اقتصاد۲۴- در منابع رسمی انتشار یافته بین المللی؛ از جمله دلایل مهم عملیات هوایی ناتو در لیبی پس از پذیرش کامل شرایط غرب در خلع سلاحهای درخواست شده (در کنار سایر عوامل تشدید کننده دیگر)، در واقع هدف قرار دادن گسترش اقتصادی چین بیان شده است.
همچنین در ادامه روند فوق در منابع معتبر جهانی آمده است که بستن قراردادهای چندین میلیارد دلاری در صنعت نفت سودان؛ از جمله عللی بود که تحولات مربوط به شورش داخلی این کشور؛ منافع چین را دچار اختلالات جدی کرد.
اما چرا در ابتدای بحث به فرجام این دو کشور اشاره شد؟!
واضح و مبرهن است که ایران در ابعاد مختلف تشابهی با این دو کشور ندارد، اما در یک وجه به مثابه ستون فقرات آن؛ دارای تشابهی جدی است که به سبب حساسیت زا بودن موضوع و علنی شدن (بولد شدن بیشتر) نقطه ضعف جدی کشورمان در حال حاضر به آن پرداخته نشود بهتر است. به هر جهت؛ در نظر داشته باشید که روابط یکطرفه و عدم توازن در مناسبات جهانی؛ همچون تیغی دولبه در عمل به ضرر ایران تمام میشود.
حال با در نظر گرفتن این عدم توازن که صَرف هجایش آسان، اما عمق ابعاد و چگونگی آن تا به امروز به درستی در کلام هیچ یک از سیاستگذاران و سیاست پردازان ایرانی حاضر در صحنه نمود نیافته است؛ میتوان با اطمینان بیان داشت در دوره اخیر هر گونه چشم پوشی ایران از برنامههای هستهای اش و انجام اقداماتی که نمونههای تاریخی نیز دارد (و همزمان با ادامه روند فعلی سیاست خارجی)، به هیچ وجه چشم انداز روشنی را از منظر حفظ برخی شئون پنجگانه امنیت ملی به تصویر نمیکشد.
بیشتر بخوانید: مساله تعامل ایران و آژانس، ترمز اصلی توقف مذاکرات
تصمیم به متوازن سازی میز مذاکرات با طرح اقدام راهبردی مصوب توسط مجلس نیز در ظاهر برای کمک به مذاکرات تدوین شد، اما در برآیند کار، کاملا به ضرر ایران تمام شد و در مذاکرات اخیر ضمن توجیه چرایی فرافکنیها و مواضع اسرائیل و سایر مخالفان برجام، نمودِ آن را در مسئله سختگیرانه جمع آوری سانتریفیوژها، عدم پذیرش بند غروب و سپس در خوش بینانهترین حالت ممکن با تحت فشار قرار دادن ایران در مباحث منطقهای و موشکی – که هدف هم این است و بدون پذیرش آنها برجامی در کار نیست – مشاهده خواهیم کرد.
آنچه نمیتوان کتمان کرد این است که ایران تمایل شدیدی به احیای برجام با همان کیفیت سال ۲۰۱۵ را دارد. اما در آن سوی میز مذاکره، حریف؛ با همراه کردن متحدین دیرینه خود شرایط جدیدی را در نظر گرفته است و در شرایط افول اقتصاد ایران؛ دلیلی بر عدم تاکید بر خواستههای دیگر نمیبیند. این موضوع زمانی پیچیدهتر خواهد شد که مولفه چین نیز به عنوان یک هدف مد نظر باشد؛ لذا اگر تصور میشود که برجام سال ۲۰۱۵ با همان شکل و شمایل قابل احیا شدن است بهتر است در برآوردها و انتظارات تجدید نظر اساسی صورت پذیرد.
برخی بندهای برجام ۲۰۱۵ یک واقعه بود که به تاریخ پیوست و تنها تلاش ایران در شرایط حاضر باید بر عدم به جریان افتادن امکان مانور شورای امنیت در این معادله طی سالهای آتی باشد، چرا که دیگر نه حریف، حریف سابق است، نه معادلات معادلات سال ۲۰۱۵.
دکتر مجید شرفخانی / دیپلماسی ایرانی