تاریخ انتشار: ۱۹:۰۱ - ۲۱ آبان ۱۴۰۱

بحران فزاینده در روابط ایران و آژانس

فعال‌شدن مکانیسم ماشه چه به لحاظ روانی و چه در حوزۀ عمل می‌تواند خطرات بی‌سابقه‌ای در پی داشته باشد.

اقتصاد۲۴-احمد زیدآبادی در یادداشتی تحلیلی در روزنامه هم‌میهن نوشت: «در حالی‌ که قرار است هیات فنی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به‌زودی به ایران سفر کند، نشریۀ پولیتیکو از احتمال صدور قطعنامۀ شورای حکام آژانس علیه ایران در اجلاس آتی آن خبر داده است. در روزهای گذشته یک هیات ایرانی راهی وین شد تا در مورد پرسش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با مقام‌های آن گفت‌وگو کند اما رافائل گروسی دبیر کل آژانس، این گفت‌وگوها را بدون دستاوردی تازه دانسته است.

طی چند ماه اخیر، تنش بین ایران و آژانس بالا گرفته و دو طرف یکدیگر را به سیاسی‌کاری متهم می‌کنند. آژانس خواهان توضیح ایران دربارۀ تشعشات اورانیوم در سه تأسیسات اتمی است که به ادعای آن ایران وجود آنها را از کارشناسان آژانس پنهان داشته است. در مقابل، ایران دبیر کل آژانس را به تأثیرپذیری از «اطلاعات گمراه‌کنندۀ اسرائیل» به منظور بازماندن پروندۀ هسته‌ای ایران متهم می‌کند. تشنج بین ایران و آژانس با بروز تلاطم در روابط ایران با اتحادیۀ اروپا که به عنوان میانجی بین ایران و دولت آمریکا عمل می‌کند، همزمان شده است. اتحادیۀ اروپا علاوه بر اعلام ناخشنودی‌اش از آنچه «بی‌میلی ایران برای احیای برجام» می‌نامد، به‌خصوص از ارسال پهپادهای انتحاری تهران به روسیه خشمگین شده و افزون بر آن، نوع برخورد با ناآرامی‌های جاری در ایران را نیز به‌ عنوان عاملی در جهت تنش در روابط دوجانبه در نظر گرفته است. دولت جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، نیز به همین دلایل، موضع خود را در برابر تهران تشدید کرده و روندی که در ماه‌های گذشته گمان می‌رفت به‌تدریج سبب تشنج‌زدایی در روابط دو کشور شود، مسیری معکوس به خود گرفته است.

روشن است که تشدید تشنج در روابط ایران و کشورهای غربی، تأثیر مستقیمی بر فضای حاکم بر شورای حکام آژانس می‌گذارد و احتمال صدور قطعنامه علیه ایران را بالا می‌برد. صدور قطعنامه در شورای حکام چنانچه به عملی تکراری تبدیل شود، راه ارسال پروندۀ اتمی ایران به شورای امنیت سازمان ملل را می‌گشاید و شرایط را به شدت وخیم می‌کند.

آنچه می‌تواند ارسال پروندۀ ایران به شورای امنیت را دشوار یا تسهیل کند، نوع مواجهۀ ایران با قطعنامۀ احتمالی شورای حکام است. تاکنون سیاست نظام جمهوری اسلامی این بوده است که در مقابل قطعنامۀ شورای حکام، فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی اورانیوم در تأسیسات هسته‌ای خود را تشدید و نظارت کارشناسان آژانس بر مراکز حساس اتمی خود را کمتر کند. این نوع مواجهه، ایران و بلوک غرب را وارد مسابقه‌ای در جهت تندترکردن فضای تشنج کرده است. اگر همین مسیر پس از صدور احتمالی قطعنامۀ شورای حکام علیه ایران ادامه یابد، عاقبتش می‌تواند به رویارویی خواسته یا ناخواسته‌ای منجر شود که به نظر نمی‌رسد هیچ‌کدام از طرفین آمادگی پذیرش هزینه‌های سنگین آن را داشته باشند. از این رو برای کاهش تشنج، گشایشی سریع در همکاری بین ایران و آژانس بین‌المللی بسیار حیاتی است. در واقع این همکاری می‌تواند از سرعت‌گرفتن منازعه بکاهد و فرصتی برای تمرکز بر سایر حوزه‌های اختلاف بین ایران و بلوک غرب فراهم آورد.

چنانچه دو طرف از دستیابی به این همکاری باز بمانند، احتمال ارسال پروندۀ ایران به شورای امنیت افزایش می‌یابد. قاعدتاً ایران در شورای امنیت به وتوی روسیه و چین در برابر هر نوع قطعنامه‌ای علیه خود می‌اندیشد اما واقعیت این است که فعال‌کردن «مکانیسم ماشه» که همۀ تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران را بر طبق مفاد توافقنامۀ برجام، دوباره احیاء می‌کند، نیاز به رأی‌گیری در شورای امنیت ندارد و هر یک از سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان قادرند آن را فعال کنند ... فعال‌شدن مکانیسم ماشه چه به لحاظ روانی و چه در حوزۀ عمل می‌تواند خطرات بی‌سابقه‌ای در پی داشته باشد. آیا آمریکا و اروپا با طراحی قبلی و حساب‌شده این مسیر را در پیش گرفته‌اند یا اینکه امیدوارند ایران برای پیشگیری از ادامۀ این روند در سیاست‌های خود تجدید نظر کند؟

پاسخ روشن و قاطع به این پرسش تا این لحظه امکان‌پذیر به نظر نمی‌رسد اما شاید بتوان محتاطانه چنین گمانه‌زنی کرد که آمریکا و اروپا برای هر دو سناریو آماده شده‌اند؛ حتی اگر سناریوی نخست، هزینه‌های سنگینی بر متحدان منطقه‌ای آنان تحمیل کند.»

ارسال نظر