اقتصاد۲۴- تا اواخر دوره قاجار، چین از ایران آنقدر دور بود که اصلا خیلی از مردم عادی نمیدانستند اصلا کجاست! رجال سیاسی ایران البته میدانستند چین کجاست و «مهدی قلی خان هدایت» ملقب به «مخبرالسلطنه» در عهد مظفری رفته بود چین و در سفرنامهاش نوشته بود: «پکن خاموش و خالی از جوش و خروش است... در اینکه چینیان در علم و صنعت مقامی داشتهاند، حرفی نیست و ما موقعی به چین آمدهایم که مردم پژمرده و دماغسوختهاند [در ادبیات عهد قاجار بهمعنای شکستخورده و ناکام].» دلیلش؟ سیاستهای استعمارگران و سلطه انگلیس بر چین و شکست چین در جنگهای تریاک از انگلیس. مخبرالسلطنه نیز به همینها اشاره میکند: «در یک همچو خاک و همچو مردمی، این اندازه غفلت از طرف اولیای امور محل تأسف است و باز چین را ملامت نمیشود کرد... نمیدانستند که از هزار فرسخ دورتر مردمی حریص چشم به اموال آنها دوخته، با توپ و تفنگ بر سر ایشان تاخت میآورند».
«مخبرالسلطنه» در سفرنامهاش مردم چین را در نتیجه سیاستهای استعماری انگلیس و اروپاییها «مردم پژمرده» توصیف کرد
صادرات ایران به چین
در آن وضعیتی که چین داشت و ایران دوره قاجاری داشت عمده تجارت ایران با چین چه باشد، خوب است؟ تریاک. تاریخ گزارش میدهد: «استعمار انگلیس با تسلط بر بازار چین تصمیم گرفت که تریاک ایران را از طریق هندوستان به بازارهای چین بفرستد و بهازای آن کالاهای خـود را در بازار ایران بـه فروش برساند. بـه ایـن ترتیب صادرات تریاک از سال ۱۸۶۰میلادی [سال ۱۲۳۹ شمسی و در عهد ناصری]با متوسط سالانه ۴۷ تن در سال شروع شد و بیستسال بعد نزدیک به ده برابر رشد کرد و به اوج خود یعنی ۴۰۰ تن در سال رسید»؛ و دیگر اینکه: «مبادلات بازرگانان ایرانی با چین بدون نقشآفرینی دولت قاجار صورت میگرفت و تجار بهمنظور تأمین امنیت سرمایه و مبادلات خود بهویژه در تجارت از راه دریایی جنوب ایران ناگزیر از پذیرش تابعیت دول استعماری بودند. بازرگانان ایرانی... عمدتاً از شهرهای یزد، شیراز، بوشهر و بهبهان بودند و در شهرهای شانگهای و کانتون تجارتخانه داشتند. لرد کرزن [سیاستمدار بریتانیایی]از انتقال و تجارت ۵۲ هزار لیره تریاک خراسان از راه هند به چین در سال ۱۸۸۹ میلادی سخن گفته است».
عکسی منسوب به یک کارگاه عملآوری تریاک در ایران قاجاری
تفاوتهای فرهنگی و آن غذای شاهانه!
در حوزه روابط اقتصادی، برخی کالاهای چینی از دیرباز در ایران شناخته شده بودند و از همه بیشتر ظروف چینی که در ایران بیشتر جنبه تزئینی داشتند و مشتریانش ثروتمندان و اشراف قاجاری بودند. از سوی دیگر از نظر فرهنگی میان ایران و چین تفاوت بسیار بود که البته لازم به ذکر نیست. فقط یک نمونه جالبش درباره تفاوت ذائقه چینیها و ایرانیها براساس خاطره مخبرالسلطنه از سفره غذای یک مهمانی چنین است: «قوتِ غالب [غذای اصلی و معمول]چینی، ماهی، برنج، گوشت خوک، انواع طیور و همه قسم سبزی است. بعضی علفهای دریایی تنقل است [گاهی خورده میشود]... باز میشود گفت که هر جنبندهای را میخورند حتی بعضی از کرمها را... خورش سوم که از اغذیهجات سنگین و شاهانه است، تخممرغ گندیده است. نعوذ بالله سرپوش را که از روی آن برداشتند از شدت تعفّن کلّه ما نزدیک بود بترکد. معلوم شد تخممرغ زیر خاک به ترتیب معینی پرورده شده است... خواهش کردیم سرپوش را بگذارند. سفیده سیاه شده بود و زرده زرنگاری [رنگ طلا].»
سیاست انگلیس برای تجارت تریاک از ایران عهد قاجار به چین به افزایش مصرف تریاک در ایران منجر شد
دوستی میان کشورهای زخمخورده
در دوره احمدشاه قاجار و زمانی که هر دو کشور از استعمارگران خسته و بیزار و زخمخورده بودند، بالاخره ایران و چین سعی کردند به یکدیگر نزدیک شوند؛ در سال ۱۳۰۰ شمسی هر ۲ کشور همچنان اسیر سیاستهای استعماری بودند و ناامنیهای داخلی و مشکلات بزرگ داشتند و امکانی برای افزایش و بهبود تجارت نداشتند، ولی لااقل در اینحد بود که یک عهدنامه مودت داشته باشند؛ و چنین شد: «اعلیحضرت شاهنشاه ایران و جناب رییسجمهوری چین هر دو بالسویه و از صمیم قلب مایل هستند روابط دوستی و مودت فیمابین دو دولت برقرار داشته... از امروز به بعد دوستی صادقانه و مناسبات حسنه فیمابین ایران و چین و اتباع دولتین برقرار خواهد بود... اتباع دولتین خواه در موقع مسافرت و خواه در موقع اقامت مورد احترام واقع شده و کاملاً در حفظ و حمایت مأمورین دولت... خواهند بود».
ایرانیان دوره قاجار از ظروف فلزی و سفالی استفاده میکردند و ظروف چینی وارداتی اقلامی تجملی و کمدوام برای استفاده ثروتمندان بودند
مخالفان عهدنامه چه میگفتند؟
در آن روزگار عهدنامه دوستی با چین در ایران مخالفانی هم داشت و البته در مجلس فقط یک مخالف داشت و این هم حرفهایش در جلسه مجلس: «بدیهی است معاهده یا برای یک مطالب سیاسی و یا برای امور اقتصادی و یا برای هر دو مطلب منعقد میشود. نظر به اطلاعاتی که بنده دارم هیچ نظر سیاسی بین دولتین ایران و چین نیست و بیشتر گمان میکنم انعقاد این عهدنامه از نقطهنظر اقتصادی است...
بدیهی است تجارت ایران و چین خیلی محدود است و متأسفانه چیزی هم که از ایران به چین میرفت در آن خصوص بهقدری دولت چین فشار آورد که یک قسمت از تجار ایران را ورشکست نموده و یک قسمت دیگر را هم نمیدانم به چه حال نگاه داشته و آن مسأله تریاک است. زیرا مواد خام دیگری از ایران به چین نمیرفت. ولی متأسفانه تصور میکنم از انعقاد این معاهده چیزی که به ایران لطمه وارد خواهد نمود ورود امتعه چین است که غالباً جزو تفننات است و البته خیلی زیاد خواهد شد...
از طرف دیگر وحشتی که دارم این است که به مجرد انعقاد این معاهده فوراً یک سفارتخانه در چین برقرار شده و یک خرجهایی برای این مملکت تولید خواهد نمود در صورتیکه تصور نمیکنم هیچ نتیجه هم از آن بتوانیم بگیریم؛ چنانکه از خیلی سفارتخانههای خود در خارجه... نتوانستهایم استفاده کنیم... خیلی میل دارم توضیح داده بشود که دولت چه نظری برای حفظ منافع ایران و تجار ایرانی اتخاذ کرده است».
این هم پاسخ معاون وزیر خارجه در مجلس: «عجالتاً دولت برای روابط آتیه خودش با دولت چین نظر قطعی اتخاذ نکرده است، ولی شاید در آتیه سفارت فوقالعاده برای تعیین روابط بین دولتین اعزام نشود و همانطور که فرمودند این عهدنامه فقط برای دوستی و تجارت است و اظهار میل هم ابتدا از طرف دولت چین شده است و البته در موقعی که یک دولتی با دولت دیگر اظهار میل و دوستی بکند خوب نیست اظهار او رد شده و قبول نشود. ولی در موقع عملیات دولت در نظر خواهد گرفت که منافع تجار ایرانی و مصالح ایران را حفظ کند».
قرارداد دوستی ایران و چین در دوره احمد شاه قاجار منعقد شد و به دلیل وجود مشکلات عمده در ایران، نتیجه چندانی هم نداشت