تاریخ انتشار: ۱۸:۰۷ - ۱۴ آبان ۱۴۰۱
۱۰ نکته دربارۀ ۱۴ آبان ۵۷

پیام شاه ۴۴ ساله شد: صدا‌ی انقلاب شما را شنیدم

شاه می‌خواست بگوید در مبارزه با فساد جدی است، اما مشخص نشد اگر قصد باز کردن فضای سیاسی را دارد چرا حکومت نظامی اعلام کرده و اگر قصد سرکوب دارد چرا از انتصاب ارتشبد غلامعلی اویسی فرماندار نظامی تهران در دقیقه ۹۰ منصرف شد و ارتشبد ازهاری را مأمور تشکیل دولت کرد؟

اقتصاد۲۴- «ما روز ۱۴ آبان ۵۷ در منزل آقای محمود کاشفی وزیر مشاور کابینۀ خودمان میهمان بودیم که مرد بسیار شرافت‌مند و درست و حسابی است. ناهار میهمان بودیم و آقای آموزگار (نخست‌وزیر سابق) هم بود و چند تا از همکاران کابینۀ پیشین. داشتیم ناهار می‌خوردیم. تلویزیون روشن بود.

ناگهان گفتند که شاه پیامی دارد و شاه ظاهر شد. در‌هم شکسته و با لکنت زبان و روحیه‌ای بسیار خراب و به حال نیمه گریه. یک نطقی هم خواند سراپا التماس و درخواست و آنجا هم گفت که " من پیام انقلاب شما را شنیدم" و بگذارید خلاصه من خودم رهبر انقلاب شما باشم. اجازه بدهید، تمنا می‌کنم. همه‌اش التماس، ولی بعد حکومت نظامی اعلام کرد و باز گفت: نترسید، این هیچ کاری نمی‌کند، هیچ وحشتی نداشته باشید. خوب! پس چرا حکومت نظامی می‌دهید؟ ما هم متحیر.

 

نمی‌دانستیم چه بگوییم. واقعا نمی‌دانستیم. بهت‌زده شده بودیم. تلفن زنگ زد. آموزگار رفت پای تلفن و یواشکی صحبت کرد و بعد به عجله خداحافظی کرد و رفت. بعد شنیدم که یکی از دوستانش بود که گفته بود می‌خواهند تو را بگیرند. فورا برو و بلیت هواپیما را به او داده و از ایران رفته بود. به خانه برگشتیم و همان شب ساعت یک نیمه شب مستخدم آمد بالا و و گفت چند نفر آمده‌اند و شما را می‌خواهند. گفتند کار مختصری هست و چند ساعت طول می‌کشد و می‌دانستم این حرف‌ها نیست و ما را بردند به جمشید‌آباد و گفتند به استناد ماده ۵ حکومت نظامی دستگیر شده‌اید.»

این عبارات عین خاطرات داریوش همایون وزیر اطلاعات و جهان‌گردی و سخن‌گوی دولت جمشید آموزگار است به نقل از کتاب «آیندگان و روندگان/ جلد سوم تاریخ شفاهی ایران معاصر به کوشش حسین دهباشی» که در زندان ماند تا انقلاب شد و، چون در آن ۴ ماه و یک هفته ریش گذاشته بود ۲۲ بهمن که در بازداشت‌گاه باز شد خود را به عنوان نیروی انقلابی جا زد و کسی به او شک نکرد و تا ۱۳ آبان ۵۸ مخفی بود و پس از اشغال سفارت آمریکا تصمیم گرفت مخفیانه از ایران خارج شود و رفت.

همان‌گونه که داریوش همایون توضیح داده بعد از پیام مشهور "صدای انقلاب شما راشنیدم" شماری از رجال مشهور عصر پهلوی دستگیر شدند تا کاسه کوزه‌ها را سر آن‌ها بشکنند و فضا آرام شود و مشهورترین آنان امیر‌عباس هویدا بود با سابقۀ ۱۳ سال نخست‌وزیری از ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۶ و شماری دیگر از جمله همین داریوش همایون و نیک‌پی شهردار سابق تهران نیز در میان آنان بود.

شاه می‌خواست بگوید در مبارزه با فساد جدی است، اما مشخص نشد اگر قصد باز کردن فضای سیاسی را دارد چرا حکومت نظامی اعلام کرده و اگر قصد سرکوب دارد چرا از انتصاب ارتشبد غلامعلی اویسی فرماندار نظامی تهران در دقیقه ۹۰ منصرف شد و ارتشبد ازهاری را مأمور تشکیل دولت کرد؟

با این توضیحات می‌توان گفت: ۱۴ آبان ۵۷ روزی است که محمد رضا شاه پهلوی در نهایت استیصال و بااین پیام هم چوب را خورد هم پیاز را. چون هم پیام آشتی و قول اصلاح داد هم بلافاصله با استقرار دولت نظامی نقض کرد!یادمان باشد کمتر از سه ماه قبل از آن و در کنفرانس مطبوعاتی به مناسبت سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که به عنوان قیام ملی جشن می‌گرفتند دربارۀ اعتراضات گفته بود " دو سه نفر بیشتر نیستند. " دو سه نفر و نه حتی دو سه هزار نفر!

حالا، اما کمتر از سه ماه بعد در حالی که امام خمینی لفظ "جنبش" و "نهضت" را به کار می‌برد از اصطلاح "انقلاب" استفاده کرد.

دربارۀ پیام شاه در ۱۴ آبا‌ن ۱۳۵۷ نکاتی را می‌توان یادآور شد و ابتدا باید خود پیام را نقل کنیم:

«ملت عزیز ایران! در فضای باز سیاسی که از دو سال پیش به تدریج ایجاد می‌شد، شما ملت ایران علیه ظلم و فساد بپا خواستید. انقلاب ملت ایران نمی‌تواند مورد تایید من بعنوان پادشاه ایران و بعنوان یک فرد ایرانی نباشد.

متاسفانه در کنار این انقلاب دسیسه و سوء استفاده دیگران از احساسات و خشم شما، آشوب و هرج و مرج و شورش نیز به بار آورد. موج اعتصاب‌ها نیز که بسیاری از آن‌ها بر حق بوده اخیراً ماهیت و جهت یافت تا چرخ‌های اقتصاد مملکت و زندگی روزمره مردم تلف شود و حتی جریان نفت که زندگی مملکت به آن بستگی دارد، قطع گردد، تا عبور و مرور روزانه و تامین مایحتاج زندگی مردم نیز تعطیل شود. ناامنی، اغتشاش و شورش و کشتار در بسیاری از نقاط میهن مان به جایی رسیده است که استقلال مملکت را در خطر انداخته است.

وقایع اسف‌باری که پایتخت را دیروز به آتش کشید، برای مردم و مملکت دیگر قابل ادامه و تحمل نیست. در پی استعفای دولت و برای جلوگیری از اضمحلال مملکت و از بین رفتن وحدت ملی، برای جلوگیری از سقوط و هرج و مرج و آشوب و کشتار، و به منظور برقراری حکومت قانون و ایجاد نظم و آرامش، تمام کوشش خود را در تشکیل یک دولت ائتلافی مبذول داشتم و فقط هنگامی که معلوم شد که امکان انجام این ائتلاف نیست، به ناچار یک دولت موقت را تعیین کردیم.

من آگاهم که به نام جلوگیری از آشوب و هرج و مرج این امکان وجود دارد که اشتباهات گذشته و فشار اختناق تکرار شود. من آگاهم که ممکن است بعضی احساس کنند که به نام مصالح و پیشرفت مملکت و با ایجاد فشار این خطر وجود دارد که سازش نا‌مقدس فساد مالی و فساد سیاسی تکرار شود و، اما من به نام پادشاه شما که سوگند خورده‌ام که تمامیت ارضی مملکت، وحدت ملی و مذهب شیعه اثنی عشری را حفظ کنم، بار دیگر در برابر ملت ایران سوگند خود را تکرار می‌کنم و متعهد می‌شوم که خطا‌های گذشته هرگز تکرار نشود، بلکه خطا‌ها از هر جهت نیز جبران گردد.

متعهد می‌شوم که پس از برقراری نظم و آرامش در اسرع وقت یک دولت ملی برای آزادی‌های اساسی و انجام انتخابات آزاد، تعیین شود تا قانون اساسی که خون‌بهای انقلاب مشروطیت است به صورت کامل به مرحله اجرا در آید، من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم.

من حافظ سلطنت مشروطه که موهبتی است الهی که از طرف ملت به پادشاه تفویض شده است هستم و آنچه را که شما برای بدست آوردنش قربانی داده‌اید، تضمین میکنم، که حکومت ایران در آینده بر اساس قانون اساسی، عدالت اجتماعی و اراده ملی و به دور از استبداد و ظلم و فساد خواهد بود. در وضع فعلی برقراری نظم و آرامش برای جلوگیری از سقوط و اضمحلال ایران وظیفه اصلی نیرو‌های مسلح شاهنشاهی است که همیشه با حفظ ماهیت ملی خود متکی بر ملت ایران و وفادار به سوگند‌های خود بوده و هست، باید با همکاری شما هموطنان عزیم این نظم و آرامش هرچه زودتر برقرار شود تا دولت ملی بعدی که استقرار و آزادی‌ها، اجرای اصلاحات وبه خصوص برقراری انتخابات آزاد را بر عهده خواهد داشت در اسرع وقت کار خود را شروع کند.

من و شما در این سی چند سال وقایع حساسی راد دیده‌ایم و خطرات بسیار را پشت سر گذاشته‌ایم، امیدوارم در این لحظات حساس و خطیر وسرنوشت ساز، خداوند بزرگ ما را مشمول عنایات خو د فرماید، تا بتواینم در کنار هم به هدف‌های اصلی که آسایش و رفاه و آزادی و سربلندی و ایران و ایرانی است برسیم.

منبع: ایسنا
ارسال نظر