اقتصاد۲۴- مهدی خرمدل در این رابطه نوشت: هرچه گشتیم تا یک لحظه شبیه واقعیت این روزهای نسل دهه هشتاد در فیلمها و سریالهایمان پیدا کنیم هیچ چیز نبود. انگار اساسا یا امکان گذشتن از سد ممیزی برای نزدیک شدن به این نسل نبوده یا سینمای محافظهکار ما سراغشان نرفته. وقتی هنوز دهه شصتیها و گاها دهه پنجاهیها در سینمای ایران نقش جوانها را بازی میکنند انداختن همه چیز گردن مسئولان خیلی منطقی نیست. حتی چالش کشف یک استعداد تازه در نسل دهه هشتاد برای فیلمسازان میانسال و کهنسال ایرانی جذاب نبوده و این نسل به طور کلی نادیده گرفته شده.
این سینما، اما در مورد دیگر نسلها اینقدر بیتفاوت نبود. کافی است تصاویر پر تعداد و گاه جسورانه نسل دهه شصت را در سینما در کنار کشف استعدادهای فوقالعاده میان جوانان دهه شصتی نظیر ترانه علیدوستی، گلشیفته فراهانی، باران کوثری و پگاه آهنگرانی ببینید. فیلمسازانی که اغلب بستگان و نزدیکان دهه شصتی داشتند و کشف این نسل برایشان جنبه شخصی هم داشت. سهم جوانان دهه هفتادی از سینمای ایران کمتر شد، اما حداقل میتوان آنها را دید، اما سهم دهه هشتادیها از فیلمها و سریالها تقریبا صفر است و اگر تصویری از این نسل نمایش داده شده، یک تصویر تخت و تک بعدی و معرفی صرف به عنوان نسلی بی فکر بوده است.
بیشتر بخوانید: جزئیات جدید درباره بازداشت دانشآموزان معترض
در تمام این سالها هنرمندان دهه شصت و پنجاه که جوانیشان با شعارهای پر طمطراق سیاسی گذشته بود اساسا این نسل را جدی نمیگرفتند و دغدغههایشان در حوزه سبک زندگی را ساده و پیش پاافتاده میخواندند؛ غافل از آنکه این عصر، عصر سبک زندگی است. در مقابل دهه هشتادیها هم این هنرمندان را جدی نگرفتند و وقتی گروهی از آنها خواستند ترانهای برای خودشان انتخاب کنند، صدای یک جوان نادیده گرفته شده بابلسری به نام شروین حاجیپور بود. صدای یکی شبیه خودشان نه نامهای بزرگ و سوپراستارها هر چند اگر فیلمسازی هم در این شرایط میخواست از این نسل بگوید.
سد ممیزی سازمان سینمایی و دیگر ارگانهای موازی نظیر حوزه هنری با توجه به شکاف میان هنجارهای رسمی و دهه هشتادیها، بعید است اجازه خلق تصویری واقعی از این نسل را پیدا میکرد. بدین ترتیب اولین مواجهه مسئولین با این نسل در روزهای اخیر رقم خورد. حالا جامعه شناسان تحلیل این نسل را شروع کردهاند و احتمالاً برخی در حال نوشتن فیلمنامههایی درباره این نسل هستند؛ اما آیا قدری دیر نیست؟
سینمای ایران دیگر راوی زمانهاش نیست واین اتفاق علاوه بر آنکه به معنای از دست دادن دهه هشتادیها به عنوان نسلی از تماشاگران سینماست، نسبت سینما و زمانه را مخدوش کرده است. اگر سالها بعد، دهه هشتادی به شماتت متولیان سینمای ایران و سینماگران هم بپردازند، حق دارند، چرا که با ادامه این رویه یک قاب خالی از این نسل پرشور بر تارک تاریخ سینمای ایران نقش خواهد بست.