تاریخ انتشار: ۱۵:۲۷ - ۱۸ بهمن ۱۴۰۰
تعداد نظرات: ۱ نظر

ائتلاف هولناک مالکیت خصوصی و مردسالاری

بریده شدن سر یک کودک همسر ۱۷ ساله به دست همسرش در اهواز افکار عمومی را یک بار دیگر متوجه جنایت و قتل‌های ناموسی در کشور کرده است. اتفاقی که تقریبا هر چند ماه یکبار تکرار می‌شود.

اقتصاد۲۴ - بریده شدن سر یک کودک همسر ۱۷ ساله به دست همسرش در اهواز افکار عمومی را یک بار دیگر متوجه جنایت و قتل‌های ناموسی در کشور کرده است. اتفاقی که تقریبا هر چند ماه یکبار تکرار می‌شود. هرچند ابعاد فاجعه بسته به سطح بیماری روانی مرد ممکن است متفاوت باشد، اما تغییری در ماهیت جنایت ایجاد نمی‌کند؛ ماهیت زن ستیز و پدرسالار جنایت که ناشی از تفکری است که زن را کالای تحت مالکیت مرد می‌داند.

انتشار فیلم سر بریده زن اهوازی تقریبا تمام اتفاقات کشور را تحت الشعاع قرار داد و از روز گذشته تمام رسانه‌های رسمی و هچنین شبکه‌های اجتماعی پر بود از بحث درباره این جنایت هولناک. تا پیش از این نیز موضوع قتل‌های ناموسی در ایران بسیار بود، اما این بار قاتل با سر سر بریده همسرش و حس «سربلندی» و «پیروزی» به خیابان آمده بود و یکی از وحشتناک‌ترین صحنه‌های قتل در جهان را به نام «قتل ناموسی» رقم زد به همین دلیل در این گزارش به موضوع «قتل‌های ناموسی» و دلایل آن پرداخته شده است.

قتل ناموسی چگونه رخ می‌دهد؟

فاجعه قتل ناموسی نوعی از جنایت است که فرد توسط یکی از اعضای خانواده یا فردی بیرون از دایره خانواده به بهانه آنچه «حفظ آبرو و غیرت» نامیده می‌شود، کشته می‌شود. قتل‌های ناموسی در جهان عمدتا ارتباط مستقیمی با طبقه اجتماعی دارد. مقتول معمولا افکاری لیبرال‌تر از قاتل دارد. در بیشتر موارد در جهان زنان و دختران به دست یکی از اعضای درجه یک خانواده خود قربانی می‌شوند. سازمان‌های بین المللی و حقوق بشری در جهان به طور مشخص از این نوع قتل نام برده‌اند و آن را محکوم کرده‌اند. سازمان بهداشت جهانی کشته شدن زنان به بهانه حفظ آبروی خانواده را نتیجه تراژیک فرهنگی خوانده که به شدت علیه زنان و دختران تبعیض قائلند.

بیشترین دلایل اعلام شده در جهان به عنوان بهانه قتل ناموسی، داشتن روابط جنسی خارج از ازدواج یا قبل از ازدواج، امتناع از ازدواج برنامه‌ریزی شده توسط خانواده، داشتن رابطه با فردی از یک مذهب یا طبقه اجتماعی متفاوت، پوشش متفاوت با خانواده و همجنسگرایی بوده است.

تعداد قتل‌های ناموسی در جهان

تحقیقاتی توسط چند موسسه اروپایی در اتریش انجام شده که نشان می‌دهد در پاکستان سالانه ۱۰۰۰ قتل ناموسی انجام می‌شود. در ترکیه این رقم ۱۰۰۰ مورد در ۵ سال بوده است. صندوق جمعیت سازمان ملل گزارشی منتتشر کرده و از ۵۰۰۰ قتل ناموسی در جهان در هر سال خبر داده است. سال ۲۰۰۴ بریتانیا برنامه‌ای را اعلام کرد که طی آن همه پرونده‌هایی که نوعی قتل ناموسی محسوب می‌شدند را یک بار دیگر روی میز قاضی آورده و بررسی می‌کند.

موسسات اتریشی اعلام کردند در بیشتر موارد قتل‌های ناموسی، قاتل در ملاءعام اقدام به قتل می‌کند تا به نوعی به افراد دیگر جامعه هم هشدار دهد که در صورت تکرار سرنوشتی مشابه مقتول در انتظار آنهاست.

نتیجه تحقیقات یک کنشگر اجتماعی عرب که مدیرعامل یک «ان. جی. او» به نام زنان ریحانه در خوزستان است نشان می‌دهد در دو سال گذشته دست‌کم ۶۰ زن در خوزستان به دلایل ناموسی به قتل رسیده‌اند. عاطفه بروایه مدیرعامل این «ان. جی. او» در پژوهش خود گفته در میان کشته‌شدگان قتل‌های ناموسی دختر ۱۰ و ۱۵ ساله هم وجود داشته است. او گفته که در ارتباط با این ۶۰ مورد قتل تاکنون یک نفر هم مجازات نشده و حتی خانواده‌ها از قاتلان شکایتی نکرده‌اند.


بیشتر بخوانید: مجازات قاتل اهوازی چیست؟


تجربه جهان از مجازات قاتلان جنایت‌های ناموسی هم مشابه ایران است. تحقیقات مرکز مطالعات زنان در لاهور پاکستان نشان می‌دهد در اکثر قتل‌ها نوعی ائتلاف میان مردان علیه مقتول شکل می‌گیرد و قاتل در واقع «افتخار» کشتن مقتول را به دست می‌آورد. در این جوامع سران قبیله یا جامعه از قاتلان در برابر پلیس حفاظت می‌کنند. از سوی دیگر جامعه بزرگتری که پلیس را هم شامل می‌شود به لحاظ فرهنگی با قاتل احساس همدردی دارند و از این رو دادستان و پلیس به نوعی همدستی با قاتل محکومند و از گناهش می‌گذرند.

تحقیقات در پاکستان نشان می‌دهد در بیشتر قتل‌های ناموسی ماموران پلیس پرونده را در بدو ورود با این بهانه که این اتفاق نتیجه یک درگیری خانوادگی بوده، مختومه اعلام می‌کنند و در پرونده مداخله نمی‌کنند. در این کشور قانون هم به نوعی مقّوم این فرهنگ مردسالارانه است.

قتل ناموسی در ایران

در ایران هم شرایط اسفناک است. مواردی از قتل‌های ناموسی گزارش شده که جمع کثیری از اعضای یک خانواده هر یک با یک ضربه مقتول را کشته‌اند و به این ترتیب هیچ کدام از آن‌ها به طور مستقیم قاتل محسوب نمی‌شوند. قانون هم در این موارد حمایتی از زنان ندارد و به این ترتیب همه اعضای خانواده تنها به مشارکت در قتل محکوم و بعد از مدتی با رضایت، ولی‌دم که غالبا خودش در قتل مقتول همدستی داشته آزاد می‌شوند. پرونده رومینا اشرفی دختر نوجوان تالشی که به دست پدرش کشته شد، هنوز در افکار عمومی باز است.

موضوع قصاص به، ولی دم برمی‌گردد و اوست که باید در اینباره تصمیم بگیرد بنابراین پدر رومینا که، ولی دم و صاحب خون محسوب می‌شد، تنها به مجازاتی که مدعی العموم برای قتل در نظر گرفته می‌شود و بعد از گذراندن دوره محکومیت آزاد خواهد شد.

در مورد قتل‌های ناموسی یک استثنای اسفناک دیگر که ریشه در قواعد سنتی دارد هم در ایران می‌بینیم. بنا به ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی، اگر مردی همسرش را در حال ارتکاب به زنا ببیند، در صورتی که هر دو را بکشد، از قصاص معاف می‌شود. همچنین به غیر از پدر، پدربزرگ پدری نیز اگر فرزند یا نوه‌شان را به قتل برسانند، قصاص در موردشان اجرا نمی‌شود. والدین مادر در این باره استثناء هستند.

در جهان هم فاجعه قتل‌های ناموسی با چارچوب‌های حقوقی تقویت می‌شوند. جرم‌انگاری رابطه نامشروع، ناشایست شمردن نوعی از پوشش در اماکن عمومی، قوانینی علیه همجنسگرایی و در نظرگرفتن مجازات‌هایی برای این جرائم به نوعی مقوم و مشوق قتل‌های ناموسی است.

در نگاه سنتی نیز زنا جرمی نابخشودنی است و فرد زناکار محکوم به مرگ است. هرچند برای تشخیص عمل زنا شرایط سختی را در نظر گرفته شده، اما جامعه در نتیجه این احکام فرد زناکار را مستحق مرگ می‌داند و طبیعتا در صورت بروز قتل ناموسی توسط یکی از اولیای دم، قاتل قصاص نخواهد شد.

بروز قتل‌های ناموسی بر اساس مالکیت خصوصی در جوامع مردسالار

مساله اصلی ریشه در یک نگاه تاریخی دارد. این فجایع محصول رویکرد قویا زن‌ستیز مردان در جوامع پدرسالار است. زنستیزی هم خود محصول «مالکیت خصوصی» است که به طور تاریخی زن را به عنوان کالای تحت مالکیت مرد تعریف کرده است.

مالکیت خصوصی در واقع زنان را ابتدائا کالای پدر و بعد همسرانشان می‌داند و از زنان انتظار دارد از مردان تبعیت کنند؛ بنابراین هر تخطی از «حکومت مردان» می‌تواند تنبیه سختی به همراه داشته باشد. اجرای تنبیه هم نوعی ائتلاف مردانه را پشت سر خود دارد چرا که هر تنبیهی در واقع هشدار به زنان دیگری است که خیال سرپیچی در سر دارند.

به این ترتیب فارغ از دین، طبقه و قومیت، زنان سرمایه مردانند. صاحب سرمایه حق تعیین سرنوشت املاک خود را دارد. همین رویکرد هم زنان را به کالایی قابل خرید و فروش تبدیل کرده است. همین فرهنگ به زنان اجازه از دست دادن بکارت قبل از قرار گرفتن تحت مالکیت مردی تحت عنوان همسر را نمی‌دهد چرا که بکارت او سرمایه مرد به شمار می‌رود که توسط پدرش برای فروش به همسر حفظ شده است. زن حق ندارد حقوق مالکیت مرد را با از دست دادن بکارت از طریق رابطه قبل از ازدواج یا زنا زیر سوال ببرد.

قانون کشور‌های جهان درباره قتل‌های ناموسی چه می‌گوید؟

ناگفته پیداست که جوامع سنتی بیشترین آمار قتل‌های ناموسی را در جهان از آن خود کرده‌اند. کشور‌هایی مثل بنگلادش، پاکستان، سنگال، اندونزی، کشور‌های عربی، ترکیه، ایران و فیلیپین از جمله کشور‌هایی‌اند که بیشترین آمار قتل‌های ناموسی را داشته‌اند. در تمامی این کشور‌ها قوانینی وجود دارد که به نوعی ارتکاب به قتل ناموسی را تسهیل می‌کند.

در اردن قانونی وجود داشت که به تازگی اصلاح شده است. این قانون در واقع قتل ناموسی را به دفاع از خود تعبیر و آن را مستحق تخفیف می‌دانست. در سوریه هم اخیرا ماده ۵۴۸ قانون سوریه اصلاح شده است. این قانون همه مردان یک خانواده را از قتلی که به دلیل اقدامات نامناسب جنسی مرتکب شده بودند، تبرئه می‌کرد. در ماده ۱۹۲ و ۲۴۲ قانون سوریه صراحتا اعلام شده اگر قتلی برای دفاع از آبرو انجام شده باشد، قاضی می‌تواند مجازات مقتول را تخفیف دهد.

در ترکیه اگر قتلی ناموسی تشخیص داده شود، فرد به جای قصاص به حبس ابد محکوم خواهد شد. پرونده‌هایی در ترکیه وجود دارد که چندین تن از اعضای یک خانواده به اتهام قتل ناموسی به حبس ابد محکوم شده‌اند. سال ۲۰۰۹ پنج تن از یک خانواده کرد به جرم قتل ناموسی نوجوان ۱۶ ساله‌ای به نام «نیل ادریس» که در نتیجه یک تجاوز حامله شده بود، به حبس ابد محکوم شدند.

در پاکستان به زبان اردو به قتل ناموسی «کارو کاری» می‌گویند. کاروکاری در واقع قتل عادی به شمار می‌رود، اما پلیس و دادستان در اغلب پرونده‌ها مجازات قاتل را نادیده می‌گیرند. در مصر ماده ۱۷ قانون به قاضی اجازه می‌دهد در واردی که تشخیص می‌دهد مجازات قاتل را تخفیف دهد. این ماده عموما برای قتل‌های ناموسی به کار برده می‌شود.

منبع: رویداد24
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۵:۴۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۸
یعنی توی این غیرت و تعصب کذایی . واقعا حیوان شرف داره به این جور جانور ها . کثافت توی تهجر . این بنده خدا دختره یا به عبارتی برده این مردک عوضی به عنوان انسان آزاد بوده حتی اگر خلاف شرع کرده و اون حیوان می تونست طلاقش بده . حق بریدن سرش را نداشت واقعه متاسفم اگر این تعصبات را می بینند و اعتراض نمیکنند . از ماست که بر ماست
ارسال نظر