اقتصاد ۲۴- سال گذشته تعدد اخبار مرتبط با خودکشی و بهویژه خودکشی کودکان و نوجوانان تلخ و قابل توجه بود. خودکشیهای فردی یا به صورت گروهی در میان دانشآموزان در شهرهای مختلف ایران رخ میداد و خبرساز میشد، در حالی که مشخص نبود علت این ماجرا چیست؟ گاهی علت عدم توانایی مالی خانوادهها برای تامین مایحتاج آنان عنوان میشد و گاهی نیز علت مشخص نبود. این درحالی بود که هیچ آمار رسمی هم از میزان خودکشی در میان کودکان و نوجوانان وجود نداشت.
با این حال مطالعات انجام شده توسط انجمن دفاع از حقوق کودک نشان میدهد طی سالهای ۹۰ تا ۹۹ بیش از ۲۵۰ کودک در کشور ما خودکشی کردهاند. البته آمار احصا شده تنها مربوط به مواردی بود که رسانهای شدهاند. از سوی دیگر بر اساس آماری که ثبت احوال ارائه داده است خودکشی، پنجمین دلیل مرگومیر نوجوانان و جوانان در کشور به حساب میآید.
براساس پژوهش انجمن دفاع از حقوق کودک، فقر ۸ درصد، مشکلات آموزشی ۲۶ درصد، درگیری با خانواده ۲۸ درصد، روابط عاطفی ۵ درصد، تجاوز ۸ درصد، تحت تأثیر فیلم و ویدئو ۵ درصد و خودکشیبه دلیل ازدواج اجباری ۲۰ درصد از خودکشیها را تشکیل داده است. شهرهای تهران، اصفهان و همدان نیز بیشترین آمار خودکشی را داشتهاند.
در این بین، اما مشخص نیست که به چه علت کودکان و نوجوانان ما این روزها در مواجهه با مشکلات راه حل خودکشی را انتخاب میکنند آن هم در جهانی که بهرهگیری از روانشناسان و مشاوران هم فراگیر است و هم به شدت توصیه میشود. گرچه که در کشور ما پرداخت هزینههای روانشناختی و مشاوره چندان هم آسان نیست، موضوعی که میتواند به عنوان یکی از موانع پیشگیری از خودکشی شناخته شود.
در همین رابطه با دکتر فاطمه منفرد پویا، روانشناس سلامت درباره کاهش سن خودکشی در ایران و شیوع آن در میان کودکان و نوجوانان به گفتگو نشستیم.
افزایش مصرف مواد مخدر در میان کودکان و نوجوانان
منفرد پویا میگوید: خودکشی پدیدهای جدید نیست و در طول تاریخ بسیاری از انسانها خودکشی کردهاند. اما هر فردی میل به خودکشی پیدا نمیکند. یکی از گروههایی که به خودکشی فکر میکنند افراد دارای اختلال شخصیت هستند. در واقع افرادی که به لحاظ روحی سالم هستند هر قدر هم که زندگی سختی داشته باشند باز هم سراغ خودکشی نمیروند و در نهایت حل مساله کرده و از عهده مشکلات برمیآیند.
وی با بیان اینکه افراد دارای اختلال شخصیت توانایی حل مساله ندارند، ادامه میدهد: برای این افراد در مواجهه با مشکلات اولین راهکار خودکشی است. از سوی دیگر افرادی که افسردگی بسیار شدید دارند به دلیل کمبود ماده سروتونین مستعد خودکشی هستند. مساله خودکشی آنقدر مهم است که با وجود اهمیت و تاکید بر موضوع رازداری میان مشاور و مراجع، اما وقتی مرجعی اعلام میکند که میخواهد دست به خودکشی یا قتل بزند دیگر این رازداری انجام نشده و باید به اطرافیان او اعلام شود در واقع اگر این مسائل را مشاور اعلام نکند و اتفاقی بیفتد او مسئول است.
این روانشناس عنوان میکند: در حال حاضر با افزایش خودکشی در جامعه و کاهش سن خودکشی مواجه شدهایم که علل گوناگونی دارد. مصرف مواد مخدر یکی از این علل است. متاسفانه سن مصرف مواد مخدر بسیار کم شده است. به عنوان مثال میتوان گفت مصرف مخدر گل را بسیاری از نوجوانان تجربه کردهاند و حتی میتوانم بگویم بسیاری از بچههایی که هنوز به سن نوجوانی نرسیده و ۹ یا ۱۰ سال بیشتر ندارند هم مصرف گل، شیشه یا الکل را تجربه کردهاند. مصرف این مواد تا مدتی حال مصرفکننده را خوب کرده و به او انرژی میدهد، اما بعد از این مدت حال فرد را بد میکند و عوارض ناخوشایند روحی و جسمی بر جای میگذارد. این موارد را در بین مراجعانم در سنین مختلف کودک و نوجوان مشاهده کردهام.
وی با بیان اینکه مصرف این مواد باعث افسردگی و خشم شده و فرد را در شرایطی قرار میدهد که مرتکب اعمالی مانند خودکشی یا دگرکشی شود، اظهار میکند: یکی دیگر از این عوامل فضای مجازی است. وقتی افراد در فضای مجازی اعلام میکنند که قصد خودکشی دارند در واقع راهکار این مساله را ارائه داده و باعث میشوند که سایرین نسبت به روشهای خودکشی، عوامل موفقیت یا عدم موفقیت در خودکشی، یا کاربرد آن برای اینکه خانواده را وادارند که به آنها گوش کنند، آگاهی پیدا کنند. تمام این موارد میتواند باعث افزایش آمار خودکشی و کاهش سن خودکشیکنندگان شوند.
منفردپویا میگوید: یک نوجوان با راهکارهای حل مساله آشنا نیست بنابراین اولین مشکل باعث افکار خودکشی یا اقدام به خودکشی توسط او میشود. بارها در کلینیک مشاهده کردهام که مراجعان کم سن و سال من اعلام کردهاند که قصد خودکشی دارند، این زندگی چه معنایی برای ما دارد.
وی در پاسخ به این سوال که فقر اقتصادی چه تاثیری بر افزایش تمایل به خودکشی در میان افراد کم سن و سال دارد، عنوان میکند: من چندان هم فقر را عاملی برای خودکشی این گروه سنی ندیدهام، اما مساله این است که فقر زیربنای خشم است و فرد را خشمگین میکند به همین دلیل هم نوجوان ممکن است بیشتر پرخاشگر شود؛ بنابراین فقر میتواند یکی از عوامل خودکشی باشد، اما عاملی مستقیم نیست.
این روانشناس سلامت، درباره اینکه چه شرایطی باعث شده که بچهها در کشور ما به راحتی دست از جان بشویند و خودکشی کنند، بیان میکند: افسردگی در کودکان زیاد مشاهده میشود، که یکی از دلایل آن سرشت افراد است. البته این نکته هم مهم است که برخی افراد به دلیل ساختارهای مغزیشان غمگینتر هستند، بنابراین موضوع سرشت مهم است. یک کودک افسردگی خود را با دل درد نشان میدهد و کودک دیگر واکنشی دیگر دارد. به همین دلیل هم نمیتوانیم بگوییم چرا کودکان به خودکشی فکر میکنند، زیرا غم بچهها هم غم است و به اندازه خودشان بزرگ است.
معنای زندگی را از دست دادهایم
وی عنوان میکند: در میان تمام افرادی که ممکن است در شرایطی به خودکشی فکر کنند غالبا افرادی که دارای اختلالات روانشناختی هستند دست به خودکشی بزنند این مساله درباره کودکان و نوجوانان هم صادق است و افزایش خودکشی و کاهش سن خودکشی نشان میدهد که اختلالات روانی در کشور افزایش یافته است. از یک سو بیشتر کودکان تک فرزند هستند و در خانواده همصحبتی ندارند از سوی دیگر جامعه هم به شدت کمالطلب شده و خانوادهها آنچنان به عامل موفقیت اهمیت میدهند که کودک را تحت فشار میگذارند که در زمینه یا زمینههایی موفق شوند، در این شرایط بچه حس ناتوانی کرده و ممکن است اقدام به خودکشی کند. در واقع سبک زندگی در خانوادهها نیز تغییر کرده است؛ بنابراین فقر، طلاق، مصرف مواد، اختلالات روانشناسی، سبک فرزندپروری، تغییر ایدهآلها و ... همگی مجموعه عواملی هستند که باعث شده خودکشی افزایش پیدا کند یا سن آن کاهش یابد، آنهم در میان افرادی که آسیبپذیرتر هستند.
بیشتر بخوانید: عضو شورا: باید با اتوبوسخوابی برخورد کرد
منفردپویا با بیان اینکه یکی از راهکارهای پیشگیری از خودکشی آن است که افراد فارغ از سن و سالشان معنا را در زندگی خود پیدا کنند، خاطرنشان میکند: در جامعه ما تقریبا معنا گم شده است یعنی افراد علت زندگی کردن خود را نمیدانند. جامعه ما از جامعهای سنتی به سمت جامعهای مدرن و پست مدرن رفته است و مواردی از زندگی آدمها در جامعه ما گرفته شده، اما چیزی به جای آن داده نشده است؛ بنابراین گم شدن معنای زندگی در جامعه ما نیز از دیگر عواملی است که باعث افزایش خودکشی شده است.
وی اضافه میکند: در کلینیک بسیاری از نوجوانان را مشاهده کردهام که اقدام به خودکشی داشتهاند مثلا رگ دست خود را زدهاند. یکی از علل این رفتار داشتن شخصیت نمایشی است مثلا نوجوان استوری میکند که رگ دستم را زدهام یا میخواهم خودکشی کنم و به این وسیله میخواهد توجه دیگران یا فرد خاصی را جلب کند. این موارد بسیار زیاد است.
این روانشناس سلامت درباره نقش رسانهها در افزایش خودکشی بچهها میگوید: پلی در سانفرانسیکو تبدیل به محل خودکشی افراد شده بود و این موضوع مرتب در رسانهها منتشر میشد، گویی به افراد یاد میدادند که اینجا محلی است که میتوان در آن خودکشی کرد. در واقع وقتی در رسانهها به موضوع خودکشی کودکان و نوجوان زیاد پرداخته میشود مانند آن است که این موضوع را آموزش و راه آن را یاد میدهیم. در واقع وقتی فرد زمینه خودکشی را دارد با مطالعه چنین خبرهایی زمینه برایش مهیا میشود که دیگری هم مثل من بود و چنین کاری کرده است و همانندسازی و الگوسازی میکند، این درحالی است که گاهی فرد قصد دارد به صورت نمایشی خودکشی کند، اما در نهایت اقدام او باعث مرگش میشود.
وی عنوان میکند: از راهکارهای پیشگیری از خودکشی در میان بچهها آن است که وقتی والدین یا معلمان مشاهده میکند که فرزندشان بیانگیزه یا بیرمق است به جای تحت فشار گذاشتن او و ارائه راهکار متوجه باشند که ممکن است ماده سروتونین در مغز او کاهش یافته و ممکن است نیاز به درمان و روانشناس و روانپزشک داشته باشد؛ بنابراین اینگونه حرفها که خودکشی در خانواده ما باب نیست و کسی در خانواده ما خودکشی نمیکند و... اصلا درست نیست و باید یاد بگیریم که هر انسانی با انسان دیگر متفاوت است و ممکن است نیازمند درمانها روانشناختی یا حتی درمانهای جسمی داشته باشد تا کارش به خودکشی نکشد.
منبع: جامعه ۲۴