تاریخ انتشار: ۱۲:۵۳ - ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۱
چشم انداز‌های پیش رو برای نزدیکی تهران به آسیای مرکزی

ایران، کشوری ناشناخته برای مردم آسیای میانه

هنگامی که از شرکت کنندگان در مورد ایران پرسیده شد، حداقل یک چهارم و در بسیاری موارد تعداد بیشتری از پاسخ دهندگان از قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان با گزینه «نمی دانم» به طیفی از سوالات مرکز نظرسنجی پاسخ دادند.

اقتصاد۲۴- در سال‌های اخیر، چین کم کم خود را تبدیل به شریکی پیشرو در آسیای مرکزی کرده – پکن در طی این فرآیند، مبالغ غیر قابل تصوری را در منطقه سرمایه‌گذاری کرده و نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را گسترش داده است. با این حال، ایران، در حالی که هم اکنون قادر به رقابت در همه جبهه‌های آسیای مرکزی با چین نیست، اما به سمت تقویت تعامل با منطقه حرکت کرده است. تهران، با ترکیب قرابت دینی و قومی قابل توجه خود با بسیاری از کشور‌های این منطقه و دسترسی به بنادر حیاتی و اولویت‌های امنیتی که در افغانستان دارد، از سطح ارتباطی بیش‌تر از رابطه‌ای تنها صمیمانه با کشور‌های آسیای مرکزی بهره برده است. برای این منظور، ایران سیاست جدید «نگاه به شرق» را برای تعامل با کشور‌های آسیای مرکزی به صورت انتخابی و دوجانبه اجرا کرده است. این سیاست در تضاد با رویکرد هژمونیک چین می‌باشد که با گسیل میلیارد‌ها دلار به سمت آسیای مرکزی، این منطقه را به عنوان یک عنصر حیاتی برای زیرساخت‌های جهانی و افزایش قدرت نرم خود می‌بیند.
مرکز نظرسنجی آسیای مرکزی طی یک پروژه تحقیقاتی دوسالانه که در مقیاس بزرگ انجام می‌شود، با بررسی جو اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در کشور‌های آسیای مرکزی از طریق انجام مصاحبه با هزار تا دو هزار نفر در هر کشور که در چندین دوره مختلف از سال ۲۰۱۷ تا سال ۲۰۲۱ انجام شده، نتایج جمع آوری داده‌ها را منتشر ساخته است. بر اساس نتایج این مرکز، ایران در منطقه آسیای مرکزی به ظاهر ناشناخته تلقی می‌شود: اثبات نشده، آزمایش نشده و ناآشنا! با این حال، ایران می‌تواند خود را به عنوان یک شریک مکمل احتمالی در افق این منطقه ببیند که مجموعه‌ای متفاوت از فرصت‌ها و چالش‌ها را برای آسیای مرکزی ارائه می‌دهد.


بیشتر بخوانید: آینده ایران در تله خشکسالی انسان نهاد / کشاورزی در مسلخ بحران آب


ایران کشوری است که با توجه به میراث فرهنگی و زبانی که امپراتوری آن در این منطقه به جا گذاشته، دارای پیوند‌های تاریخی عمیقی با بخش‌های وسیعی از آسیای مرکزی است. حتی امروزه، جمعیت زیادی از مردمان شهر‌های ازبک مانند سمرقند و بخارا فارسی زبان هستند و کشوری مثل تاجیکستان از نظر قومی و زبانی اکثریتی فارس دارد. با این حال، تنها در زمان‌های اخیر بوده که آسیای مرکزی با تبدیل شدن به یک اولویت سیاسی برای تهران تبدیل به منطقه‌ای شده که به عنوان یک «پل» بالقوه بین ایران و شرق محسوب می‌شود. سیاست «نگاه به شرق» جنبه کلیدی رویکرد ایران به روابط بین‌الملل را تشکیل می‌دهد و برای این کشور تعامل با کشور‌های منطقه به صورت دوجانبه به ویژه در قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان آغاز شده است.

احساسات عمومی نسبت به ایران ضعیف و نامطمئن است

با تعجب فراوان، بسیاری از افراد در قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان احساساتی دوپهلو نسبت به ایران دارند. علیرغم میراث بزرگ ایران در بخش‌هایی از آسیای مرکزی و تلاش‌های اخیر تهران برای حضور قوی‌تر در منطقه، برای بسیاری ایران در خارج از رادار قرار گرفته است.
هنگامی که از شرکت کنندگان در مورد ایران پرسیده شد، حداقل یک چهارم و در بسیاری موارد تعداد بیشتری از پاسخ دهندگان از قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان با گزینه «نمی دانم» به طیفی از سوالات مرکز نظرسنجی پاسخ دادند.
علاوه بر این، از سال ۲۰۱۷ به بعد، تعداد کسانی که نظری بسیار نامطلوب نسبت به ایران داشه اند به طور پیوسته افزایش یافته است. با توجه به نفوذی که چین و روسیه در حال حاضر در این منطقه دارند، احتمالا ساکنان این کشور‌ها در پذیرش شریک خارجی بزرگ دیگری در منطقه احساس تردید می‌کنند. می‌توان تصور کرد که سیاست گذاران در آسیای مرکزی پیامد‌های احتمالی صدور انقلاب اسلامی ایران بر جمعیت خود را در نظر خواهند گرفت، به خصوص که بعد از فروپاشی شوروی، ملت‌های آسیای مرکزی برای تثبیت موقعیت خود به عنوان دولت‌های مستقل چه از نظر سیاسی و چه از نظر فرهنگی مبارزه کرده اند.

ایران به عنوان یک شریک خارجی تکمیل کننده و بالقوه در آینده

قزاقستان کشوری است که به خاطر مشارکت در حل و فصل مناقشات بین‌المللی با ایران در ارتباط بوده است. این کشور آسیای مرکزی اغلب نقش میزبان مذاکرات هسته‌ای ایران را داشته است. حجم تجارت بین دو کشور افزایش یافته و معرفی دالان ریلی شرق خزر در سال ۲۰۱۴ باعث شده تا مسیری سریع‌تر و ارزان‌تر برای جابه‌جایی کالا (و احتمالا مسافر) و ارتباط بین این دو کشور فراهم شود.
علی رغم عدم تمایل ازبکستان در گذشته به توسعه روابط با ایران، روابط دوجانبه بین دو کشور شکوفا شده است. با افزایش تجارت میان ایران و ازبکستان، به ویژه در بخش تولیدات کشاورزی، موضوع ایجاد دالان‌های ترابری مورد بحث قرار گرفته است. هر دو کشور در جریان روند صلح افغانستان که موضوعی با اولویت فوق العاده برای ایران و با هدف افزایش نقش این کشور در امنیت منطقه بوده، همکاری کرده اند. ایران از طریق همکاری با ازبکستان که قدرتی بزرگ در منطقه است، خود را در موقعیتی قرار داده که با در نظر گرفتن چالش‌های فاجعه باری که تهران در داخل با آن مواجه است، ممکن است باعث شود تا عملکردی بهتر از آن چه مورد انتظار است، داشته باشد؛ همین مسئله هم شاید زنگ خطری برای آینده باشد، چرا که ایران رویارویی با چنین مسائل بزرگ در مقیاسی بزرگ‌تر را در دستور کار قرار خواهد داد.


بیشتر بخوانید: موج اعتراض ها به گرانی و ناکارآمدی کابینه رئیسی


قرقیزستان تنها کشوری در منطقه است که قرارداد همکاری ۱۰ ساله با ایران را در سال ۲۰۱۶ به امضا رسانده و همچنین اولین کشوری است که در سال ۲۰۰۷ توانست امکان جابه جایی کالا در بندر چابهار خلیج عمان را به دست آورد. امکان ارتباط با دریا برای کشور‌های محصور در خشکی آسیای مرکزی اهمیتی ویژه دارد و این کشور‌ها برای دسترسی به مسیر‌ها و تسهیلات تجاری با هم در رقابت به سر می‌برند. هند همچنین به ترکمنستان برای دسترسی به چابهار کمک کرده و بدین ترتیب دروازه‌ای را برای تجارت به منطقه از طریق این کشور نیز باز کرده است. به نظر می‌رسد که ایران و هند به طور مستقیم این مسئله را در دستور کار قرار داده و اقدام به تقویت روابط و افزایش فرصت‌ها برای همکاری کرده اند.

علی رغم احساسات منفی ساکنان این کشور‌ها در رابطه با ایران، بسیاری از افراد هستند که در میانه میدان قرار گرفته اند: بی اطلاع از ایران و اولویت‌های آن! ایران ثابت نشده و ناشناخته باقی مانده، اما اولویت‌های آن برای منطقه – به ویژه امنیت و دسترسی به دریا – برای رشد تک تک کشور‌های آسیای مرکزی بسیار برجسته است. آیا تغییر جهت ایران به سمت آسیای مرکزی به تهران این اجازه را خواهد داد تا در محیط چند قطبی جدید، هژمونی اقتصادی چین در منطقه را به چالش بکشد؟ در حالی که بعید است ایران در کوتاه مدت به رقیبی مستقیم برای چین تبدیل شود، سیاست «نگاه به شرق» تهران می‌تواند مجموعه جدیدی از فرصت‌ها را برای منطقه آسیای مرکزی فراهم کند.
با نگاه به آینده، ایران باید به تعامل دوجانبه با کشور‌های آسیای مرکزی ادامه دهد و مفیدترین سیاست‌ها را برای نزدیکی هدفمند و معنادار تعیین کند. تهران همچنین باید به دنبال عرضه چشم انداز اقتصادی خود به منطقه از طریق افزایش همکاری با برنامه‌های یکپارچه سازی اقتصادی در منطقه باشد. ایران مجوز اولیه برای عضویت کامل در سازمان همکاری شانگ‌های به رهبری روسیه و چین را دریافت کرده و اتحادیه اقتصادی اوراسیا به ریاست روسیه یک قرارداد تجاری ترجیحی بزرگ با این کشور منعقد کرده است. ادامه این مسیر و در این روند ارتقای جایگاه ایران به فراتر از یک بازیگر ناشناخته و بیگانه در چشم شهروندان عادی آسیای مرکزی، هم ایران و هم آسیای مرکزی را در موقعیتی منحصر به فرد قرار خواهد داد.

منبع: دیپلمات / دیپلماسی ایرانی

ارسال نظر