اقتصاد۲۴- حضور و نفوذ فرهنگ و تمدن ایرانی در شبه قاره هند با وجود تحولات پر شتاب چند دهه اخیر در عرصههای فرهنگی و مطرح شدن مفاهیم و رویکردهای جدید کماکان محسوس و غیر قابل انکار است. وصلت برخی اشراف و نخبگان جوامع مسلمان شبه قاره هند با خانوادههای مهاجر، اصیل و متمول ایرانی با انگیزه ارتقاء منزلت اجتماعی و همچنین امتزاج خاندانی مسبوق به سابقه بوده و خصوصا در کشور جدید التاسیس پاکستان با حضور برجسته دو بانوی ایرانی در عرصه حاکمیت و سیاست در تاریخ کوتاه آن کشور ثبت و محفوظ مانده است.
اسکندر میرزا اولین رئیس جمهوری پاکستان از جمله رجال برجسته شبه قاره هند است که سابقه وصلت با ایرانیان را در شرح حال خود دارد. صاحبزاده سید اسکندر علی میرزا در خاندان شیعه مذهب و اشرافی نواب بنگال تحت سلطه هند بریتانیا متولد شد. زبان پارسی در خاندان نوابها و اشراف شبه قاره هند به مدت چند قرن جاری بوده است و تکلم اسکندر میرزا به زبان پارسی که ریشه در تعلق او به دودمان اشرافی بنگال داشت موجب تقویت گمان ایرانی الاصل بودن او در افواه عمومی شد. واقعیت حاکی از آن است که سید محمد جعفر علی خان بهادر، جدّ اسکندر میرزا از شیعیان عرب عراقی بوده است که از نجف به بنگال مهاجرت کرد و در سال ۱۷۸۳ از جانب کمپانی هند شرقی به سمت نواب نظام بنگال، بیهار و اوریسا منصوب شد. نخستین ازدواج اسکندر میرزا در سال ۱۹۲۲ با بانویی ایرانی بنام رفعت شیرازی، از خاندان سرشناس ایرانی مقیم بنگال صورت پذیرفت که دو فرزند پسر و شش دختر حاصل این وصلت بود. اسکندر میرزا از جمله اولین امرای ارتش هند بریتانیا بود و همچنین در مناصب دیوانی مهمی در حکومت هند بریتانیا ایفای نقش کرده است.
با استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷ میلادی اسکندر میرزا عهده دار سمت مهم سکرتری (قائم مقام) وزارت دفاع شد و تا سال ۱۹۵۴ در این منصب باقی ماند. گفته میشود او در این سمت مهم در سال ۱۹۵۱ بدون توجه به ارشدیت چند فرمانده عالیرتبه دیگر ارتش پاکستان موجبات انتصاب ژنرال ایوب خان به ریاست ستاد ارتش را فراهم ساخت. در ماه دسامبر سال ۱۹۵۱ و در مراسم جشن سفارت شوروی در کراچی اسکندر میرزا با وابسته نظامی ایران و همسر وی آشنا شد و همین آشنایی موجب تعلق خاطر او به ناهید کلالی، همسر سرهنگ امیر هوشنگ (مهدی) افخمی وابسته نظامی ایران که به تازگی وارد محل ماموریت خود شده بود شد. ناهید امیر تیمور کلالی دختر ارشد محمد ابراهیم امیر تیمور کلالی ملقب به سردار نصرت، بزرگ طایفه تیموری، زمیندار مشهور خراسان، سیاستمدار عضو جبهه ملی و هوادار دکتر محمد مصدق با سابقه چندین دوره نمایندگی مجلس شورای ملی و همچنین تصدی وزارتخانههای کار و کشور و ریاست شهربانی در دولت دکتر مصدق بود. طی فعل و انفعالاتی مکتوم و بر گرفته از ترجیحات سیاسی که ظاهرا دربار پهلوی نیز در آن دخیل بود مقدمات جدایی احتمالا مصلحت آمیز ناهید کلالی و همچنین خاتمه ماموریت سرهنگ افخمی در پاکستان تنها پس از گذشت یک سال از ورود او به پاکستان و اعزام وی به ماموریت در کشور دیگر با درجه سرتیپی فراهم شد. ناهید امیر تیمور کلالی به همراه صفیه تنها فرزند خود در پاکستان باقی ماند و وصلت غیر رسمی اسکندر میرزا با ناهید کلالی به رغم مخالفت رفعت شیرازی همسر اول و فرزندان وی و همچنین بروز شایعات و نقل قولها در محافل پاکستانی تا ثبت رسمی ازدواج در اکتبر سال میلادی ۱۹۵۴ ادامه یافت.
بیشتر بخوانید: حمله هوایی پاکستان به افغانستان
در پی اعتراضات و ناآرامیهای جنبش لسانی سال ۱۹۵۴ بنگالیها در پاکستان شرقی اسکندر میرزا با برخورداری از پشتوانه اصالت بنگالی و با هدف خاتمه بخشیدن به ناآرامیها به عنوان فرماندار کل پاکستان شرقی منصوب شد. اسکندر میرزا تاکید بر ساختار حکومتی واحد و ادغام استانهای چهارگانه در پاکستان غربی داشت که مورد مخالفت جدی پاکستان شرقی بود. تصدی شش ماهه اسکندر میرزا در پاکستان شرقی که با اعمال سیاست مشت آهنین، وضع حکومت نظامی و انحلال مجلس پاکستان شرقی همراه بود موجب تشدید نا آرامیها و بازگشت او به پاکستان غربی شد. با تشکیل دولت جدید در پاکستان در همان سال، نخست وزیر محمد علی بوگره، اسکندر میرزا و ژنرال ایوب خان را به ترتیب به عنوان وزرای کشور و دفاع منصوب کرد. در ماه آگوست سال ۱۹۵۵ اسکندر میرزا در جایگاه قائم مقامی فرماندار کل، و با استفاده از خلاء عدم حضور ملک غلام محمد، فرماندار کل پاکستان که برای معالجات پزشکی در لندن بسر میبرد، او را برکنار کرد و با رای نمایندگان مجلس قانونگذاری پاکستان جانشین وی شد. سال بعد جمهوری اسلامی پاکستان که تا آن زمان حکومت تحت الحمایه ملکه بریتانیا محسوب میشد تاسیس شد و متعاقبا اولین قانون اساسی پاکستان به تصویب مجلس ملی رسید. همچنین نمایندگان مجلس ملی در ماه مارس ۱۹۵۶ به اتفاق آراء اسکندر میرزا را به عنوان اولین رئیس جمهوری پاکستان انتخاب کردند. در مراسم تحلیف اسکندر میرزا در کسوت رئیس جمهور کشور نوپا، ناهید امیر تیمور کلالی به عنوان نخستین بانوی اول پاکستان در کنار وی حضور داشت. در خلال ۱۸ ماه ریاست جمهوری اسکندر میرزا، ناهید کلالی در مجالس رسمی و سفرهای خارجی او را همراهی میکرد و در عین حال حضوری پر رنگ در مراسم داخلی و فعالیتهای خیریه و عام المنفعه داشت و از اشتهار و محبوبیت قابل توجهی در بین مردم پاکستان برخوردار بود.
دوران نسبتا کوتاه ریاست جمهوری اسکندر میرزا با تشدید اختلافات سیاسی، بی ثباتی نسبی و ناهماهنگیهای گسترده همراه بود به نحوی که در طول ۳۰ ماه ریاست جمهوری او ۴ نخست وزیر برکنار و یا مستعفی شدند. وی از بیم عدم انتخاب مجدد به ریاست جمهوری در ماه اکتبر ۱۹۵۸ مجلس ملی و دولت را منحل و مقررات حکومت نظامی وضع کرد. او با هدف تحکیم موقعیت و با تصمیمی اشتباه که بعداها به آن اذعان کرد، ژنرال ایوب خان را به سمت "رئیس دولت حکومت نظامی" و متعاقبا نخست وزیر هر دو بخش شرقی و غربی پاکستان منصوب کرد. تشدید اختلافات اسکندر میرزا با ایوب خان تنها در کمتر از چند هفته به اوج خود رسید و در ۲۷ سپتامبر ۱۹۵۸ عوامل ژنرال ایوب خان با تهاجم شبانه به کاخ ریاست جمهوری اسکندر میرزا و همسرش را بازداشت و از کراچی به یک پایگاه نظامی در شهر کویته مرکز بلوچستان منتقل کردند. اسکندر میرزا تحت فشار ارتش در تاریخ ۲ نوامبر همان سال از سمت ریاست جمهوری مستعفی شد و به همراه ناهید امیر کلالی به بریتانیا تبعید شد. ایوب خان در عین حال املاک و داراییهای اسکندر میرزا در پاکستان شرقی را مصادره کرد و موجب شد او تحت شرایطی سخت با دایر کردن یک رستوران پاکستانی در لندن و همچنین دریافت حقوق بازنشستگی، و مساعدت دربار پهلوی و برخی دوستان انگلیسی خود گذران عمر کند. اسکندر میرزا پس از قریب به ده سال زندگی در تبعید در تاریخ ۱۳ نوامبر ۱۹۶۹ بر اثر نارسایی قلبی در بیمارستانی در لندن درگذشت. ژنرال یحیی خان، رئیس جمهوری جدید پاکستان با وجود وصیت متوفی دایر بر خاک سپاری در زادگاه خود در بنگال شرقی و همچنین وساطت اردشیر زاهدی دوست خانوادگی اسکندر میرزا، وزیر امور خارجه وقت ایران، مانع از انتقال جسد او به پاکستان شرقی شد. پس از دو روز از درگذشت اسکندر میرزا، با مساعدت محمد رضا پهلوی و اعزام هواپیمای سلطنتی به لندن، جنازه اسکندر میرزا را به تهران منتقل شد و طی تشریفات کامل نظامی و رسمی با حضور امیرعباس هویدا، نخست وزیر و سایر مقامات ارشد ایرانی در امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد. رفعت شیرازی همسر اول اسکندر میرزا که ترجیح داده بود به دور از حواشی کماکان در قباله نکاح اسکندر میرزا باقی بماند پیش از همسر خود در سال ۱۹۶۷ در پاکستان درگذشت. ناهید کلالی پس از فوت اسکندر میرزا در لندن باقی ماند و در تاریخ ۲۶ ژانویه ۲۰۱۹ در سن ۹۹ سالگی فوت کرد و در لندن به خاک سپرده شد. از علت مخالفت شدید ژنرال یحیی خان با انتقال جسد اسکندر میرزا به پاکستان و حتی ممانعت او از سفر اقوام و بستگان متوفی از پاکستان به ایران برای حضور در مراسم تدفین اطلاع دقیقی در دست نیست. نقل قولهای غیر موثق در پاکستان حکایت از نرمش اسکندر میرزا در قبال موضوع تحدید حدود مرزی با ایران و واگذاری بخشهایی از خاک پاکستان به دلیل علاقه او به ایران دارد که این اقوال با توجه به فیصله یافتن موضوع تحدید حدود دو کشور در دوران استعمار بریتانیا قبل از تاسیس پاکستان و حکمیت افسران انگلیسی در این موضوع، بی اساس و غیر قابل پذیرش هستند.
بیشتر بخوانید: پیام رئیس جمهور به نخست وزیر جدید پاکستان
دومین بانوی سرشناس و تاثیر گذار در تاریخ کشور پاکستان خانم "نصرت صابونچی اصفهانی" است. او در خانوادهای اصالتا کرد و مقیم اصفهان متولد شد و به همراه خانواده به بمبئی هندوستان مهاجرت کرد. پدر وی از تجار سرشناس و تولید کننده صابون با نشان "اصپهانی" بود که بعد از تشکیل پاکستان و وقوع درگیریهای هندو- مسلمان به کراچی مهاجرت کرد و مقیم این شهر شد. نصرت اصفهانی تحصیلات عالی خود را در ایران ادامه داد و در سال ۱۹۵۰ از دانشگاه اصفهان فارغ التحصیل شد. او در سال ۱۹۵۱ با ذوالفقار علی بوتو از خانواده سرشناس شیعه مذهب و زمیندار استان سند پاکستان غربی ازدواج کرد و به همراه همسرش که برای تکمیل تحصیلات در رشته حقوق عازم انگلیس بود مقیم لندن شد. همزمانی خاتمه تحصیل و بازگشت بوتو به کراچی با حضور ناهید امیر تیمور کلالی در کراچی در کسوت همسر رئیس جمهوری اسکندر میرزا زمینه ساز آشنایی و دوستی دو بانوی ایرانی با یکدیگر، تغییر مسیر زندگی ذوالفقار علی بوتو با ورود به عرصه سیاست و نهایتا ارتقاء جایگاه و انتصاب به عنوان جوانترین وزیر کابینه اسکندر میرزا در سال ۱۹۵۷ در منصب وزیر بازرگانی شد. این تحول که عمدتا به مدد آشنایی و نزدیک شدن بوتو به حلقه سیاسیون حاکم در پاکستان حادث شد زمینه ساز آغاز زندگی سیاسی دوالفقار علی بوتو و رشد او در صحنه سیاسی این کشور تا انتصاب ژنرال ضیاء الحق بعنوان رئیس ستاد ارتش و کودتا و حکومت خاص وی شد که میتوان از آن به عنوان نقطه عطف در تاریخ پاکستان یاد کرد.
با عزل اسکندر میرزا از ریاست جمهوری توسط ایوب خان، بوتو به همکاری با حکومت نظامی ایوب در سمت مشاور، وزیر بازرگانی و وزیر صنایع و ارتباطات ادامه داد. بوتو در سال ۱۹۶۳ به سمت وزیر امور خارجه منصوب شد و مهارتهای حرفهای و سخنوری او در مجامع بین المللی با ارتقاء سطح محبوبیت مردمی وی قرین شد. او در عین حال موافقتنامه تحدید حدود مرزی با چین در منطقه کشمیر را که به انضمام ۷۵۰ کیلومتر مربع از کشمیر تحت کنترل پاکستان به قلمرو چین منجر شد منعقد ساخت. جنگ سال ۱۹۶۵ هند و پاکستان و عملکرد نه چندان مطلوب ارتش پاکستان حکومت ایوب خان را تحت فشار افکار عمومی قرار داد و بوتو نیز در زمره منتقدین حکومت ایوب خان از مقام خود استعفا کرد. ذوالفقار علی بوتو در سال ۱۹۶۷ حزب مردم پاکستان را تاسیس کرد و به مخالفت علنی با ایوب خان برخاست و قریب به یک سال محبوس شد. در این احوال نصرت بوتو، همسر وی وارد صحنه سیاست شد و تحرکات و اعتراضات حزبی را حداقل بصورت نمادین هدایت کرد. در پی واگذاری قدرت از سوی ایوب خان به ژنرال یحیی خان در سال ۱۹۶۹ و برگزاری انتخابات سراسری در سال بعد حزب مردم بوتو در پاکستان غربی حائز اکثریت آراء شد، اما از تشکیل دولت ائتلافی با حزب عوامی لیگ پاکستان شرقی که دو برابر حزب مردم کرسی در مجلس ملی کسب کرده بود سر باز زد. در پی این بن بست سیاسی و ابطال نتایج انتخابات سراسری بنگالیها در پاکستان شرقی سر به شورش برداشتند که با مداخله هند و وقوع جنگ همه جانبه پاکستان شکست تحقیر آمیزی را متحمل شد که به جدایی پاکستان شرقی و تشکیل دولت جدید بنگلادش منتهی شد.
یحیی خان شکست خورده در جنگ در تاریخ ۲۰ دسامبر ۱۹۷۱ حکومت را به ذوالفقار علی بوتو واگذار کرد و بوتو به عنوان چهارمین رئیس جمهور پاکستان سوگند یاد کرد و به این ترتیب نصرت بوتو نیز در جایگاه بانوی اول این کشور قرار گرفت. بوتو ضمن حفظ حکومت نظامی، فرایند اسلامیزه کردن پاکستان را به رغم بر خورداری از تفکر شخصی سکولار آغاز کرد. با تصویب قانون اساسی سال ۱۹۷۳ پاکستان و تشریفاتی شدن منصب ریاست جمهوری، بوتو در مقام نخست وزیری قرار گرفت و در هر دو سمت ریاست جمهوری و نخست وزیری تصدی وزارتخانههای امور خارجه، دفاع و داخله را شخصا عهده دار بود و تا سال ۱۹۷۷ با برخورداری از اختیارات صدور "فرمان ریاست جمهوری" به حکومت خود ادامه داد. در سال ۱۹۷۳ اخباری دایر بر ازدواج پنهانی ذوالفقار علی بوتو با یک خانم بنگالی الاصل بنام "حسنی بیگم" منتشر شد. گفته میشود نصرت بوتو متاثر از این واقعه مبادرت به خودکشی با دارو کرد که با مطلع شدن به موقع اطرافیان به بیمارستان منتقل شد و تحت معالجه قرار گرفت و با پذیرفتن وعده و تعهداتی از سوی ذوالقار علی بوتو به زندگی مشترک با او ادامه داد.
در سال ۱۹۷۷ میلادی و در پی بالا گرفتن نارضایتیهای عمومی، بوتو انتخابات سراسری برگزار کرد که در نتیجه حزب مردم به عنوان برنده انتخابات اعلام شد لکن اعتراض احزاب مخالف و ایراد اتهام تقلب گسترده ناآرامیها در پاکستان را تشدید کرد. ژنرال محمد ضیاء الحق که در ماه مارس ۱۹۷۶ توسط بوتو و بر خلاف موازین و سلسله مراتب نظامی و قرار داشتن در رتبه هشتم فهرست ارشدیت به عنوان رئیس ستاد ارتش منصوب شده بود در ماه ژوئیه ۱۹۷۷ با وضع حکومت نظامی بوتو را برکنار کرد. بوتو همانند سلف خود اسکندر میرزا مرتکب خطایی راهبردی در انتصاب رئیس ستاد ارتش شده بود. او تصور میکرد ژنرا ضیاء الحق فردی به شدت مذهبی و اصولی است و تمایلی به مداخله در سیاست ندارد و خطری برای حکومت او محسوب نخواهد شد. ضیاء الحق که با وعدههای متوالی و نقض شده برگزاری انتخابات سراسری و تحویل حکومت به منتخب مردم دوران حاکمیت خود را تداوم میبخشید با آگاهی از احتمال پیروزی حزب مردم در انتخابات و بیمناک از آزادی بوتو و سفرهای انتخاباتی او پرونده اتهام دست داشتن در توطئه ترور و قتل یک مخالف سیاسی در سال ۱۹۷۴ را علیه بوتو مفتوح ساخت که به محکومیت بوتو و سپرده شدن او به چوبه دار در تاریخ ۴ آوریل ۱۹۷۹ انجامید.
با اعدام ذوالفقار علی بوتو، نصرت بوتو از سوی حزب مردم به عنوان رهبر مادام العمر حزب انتخاب شد و به همراه دختر خود بینظیر بوتو هدایت هواداران این حزب در تحرکات علیه ضیاء الحق و خصوصا اعتراضات تحت عنوان "جنبش احیای دموکراسی" را بر عهده گرفت. فعالیتهای نصرت بوتو در این مقطع با تحمل ضرب و شتم مامورین حکومت نظامی، سپری کردن ماهها حبس و نهایتا قرار گرفتن تحت بازداشت خانگی همراه شد. تصاویر چهره خون آلود نصرت بوتو بر اثر ضرب و شتم پلیس از عوامل تاثیرگذار در افکار عمومی و مبلغ مظلومیت خانواده بوتو در مبارزات سیاسی علیه حکومت ضیاء الحق بود. نصرت بوتو در سال ۱۹۸۲ تحت عنوان ضرورت معالجات بیماری سرطان اجازه خروج از کشور و سفر به بریتانیا یافت و مدیریت حزب عملا در سال ۱۹۸۴ به دختر وی منتقل شد.
بیشتر بخوانید: شهباز شریف نخستوزیر پاکستان شد
مرگ ژنرال ضیاء الحق در حادثه سقوط هواپیما در ماه آگوست ۱۹۸۸ صحنه سیاسی پاکستان را دگرگون ساخت و غلام اسحاق خان، کفیل ریاست جمهوری، مشی بازگشت به دموکراسی را اختیار کرد. با برگزاری انتخابات سراسری حزب مردم به قدرت بازگشت و بینظیر بوتو ریاست دولت را بر عهده گرفت. نصرت بوتو به عضویت مجلس ملی انتخاب شد و در دولت بینظیر بوتو عهده دار مناصب وزارت و همچنین معاونت نخست وزیر شد. روابط نصرت بوتو با بینظیر بوتو در جایگاه صدارت اعظم به دلیل حمایت نصرت بوتو از فرزند پسر خود، مرتضی بوتو که با سوابق تاسیس گروه تروریستی الذوالفقار علیه حکومت ضیاء الحق از کشور گریزان بود و قصد بازگشت و ورود به صحنه سیاسی پاکستان را داشت تیره شد. این رابطه سرد تا بازگشت قانونی مرتضی بوتو و کشته شدن او در کراچی بدست نیروهای امنیتی در سال ۱۹۹۶ ادامه داشت. پیش از آن و در سال ۱۹۸۵ شهنواز بوتو، پسر دوم نصرت بوتو، که در فرانسه اقامت داشت در شرایطی مشکوک درگذشت و مرگ او اثرات نامطلوب روحی و جسمی بر نصرت بوتو باقی گذاشت. واقعه قتل مرتضی بوتو نصرت بوتو را در شرایط غیر قابل تحمل روحی قرار داد بنحوی که او از سیاست و فعالیتهای سیاسی کناره گرفت. ابتلای نصرت بوتو به بیماری زوال عقل (آلزایمر) موجب شد بینظیر بوتو او را به دوبی منتقل کند واز انظار پنهان نگه دارد. پیشرفت بیماری آلزایمر در سالهای آخر عمر نصرت بوتو به گونهای بود که او حتی از ترور و مرگ بینظیر بوتو در سال ۲۰۰۷ نیز آگاه نشد. نصرت بوتو در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۱ و در ۸۲ سالگی در بیمارستان ایرانیان دوبی درگذشت.
پاکستان در دوران ده ساله حکومت ژنرال ضیاء الحق مشی و مسیری متفاوت از گذشته خود اختیار کرد و این دوران بی تردید نقطه عطفی در تاریخ کوتاه این کشور محسوب میشود. رشد تفکر و تجاهل سلفی، بروز تعارضات فرقه ای، تولد گروههای مسلح و تروریستی متعدد فرقه گرا در پاکستان، دخالت بی پروای پاکستان در افغانستان منتج به پایه گذاری بسیاری از انحرافات و پایه گذاری گروهها و تشکلهای تروریستی خطرناک بین المللی نظیر القاعده همگی در دوران حکومت ژنرال ضیاء الحق حادث شد که اثرات و نتایج منطقهای و بین المللی آن هم اینک نیز قابل مشاهده است. اگر چه مرتبط و مسئول دانستن برخی تحولات و اتفاقات روزمره در سیر وقایع عمده آتی نمیتواند قاعدهای کلی تلقی شود، اما در عین حال حضور این دو بانوی ایرانی در صحنه سیاست داخلی پاکستان و نقش خواسته یا ناخواسته ایشان منجر به سیاسی شدن ذوالفقار علی بوتو و برکشیده شدن او به عالیترین مناصب در پاکستان و اشتباه او در نصب ژنرال ضیاء الحق در سمت ریاست ستاد ارتش که تغییر مسیر تحولات در پاکستان و منطقه را بدنبال داشت قابل کتمان نخواهد بود.