اقتصاد۲۴- پیش بینی بی تکلیفیهایی که این جنگ با خود دارد، یک گام مهم در عبور موفق از پیامدهای آن است. هرچند شرایط در اوکراین بسیار سیال است، اما میتوان چهار سناریو را برای پایان احتمالی این جنگ، تصور کرد.
سناریوی اول: معجزه در دنیپرو- ارتش و شهروندان اوکراینی که با حمایت دفاعی اعضای ناتو، تقویت شده اند، موفق به توقف پیشروی مسکو میشوند و پوتین را از سرنگونی دولت دموکراتیک کیف و استقرار یک رژیم دست نشانده باز میدارند. عزم و مهارت نیروهای مقاومت اوکراین، به بن بستی در میدان نبرد میرسد که به سود مدافعان است. در این صورت، برای کرملین و روسیه روشن خواهد شد که برای این جنجال آفرینی، هزینه گزافی خواهند پرداخت از جمله دورنمای یک جنگ طولانی گران در اوکراین همراه با سقوط اقتصادی و انزوای دیپلماتیک. پوتین دستور عقب نشینی میدهد. اوکراین یک دموکراسی دارای حاکمیت باقی میماند، شکست مسکو، همچنین نارضایتیهای داخلی را تسریع میکند و پوتین بر تهدیدهای داخلی علیه قدرت خود، متمرکز میشود. ناتو با اوضاع بهبود یافته امنیتی روبه رو میشود و اوکراین بازهم به غرب نزدیکتر.
سناریوی دوم: باتلاق- در پی هفتهها نبرد شدید در کیف و شهرهای مهم، روسیه موفق به سرنگونی دولت اوکراین و استقرار یک رژیم دست نشانده میشود. با این همه، نه نیروهای مسلح اوکراین و نه مردمانش آماده تسلیم نیستند بلکه برعکس، جمعیت اوکراین دست به شورشی با پایگاه گسترده، به خوبی مسلح و بسیار هماهنگ علیه مهاجمان میزند. هرچند نیروهای منظم اوکراین در گذر زمان فرسوده میشوند و هرچند شهرهای مهمی همچون کیف به اشغال در میآیند، پیروزی روسیه یک پیروزی گران و فاقد ارزش میشود. شورش اوکراین، هزینه چشمگیر و پایدار انسانی و مالی بر دوش روسیه میگذارد و کشورهای ناتو هم به ارائه کمکهای پنهانی، اما بسیار موثر به مقاومت اوکراین ادامه میدهند. سرانجام، روسیه پس از خشونت و کشتار بسیار، وادار به عقب نشینی میشود.
در این صورت، پوتین و دیگر سران روسیه در مییابند که به "لحظه برژنف" خود رسیده اند و در پی جویی اهداف حداکثری خود در اوکراین افراط کرده اند. این بار هم همچون افغانستان، روسیه به یک جنگ غیرقابل پیروزی تن داده و به همان باتلاقی گرفتار شده که بسیاری از کشورهای قدرتمند را در گذر تاریخ به دام انداخته است. روسیه هم در چشم جهانیان به یک کشور شر تبدیل میشود.
سناریوی سوم: یک پرده آهنین تازه- اوکراین سرانجام زیر بار سنگین تهاجم روسیه فرو میریزد. نیروهای روسیه به رغم مخالفت شدید، کنترل کشور را با بکارگیری سلاحهای سنگین و تاکتیکهای جنگی به دست میگیرند. مقاومت علیه روسیه و دولت دست نشانده اش بسیار جوشان است، اما با توسل به زور سرکوب میشود و آن میزان استحکام ندارد که چالش مهمی برای نیروهای روسی باقیمانده در اوکراین به حساب آید. یک پرده آهنین تازه در شرق اروپا و در طول مرزهای بالتیک در شمال و سپس لهستان، اسلواکی، مجارستان و رومانی در جنوب شکل میگیرد. پوتین، قدرت خود در داخل را مستحکم میکند و با شدت بیشتری به سرکوب مخالفان دست میزند. ناتو در برابر یک روسیه تهاجمی، متحدتر میشود، اما به ناچار میپذیرد که گزینههای چندانی برای جبران از دست رفتن اوکراین ندارد. سپس سوئد و فنلاند هم به ناتو میپیوندند تا امنیت خود را در قبال نقشههای توسعه طلبانه مسکو افزایش دهند.
سناریوی چهارم: جنگ ناتو و روسیه – خطرناکترین سناریو برای آینده اروپا و نظم جهانی آن است که جنگ اوکراین، زمینه را برای یک منازعه نظامی میان ناتو و روسیه فراهم کند.
میانبرهای چندگانهای به سمت این نتیجه وجود دارد. یکم اینکه ناتو تصمیم به افزایش دخالت در اوکراین بگیرد در تلاش برای اجرای یک منطقه پرواز ممنوع یا شکل دیگری از مداخله مستقیم برآید. اگر روسیه کوتاه نیاید و مستقیما درگیر شود، خطر یک جنگ میان ناتو و روسیه بطور اساسی افزایش مییابد. دوم اینکه روسیه با بی پروایی به قلمرو یک کشور عضو ناتو حمله کند و واکنش متقابل این پیمان را موجب شود. سوم هم این چشم انداز هراسناک است که احتمال میدهد پوتین، اهدافی فراتر از اوکراین دارد. اگر نیروهای روسیه پیشروی سریعی در اوکراین داشته باشند و کنترل موثر این کشور را بدست گیرند، چه بسا که پوتین توجه اش را معطوف به کشورهایی کند که آنها را بخشی از حوزه نفوذ شوروی سابق میداند. روشنترین اهداف برای به آزمون گذاردن نقشه هایش در این زمینه، و نیز محک زدن عزم ناتو، کشورهای حوزه بالتیک هستند که همگی عضو پیمان ناتو میباشند.
بیشتر بخوانید: گزارش خبرنگار اسرائیلی از چای و خرما خوردن فرماندهان سپاه و نمایش موشکها + عکس
شواهد اولیه نشان از آن دارد که این جنگ، به سود غرب چرخش خواهد کرد، به سه دلیل: تجاوز خام روسیه و مقاومت الهام بخش اوکراینی ها، حمایت مردمی از اوکراین را در سراسر اروپا برانگیخته است. همچنین به نظر میرسد که روسیه و پوتین عزم اوکراینیها و خشم جهانی علیه مسکو را بسیار دست کم گرفته بودند. سوم هم اینکه دولتهای دمکراتیک در دو سوی آتلانتیک، تصمیمهای سیاستی بسیار بلندی در زمینههای اقتصادی، مالی، دیپلماتیک و امنیت گرفته اند که نشان از بزرگی هدف و همبستگیای نوشونده دارد.
به هرحال، اکنون جهان در لحظه خطرناک و بسیار بلاتکلیفی قرار دارد. آنچه پس از این جنگ رخ میدهد به همان اندازه یک ابهام است که چگونگی، زمان و مکان خاتمه این جنگ. این چهار سناریو هم پیامدهای محتملتر را بازتاب میدهد و دربرگیرنده همه احتمالات نیست... جنگ که آغاز میشود، به دشواری از یک نسخه پیروی میکند و بیشتر به مسیرهای پیش بینی نشده میکشد که گاه همه جهان را دگرگون میکند. به نظر میرسد که تهاجم روسیه به اوکراین، بذر چنین منازعهای را در خود دارد.
منبع: شورای آتلانتیک / دیپلماسی ایرانی