تاریخ انتشار: ۱۲:۳۵ - ۰۵ بهمن ۱۴۰۱

خشونت در مدرسه بی‌دیوار سیستان و بلوچستان

علی، دانش‌آموز مدرسه بنیاد علم نصرت آباد استان سیستان و بلوچستان است. مدرسه‌ای که به گفته پدرش، چاردیواری هم ندارد. رد شلنگ معلم پرورشی روی چشم خون‌آلود علی جا مانده و بینایی یک چشمش مختل شده است.

اقتصاد۲۴- خشونت در مدارس، بحرانی است که همواره گریبان نظام آموزشی کشور را در تمام دهه‌های اخیر گرفته است. در چند سال اخیر، به ویژه پس از بازگشایی آموزش حضوری پس از همه‌گیری کرونا، اما خشونت عریان در مدارس، به طور چشمگیری افزایش یافته است. مهم نیست مدرسه دولتی باشد یا غیرانتفاعی، دخترانه باشد یا پسرانه؛ ویدیو‌هایی که در مدت اخیر از خشونت در مدرسه‌ها در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، ثابت می‌کند که خشونت ورزی عوامل مدرسه علیه دانش‌آموزان، بدون توجه به طبقه اقتصادی و جنسیت افزایش یافته است.

در مناطق محروم، اما قصه، چهره دیگری به خود می‌گیرد. مناطقی که دسترسی به منابع اولیه همچون آب و برق نیز به سختی ممکن است. نواحی دورافتاده از چشم مسوولان که توزیع ثروت و امکانات و خدمات بهداشتی و آموزشی به طور ناعادلانه و نامتوازن صورت گرفته است. خشونت‌ورزی علیه دانش‌آموزانی که در کلاس‌های بدون چهاردیواری، از روی کتاب‌های دست‌چندم روخوانی می‌کنند، بدون دسترسی به اینترنت و گوشی‌های همراه هوشمند شاید به گوش کسی در تهران و اصفهان و شهر‌های بزرگ دیگر نرسد.

به روستای نصرت‌آباد خاش در استان سیستان و بلوچستان فکر کنید؛ پدری، درمانده از بی‌توجهی مسوولان مربوط، متوسل به رسانه شده است. بینایی یکی از دو چشم پسرش، با ضربه شلنگ از دست معلم پرورشی، مختل شده است.

«واحد یارمحمدزهی»، پدر علی در گفتگو با روزنامه اینترنتی فراز واقعه را شرح می‌دهد: «حوالی ساعت ۱۱:۳۰ بود که زنگ مدرسه خورد. بچه من از مدرسه بیرون آمد. دیدم چشمش قرمز و اشکی شده‌است. پرسیدم چه شده؟ گفت معلم زده بابا. می‌گفت معلم دنبالش افتاده و با شلنگ محکم به بالای چشمش زده است. چشمش حالت اشک‌ریز بود و نمی‌توانست خوب ببیند با این حال تا ساعت آخر در کلاس نگهش داشتند. چشمش حالت خونی داشت. رفتیم مدرسه، اما کسی نبود. ما در روستای نصرت‌آباد هستیم. خاش، دکتر چشم پزشک نداریم.

می‌گویند شنبه و یک‌شنبه یک دکتر از زاهدان می‌آید. ناچار به یکی از مراکز معاینه چشم مراجعه کردیم. بعد از معاینه گفت چشم بچه خون‌ریزی کرده و بینایی‌اش را از دست داده است. توصیه کرد که بچه را اورژانسی به بیمارستان الزهرا زاهدان ببرم. حوالی ساعت ۶ غروب بود که به زاهدان رسیدیم. آن‌جا گفتد بینایی چشم بچه آسیب خورده وخونریزی کرده است. برایش دارو تجویز کردند و گفتند احتمالا با همین دارو‌ها خوب شود، اما اگر نشد باید جراحی کنیم».

پدر علی می‌گوید معلم و رییس مدرسه می‌گویند در مسیر مدرسه تا خانه اتفاقی افتاده باشد. او می‌گوید فاصله بین مدرسه تا خانه‌شان فقط ۵۰۰ متر است. واحد یارمحمد‌زهی در ادامه می‌گوید: «رییس مدرسه اول می‌گفت کار معلم نبوده، اما بعد گفتند بله! بچه‌های اطراف معلم پرورشی جمع شده بودند. معلم یک‌دفعه برگشته و شلنگ خودره توی چشم بچه شما. بچه‌ام می‌گوید نه! معلم از در دفتر مدرسه تا دم کلاس دنبالم افتاده؛ در کلاس بسته بوده و مجبور شدم بایستم. یکی روی دستم زده و یکی خورده بالای چشمم. کل قضیه که می‌دانیم همین است. دیگر نه معلم به ما زنگ زده و نه معلم را دیدیم. فقط رییس مدرسه و دوتا از معلم‌ها زنگ زدند گفتند اگر نیاز به پول داری به ما بگو. گفتم فقط دعا کنید که چشم بچه‌ام آسیب ندیده باشد. من نیاز به چیزی ندارم».

پدر علی می‌گوید شب همان صبح، علی هرچه می‌خورد بالا می‌آورد. او می‌گوید هرچه بهش دادند، از آب و غذا تا کمپوت میوه، حالت تهوع می‌گرفت و استفراغ می‌کرد. این‌جاست که با به فکر بررسی احتمال ضربه مغزی می‌افتند. دکتر‌ها گفتند برای سی‌تی‌اسکن به بیمارستان خاتم بروند. پدر علی می‌گوید: «یک شب در بیمارستان خاتم بستری شد. عکس گرفتند و گفتند خدا را شکر مغز و سرش آسیب ندیده است».


بیشتر بخوانید:  توانا: به جای متهمان، باید برخی مسئولان را در میادین گرداند


نصرت‌آباد، روستایی است واقع در گذرگاه جاده زاهدان-بم؛ حالا روی کاغذ، یک بخش است و بخشداری دارد، اما اهالی نصرت‌آباد هنوز روستا صداش می‌زنند.

علی، دانش‌آموز مدرسه بنیاد علم نصرت آباد است. مدرسه‌ای که به گفته پدرش، چاردیواری هم ندارد. او می‌گوید یک فرزند دیگرش کلاس ششمی است و برای مدت زیادی در محوطه مدرسه می‌نشستند. او در توضیح شرایط مدرسه می‌گوید: «مدرسه اصلا برق نداشت. یک روز رفتم گفتم اگر نمی‌ةوانید برق تامین کنید بروم گزارش شکایت تنظیم کنم. چون مدرسه کلاس درس کافی نداشت و تعدادی از دانش‌آموزان را تا ساعت ۴ عصر در سرما در محوطه نگه می‌داشتند. آخرش آمدند یک کانکس در محوطه گذاشتند. الان این مدرسه چاردیواری هم ندارد. کلش یک کانکس است. دور و برش کلا زمین خاکی است. سرویس بهداشتی خوب ندارد، لوله‌کشی آب ندارد. اصلا هیچ امکاناتی ندارد».

روزنامه همشهری در ۱۵ آبان‌ماه ۱۴۰۰ با استناد به پژوهشی در وزارت آموزش‌وپرورش نوشت که خطرپذیری دانش‌آموزان ایرانی در شش سال منتهی به سال ۱۴۰۰، بیش از ده برابر شده و در سه سال آخر منتهی به همان سال، در میان عوامل خطرپذیری، خشونت رتبه​ اول را داشته است. خشونت‌ورزی بی‌حد و مرز در مدرسه بی‌دیوار نصرت‌آباد سیستان و بلوچستان، امروز بینایی چشم علی را مختل کرده است. وزارت آموزش و پروش نیز در سال‌های اخیر، بیشتر درگیر واکنش‌هایی به مطالبات رتبه‌بندی معلمان بوده و به نظر می‌رسد از توجه به آسیب‌های بحران‌زا در مدارس غافل شده است. تعداد ویدیو‌هایی که از خشونت در مدارس منتشر می‌شوند، هر روز افزایش می‌یابد. در مناطق محروم اما، امکانات انتشار چنین ویدیو‌هایی موجود نیست.

منبع: فرازدیلی
ارسال نظر