایستگیها را ممکن است فرد دیگری هم داشته باشد».
این عضو جامعه روحانیت مبارز گفته: «افکار عمومی نمیپسندد که مسئولان کشور بستگان خودشان را به قدرت برسانند و به آنها پست دهند. کسی که فامیل و خویشاوند یک مسئول است، انتصابش در پستهایی که به نحوی توسط او میتواند رقم بخورد، یک رانت است؛ در نتیجه باید از چنین رانتهایی خودداری شود».
محمود احمدی بیغش، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز دولت ابراهیم رئیسی را دولت دلدادگان خوانده و گفته بود: «اتکای افراطی به مجموعهای محدود از فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق (ع) در سطوح مدیریتی کلان کشور، حتی نام این امام عزیز و معصوم را نیز در جامعه تحتالشعاع قرار داده است. دولت شما ظاهرا دولت دلدادگان است؛ به یک عزیز دردانه خاص که باید همه اتفاقها، انتصابها و استنادها به ایشان ختم شود. این همان پدیده پرهزینهای است که در هر دولتی وجود داشته و در نهایت به پاشنه آشیل تمام عیار تبدیل میشود که دیدیم در گذشته این طور بود».
او ادامه داده بود: «انتصابات در وزارتخانهها و سازمانهای تابعه دولت تقریبا داد همه دلسوزان را درآورده است. نفوذ برخی افراد در وزارتخانهها برای انتصابات تا حدی است که تقریبا وزیر یا وزرای مربوطه به بیاثرترین فرد در این انتصابات تبدیل شدهاند».
باتوجه به اینکه رئیسجمهور اینگونه انتصابات را خط قرمز خود خوانده و بیان کرده است که با چنین مسائلی مخالف است باید نشست و دید که آیا این بار دولت به وعده خود عمل میکند؟ که البته بعید به نظر میرسد تمامی افرادی که با انتصابات فامیلی و در این سه ماه بر سر کار رفتهاند از شغل خود کنار گذاشته شوند.
اینگونه انتصابات فامیلی و خویشاوندی و انتصاب افراد بیربط با پستها، علاوه بر اینکه به لحاظ روانشناختی تاثیرات بدی را بر قشر جوان به خصوص جوانان تحصیلکرده جامعه که به امید شایستهسالاری است تا بلکه بتواند به منصبی برسد و خدمتی را ارائه کند، میگذارد بلکه به لحاظ جامعه شناختی هم باعث گسست بین رابطه دولت - ملت میشود و این همان شکافی است که اگر بیشتر شود دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و اعتماد اجتماعی به پایین نقطه خود تنزل میکند.