اقتصاد۲۴- ۱۴ مرداد ماه، برابر است با سالروز امضای فرمان مشروطیت و روشنتر اگر بگوییم؛ سالروز پیروزی جنبش آزادیخواهی و تجدد طلبی مردم ایران و مبارزه برای برپایی حکومت قانون. ریشههای شکل گیری چنین جنبشی چه بود؟ آیا جنبش مشروطیت به هدفهای خود دست یافت؟
ریشههای تجدد طلبی ایرانیان
رویش جوانههای مشروطه خواهی در ایران را شاید بتوان در یک صد سال پیش از صدور فرمان مشروطه جست وجو کرد. تلاش اصلاح گرایانه از اواخر دوران فتحعلی شاه قاجار و با اقدامات عباس میرزا، ولیعهد او آغاز شد و نخستین دانشجویان ایرانی در همین دوران به کوشش ولیعهد روانه فرنگ شدند. تحلیل غالب در بررسی جنبش مشروطه این گونه است که ایرانیان پیش از این دوران در بی خبری مطلق به سر میبردند و در جریان و پس از جنگهای ایران و روس بود که تازه چشم به جهان گشودند.
محمد توکل طرقی، استاد تاریخ و پژوهشگر خاورمیانه و خاور نزدیک در دانشگاه تورنتو، این نظریه غالب را رد میکند و بر این باور است که تاریخ معاصر ایران را به شکل دیگر باید دید. وی در این رابطه میگوید:
"چشم ایرانیان همیشه به جهان باز بوده است. این که فکر کنیم برای اولین بار در قرن ۱۹ چشم ایرانیان به جهان باز شده، یک برداشت قالبی غلطی است که باید بازاندیشی شود. در مورد مسئله قانون گرایی، باید گفت که قانون گرایی جنبه جهانی دارد و این گونه نیست که ایرانیان وقتی برای اولین بار با اروپا آشنا میشوند، باعث میشود قانون گرا شوند. قانون همیشه وجود داشته است. قانون جدید با پیدایش دولت- کشورهای جدید به وجود آمد و این پدیده متعلق به قرن ۱۸ و ۱۹ است. بنابراین، قانون خواهی و انسان سالاری را باید در ارتباط با تغییر و تحولی که در جهان به وجود آمد و پیدایش کشورها و دولتها ببینیم. "
تلاشهای اصلاح گرایانه در دوران محمد شاه قاجار نیز آرام آرام پی گرفته شد، اما در دوران ناصرالدین شاه و به کوشش میرزا تقی خان امیر کبیر، صدراعظم، مدرسه دارالفنون در تهران تأسیس شد و برخی اصلاحات دیگر نیز در دربار و چگونگی اداره کشور صورت پذیرفت. با قتل امیرکبیر به فرمان ناصرالدین شاه، اوضاع دوباره به پاشنه پیشین چرخید و از همین روی نارضایتی عمومی به اوج رسید. شاید بتوان کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضا کرمانی را، نشانه اوج این نارضایتیها به شمار آورد. میرزا رضا، انگیزه خود را از کشتن شاه، قطع ریشه ظلم دانسته بود.
بیشتر بخوانید: اعتراض اقتصادی و سالگرد مشروطهگی
فلک کردن یا به چوب بستن ۲۷ تن از بازرگانان، شیخ محمد واعظ و یک سید دیگر به فرمان علاءالدوله، حاکم تهران در دوران مظفرالدین شاه، جرقهای شد تا بازاریان، روحانیون و روشنفکران به همراه مردم کوچه و بازار به اعتصاب فراگیر و عمومی دست زنند. گروهی به عنوان اعتراض در حرم عبدالعظیم بست نشستند و خواستار تأسیس عدالتخانه یا دیوان مظالم شدند. سرانجام این تلاشها نتیجه داد. حاکم تهران ناچار به استعفا شد و روز ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵ خورشیدی، بلاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد.
انقلابهای ایرانی
همایون کاتوزیان، استاد دانشگاه اکسفورد و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، انقلاب مشروطه را از نوع انقلابهای ایرانی میداند. او در مورد انقلابهای ایرانی این گونه توضیح میدهد:
"در انقلابهای اروپایی، طبقات پایینتر علیه دولت که نماینده طبقات بالاتر بود، متحد میشدند تا قانون را به نفع خود تغییر دهند. اما در انقلابهای ایرانی، به دلیل ماهیت استبدادی رژیم وقت، یعنی این واقعیت که دولت نماینده هیچ طبقهای نبود و در رأس طبقات قرار نداشت بلکه فوق طبقات قرار داشت و از اجتماع جدا بود، این تضاد دائمی دولت و ملت و تضاد دائمی دولت و اجتماع سبب میشد، هر وقت فرصتی پیش آید، جامعه به شکل یکپارچه قیام کند. در مورد مشروطه هم همینگونه بود و هیچ طبقه اجتماعی مشخصی در برابر آن نایستاد. "
نخستین میوه مشروطه خواهی ایرانیان، تشکیل مجلس شورای ملی منتخب مردم بود. مجلس اول، قانون اساسی مشروطه را تدوین کرد و به تصویب رساند.
آیا انقلاب مشروطه به اهداف خود دست یافت؟
محمد توکل طرقی، در پاسخ به این سؤال میگوید:
"بله بدون شک به اهداف خود دست یافت، بر خلاف کشورهای دیگر که نتوانستند مجلسی به وجود آورند و یا اگر به وجود آوردند، از بین رفت. میتوان افتخار کرد که بیش از یک سده، مجلسی داریم که با تمام ضعف هایش همچنان پابرجا مانده است. این یکی از نشانههای موفقیت انقلاب مشروطه بوده است. البته به این معنی نیست که تمام خواستههای انقلاب مشروطه برآورده شد و به اتمام رسید. به نظر من هنوز انقلاب مشروطیت و خواستههای مشروطه به پایان نرسیده است. "
از این روز رویابافیِ ایرانیها شروع شد و ادامه دارد
اما انقلاب مشروطه با مخالفتهایی نیز روبرو بود. بخشی از درباریان و گروهی که مشروعه یا شریعت خواهی را در برابر مشروطه یا قانون گرایی علم میکردند، مخالفان مشروطیت بودند و از همان دوران بحث «سنت یا تجدد» در جامعه ایران پا گرفت.
بحث «سنت یا تجدد» همچنان تا امروز، موضوع بسیاری از منازعات در حوزه اندیشه سیاسی در ایران است. بحثی که شاید بتوان گفت باید پیش از پیروزی انقلاب مشروطه به نتیجه میرسید، اما به ناچار در دوران پس از پیروزی جنبش، پی گرفته شد و تا امروز نیز ادامه دارد.
منبع: برترینها