تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ - ۱۲ اسفند ۱۴۰۱
با چشم خود دیدم چیزی از پنجره به داخل کلاس انداختند

روایت یکی از دانش‌آموزان مسموم مدرسه بلوار فردوس تهران

یک نفر از این دانش‌آموزان می‌گوید: خودم با چشم دیدم چیزی از پنجره به داخل کلاس انداختند. کلاس ما مشرف به حیاط است و قطعا کسی که این کار را کرده در حیاط مدرسه بوده است

اقتصاد۲۴-  مسمومیت سریالی دختران محصل از مدارس قم شروع شد و پس از ۳ ماه همچنان ادامه دارد؛ مسمومیت‌هایی که پس از آن به مدارس بروجرد هم رسید و حالا پایش به مدارس اردبیل، کرمانشاه، البرز و تهران هم باز شده تا موج نگرانی را میان خانواده‌ها شدیدتر کند.

در دبستان یارجانی نارمک دیروز دانش‌آموزان با علائم دل‌درد و دل‌پیچه مواجه می‌شوند و همان داستان مسمومیت‌های مدارس. یکی از کارکنان دبستان یارجانی درباره حادثه مسمومیت دانش‌آموزان این مدرسه می‌گوید: «حدود ساعت ۱۰ تعدادی از دانش‌آموزان با دل‌درد، دل‌پیچه و حالت تهوع مواجه شدند و پس از تماس مدیر مدرسه با ۱۱۵، نیرو‌های اورژانس در محل حاضر شدند. حدود ۴۰ دانش‌آموز سرپایی معاینه و حال عمومی‌شان پایدار اعلام شد و ۲ دانش‌آموز هم برای دریافت سرم و درمان‌های تکمیلی به درمانگاه منتقل شدند که ساعتی بعد مرخص شدند.» خانم الف یکی از مسئولان این مدرسه است که به همشهری می‌گوید: «بچه‌ها از همان ابتدا تحت درمان قرار گرفتند. هیچ دانش‌آموزی مشکل ندارد و در صحت و سلامت کامل هستند، فقط یک دانش‌آموز به بیمارستان منتقل شد.» او درباره بویی که دانش‌آموزان گفتند پس از انتشار در مدرسه باعث بدحالی‌شان شده هم می‌گوید: «هیچ بویی استشمام نکردم و فقط بچه‌ها از دل درد و سرگیجه شکایت داشتند. فقط یکی از دانش‌آموزان مبتلا به آنفلوآنزا شده بود و ما برای اینکه فضا را پاکسازی و ضدعفونی کنیم اسفند دود کردیم.»

هیچ‌کسی جوابگوی ما نیست

پیگیری‌ها از وضعیت این مدرسه نشان می‌دهد که دانش آموزان با عجله آنجا را ترک کرده‌اند به‌طوری که کیف و کتاب‌هایشان هنوز روی میز مانده بود. اما با وجود تعطیلی و خالی‌شدن این مرکز آموزشی، والدین نگران حوالی میدان ۱۷ نارمک و جلوی مدرسه تجمع کرده و خواستار گفتگو با مسئولان این دبستان بودند. یکی از اولیا در این‌باره می‌گوید: «صبح که دخترم را به مدرسه رساندم، نگهبان مدرسه اسفند دود کرده بود. گفتم تو را به خدا خیلی مواظب بچه‌ها باشید. دیروز بچه‌های مدرسه پردیس را مسموم کردند، نگرانم که این اتفاق در این مدرسه هم تکرار شود. نگرانی‌ام بی‌مورد نبود، چون یک ساعت بعد مادر یکی از دوستان دخترم زنگ زد و ماجرا را گفت. البته تأکید کرد که نگران نباشم و حال دخترم خوب است.»

او به‌گفته خودش به مدرسه آمده تا پیگیر علت این اتفاق از سوی مسئولان مدرسه باشد. مادر یکی دیگر از محصلان این دبستان هم از مراجعه به اداره آموزش و پرورش منطقه ۸ برای پیگیری اوضاع می‌گوید، اما جواب درستی نگرفته است: «بچه‌ها می‌گویند صبح که در کلاس حاضر شده‌اند بوی نارنگی یا نارنج گندیده به مشام شان رسیده و دچار سردرد، دل درد، سرگیجه و حالت تهوع شده‌اند. حال دخترم و دوستش بد بود و به اورژانس منتقل‌شان کردند. وقتی دیدمش می‌گفت مایعی در سرش تکان می‌خورد. به‌شدت بی‌حس و بی‌حال بود، اما زمانی که سرم زدیم حالش بهتر شد. ما واقعا نمی‌دانیم چه خبر است و از جان بچه‌های ما چه می‌خواهند؟ چه کسانی پشت ماجرا هستند؟ چرا فقط مدارس دخترانه را هدف گرفته‌اند؟»

یکی دیگر از مادران که برای بردن کیف دخترش به مدرسه آمده بود، می‌گوید: «چه تضمینی می‌دهید که این اتفاق یک‌بار دیگر تکرار نشود. این اتفاق که از قم شروع شده و به اینجا رسیده تا کی قرار است ادامه داشته باشد؟ من دیگر دخترم را به مدرسه نمی‌فرستم... مگر جان بچه‌ام را از سر راه آورده‌ام...، ۳ ساعت از ماجرا گذشته بود که ما خبردار شدیم. اگر مشکلی برای بچه‌هایمان به وجو د بیاید، چه‌کسی پاسخگوست.


بیشتر بخوانید: این «خودسر» بازداشت شد؛‌ تکلیف بقیه چه می‌شود؟


البته مدیر مدرسه در پاسخ به اعتراض والدین عنوان می‌کند که دوربین‌های مدرسه فعال بوده و مسئولان مشغول بررسی ویدئو‌های ضبط شده هستند و به محض کسب اطلاعات بیشتر، اولیای دانش‌آموزان را در جریان قرار می‌دهند.

مدیر در مدرسه نبود و دوربین‌ها هم خاموش

«ن» دانش‌آموز مدرسه‌ای در منطقه تهرانسر است که دیروز حادثه مسمومیت در آنجا رخ داده است. او درباره این اتفاق می‌گوید: «در کلاس نشسته بودیم که ناگهان گفتند کلاس را خالی کنید. به سرعت بیرون آمدیم و در راهرو بوی عجیبی پیچیده بود، شبیه گوگرد و تخم‌مرغ گندیده. نفس همه بچه‌ها بند آمده بود و اصلا نمی‌توانستند راه بروند. به زور خودمان را به حیاط رساندیم و چند آمبولانس جلوی در مدرسه بود و به ما رسیدگی کردند.» مادر او صحبت‌های فرزندش را تکمیل می‌کند و ادامه می‌دهد: «یکی از دوستانم تلفنی به من خبر داد که در این مدرسه چه اتفاقی رخ داده است. فاصله خانه ما تا مدرسه زیاد نیست و خودم را به سرعت رساندم. خانواده‌های دیگر هم آمده بودند. خواستیم مدیر مدرسه را ببینیم که گفتند: نیست. این مدرسه دوربین مداربسته دارد و زمانی هم که درخواست کردیم فیلم دوربین‌های مداربسته را به ما نشان دهند، گفتند: خراب است. حال دخترم خوب است، اما فعلا اجازه نمی‌دهم که به مدرسه بیاید، تا تکلیف این موضوع روشن شود.»‌

هیچ غریبه‌ای حق ورود به مدرسه را ندارد

در بلوار فردوس غرب هم دانش‌آموزان یکی از دبیرستان‌های دولتی همین وضعیت مسمومیت‌ها را تجربه کردند.
یک نفر از این دانش‌آموزان می‌گوید: «خودم با چشم دیدم چیزی از پنجره به داخل کلاس انداختند. کلاس ما مشرف به حیاط است و قطعا کسی که این کار را کرده در حیاط مدرسه بوده است. بوی بدی تمام فضای کلاس را پر کرد و، چون بچه‌ها ترسیده بودند و به سمت در هجوم بردند، به سختی از کلاس خارج شدیم، اما در راهرو هم وضعیت همین بود و بوی بد همه‌جا پر شده بود. من همانجا روی زمین افتادم. سوزش چشم و حالت تهوع شدید اجازه نمی‌داد که راه بروم. یک نفر کمکم کرد و خودم را به حیاط رساندم و کف زمین خوابیدم.»

البته این دانش‌آموز به‌گفته خودش کمی بعد که حالش بهتر می‌شود، به سرعت مدرسه را ترک می‌کند و به سمت خانه می‌رود: «من دیگر به مدرسه نمی‌روم. مرگ را جلوی چشمم دیدم. آنقدر حالم بد بود که فکر می‌کردم چند دقیقه دیگر زنده نمی‌مانم. اصلا نمی‌توانید تصور کنید که چه بوی وحشتناکی تنفس می‌کنید و در یک لحظه تمام بدن‌تان قفل می‌کند.»

مادر یکی از دانش‌آموزان هم درباره وضعیت دخترش که با مشکل تنفسی مواجه شده است، به می‌گوید: «نمی‌دانیم کدام از خدا بی‌خبری چنین کاری می‌کند، اما واقعا نگران جان دخترم هستم. مدت‌هاست که قضیه مسمومیت در مدارس قم را پیگیری می‌کنم و فکر نمی‌کردم تا این حد جدی باشد. امروز وقتی متوجه شدم که این اتفاق رخ داده و خودم را به مدرسه رساندم، دیدم همه بچه‌ها روی زمین افتاده‌اند و فکر می‌کردم که جان‌شان را از دست داده‌اند. حال دخترم خوب است، اما ضعف شدید دارد و راه رفتنش با سختی است. یک نفر اینجا جواب ما را نداد. هیچ آدم غریبه‌ای حق ورود به این مدرسه را ندارد، پس چه‌کسی می‌تواند عامل انتشار این گاز در مدرسه باشد. مگر می‌شود کسی وارد مدرسه شود، چنین کاری را انجام دهد و به‌راحتی از مدرسه بیرون برود. یک دختر کوچک‌تر هم دارم که چند خیابان آنطرف‌تر مدرسه می‌رود. حالا نگران او هم هستم که چند روز دیگر همین بلا را سر او هم بیاورند.»

منبع: همشهری آنلاین
ارسال نظر