اقتصاد۲۴- جاوید قرباناوغلی در روزنامه شرق نوشت: دولت سیزدهم بسیار زودتر از زمانی که تصور میشد با کاهش اعتماد مردم مواجه شد. اینکه چه عواملی این شرایط را سبب شد، نیازمند تحلیلی جداگانه در فرصتی دیگر است. گرانیهای افسارگسیخته و اعتراضات مردمی که هر روز سفرههایشان کوچکتر میشود که اکنون به خطبههای ائمه جمعه و حامیان دولت نیز رسیده نتیجه ناکارآمدی در ساماندهی ضروریترین مایحتاج مردم است. در صورت ادامه وضعیت نابسامان اقتصادی کشور با چالشی روبهرو خواهد شد.
اشتباه رئیس دولت سیزدهم آن بود که بیتوجه به واقعیتهای حاکم بر شرایط کشور، در چند هفته مبارزات انتخاباتی و مناظرهها وعدههایی داد که پس از گذشت ۹ ماه نهتنها محقق نشد بلکه کشور را در شرایطی قرار داد که در صورت ادامه و عدم علاج فوری، تصویری خوشایند را برای روزها و ماههای پیشرو ترسیم نمیکند. یاد کیومرث صابری و هفتهنامه گلآقایش بخیر. روی جلد یکی از شمارهها، دکتر حبیبی، معاون اول و سوژه همیشگی، از گلآقا سؤال میکند «احوالت چطوره؟» پاسخ گلآقای دیشلمه بسیار عمیق و
بیشتر بخوانید: نامه توکلی به قالیباف درباره سفر ترکیه خانواده اش یرای خرید سیسمونی
پرمفهوم است: «الحمدالله از فردا بهترم». جنگ پدیده شومی است که آوارگی، فقر و قحطی ظاهرا جزئی لاینفک از آن است. جای دور نرویم و نیازی به نقبزدن به تاریخ جنگهای دنیا و شرایط قحطی در جنگ جهانی دوم در کشورمان نیست. وضعیت اوکراین پس از دو ماه از تجاوز روسیه پیشروی ما قرار دارد؛ آنهم در شرایطی که از حمایتهای اقتصادی سخاوتمندانه و چندده میلیاردی همه کشورهای غرب برخوردار است. اما ایران تجربه دیگری را هم پیشروی جهان قرار داد؛ در تعریف جنگ تجاوزگرانه رژیم بعثی همه جناحهای سیاسی در این نکته متفقالقول هستند که «ایران تنها بود و عراق از نظر مالی و تسلیحاتی از سوی اکثریت قدرتهای جهان حمایت میشد».
پول را شیوخ خلیج فارس تأمین میکردند و میگ و میراژ و موشک اسکاد و اگزوسه و بمب شیمیایی و... را روسیه و فرانسه و آلمان و انگلیس میدادند. با وجود هدفقرارگرفتن پایانههای صادرات نفت، کشتیهای نفتکش و محمولههای مورد نیاز مردم در بنادر از سوی رژیم عراق، دولت جنگ توانست کشور را اداره کند. این از افتخارات آن دوران پرمرارت است که اگر دولت مجبور به سهمیهبندی برخی کالاها شد، ولی هرگز نان مردم را با جنگ مرتبط نکرد. از یاد نبردهایم که دورانی بر کشور گذشت که قیمت یک بشکه نفت در مقطعی نسبتا طولانی به هشت دلار رسیده بود.
چهار دلار سهمیه تأمین نیازهای جنگ و چهار دلار دیگر برای اداره کشور. بااینحال با تدبیر دولت وقت نان کوپنی نشد و در حد مقدورات نیازهای مردم نیر عادلانه به دستشان رسید. در آن سالها، با همت سیدمحمود دعایی، ضمیمه هفتگی «اطلاعات جبهه» منتشر میشد. در شمارهای از این هفتهنامه، هاشمیرفسنجانی رئیس مجلس و فرمانده جنگ، در مصاحبهای طولانی که نگارنده نیز در آن حضور داشت، در پاسخ به سؤال عطاءالله مهاجرانی درباره ناهمخوانی اختصاص ارز برای تأمین مرغ مردم در شرایط جنگ گفت: «بنای نظام بر این است که در کنار جنگ، نیازهای اولیه مردم را نیز برآورده کند». آن شرایط را مقایسه کنید با پروندههای متعدد اختلاسهای چندده هزار میلیاردی و شعارهای عوامفریبانه تقسیم مردم به چهار و
۹۶درصد و سربرآوردن ماجرای سیسمونی از خانواده صاحب همان شعار و تصمیم دولت در زمان صلح، نفت بشکهای بالای ۱۰۰ دلار برای کوپنیکردن نان که در شرایط خروج برنج و گوشت و ماکارونی، کمترین قوت لایموت مردم است. اما راهکار برونرفت از این شرایط خطرناک چیست؟ بهطور طبیعی نمیتوان با پیشنهاد مدیرمسئول یکی از روزنامههای صبح و توصیه به کناررفتن رئیسی موافق و همراه بود. این توصیه نه امکانپذیر است و نه در عرصه عمل اتفاق خواهد افتاد. پیشنهاد عملیتر انجام دو اقدام به صورت عاجل است:
اول، به تأیید همه کارشناسان، تیم اقتصادی دولت جملگی «زیر متوسط» است. کارنامه ۹ماهه غیرقابل دفاع آنها، کلیت دولت را نیز بهشدت زیر سؤال برده است. راهحل در کنار اصلاحات سیاسی و بهادادن به خواست و اراده مردم، کنارگذاشتن رویکرد یکجناحی، مبارزه با رانتخواری و مبارزه قاطعانه با فساد، در کوتاهمدت گماردن کسانی در رأس وزارتخانهها و نهادهای اقتصادی است که با پشتوانه علمی و تجربه کشورداری در پی ساماندهی و بازکردن گرههای کور کلاف سردرگم اقتصاد کشور و حل مشکلات پیچیده آن باشند که نتیجه اولیه آن رضایت مردم است.
حداقل تجربه رئیس دولت اصلاحات را عمل کنید که صادقانه گفت اقتصاد نمیداند و برای ساماندادن معیشت مردم و توسعه کشور کارکشتهترین افراد را در رأس وزارتخانهها و سازمانهای اقتصادی گذاشت. به اعتراف همه کارآفرینان، دوره اقتصادی هشتساله اصلاحات شکوفاترین دوره اقتصادی کشور و کمترین بوروکراسی برای کارآفرینان و صنعتگران بود.
دوم، برخلاف شعارهای بخشی اصولگرایان در گرهنزدن اقتصاد به توافق هستهای، به یقین خود رئیس دولت هم به این نتیجه رسیده که بدون دستیابی به توافق، رفع تحریمها و عادیشدن روابط تجاری با جهان اقتصاد کشور سامان نمییابد. رئیسی از موضع رئیسجمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی مسئولیت اصلی را در نهاییکردن توافق هستهای دارد. تحلیل غیرواقعی از نتایج جنگ اوکراین و میزان صادرات نفت که آمریکا به دلیل نیاز بازار جهان، چشم خود را بسته، نباید دولت را گمراه کند.
در صورت شکست نهایی مذاکرات، اوضاع مانند هوای بهاری به سرعت تغییر خواهد کرد و حتی چین و هند نیز مانند دوره ترامپ از خرید نفت ایران خودداری خواهند کرد. اروپا در واپسین تلاش برای نجات مذاکراتی که حسب اطلاعات موثق به پایان رسیده، انریکه مورا، معاون سیاست خارجی و مسئول مذاکرات وین را به تهران گسیل داشته است. بیایید از این فرصت استفاده کنید. اگر امروز برجام به سرانجام برسد، بهتر از فرداست. شرایط جدید ایران و مشکلات سنجاقشده بر توافق هستهای را که ربطی به برجام ندارد و مانع اصلی بر سر راه احیای آن است، میتوان در پرونده و مذاکرات جداگانهای با آمریکا حلوفصل کرد.