تاریخ انتشار: ۱۲:۰۱ - ۱۴ بهمن ۱۴۰۰

درس‌های بشر از پایان آنفلوانزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸

تقریباً در همه شهر‌های آمریکا در طول موج دوم که در پاییز ۱۹۱۸ به اوج رسید، محدودیت‌هایی اعمال شد. در زمستان همان سال، برخی از شهر‌ها با وقوع موج سوم هرچند از مرگبارتر از موج‌های قبلی نبود، دوباره محدودیت‌ها را اعمال کردند. اما عملاً در هیچ شهری در سال ۱۹۲۰ اقدامی انجام نشد.

اقتصاد ۲۴- بیماری همه‌گیری که آنفلوانزای اسپانیایی نام داشت و در سال ۱۹۱۸ بیش از ۵۰ میلیون نفر را در سرتاسر جهان به کام مرگ فرستاد، سرانجام با فروکش کردن موج سوم این بیماری تنفسی، ظاهرا در تابستان ۱۹۱۹ به پایان رسید.
با این حال ویروس این بیماری همچنان به کشتار ادامه داد. سویه‌ای از این ویروس در سال ۱۹۲۰ پدیدار شد که بیماری ناشی از آن باز هم کشنده بود، به طوری که می‌شد آن را موج چهارم به حساب آورد. در برخی شهرها، از جمله دیترویت، میلواکی، مینیاپولیس و کانزاس سیتی، آمار مرگ و میر حتی از موج دوم که در آمریکا بیشترین قربانی را گرفته بود، فراتر رفت. این در حالی بود که جمعیت آمریکا پس از دو سال از چندین موج همه‌گیری و پس از کاهش توان کشندگی ویروس در موج سوم، مصونیت طبیعی زیادی در برابر ویروس آنفولانزای اسپانیایی پیدا کرده بودند.
تقریباً در همه شهر‌های آمریکا در طول موج دوم که در پاییز ۱۹۱۸ به اوج رسید، محدودیت‌هایی اعمال شد. در زمستان همان سال، برخی از شهر‌ها با وقوع موج سوم هرچند از مرگبارتر از موج‌های قبلی نبود، دوباره محدودیت‌ها را اعمال کردند. اما عملاً در هیچ شهری در سال ۱۹۲۰ اقدامی انجام نشد. مردم و مقامات دولتی از آنفولانزا خسته شده بودند. روزنامه‌ها مملو از اخبار ترسناک در مورد ویروس بود، اما هیچ کس اهمیتی نمی‌داد. مردم در آن زمان این موج چهارم را نادیده گرفتند. مورخان نیز چنین کردند. این ویروس در سال ۱۹۲۱ به آنفولانزای فصلی معمولی جهش یافت که جهان قبلاً از پسش برآمده بود.
امروز دیگر نباید آن اشتباه را درباره کرونا هم تکرار کرد. هم اکنون، در حالی که در برخی کشور‌ها محدودیت‌های کرونایی رفته‌رفته برداشته می‌شود، سازمان جهانی بهداشت از اعلام پیروزی زودهنگام کشور‌ها بر کووید-۱۹ انتقاد کرده است.


بیشتر بخوانید: سال ها قبل؛ تبلیغات ماسک زدن برای پیشگیری از آنفلوانزا


درست است، در حال حاضر دست کم در آمریکا دلایلی برای خوش‌بینی وجود دارد. نخست آن که موارد ابتلا به سویه اومیکرون در بخش‌هایی از این کشور رو به کاهش است. دوم آن که تقریباً کل جمعیت آمریکا به زودی یا کرونا می‌گیرند یا واکسینه می‌شوند و سیستم ایمنی آن‌ها در برابر ویروسی که اکنون دیگر آن را می‌شناسیم تقویت می‌شود. سوم آن که اگرچه اومیکرون در عفونت دستگاه تنفسی فوقانی بسیار فعال است و بنابراین بسیار مسری، اما به نظر می‌رسد نسبت به انواع قبلی کمتر قادر به درگیر کردن ریه‌هاست.
چنان که نشریه آمریکایی نیویورک تایمز می‌نویسد کاملاً امکان‌پذیر است که با تحریک بهتر سیستم ایمنی بدن، کشندگی ویروس همچنان رو به کاهش برود. نظریه‌ای وجود دارد مبنی بر این که همه‌گیری آنفولانزا که بین سال‌های ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۲ رایج شده بود، در واقع توسط یک ویروس کرونا به نام او. سی۴۳ ایجاد شده بود که امروزه تنها باعث سرماخوردگی می‌شود.
همه این‌ها به علاوه اعتماد بیش از حد به پیروزی بر کرونا، بی‌تفاوتی یا خستگی از همه‌گیری پس از دو سال مبارزه، ممکن است موضوع را به خطر دیگری بدل کند.
به نوشته نیویورک تایمز، اگرچه بیش از ۷۰ درصد جمعیت بزرگسال آمریکا به طور کامل واکسینه شده‌اند، اما پیشرفت‌ها راکد مانده است و برای مثال والدین تنها حدود ۲۰ درصد از کودکان ۵ تا ۱۱ ساله را به طور کامل واکسینه کرده‌اند. در واقع درست مانند سال ۱۹۲۰، مردم از انجام اقدامات احتیاطی خسته شده‌اند.
اگر این گونه باشد، مانند آن است که کنترل را به ویروس واگذار کرده‌ایم. به نوشته نیویورک تایمز، نتیجه این اهمال آن بوده است که اگرچه به نظر می‌رسد اومیکرون کمتر بدخیم باشد، میانگین هفت روزه مرگ و میر روزانه کووید-۱۹ در آمریکا هم اکنون از اوج دلتا در اواخر سپتامبر فراتر رفته است.
از آن بدتر، ممکن است ویروس هنوز کارش را با ما تمام نکرده باشد. اگرچه منطقا احتمال دارد که گونه‌های آینده کم‌خطرتر باشند، اما جهش‌ها تصادفی است. تنها چیزی که مسلم است این است که سویه‌های بعدی اگر موفق بشوند از سد ایمنی بدن انسان بگذرند، بسیار خطرناک‌تر خواهند شد.


بیشتر بخوانید: کووید ۲۲ مرگ‌بار‌تر از کویید ۱۹خواهد بود؟


این مورد نه تنها در سال ۱۹۲۰ یعنی همزمان با آخرین نفس‌های آنفلوانزای اسپانیایی ۱۹۱۸، بلکه در دوران همه‌گیری آنفولانزای ۱۹۵۷، ۱۹۶۸ و ۲۰۰۹ نیز صادق بود. در سال ۱۹۶۰ در ایالات متحده، پس از این که بسیاری از مردم یا با واکسن یا با ابتلا از شر ویروس نجات یافتند، سویه‌ای جدید باعث شد که مرگ و میر از سطح سال‌های ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸ فراتر رفته و به اوج برسد. در جریان شیوع بیماری در سال ۱۹۶۸، سویه دیگری در اروپا باعث مرگ و میر بیشتر شد و این در حالی بود که واکسن در دسترس بود و بسیاری از افراد مبتلا شده بودند.

در همه‌گیری سال ۲۰۰۹، سویه‌های مختلفی نیز ظاهر شد که به واگیری شدیدتر انجامید. مطالعه‌ای که در بریتانیا انجام شد، نشان داد که شمار موارد ابتلای شدید در سال پس از همه گیری بیشتر بوده، اما آنفلوانزا بسیار کمتر رواج داشته است. محققان در این زمینه رویکرد دولت را مقصر آن دانستند. بر اساس این پژوهش، در سال نخست اقدام بخش بهداشت دولت به ویژه در زمینه اطلاع‌رسانی بسیار مثبت ارزیابی شد و هیچ گونه قرنطینه‌ای در کار نبود. در سال دوم، آن‌ها تصمیم گرفتند که کار رها کنند. در نتیجه آمار مرگ و میر، بستری در بیمارستان و در بخش مراقبت‌های ویژه بالا رفت که در بسیاری از موارد، در افراد سالم در سن کار گزارش شد.
با چنین پیشینه و تجریه‌هایی باید محتاط باشیم. واکسن‌ها، داروی جدید به نام پاکسلووید و ... می‌توانند به همه‌گیری پایان دهند، البته زمانی که میلیارد‌ها دوز در سطح جهان در دسترس مردم قرار گیرد و ویروس مقاومتی ایجاد نکند. اما پایان کار به این زودی‌ها نخواهد رسید. وضعیت در آینده نزدیک همچنان به ویروس و نیز به نحوه استفاده ما از سلاح‌هایی که در دست داریم بستگی دارد؛ سلاح‌های فعلی ما هم واکسن، ماسک، کپسول اکسیژن، داروی رمدسیویر و استروئید‌ها و تنها درمان مونوکلونال علیه اومیکرون که هنوز جواب می‌دهد، فاصله‌گذاری اجتماعی و اجتناب از شلوغی است.

منبع: یورونیوز

ارسال نظر