اقتصاد۲۴- «او مرد سرسختی بود و نسبت به جنگل حساسیت خاصی داشت. من و همدستانم مدتی بود به خاطر مالکیت بخشی از جنگل با جنگلبانی کشمکش داشتیم و او سرسختانه مقابل ما ایستاده بود. ما هم تصمیم گرفتیم برای رسیدن به اهدافمان او را از سر راه برداریم. به همین دلیل تصمیم به کشتن او گرفتیم. طبق نقشه یی که طراحی کرده بودیم چهار نفر از همدستانم در جاده رشت- ماسال، با به تن کردن لباس نظامی یک پست ایست و بازرسی قلابی راه انداختند و هنگامی که پیروی از خانهاش به سمت جنگلبانی در حرکت بود او را در جاده متوقف کردند. پیروی نیز به این گمان که آنها واقعاً پلیس هستند با آنان همکاری کرد، اما همدستانم او را به زور سوار خودرو کردند و به کلبه یی در جنگلهای ضیابر صومعه سرا منتقل کردند. در آنجا پس از آنکه وی را مورد ضرب و شتم قرار دادیم در حالی که او بی حال شده بود، با یک تیغ موکت بری سرش را از بدنش جدا و جسد را برای اینکه توسط پلیس کشف نشود در جنگل رها کردیم.»
این سخنان بخشی از اعترافات یکی از قاتلانِ ناصر پیروی، رئیس اداره منابع طبیعی ماسال (تالش) بود که او را به عنوان یکی از خوشنامترین و شجاعترین جنگلبانان ایران میشناختند.
جنگلبان و محیط بانی که به شهادت قاتلانش جنگل و منابع طبیعی ایران برایش از هر چیزی باارزشمندتر بود.
«ناصر پیروی» متولد آسیابر شهرستان سیاهکل بود که به دلیل امتناع از برآوردن خواستههای گروهی سودجو، ترور شد. وی رابه عنوان شهید مبارزه با مفاسد اقتصادی میخوانند وهمواره از این جنگلبان شجاع ایرانی به عنوان یکی از خوشنامترین و شجاعترین جنگلبانان ایران نام برده شدهاست.
سریال قتل و ترور محیط بانان و جنگلبانان ایرانی
این جنگلبان شجاع در طول مدت فعالیت خود با قاچاقچیان چوب و زمینخواران مدام درگیر بود و در ماههای آخر خدمت و پایانی عمرش، او با یک گروه چهار نفره برای جلوگیری از تصرف غیرقانونی ۵ هکتار جنگل درگیر شد. قاچاقچیان پس از بیاثر واقع شدن تطمیع وی، دستبهکار تهدید شدند و در نهایت «ناصر پیروی» پس از مواجه شدن با تهدیدها به سازمان قضایی نیروهای مسلح نیز شکایت برده بود که تا هنگام ترور وی پیگیری نشد.
پیروی در نهایت در ۷ اردیبهشت ۱۳۸۴ در جریان یک پست ایست و بازرسی، توسط ۶ نفر ربوده شد. آنان پس از بستن دست و پای وی، سر او را با تیغ جدا کردند. هدایت این ترور با دو تن بود.
متهم ردیف اول پرونده قتل فردی ۴۳ ساله اهل ماسال و ساکن رشت بوده که دارای شغل آزاد بوده. متهم ردیف دوم مردی ۴۶ ساله، نظامی، اهل ماسال و ساکن رشت بود. بعدها گفته شد که متهم ردیف دوم درجه بالایی داشته بهطوری که متهمان ردیف ۳ تا ۵ در مقابل خواستۀ او بدون شک و شبههای سخنانش را میپذیرند و با او همراه میشوند. متهم ردیف سوم فردی ۳۲ ساله، اهل و ساکن رشت، متهم ردیف چهار، ۲۵ ساله، اهل و ساکن رشت و دارای شغل آزاد، متهم ردیف پنج و متهم ردیف ششم ۳۹ ساله و نظامی بوده اند.
قصه «ناصر پیروی» از گیلان، اما تنها یکی از روایتهای دردناک حامیان و حافظان محیط زیست ایران است.
رشید غفاری، ترور یک جنگلبان در مقابل چشمان خانواده
پیش از قتل فجیع این فرزند عزیز ایران، این رشید غفاری بود که در مسیر مبارزه با قاچاقچیان چوب در خون غلتیده بود.
«رشید غفاری» نیز مانند برخی دیگر از همکارانش به دست قاچاقچیان چوب به شهادت رسید. او از جنگلبانان متعهد منابع طبیعی «جوکندان تالش» بود که سال ۱۳۶۲ فعالیت خود را آغاز کرد و بارها توسط قاچاقچیان چوب مورد تهدید قرار گرفت. همکاران این شهید در توصیف او میگویند که او انگار هم مأمور حفاظت بود، هم کارشناس، هم مامور اجرا و هم مامور انتظامی بود و برای صیانت از جنگل از هیچ اقدامی کوتاهی نمیکرد. ایستادگی او در مقابل دست اندازان به طبیعت ایران، اما به قیمت جانش تمام شد و در نیمهشب ۱۶شهریور ۱۳۸۱ به منزل «رشید غفاری» حمله شد و مقابل چشم همسر و فرزندانش، در حالی که به وحشیانهترین شکل ممکن خانه اش به گلوله بسته شده بود به شهادت رسید. تصویری هراس انگیز که برای ابد در ذهن خانواده این شهید و به خصوص دختر خردسال وی باقی مانده و البته اندوه و فاجعه بزرگتر این زخم است که اعضای این خانواده هم چنان پس از گذاشت ۲۰ سال از فاجعه رخ داده در انتظار مجازات عاملان این ترور دهشتناک هستند.
«ربابه علمی» همسر جنگلبان شهید «رشید غفاری» که در سال ۱۳۸۱ توسط گلوله در منزلش به قتل رسیده، در مورد روند بررسی پرونده به خبرنگاران گفت: «۲ تا ۳ سال اول رسیدگی به پرونده را پیگیری کردیم، با وجود تلاش مسئولان قوه قضائیه و همکاری همه جانبه اداره منابع طبیعی استان گیلان و شهرستان تالش، ابتدا ۴۰ نفر به عنوان مظنون دستگیر شدند که در نهایت سه نفر آنها به عنوان مظنونان اصلی حدود ۲ سال در زندان ماندند و سپس با قرار وثیقه آزاد شدند و هنوز قاتل همسرش مشخص نشده است.»
همسر شهید غفاری در مورد جزئیات بیشتر شب حادثه به فارس نیز گفت: «ساعت ۳ بعد از نیمه شب بود که یکباره دستگیره در کشیده شد، بیدار شدم و از پنجره نگاه کردم، کسی را ندیدم و فکر کردم صدای گاو و گوساله است و دوباره خوابیدم، اما بار دوم صدای شکستن شیشه و در محکمتر به گوش رسید و همسرم بیدار شد و با هم بیرون رفتیم، دختر ۸ ساله نیز با من بود و تا همسرم از غریبه وارد حیاط منزل پرسید، کی هستی، او با حرص و جوش، گفت: تشریف بیاورید بیرون کارتان دارم و تا گفت من کاری با شما ندارم، آنها با گلوله جواب همسرم را دادند و من نیز از ترس بیهوش شده و بر زمین افتادم. وی اضافه کرد: با این سر و صدا بچههای دیگر نیز از خواب بیدار شدند و با صدای جیغ و فریاد آنها همسایهها به منزل ما آمدند و بعد با پیکر غرق به خون همسرم رشید غفاری روبرو شدند.»
علیپور و جانی که برای جنگل گذاشت
اما روند حذف و آزار جنگلبانان در دهه ۷۰ و یا ۸۰ متوقف نشد. «فضلالله علیپور» جنگلبان مازندارانی یکی دیگر از محیط بانان ایرانی است که ایستادگی او برای حفظ منابع طبیعی ایران به قیمت جانش تمام شد و در بامداد روز جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، توسط قاچاقچیان چوب در منطقه جنگلی سالده، شهرستان نور کشته شد.
ماجرا قتل علیپور پنج نفر متهم داشت، که سه نفر از متهمین در ساعات اولیه روز بعد با تلاش نیروهای انتظامی، امنیتی و مقامات قضایی شهرستان نور دستگیر شدند و ضارب اصلی و یکی دیگر از متهمین نیز خود را معرفی کردند.
این پنج قاچاقچی چوب که مسیر ترددشان از سوی جنگلبانان نور بسته شده بود، با شلیک مستقیم به سمت خودروی آن ها، «فضل الله علیپور» را کشتند و دو نفر را مجروح کردند.
تعداد حملات و ترور جنگلبانان در ایران بی سابقه است
حمله و قتل جنگل بانان و محیط بانان در ایران را شاید بتوان در سطح جهان بی سابقه دانست.
بر اساس گفتههای «محمد درویش»، کارشناس و فعال محیطزیست، در ۹۰سال گذشته در آمریکا ۲۵محیط بان کشتهشدهاند که علت ۹۵درصد مرگ آنان حوادث و سوانح بوده، اما در۳۰سال گذشته در ایران بیش از ۱۱۲نفر محیطبان و ۱۱جنگلبان کشته و در کنار این آمار تعداد زیادی از محیط بانان و جنگل بانان مضروب و مجروح و دچار نقص عضو دائم نیز شدهاند.
۳۹۶ جنگل بانان ایرانی تنها در فاصله سال هاى ۱۳۶۱ تا ۱۳۸۰ توسط قاچاقچیان چوب ضرب وشتم و در برخى موارد به قتل رسیده اند که در بین آنها تعداد جنگل بانانى که دچار نقص عضو از ناحیه دست، پا، چشم و کلیه شده اند نیز قابل توجه است.
باید توجه کرد که آمار بالا تنها تا پایان سال ۸۰ را دربرمى گیرد. در حالى که از این سال تا سال ۱۳۸۴ بر اساس گزارشها ۶ جنگل بان در گیلان و کرمانشاه به قتل رسیدند. گزارش دیگرى نشان میدهد که در سال ۸۱ نیز ۱۸ نفر از محافظان منابع طبیعى مورد ضرب وشتم قرار گرفتند.
تهدید و ترور، سهم فرزندان محیط زیست ایران
هم چنین مواردی از تهدید اعضای خانواده محیط بانان نیز گزارششده است. چند سال پیش یکی از محیط بانان در باره تهدید قاچاقچیان چوب به اعتماد گفته بود: «قاچاقچیان دختر رئیس ستاد مبارزه با کالای قاچاق میاندوآب را جلوی دانشگاه آزاد علوم پزشکی اردبیل در سال ۸۲ سر بریده بودند. دختر من در سال بعد در همان دانشگاه قبول میشود که همان قاچاقچیان معروف تهدید کردند که یا دخترت را به دانشگاه نفرست یا او را نیز جلوی دانشگاه سرمی بریم که من نیز از ترس انصراف دخترم را از دانشگاه گرفتم.»
با ادامه یافتن حملات به جنگل بانان و محیط بانان پیشنهاد تأسیس یگان ویژه حفاظت از منابع طبیعی ایران به ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ارائه و با موافقت ستاد و تأمین هزینه توسط سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور تشکیل شد و قرار شد که این نیروبخشی از ناجا محسوب شود.
حملات به جنگلبانان ایرانی در دهه ۹۰ ادامه یافت
روند آزار و اذیت جنگلبانان، اما هیچگاه متوقف نشد. روز جمعه ۳۰ اردیبهشت سال جاری، دو نفر از جنگل بانان شهرستان چوار استان ایلام حین انجام وظیفه در منطقه حفاظتشده «دالاو» توسط عدهای مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند و کارشان به بیمارستان کشید. بهمن سال ۱۳۹۹ نیز جنگلبان تالش توسط قاچاقچیان چوب تا سرحد مرگ کتک خوردند. یکی از آنان به اسم «حسن ره» در گفتگویی با رسانهها گفته بود که: «با چوب و داس آنقدر کتکم زدند که بیهوش شدم.»
تعداد نیروهاى محافظ جنگل و مرتع آسیب دیده در درگیرى با قاچاق چیان چوب طى دو دوره ده ساله اخیر نشان مى دهد که در دهد ۶۰ تنها ۵۶ نفر، اما در دهه ۷۰ با رشد چندصددرصدى این رقم به ۳۴۰ مورد افزایش یافته است.
در ادامه، اما حتی با تشکیل تأسیس یگان ویژه حفاظت هم چنان روند حمله و ترور محیط بانان و جنگلبانان ایرانی، اما در یک دهه بعدی و به خصوص سالهای اخیر ادامه یافت.
شهریور ماه سال ۹۹ محیطبان حسن نژاد در منطقه ارمک استان هرمزگان، به ضرب مستقیم گلوله شکارچیان به شهادت رسید و تقریبا در همین بازه زمانی بود که ابراهیم قطب، محیطبان پارک ملی بمو، نیز با گلولهای که از سلاح خودش شلیک و به چانهاش اصابت کرده بود، جانش را از دست داد.
از دیگر حوادث ناگوار در حوزه محیطبانی کشور طی سال ۹۹ میتوان به حمله افراد ناشناس به پاسگاه محیطبانی گتوند اشاره کرد. در جریان این اتفاق به محیطبان امین هادیپور شلیک و پای این محیطبان بهدلیل شدت جراحات وارده قطع شد.
بیشتر بخوانید: تقسیم لاشه جنگل های شمال ایران +فیلم
۱۷ فروردین ماه سال جاری نیز دو تن از محیطبانان استان زنجان به نامهای مهدی مجلل و میکاییل هاشمی در درگیری با شکارچیان متخلف در منطقه حفاظت شده «فیله¬ خاصه» مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و جان خود را از دست دادند.
پیکرهای خونین مهدی مجلل و میکائیل هاشمی را بعد از سپیدهدم پیدا کردند. هر دو محیطبان بودند؛ مهدی ۳۴ ساله و میکائیل ۴۲ ساله. آنها عصر دوشنبه برای برای تعقیب شکارچیان غیرمجاز در «فیلهخاصه» به جاده زدند و هیچکس نتوانست در تاریکی شب پیدایشان کند تا صبح فردا. تصاویری که از آنها منتشر شده هولناک و دردآور است؛ با لباسهای محیطبانی پر خون بر زمینِ سبز افتادهاند، شیشههای ماشینی که سوار بودند خرد شده و از جا درآمده و پوکههای خالی فشنگ اسلحه جنگی روی کاپوت جا ماند. با جان باختن این دو محیط بان بود که شمار محیطبانان شهید به ۱۴۴ نفر رسیده است.
۱۴۵ شهید سهم جنگلبانی و محیط زیست ایران برای دفاع از منابع طبیعی
اما این رقم بر روی عدد ۱۴۴ باقی نماند و در ۷ خرداد سال جاری ایسنا گزارش کرد که یک محیط بان به همراه یک نیروی مردمی (همیار محیطبان) در پناهگاه حیات وحش دره باغ بوانات استان فارس طی درگیری با متخلفین شکار، جان باختند؛ و به این ترتیب تعداد محیط بانان شهید افزایش یافت.
احمد رستگار مسئول اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بوانات نیز در همین باره گفت که:ـ «عصر جمعه ۶ خرداد یک محطبان و یک نیروی مردمی توسط شکارچیان غیرمجاز کشته شدند.» به نقل از محیط زیست فارس رستگار گفت: «این درگیری بین متخلفان شکار و محیطبانان و نیروهای مردمی، حوالی ساعت ۱۸ و ۴۰ دقیقه جمعه ۶ خرداد حادث شد. در این درگیری متخلفان شکار، یک محیطبان به نام محمد فرهمند و یک نیروی مردمی به نام رضا بهرام را کشته و یکی از همیاران افتخاری به نام علی اسدی را به شدت مجروح کردند.».
اما حتی همین رقم ۱۴۵ شهید نیز بیشتر از تا پایان ماه خرداد دوام نیافت و حالا با شهادت «جواد غلامی طبسی» این آمار شهدا به ۱۴۶ نفر رسیده است.
«جواد غلامی طبسی» فرمانده یگان حفاظت اداره منابعطبیعی و آبخیزداری شهرستان چناران در استان خراسان رضوی در حین ماموریت از سوی متصرف منابعطبیعی به شهادت رسید.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، در راستای اجرای تبصره یک ذیل ماده ۵۵ و در پی عملیات اجرای احکام قضایی قلع و قمع در مریچگان، مرکز دهستان رادکان شهرستان چناران در ظهر دوم تیرماه در محل اجرای حکم درگیری مسلحانه به وقوع پیوست که بر اثر آن متاسفانه فرمانده یگان حفاظت اداره منابعطبیعی و آبخیزداری جنگلبان جواد غلامی طبسی به رحمت ایزدی پیوست.
بر اساس همین گزارش ضارب در محل دستگیر و تحویل مقامات قضایی شده است.
جواد غلامی، جنگلبان جوان و وظیفهشناس ۳۳ ساله و کارشناس ارشد مرتعداری بود که در راه حفاظت از انفال به شهادت رسید. این جنگلبان متخصص در آزمون دکتری رشته علوم مرتع سال ۱۴۰۱ رتبه یک کشوری را به دست آورده بود.
قانون تصویب شده، اما حملات ادامه دارد
در این میان، اما هنوز مشخص نیست که بنیاد شهید، چه زمانی تمامی این آمار ۱۴۶ محیط بان را شهید بشمارد چرا که از این تعداد تاکنون تنها ۴۲ جانباخته از نظر بنیاد شهید، در لیست شهدا جای دارند و این در حالی است که بر اساس آماری تکان دهنده حداقل در ۵ سال گذشته ۹ محیط بان ایرانی در راه پاسداری از محیط زیست ایران جان خود را از دست داده اند.
عجیب این که حملات به محیط بانان که در اوایل دهه ۹۰ کاهش یافته بود، پس از تصویب لایحه حمایت از محیطبانان و جنگلبانان در تیر ماه سال ۹۸ در مجلس افزایش یافت. همچنین قانون حمایت قضایی از محیطبانان طی خرداد ماه سال ۱۳۹۹ تصویب شد تا شاید مرهمی بر زخمهای محیطبانان و جنگلبانان کشور باشد، اما عجیب این بود که پس از تصویب این قانون حوادث ناگوار متعددی از نقص عضو و شهادت گرفته تا حمله مسلحانه برای محیطبانان و جنگلبانان رخ داد.
حقیت غیرقابل انکار این است که درحالیکه نیروهای حفاظتی جنگل از جان خود برای مقابله با قاچاق چوب مایه میگذارند، آنان در مقابل هیچ آینده روشن و مشخص شغلی را پیش روی خود نمیبینند.
امکانات و پشتیبانی و حمایت از آنان بسیار محدود است و در مقابل شرح و. ظایفی نامحدود در مقابل خود مشاهده میکنند. از سوی دیگر شلیک به جنگلبانان و محیط بانان در حالی متوقف نشده که لایحه حمایت از محیطبانان و جنگلبانان در تیر ماه سال ۹۸ به تصویب مجلس رسیده و همچنین قانون حمایت قضایی از محیطبانان طی خردادماه سال ۱۴۰۰ تصویب شد تا شاید مرهمی باشد بر زخمهای محیطبانان و جنگلبانان کشور، اما پس از تصویب این قانون، همچنان حوادث ناگوار متعددی از نقص عضو و شهادت گرفته تا حمله مسلحانه برای محیطبانان و جنگلبانان رخ میدهد.
حمایت قانونی بیشتری لازم است
در حالی که هنوز پروندههای قتل گشوده چندین جنگلبان و محیط بان ایرانی در دستگاه قضا وجود دارد، اما در مقابل زمانی که این محیط بانان برای مقابله با غارتگران منابع طبیعی ایران به ناچار دست به اسلحه میبرند با خطر جدی مجازات و حتی قصاص مواجه میشوند بدون این که به خطراتی که آنان را تهدید میکند توجه لازم انجام شود.
محیطبانان ایرانی حالا دهه هاست که جانشان را سپر خاک ایران کرده اند، آنان در یک جنگ مداوم مجروح و شهید میدهند و «جواد غلامی» جنگلبان چنارانی فعلا آخرین شهید این جنگ نابرابر است.
محیط بانان ایرانی از شمال تا جنوب و از زاگرس تا دل جنگلهای هیرکانی با محدودیتها و بحرانهای بسیار تنها به عشق محیط زیست وطن است که صبر و تحمل میکنند و اگر حتی تصویب قوانینی تازه در سالهای ۹۸ و ۹۹ نتوانسته از درد زخمها و خطرات برای آنان بکاهد پس شاید لازم است در نحوه قانون گذاری و قوانین تجدید نظر شود چرا که محیط بانان طبیعت ایران اکنون نیازمند اجرای قوانینی هستند که از آنان در مقابل حملات و ترورهای رخ داده حمایت کند.