اقتصاد۲۴- مشکل اساسی تهران در بازگشت به برجام بیش از آنکه اقتصادی باشد سیاسی است. رهبران ایران به توافقی که قرار است زنده شود، اعتماد چندانی ندارند زیرا بر این باورند که دولت های جانشین لزومی نمی بینند که از سلف خود پیروی کنند.
این باور در تهران تقویت شده که دموکرات ها برای پیروزی در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده به اندازه کافی قوی نیستند. بنابراین چه بسا تمام دستاوردها طی دو سال آینده از بین برود. از آن گذشته، هدف اعلام شده بایدن از گفت وگو برای یک توافق طولانی تر و قوی تر با ایران، بسیاری از سیاستمداران ایرانی را نگران می کند. آنها می ترسند که به محض دستیابی به توافق، دولت بایدن تهدید کند که تحریم ها را دوباره علیه کشور اعمال می کند مگر اینکه وارد دور تازه گفت وگوها شود.
از سوی دیگر، جناح های تندرو در ایران استدلال می کنند که عاقلانه نیست اهرم هسته ای که می تواند در برابر یک رئیس جمهوری قوی تر در آمریکا، از آن استفاده کرد را از دست بدهند. آنها ادعا می کنند که شوک اقتصادی رفع تحریم ها ارزش مزایای کوتاه مدت توافق با دولت بایدن را ندارد. دولت ابراهیم رئیسی نیز تا به حالا نتوانسته حمایت داخلی کافی برای نهایی کردن توافق وین را به دست آورد. ایران خواستار حذف نام سپاه از فهرست گروه های تروریستی است، هم به این دلیل که دولت روحانی نتوانست این امتیاز را به دست آورد و هم به این دلیل که کسب این امتیاز می تواند به ایجاد اجماع داخلی در حمایت از توافق کمک کند.
بنابراین، ایالات متحده و متحدان اروپایی آن اکنون باید بسته ای از ابتکارات اقتصادی و سیاسی را پیشنهاد دهند که می تواند انگیزه بیشتری برای ایران برای پذیرش متنی که در وین به دست آمد، ایجاد کند. این اقدامات باید با اجرای کامل توافقنامه 2015 پیوند بخورد و برای حفاظت از منافع غرب طراحی شود؛ مانند تقویت امنیت انرژی و همکاری های اقتصادی منطقه ای.
دومین مانع بزرگ، فقدان آشکار تمایل دولت بایدن به در پیش گرفتن یک هماورد سیاسی داخلی پرهزینه بر سر توافق هسته ای است. شک و تردید بایدن که احتمالا با نزدیک شدن به انتخابات میان دوره ای ایالات متحده در ماه نوامبر افزایش خواهد یافت، رهبران اروپا را نگران می کند که او وارد یک بحران هسته ای مهم می شود. به همین دلیل است که رهبران اروپا اکنون باید مستقیما با دولت بایدن و رهبران ایران تعامل داشته باشند تا آنها را به اجرای اقدامات مورد توافق در وین وادار کنند.
سومین مانع بزرگ خطر فزاینده ای است که ایران، ایالات متحده و اسرائیل سقف تحمل تنش پذیری دیگری را درست ارزیابی نکنند. برخی از مقامات در تهران معتقدند که گسترش برنامه ریزی شده فعالیت های هسته ای بهترین راه برای تحت فشار قرار دادن دولت بایدن برای گرفتن امتیاز است. فراتر از آن، بسیاری از تندروها، لحظه سیاسی کنونی را فرصتی برای به دست آوردن قدرت سیاسی و اقتصادیِ بیشتر از طریق مسدود کردن توافق هسته ای تازه و تلاش برای رویارویی می دانند. نمونه ای از آن توقیف نفتکش ها توسط یونان به درخواست واشنگتن و پاسخ ایران در توقف دو نفتکش یونانی بود. اکنون گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه تندروهای ایرانی بر این مسئله پافشاری دارند که ایران غنی سازی اورانیوم خود را به میزان بی سابقه 90 درصد افزایش دهد و به طور کلی از معاهده منع اشاعه تسلیحات هسته ای خارج شود.
با این حال، چنین اقدامی احتمالا با واکنش تند اسرائیل یا ایالات متحده – چه بسا یک اقدام نظامی – روبه رو شود. گمانه زنی های گسترده ای وجود دارد که اسرائیل از ابتدای سال کارزار ترورهای مرتبط با برنامه هستهای ایران را افزایش و تأسیسات نظامی ایران را هدف قرار داده است. اکنون به نظر میرسد بایدن سازوکار فشار حداکثری سلف خود علیه ایران را با انباشته کردن تحریمها علیه ایران و تشدید اجرای این اقدامات از سر گرفته است. بسیاری از سیاست گذاران در واشنگتن بر این باورند که رهبران ایران در درجه اول توسط الزامات اقتصادی هدایت می شوند، اما آنها توجه کافی به این خطر ندارند که اگر ایالات متحده محدودیت های بیشتری بر صادرات نفت ایران اعمال کند، ممکن است به نوعی تشدید نظامی که در سال 2019 رخ داد، که جریان انرژی از طریق خلیج فارس را مختل کرد، بازگردد.
نیاز اروپا به احیای توافق هسته ای ایران بیش از هر زمان دیگری است. نه ایران و نه آمریکا برنامه قابل اجرا برای مدیریت پیامدهای فروپاشی توافق ندارند. رهبران اروپایی، مشغول جنگ روسیه علیه اوکراین هستند. با این حال، آنها باید بدانند که چنین فروپاشی نه تنها می تواند به تشدید نظامی منجر شود، بلکه می تواند مشکلات آنها را در بازار انرژی نیز تشدید کند. برای مقابله با این تهدیدها، آنها باید از بورل پیروی کنند و فوراً تلاش های خود در زمینه دیپلماسی سطح بالا را تقویت کنند.
منبع: دیپلماسی ایرانی