تاریخ انتشار: ۱۲:۳۴ - ۲۴ مهر ۱۴۰۱

مرال‌ها از دست شکارچیان جان سالم به در بردند

برای نخستین‌بار در تاریخ، منطقه حفاظت شده پرور به شکل سیستماتیک در بازه زمانی گاوبانگی در زیستگاه­‌های بالفعل و بالقوه گوزن قرمز (مرال) به منظور حفاظت، مدیریت شد

اقتصاد۲۴- عصر شده و ساعتی دیگر هوا تاریک می‌شود. در این مطلق سیاه که ماه اندکی نور به آن می‌تاباند هر چقدر دوربین بگردانی چیزی نمی‌بینی و جز صدای ماغ کشیدن از دوردست و درون دره چیزی نخواهی شنید. از این رو چادر نزده راهی نقطه‌ای برای دوربین‌کشی شدیم، نگاه‌مان به دره بود که هیچ جانداری در آن دیده نمی‌شد، گاه از انتهای آن، آنهم از کوه پشتی صدای ماغ کشیدنی می‌آمد.

خسته، اما امیدوار منتظر صدایی در نزدیک خودمان بودیم. ماغ کشیدنی در سمت راست به گوش‌مان رسید، چشم که گرداندیم ردی از شاخ در میان درختان دیده شد. کمی آن‌سوتر در میان فضای باز درختان بلوط سه مرال ماده در بالا ایستاده بودند و مرال نر تب‌آلود در جستجوی راهی برای فرونشاندن التهاب خود بود. یک ربع نگذشته ماه بالا آمد، ماه در بالا بود و مرال نر در پایین در میانه تپه: تنها یک دوربین خوب لازم بود که صحنه این سه مرال ماده، ماه و مرال نر را ثبت کند. همیشه یک جای کار می‌لنگد، این تصویر در ذهن پنج نفری که شاهد آن بودند ثبت شد، لحظه‌ای که هر بار فکر کردن به آن لبخندی به گوشه لب می‌آورد.

گاوبانگی در ایران با نام پارک ملی گلستان (نخستین پارک ملی ایران) گره خورده است. سال‌هاست داوطلبان و کارشناسان حیات وحش در نیمه شهریور و مهر به گلستان سفر می‌کنند تا در مقابل شکارچیانی که تلاش دارند به روش‌های مختلف آن‌ها را از پای بیندازند مقابله کنند.

منطقه حفاظت شده پرور در سال‌های اخیر با تلاش گروهی از کارشناسان حیات وحش توانسته است، نام خود را در کنار گلستان جا بیندازد. «پیام ما» در گفتگو با آصف رضائیان موسس و عضو موسسه رمیاران حیات وحش ایرانیان و دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت و حفاظت از حیات وحش دانشگاه منابع طبیعی گرگان از او درباره فعالیت‌هایشان در این دوره پرسید.

چند ایستگاه گاوبانگی داشتید و مکان‌یابی آن‌ها بر چه مبنایی بود؟

پنج چادر دائمی گاوبانگی در بازه زمانی ۱۰ شهریور تا ۱۵ مهر ماه در منطقه مستقر بود. جدا از این ۵ چادر جابه‌جایی اعضای موسسه و کارشناسان را در کنار محیط بانان در منطقه برای سرکشی و گشت‌ها به شکل پیوسته داشتیم تا عدم نیروی کافی در حفاظت میدانی جبران شود و در کنار آن سرکشی به داوطلبان را داشته باشیم. با توجه به وسعت و شناخت‌مان از منطقه تلاش شد جانمایی چادر‌ها کاربرد حفاظتی داشته باشند.

در همین راستا انتخاب دقیق و جانمایی مناطق با کمک برنامه­‌های جغرافیایی و بررسی عوارض زمین در نرم‌افزار‌های جغرافیایی که حداکثر نظارت را به محدوده اطراف خود داشته باشند صورت گرفت ضمن اینکه تجربه میدانی محیط‌بان هم در این انتخاب اثرگذار بود. سپس تلاش شد مناطق بر حسب سختی برای داوطلبان طبقه‌بندی شود تا بتوان از تمام اقشار داوطلب برای حضور در برنامه استفاده کرد. در این بین با صحبت با برخی از بومیان منطقه نیز سهولت دسترسی‌های اولیه داوطلبان به چشمه و آب شرب نیز مرتفع شد.

آیا در سال‌های گذشته نیز همین روال را در منطقه حفاظت شده پرور داشتید؟

برای اولین بار در تاریخ، منطقه حفاظت شده پرور به شکل سیستماتیک در بازه زمانی گاوبانگی در زیستگاه­های بالفعل و بالقوه گوزن قرمز (مرال) به منظور حفاظت، مدیریت شد. منطقه حفاظت شده پرور حدود ۶۴ هزار هکتاری است که با افزایش درجه حفاظتی حدود ۹ هزار هکتار از این منطقه به پارک ملی (صیدوا)، در حال حاضر مساحتی حدود ۵۵ هزار هکتار دارد. وقتی درباره حفاظت از تمام زیستگاه­‌های مرال در پرور صحبت می‌کنیم تقریبا از یک چهارم این مساحت صحبت می‌­کنیم.

از منتهی الیه شمال شرقی منطقه هم مرز با پارک ملی کیاسر، چادر شماره ۱ برپا شد و تا شمال غربی منطقه پرور و مرز منطقه حفاظت شده بولا در استان سمنان آخرین چادر جانمایی شد. فاصله هوایی چادر اول و پنجم (آخر) تقریبا ۲۰ کیلومتر است. این مهم یعنی حفاظت امسال تنها به زون امن رودبارک محدود نشد.

این تلاش‌­ها تماما مدیون اعضای «موسسه رمیاران حیات وحش ایرانیان»، داوطلبان دغدغه‌­مند، اعتماد مسئول منطقه و همراهی محیط‌بانان است. در کنار آن نباید از همکاری سازمان میراث فرهنگی شهرستان و هلال احمر شهرستان نیز غافل شویم، زیرا بدون لطف آن‌ها مهیا کردن چادر‌های باکیفیت برای داوطلبان بسیار سخت‌تر می‌شد.


بیشتر بخوانید: پرونده ویژه گوزن‌های گمشده قرمز در جنگل قرق


حضور داوطلبان در این برنامه چگونه بود؟ چند نفر مشارکت کردند؟

ما به منظور سهولت ثبت‌نام افراد، تقویمی طراحی کردیم و برای هر بازه زمانی و هر چادر یک کد اختصاصی در نظر گرفتیم. داوطلبان با خواندن ملاحظات هر چادر و بازه زمانی مدنظر تنها کد را به ما اعلام می‌کردند و فرایند ثبت‌نام نهایی می‌شد. علاوه بر آن خوشبختانه موسسه با کمک اعضا و همکاران خود از سال قبل توانسته بود با جذب یک همیار تمام وقت با هماهنگی اداره کل و مسئول منطقه حفاظت از پرور را در حد توان خود ارتقا دهد که همین موضوع نیز در حفاظت از آن موثر بود.
حدود ۷۴ نفر در این بازه زمانی برای کمک به حفاظت در منطقه حاضر شدند که اکثر این بازه­‌های زمانی در شیفت‌­های سه روزه بود. حداقل نفرات مستقر در چادر ۲ الی ۳ نفر و حداکثر ۵ الی ۶ نفر بوده است. جای خوشحالی است که بگویم در برنامه امسال برخی از داوطلبان با کودکان خود آمده بودند. سرمایه‌­هایی که جلب توجه آن­ها به حفاظت از حیات وحش می‌تواند بذر نسل بعدی کارشناسان حیات وحش کشور باشد.

آیا گزارش شکار مرال امسال با وجود برنامه گاوبانگی داشتید؟

پاسخ به این پرسش از توان من خارج است چرا که حضور کارشناسی و یا داوطلبانه به منظور کمک و پیشگیری با برخورد قضایی متفاوت است، اما اگر بخواهم کوتاه و مختصر از یک ماه گذشته‌­­ای را که در منطقه بودم به طور پیوسته بگویم هیچ گزارش موثقی از شکار مرال یا گونه­‌های پستاندار همزیست دیگر این جانور نداشتیم که آن را مدیون حضور داوطلبان و محیط‌بانان منطقه حفاظت شده پرور و حتی پارک ملی کیاسر مازندران هستیم.

چالش‌های پیش روی شما چه بود؟

نبود یا کمبود امکانات و نیروی انسانی در بعضی از روز‌ها مهم­ترین چالش‌­ها در حین برنامه بودند که از نظرم به دو جهت متفاوت هستند. حضور داوطلبان به واسطه رشد آگاهی و سطح دغدغه­‌مندی شهروندان به سمت احیای این کمبود‌ها می­‌رود هرچند با توجه به حوادث اواخر شهریور ماه و گسترش اعتراضات و قطعی اینترنت مردم ترجیح می‌دادند در شهر بمانند و برنامه­‌های حضور خود را لغو می‌کردند. اما بحث کمبود یا نبود امکانات به سمت بدتر شدن می­‌رود.

از آنجایی که اولویت‌بندی‌ها و رشد بحران‌های محیط زیستی نشان می­دهد حفاظت از محیط زیست دغدغه مسئولان نبوده و نیست، تخصیص منابع کافی هر ساله با توجه به رشد تورم و قیمت­‌ها کمتر می‌­شود. شاید به ظاهر بودجه سازمان حفاظت از محیط زیست افزایش پیدا می‌کند، اما در عمل برآیند منفی است چرا که نسبت رشد بودجه به رشد تورم و قیمت‌­ها برابر نیست. بهای نبود یا کمبود امکانات را تا حدی محیط‌بانان علاقه­‌مند از جیب و توان خود پرداخت می‌کنند، اما از جایی به بعد قضیه فرسایشی شده و در بدنه این بخش از دولت ایجاد بی‌انگیزگی می‌­کند. برآیند تمام این­ها به نفع حفاظت از حیات وحش در کشور نیست.

با این توصیف برای سال آینده چه برنامه‌ای دارید؟

درباره برنامه سال آینده هیچ نظری نمی‌توانم بدهم. رمیاران حیات وحش ایرانیان یک موسسه یا ارگان حقوقی برای حفاظت از حیات وحش کشور است و همه چیز به تصمیم اعضا و آینده بستگی دارد. اما از نظر شخص خودم راه را در صورت ندادن فضای کار به دور از اصطکاک حداقل در استان، روشن نمی‌بینم.

چه گونه‌هایی در این بازه زمانی مشاهده شدند؟

در این برنامه هدف مشاهده حیات وحش نبود، اما اینکه گاهی افراد در کنار حضور داوطلبانه خود از زیبایی­های مشاهده حیات وحش هم استفاده کردند، ما و محیط بانان عمیقا خوشحال می‌شدیم. اگر هدف از این پرسش مبنای دیدن مرال یا گونه­‌ها بزرگ جثه و کاریزماتیک است باید بگویم مرال، خرس قهوه­‌ای، کل و بز، گرگ و حتی سیاهگوش و پلنگ در این برنامه توسط افراد مختلف مشاهده شدند. اما باید به این مهم تاکید کنم که تمام ارکان در اکوسیستم به اندازه خود مهم هستند از پایگاه‌های کنار جاده تا «وُل» کوچکی که زیر چادر شماره ۳ شب خواب را به چشم داوطلبان خسته کم کرده بود، از حضور «وزغ» رنگارنگ در چادر‌های دیگر تا عبور پرندگان شکاری در برخی از نقاط از بالای سر اعضای دخیل در پروژه.

منبع: روزنامه پیام ما
ارسال نظر