اقتصاد۲۴- خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت: اغتشاشات اخیر از جنبههای مختلف قابل بررسی است. مشخص است دشمن سناریوهای متعددی را از مدتها قبل با هدف تجزیه ایران طراحی کرده است. سوار شدن بر گسلهای قومیتی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی به وضوح در سیاستهای آنها قابل مشاهده است که البته تبیین این موضوعات میتواند مدتها جامعه ایرانی را نسبت به این خباثتهای پیچیده واکسینه کند.
به نظر میرسد بعد از تحریک اقوام مختلف با سناریوهای دختران کشته شده از اقوام کرد، ترک، لر و بلوچ حالا نوبت به ایجاد تقابل مذهبی بین شیعه و سنی شده باشد. موضوعی که نقش امام جماعت مسجد مکی در آن قابل بررسی است.
مولوی عبدالحمید کیست؟
عبدالحمید اسماعیلزهی معروف به مولوی عبدالحمید، امام جماعت مسجد مکی و مدیر شورای هماهنگی مدارس اهلسنت سیستان و بلوچستان است. عبدالحمید تحصیلات دینی خود را در پاکستان و در مدرسه «دارالهدی» در ایالت «سند» انجام داده است وی از گذشته از حامیان طالبان در افغانستان بوده است به نحوی که در سال ۹۳ اعلام کرده بود طالبان گروه تکفیری نیست.
در سال ۱۳۹۸ عبدالحمید توافقنامه صلح بین «طالبان» و «دولت آمریکا» را «موفقیت بسیار بزرگ عصر حاضر» و مصداق «پیروزی حق بر باطل» دانسته و گفته بود که پیشرویهای گسترده طالبان در افغانستان نتیجه نصرت خدا و حمایتهای مردمی از آنهاست، و هدف طالبان، اجرای شریعت اسلام و سیره حضرت رسول و حکم بما انزلالله است.
اظهارات و مواضع مختلف او همیشه با حاشیههایی همراه بوده است. وی عموما در فتنهها علیه جمهوری اسلامی موضع میگیرد و در مواقع دیگر خود را همراه منافع ملی نشان میدهد.
عبدالحمید در فتنه سال ۸۸ مواضع کاملا تحریک آمیزی در شعله ور کردن آتش فتنه داشت. مواضع وی عموما با هدف تحریک شیعه و سنی در ایران صورت میگیرد به طور مثال همین چند وقت پیش عامل شیوع کرونا در ایران را طلاب چینی جامعه المصطفی معرفی کرده بود. البته عبدالحمید شخصیت محافظه کاری دارد و بارها نشان داده از چرخش مواضعش ابایی ندارد.
در روزهای اخیر نیز همزمان با فروکش کردن اغتشاشات در برخی نقاط کشور، عبدالحمید به یکباره با باز کردن یک پرونده اثبات نشده قدیمی اقدام به تحریک اهل سنت در مسجد مکی کرد.
وی در تازهترین اقدام تحریک آمیز خود روز ۱۳ آبان در نماز جمعه اهل سنّت زاهدان خطاب به نظام گفت: «رفراندومی فوری با حضور ناظران بینالمللی برگزار کنید».
برخی منتقدین وی میگویند عبدالحمید چیزی از حاکمیت خواسته است که در فقه اهل سنت اصلاً وجود ندارد. عناد با حکومت مستقر در مذهب برادران اهل سنت نیز جزو بالاترین گناهان تئوریزه شده است. این افراد به سخنان عبدالله بن عمر بن خطاب درباره حکومت یزید اشاره میکنند که میگوید که بالاترین گناه، شکستنِ بیعت با یزید است!
منتقدان عبدالحمید به کنایه میگویند: مولوی عبدالحمید درحالی متعرض حاکمیت است که نظر صریح یکی از پیشوایان خود را زیر پا گذاشته است.
عبدالحمید در وقایع اخیر بر روی لفظ آزادی نیز بسیار مانور داده است. شبکههای سعودی نظیر «ایران اینترنشنال»، «العربیه فارسی» و «ایندیپندنت فارسی» هم رپرتاژ گستردهای برای او رفتند.
رابطه نزدیک با عربستان
«عبدالحمید» رابطه نزدیکی با خاندان آل سعود دارد و برخی نسبت او به جمهوری اسلامی ایران را با نسبت شیخ «باقر النِمِر» شیعی به حکام آل سعود مقایسه کرده اند.
اما رفتار سعودی با شیخ نمر چگونه بود؟ شیخ نِمِر در سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۷ از سوی نیروهای سعودی دستگیر شد. اتهام وی درخواست رسیدگی به قبرستان بقیع و به رسمیت شناخته شدن مذهب تشیع در عربستان سعودی بود!
شیخ نمر در سال ۱۳۹۱ از آل سعود خواست انتخابات برگزار کنند. به دنبال این درخواست نیرویهای امنیتی سعودی به سراغ شیخ نمر رفتند، چهار بار به پای او شلیک و شیخ را اسیر کردند. سرانجام نیز جلّادان سعودی در سال ۱۳۹۴ شیخ نمر را به طرز وحشیانه گردن زدند و به شهادت رساندند. این درحالی بود که نظرات شیخ نمر در موضوعات منطقهای بعضاً متضاد با مواضع ایران بود.
در مقابل، رژیم سعودی خفقانی مرگبار علیه شیعیان اعمال کرده تا جایی که در فرامینی تحت عنوان «پروتکل ویژه برگزاری مراسم عاشورا» خروج دستههای عزاداری امام حسین (علیه السلام) را ممنوع اعلام کرده است.
همزمان با آزار شیعیان عربستان، «عبدالحمید» آزادانه مراسم سالانه «ختم بخاری» در ایران برگزار میکند و شیوخی از پاکستان، سعودی و سایر بلاد سنّی مذهب را به این مراسم میآورد. ختم بخاری مراسمی است که طلاب اهل سنت با فراگیری احادیث کتاب «صحیح البخاری» فارغ التحصیل میشوند.
کتاب «صحیح البخاری» معتبرترین کتاب نزد اهل سنت پس از قرآن است. جمهوری اسلامی با وجود با وجود اختلافات علمی، فضا را به قدری برای اهل سنت داخل باز گذاشته که علاوه بر تدریس، اجازه برگزاری این مراسم سالانه را نیز در زاهدان صادر کرده است.
نزدیکی عبدالحمید به سعودیها به قدری است که در یکی از این مراسمها به صورت علنی، هدیهای از جانب پادشاه عربستان سعودی به شخص عبدالحمید در زاهدان اعطا شد و شیخ عربستانی عبای سعودی را به تن عبدالحمید نشاند! استقبال از فرستاده پادشاه سعودی در مراسم زاهدان از سوی عبدالحمید به قدری گرم بود که زبان شیخ سعودی از تشکر قاصر بود.
افی بود معکوس واقعه زاهدان ایران در قطیف عربستان رخ میداد و هدیهای از جانب یکی از مراجع تقلید به یکی از روحانیون شیعه عربستان اعطا میشد؛ همین یک فقره کافی بود تا آن فرد و خاندانش به جرم رابطه با ایران از سوی نیروهای امنیتی سعودی غارت شوند. هنوز روحانیون شیعه عربستانی اگر سفری به اماکن مذهبی ایران نظیر مشهد داشته باشند؛ به محض بازگشت، اتاق تعزیر استخبارات عربستان در انتظارشان خواهد بود.
به نظر میرسد در این برهه ماموریتی به عبدالحمید سپرده شده تا بتواند با تحریک اختلافات شیعه و سنی بخشی از پازل تجزیه طلبان برای ایران را تکمیل کند. شنیدهها حاکی از آن است که برخی اطرافیان عبدالحمید به وی یاداوری کرده اند که وحدت شیعه و سنی جزو اصول اعتقادی جمهوری اسلامی است و در این زمینه با افرادی که از این خط قرمز عبور کنند، در هر لباس و مذهبی اعم از شیعه و سنی مدارا نخواهد شد.