اقتصاد۲۴- سریال «جیران» جدیدترین اثر حسن فتحی که مدتی است پخش آن از شبکه نمایش خانگی آغاز شده، به همین زودی بینندگان زیادی پیدا کرده است.
اما برای بسیاری از دنبال کنندگان این عاشقانهی تاریخی این سؤال مطرح شده است که آیا شخصیت اصلی یعنی «جیران» که سریال نامش را از او گرفته زاییدهی تخیل نویسندگان آن است یا واقعاً وجود داشته و آنطور که در سریال میبینیم قلب ناصرالدین شاه قاجار را به تسخیر خود درآورد و به سوگلی حرمسرای او بدل شد.
در پاسخ به این سؤال باید گفت که در واقعی بودن شخصیت جیران یا همان خدیجه تجریشی و ماجرای ازدواجش با ناصرالدین شاه شکی نیست، اما روایات مختلفی دربارهی جزئیات زندگی او وجود دارد که نمیتوان با اطمینان دربارهی صحت آنها نظر داد؛ و گرچه عکسهایی منتسب به او در فضای مجازی انتشار یافته، حقیقت آن است که جز نقاشی از او که به دست ناصرالدین شاه ترسیم شده، تصویر موثقی از جیران وجود ندارد.
ناصرالدین شاه قاجار جدای از اینکه به عکاسی علاقمند بود و گهگاه از زنان حرمسرا عکس میگرفت، از زمان ولیعهدی در نقاشی هم دستی داشت. برخی از نقاشیهای او توسط دویچهوله منتشر شده که در حاشیه نویسی یکی از آنها نام جیران به چشم میخورد.
ناصرالدین شاه پس از کشیدن این نقاشی در حاشیهی آن نوشته است: «۱۲۶۵، جیران هم بود، خاتون جان هم بود، غلامحسین خان هم تازه از عزای مادرش آمده بود با شال خلعتی کشیده.»
خدیجه تجریشی دختر باغبان و نجاری به نام محمدعلی تجریشی از اهالی قریه کوهسار تجریش در نزدیکی شمیران تهران بود. او پس از آنکه به همسری ناصرالدین شاه قاجار درآمد به دلیل چشمان بزرگش از سوی شاه، جیران لقب گرفت. جیران واژهای ترکی و به معنای غزال (آهو) است.
پس از ازدواج جیران با ناصرالدین شاه، برادران و پدر وی به سرعت صاحب شغل و مقامی در دربار شدند. محمدعلی تجریشی به حکومت قریه تجریش منصوب شد و برادر جیران، اسدالله خان در زمره فراشان خلوت شاه درآمد و بعدها که بر میزان محبوبیت خواهرش افزوده شد به پیشخدمتی خاصه ارتقاء یافت.
ماجرای آشنایی ناصرالدین شاه و جیران
در مورد نحوهی آشنایی ناصرالدین شاه و جیران روایات مختلفی وجود دارد.
در کتاب اعلم السلطنه (تقی دانشور) نحوهی ملاقات ناصرالدین شاه با جیران به این صورت ذکر شده است: «جیران ابتدا به جهت فراگرفتن رقص و آواز به حرمسرای شاهی آورده شد و نخستین بار ناصرالدین شاه او را اندکی پس از قتل امیرکبیر در جمع ملازمان مهدعلیا دید و همان جا به او دل بست.»
در روایت دیگری مونس الدوله که ندیمه و کنیز انیس الدوله (همسر و سوگلی ناصرالدین شاه بعد از جیران) اولین دیدار ناصرالدین شاه و جیران را اینگونه شرح میدهد: «شاه که در حین تفرج، زیر درخت توتی به جمعی از دختران که جیران نیز میان آنها بود برخورده بود، فریفتهی چشمان درشت و سیاه او شد و ملازمان خود را فرستاد تا از نام و نشانش سؤال کنند و پدرش را بیابند.
ناصرالدین شاه آنقدر آنجا منتظر ایستاد تا خواجهها و پیشخدمتها آمدند و خبر آوردند که اسم او خدیجه است و اسم پدرش هم میرزا محمدعلی. دیگر کار تمام بود و به حکم قبله عالم، جیران را از درخت پائین آوردند و پیش خانمهای اندرون بردند. رختش را عوض کردند، حمامش بردند و ملاباشی او را نود و نه سال برای ناصرالدین شاه صیغه کرد.».
اما حسین لعل در کتاب «قبله عالم» این دیدار را کاملاً متفاوت از دیگران نقل میکند. او نوشته است که ناصرالدین شاه در دوران پیری اش با جیران دیدار کرده و سوار بر کالسکهای بهطرف صاحبقرانیه در حرکت بوده که ناگهان صدای آواز دلنشینی میشنود؛ از کالسکه پیاده میشود و به دنبال صدا میگردد تا اینکه به دیوار باغی میرسد و نهایتاً صاحب صدا (جیران) را مییابد و همان جا یک دل نه، صد دل عاشق جیران میشود؛ جیران هم مدهوش زرق و برق و لباس پرطمطراق شاه شده به سرعت همسری او را میپذیرد.
ازدواج ناصرالدین شاه و جیران
جیران با اینکه در خانوادهای کاملاً معمولی و روستایی بزرگ شده بود، روحیهای جسور، کنجکاو و بلندپرواز داشت. از ویژگیهای شخصیتی ذکر شده درباره جیران میتوان به علاقهی بیحد و حصر او به سوارکاری اشاره کرد.
در آن سالها که عمدهی زنها به کارهای خانه مشغول بودند و سوارکاری و شکار برای دختران چندان رواج نداشت، خدیجه تجریشی مدام به اسب سواری میرفت و نقل است که لباس و چکمه مردانه میپوشید و روبندهاش را به گرد سر میپیچید و بسیار چالاک اسب سواری میکرد و به شکار میپرداخت.
یاکوب پولاک، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه در کتاب خاطراتش درباره ویژگیهای ظاهری جیران مینویسد: «او نه زیبایی خاصی داشت و نه لطف و ملاحتی، و بر گونهی چپ هم سالکی بزرگ داشت. با وجود همهی اینها بر شاه نفوذ بسیاری پیدا کرد و مردم این نفوذ را در اثر سحر و جادو میدانستند.»
خدیجه تجریشی احتمالاً در سال ۱۲۳۰ وارد دربار ناصرالدین شاه شد و با توجه به اینکه شاه پیش از او ۴ زن عقدی داشت، امکان عقد دائم خدیجه وجود نداشت و او به عنوان یکی از زنان صیغهای شاه وارد حرمسرای او شد.
اعتقاد مهدعلیا به جادو شدن شاه توسط جیران
از همان بدو ورود و به خاطر توجه بسیار ناصرالدین شاه به او، مورد غضب و بی مهری برخی از زنان ناصرالدین شاه واقع شد و از سوی دیگر مهدعلیا، مادر ناصرالدین شاه نیز او را دوست نداشت و معتقد بود او پسرش را جادو و جمبل کرده است.
اما علاقه و عشق ناصرالدین شاه به جیران سبب شد او به عقد دائمی شاه درآید و لقب فروغ السلطنه بگیرد. ناصرالدین شاه تصمیم گرفت از عقد دائم خود با ستاره خانم، زن چهارم عقدی اش صرفنظر کند و عقد دائم او را تبدیل به عقد موقت کرد که بتواند جیران را به جای او به عقد دائمی درآورد.
در مراسمی که به مناسبت ازدواج ناصرالدین شاه و جیران ترتیب داده شد، برخلاف رسم معمول که میبایست دعوت از طرف مهدعلیا، مادر شاه و رئیس اندرونی صورت گیرد، عزتالدوله خواهر شاه از مهمانان دعوت کرده بود که این خود به نشانهی مخالفت عمیق مهدعلیا با رویدادهای جاری بود.
باید در نظر داشت زن عقدی شاه بودن آن هم در حرمسرایی که به قولی ۱۱۲ زن برای شاه در آن بود، امر بسیار مهمی محسوب میشد و همین حرکت شاه باعث شد جیران جایگاه بالاتری در حرمسرا پیدا کند.
از نظر درباریان و به خصوص زنان حرمسرا که بیشتر آنها رگ و ریشههای پادشاهی و مَناسب دولتی داشتند، حضور یک دختر روستایی به عنوان سوگلی شاه پذیرفتنی نبود. از سوی دیگر نحوهی رفتار و اقدامات جیران در سالهای بعد از ورود به حرمسرا باعث شد کینههای بیشتری علیه او شکل گیرد.
او با اینکه ۴ فرزند به دنیا آورد، اما نتوانست هیچ کدام را بهعنوان جانشین شاه و در کسوت ولیعهدی او بگذارد، چون از بخت بدش هر ۴ فرزندش خیلی زود فوت کردند و عمر هیچکدام کفاف نداد تا جانشین پدر خود باشند.
مرگ جیران
جیران پس از فوت امیرنظام دچار افسردگی بسیاری شد او که هر ۴ فرزندش یعنی سلطان محمد میرزا، محمد قاسم میرزا، رکن الدین میرزا و خورشید کلاه خانم را از دست داده بود، دیگر امیدی به آوردن فرزند دیگر نداشت و از سوی دیگر مدام تحت فشار و کینهی مهدعلیا بود. جیران خیلی زود و در سال ۱۲۳۸ و تنها یک سال پس از مرگ امیرنظام جان باخت.
در خصوص مرگ جیران گمانه زنیهایی نیز وجود دارد، از جمله اینکه او دچار بیماری سل بود و ناصرالدین شاه تا لحظهی آخر از کنار بستر او تکان نخورد.
مرگ جیران تراژیکترین اتفاق زندگی ناصرالدین شاه بود. او با مرگ جیران به طور کلی تغییر کرد و هیچ گاه نتوانست داغ جیران را فراموش کند. او به هیچ کس دیگر اجازهی اقامت در عمارت جیران را نداد و برای جیرانش مقبرهای در حرم شاه عبدالعظیم ساخت که خودش نیز بعدها و پس از ترورش به دست میرزا رضای کرمانی در همان مقبره به خاک سپرده شد.
پس از جیران شاه به وصیت او با انیس الدوله که دست پروردهی جیران بود ازدواج کرد و از انیس الدوله روایتهایی دربارهی جیران وجود دارد از جمله اینکه ناصرالدین شاه پرترهای از جیران با سیاه قلم کشیده بود که دائم به آن نگاه میکرده است.
منبع: روزیاتو