تاریخ انتشار: ۱۴:۰۳ - ۰۷ خرداد ۱۴۰۱

پیمان جبلی ؛ مدیری که برای پوشش اخبار یک حادثه هم اختیار ندارد

پیمان جبلی به عنوان رییس صداوسیما عملا گفته موضوع فردوسی‌پور در اختیار او نیست و او حتی اختیار سیاستگذاری درباره پوشش یک فاجعه مثل متروپل را ندارد! او نگفته سیاست‌های ابلاغی از کجا به او می‌رسد اما همین وضعیت نشان می‌دهد در این مجموعه عریض و طویل، جا برای بسیاری از مردم ایران نیست و هر روز، خطوط قرمز برای مردم، تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود.

اقتصاد۲۴- هفته گذشته انتشار دو خبر به صورت همزمان، فضای رسانه‌ای کشور را تحت تاثیر قرار داد. اولی پخش تیزر مصاحبه عادل فردوسی‌پور در یک برنامه ورزشی جدید با علی دایی سرشناس‌ترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران بود و دومی خبر ساخت برنامه جدید عروسکی مرضیه برومند بود که البته در شبکه نمایش خانگی تولید می‌شد نه در صداوسیما.

خبر اول البته بازتاب بیشتر پیدا کرد و حتی اینستاگرامی فوتبال ۳۶۰ که تیزر مصاحبه را پخش کرد، در عرض چندین ساعت توانست چند صد هزار مخاطب به فالوورهای خود بیفزاید. این اتفاق البته دو سال گذشته برای پیج اینستاگرامی کنفدراسیون فوتبال آسیا هم رخ داد و مخاطبان تا فهمیدند قرار است عادل فردوسی‌پور فینال جام باشگاه‌های آسیا را از اینستاگرام گزارش کند، آن صفحه را دنبال کردند و در عرض چند ساعت مخاطبان یک پیج معمولی از ۳ میلیون نفر هم عبور کرد. این اتفاق این بار برای مصاحبه فردوسی‌پور و علی دایی رخ داد؛ هر دو چهره‌ای که در سال‌های بعد از انقلاب فعالیت خود را شروع کردند و هر کدام به خاطر اختلاف‌نظر با مدیران صداوسیما، مدت‌هاست اجازه حضور در مقابل دوربین تلویزیون را پیدا نکرده‌اند.

همین هفته گذشته پیمان جبلی رئیس جدید صداوسیما کمی صحبت‌های کلی درباره فردوسی‌پور کرد که نه سیخ بسوزد نه کباب! جبلی گفته بود «موضوع فردوسی پور اگر در دوره من بود همه تلاشم را می‌کردم که این اتفاق نیفتد. از آن داستان سه سال گذشته و من الان مسئولیت را گرفته‌ام. الان میراث‌دار وضعیتی هستم و همه می‌خواهند درستش کنم. فکر می‌کنند با یک امضای طلایی جبلی درست می‌شود اما اینگونه نباید دید. بحث دو طرفه است. او هم باید بازی تیمی را بپذیرد. قواعد دو طرفه را بپذیرد. در این مسئله خاص هم فردوسی‌پور نظرات خاص خود را دارد فارغ از اشخاص می‌گویم باید اصول مدیریتی را دید.»

اما آغاز یک برنامه ورزشی در پلتفرمی غیر از صداوسیما، نشان داد فردوسی‌پور به این جمع‌بندی رسیده است که برای اجرا در این صداوسیما، جایی برای او نیست؛ چه آنکه فردوسی‌پور برای برنامه خودش، ظرفیت بزرگی را مقابل خود می‌بیند، چراکه فهرست بزرگی از چهره‌های ورزشی وجود دارد که جایی در تلویزیون ایران ندارند؛ از وریا غفوری کاپیتان تیم قهرمان امسال لیگ برتر تا علی کریمی و مهدی مهدوی‌کیا ستاره‌های سال‌های دور پرسپولیس، هر کدام در مقطعی و به دلیلی در فهرست سیاه صداوسیما قرار گرفته‌اند. به این فهرست می‌توان چهره‌هایی مثل مهسا کمالی، مسعود شجاعی، احسان حاج‌صفی و ... را اضافه کرد. هر کدام به اتهامی کنار گذاشته شده‌اند؛ مثل قلعه نویی که گفته بود در این ۴۰ سال عدالت نبوده و فقط ظلم بوده است! کریمی و وریا غفوری به خاطر استوری‌های انتقادی، حاج صفی و مسعود شجاعی به خاطر بازی با یک باشگاه اسرائیلی، مهدی مهدوی‌کیا به خاطر پوشیدن پیراهنی که پرچم اسرائیل را هم کنار پرچم کشور‌های دیگر داشته است. البته همینطور می‌توان این فهرست را طولانی‌تر و طولانی‌تر کرد.


بیشتر بخوانید: پرستویی خطاب به جبلی: ظاهرا از شما هم آبی گرم نمی‌شود!


خبر دوم پخش برنامه عروسکی مرضیه برومند از شبکه نمایش خانگی پخش بود. بعد از ایرج طهماسب، حالا نوبت مرضیه برومند است که بخواهد برنامه‌ای دور از نگاه تنگ مدیران صداوسیما بسازد. مخاطب سریال در سال‌های گذشته پذیرفته که سریال‌های خوبی در شبکه نمایش خانگی ساخته می‌شوند. مثلا سال گذشته، در بیست و یکمین جشن حافظ، سریال‌های شبکه نمایش خانگی از مجموعه‌های تلویزیونی در دریافت جوایز پیشی گرفتند.

در دوره بیست و یکم در مجموع، جوایز بخش تلویزیونی بین سریال‌های «زخم کاری»، «می خواهم زنده بمانم» و «آقازاده» تقسیم شد و در این بین «زخم کاری» بیشترین جوایز را به خود اختصاص داد. در این جشنواره، عنوان بهترین سریال، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر زن درام تلویزیون و شبکه نمایش خانگی و جایزه ویژه هیات داوران به عواملی از سریال «زخم کاری» رسید.

«می خواهم زنده بمانم» جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرد و جایزه بهترین بازیگر مرد تلویزیونی را هم «آقازاده» گرفت. ضمن اینکه سریال «هم‌گناه» هم جایزه بهترین ترانه تیتراژ فیلم یا سریال را با خود به خانه برد. در مقابل، سریال «زیرخاکی» (با بازی پژمان جمشیدی و ژاله صامتی) تنها نماینده موفق صداوسیما در جشن حافظ بود که در مجموع دو جایزه را از آن خود کرد. این اتفاق در سال ۹۹ هم رخ داده بود. در دوره بیستم نیز جوایز سریال‌هایی، چون «هیولا»، «نهنگ آبی» و «مانکن» در مقابل تک جایزه سریال «پایتخت ۶» در کفه سنگین‌تر ترازو قرار گرفتند.

شبکه نمایش خانگی هم آنچنان آش دهان‌سوزی نیست، اما ظاهرا برای مخاطب همین کافی است که با وضعیت واقعی‌تری از آزادی‌های دیداری و شنیداری مواجه شود. با این حال  واکنش پیمان جبلی به تولیدات شبکه نمایش خانگی هم جالب بود. هفته گذشته با انتقاد از سریال‌های شبکه نمایش خانگی گفته بود «در فضای بعضی از پلتفرم‌هایی که در قالب گیمینگ پخش زنده دارند، استریمینگ دارند، مطالبی که آن‌جا بارگذاری می‌شود، اعم از محتوای مستهجن به معنی واقعی کلمه، شیطان‌پرستی به معنی واقعی کلمه، محتوا‌های صددرصد ضددینی و ضداخلاقی و ضدامنیتی همین الان روز روشن در جمهوری اسلامی شما بروید در این پلتفرم‌ها [ببینید]. چه کسی صاحب اینجاست؟ چه کسی باید این را مدیریت بکند؟ یعنی می‌خواهم عرض کنم ما اگر ادعای نظارت داریم این ادعا، ادعای سلیقه‌ای ما نیست.»

این صحبت‌ها با انتقاد شدید هنرمندان و فیلمسازان مواجه شد؛ مثل پرویز پرستویی که گفته بود «امیدوارم حداقل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز نمایش‌های خانگی را به عهده بگیرد، چرا که متاسفانه ظاهرا از شما هم به عنوان مسئول جدید آبی گرم نخواهد شد.»

کنایه پرستویی به ساترا بود که قرار است زیر نظر صداوسیما، نقش نظارتی روی تولیدات پلتفرم‌ها داشته باشد و همین مسئله اختلافات زیادی را بین سینماگران و نهاد‌های نظارتی ایجاد کرده است!

مشکل البته اینجا بود که جبلی و جبلی‌ها هنوز باور نکرده‌اند وقتی نگاه مخاطب به صداوسیما تغییر می‌کند، آنها نیز به دنبال این باشند که به جای نمایش شرایط کانالیزه، تصویر واقعی‌تری از جامعه به نمایش بگذارند؛ تصویری که مخاطب با دیدن آن باور کند یک مجری به عنوان زبان مردم تا اندازه‌ای هم استقلال کلام دارد و تنها قرار نیست حرف یک ایدئولوژی را بدون توجه به نظر اکثریت پخش کند اما آنچه اتفاق می‌افتد، گفتگو‌ها و برنامه‌های صرفا سفارشی است؛ آنقدر سفارشی که حتی نتواند برای پوشش یک حادثه شهری همچون متروپل استقلال داشته باشد تا بتواند بدون دخالت نها‌دهای بالادستی که معلوم هم نیست کجا هستند، اخبار واقعی را تحریف کند و برای کسب رضایت آنها حتی اطلاعاتی منتشر کند که صدای مخاطبان را هم در بیاورد و آخر کار خودش هم مجبور به عذرخواهی شود! و بدتر آنکه دوباره همان مسیر سابق را برود!

مشکل صداوسیما آنجاست که مروج ایدئولوژی و ایده یک جریان خاص و محدود است و نمی‌تواند با این باور حتی با دعوت به‌ کار تمامی برنامه‌سازان مطرح جایگاه خودش را در میان مردم به دست بیاورد. چراکه این سازمان نیاز به تغییر رویکرد واقعی دارد؛ به عبارت دیگر باید از مدیران کشور و سیاستگذاران پرسید سازمانی که از بودجه بیت المال برداشت می‌کند و دستش در کیسه مردم است، به چه حقی مروج یک ایدئولوژی خاص است و بخش عمده مردم را نادیده می‌گیرد؟

ماجرا آنجا بدتر می‌شود که کسی کلمه «رسانه ملی» را باور نمی‌کند و سال‌هاست در کنایه‌ای تلخ از آن به عنوان «رسانه میلی» یاد می‌شود. همین است که حتی در مجلس نیز نمایندگان پیشنهاد تقسیم بودجه صداوسیما بین مردم مطرح می‌شود. آنجا که جلیل رحیمی جهان‌آبادی گفته بود: «پیشنهاد دارم، الان که یارانه‌های آرد و نان هدفمند و به خود مردم پرداخت می‌شود، بودجه صداوسیما را هم بین مردم تقسیم کنیم. هرکسی دوست داشت اشتراک بخرد و برنامه‌های متنوع صدا وسیما و اخبار ۲۰:۳۰ تماشا کند. هر کس دوست نداشت، پولش را صرف امور زندگی کند.»

زمانی که رسانه‌ای در کشور نبود، صداوسیما یکه‌تازی می‌کرد اما الان شرایط طوری شده که جز چند مسابقه فوتبال یا برنامه‌هایی مثل عصر جدید، کسی رغبتی به دیدن برنامه‌های تلویزیون ندارد. ماجرا آنجا جالب‌تر می‌شود که گاه تکه‌های برنامه‌های صداوسیما به لطف شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شوند و اگر آنها نباشند، حتی کسی خبردار هم نمی‌شود که چنین برنامه‌ای با بودجه‌های میلیاردی در تلویزیون جمهوری اسلامی ساخته شده است.

در چنین شرایطی صداوسیما در راس نهاد‌های سرمایه‌سوز قرار دارد که یکی یکی چهره‌های محبوب مردم را حذف می‌کند. در این مجموعه عریض و طویل، جا برای بسیاری از مردم ایران نیست و هر روز، خطوط قرمز سازمان برای مردم، تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود.

منبع: رویداد24
ارسال نظر