تاریخ انتشار: ۰۷:۰۰ - ۱۶ فروردين ۱۴۰۲
مهدی ذاکریان در گفتگو با اقتصاد ۲۴ تبیین می‌کند؛

چرا فوتبال در ایران ضررده است؟/ فوتبال ایران در چنگال نظام حکمرانی غلط گرفتار شده

یک استاد دانشگاه گفت: اگر حکمرانی غیرمنطقی و بر اساس تصمیم‌های غلط باشد و خواست ملت نادیده گرفته شود، همانطور که قیمت دلار به بالای ۵۰ هزار تومان افزایش می‌یابد تا پول ملی مثل برف آب شود، فوتبال هم نمی‌تواند در عرصه‌های مختلف به جایی برسد و توسعه و پیشرفت را تجربه کند.

اقتصاد۲۴- فوتبال در همه کشورهای دنیا به مانند یک صنعت درآمدزا است و بسیاری از سرمایه‌گذاران در آن سرمایه گذاری می‌کنند. این کشورها در برنامه ریزی های خود از بلیط فروخته شده به تماشاگر، تبلیغات محیطی، تبلیغات تلویزیونی، پوشاک و خیلی موارد دیگر درآمدزایی می‌کنند، اما در ایران هیچ کدام از این بخش‌ها برای باشگاه‌ها درآمدزایی ندارند و هزینه‌های باشگاه‌ها را پوشش نمی‌دهند، به همین سبب است که فوتبال در ایران اقتصادی نیست و درآمدی ندارد.

این مسئله نشان می‌دهد هیچگاه نتوانسته‌ایم و نخواسته‌ایم از تجربیات جهانی در این زمینه استفاده کنیم. این در حالی است که حتی کشورهای همسایه ایران نظیر قطر، عربستان و ... به خوبی از این موقعیت استفاده کرده و علاوه بر سرمایه‌گذاری گسترده در فوتبال، نگاه اقتصادی به این ورزش پرمخاطب دارند، به طوری که قطر میزبانی جام جهانی ۲۰۲۰ را برعهده داشت و تیم النصر عربستان هم با خرید کریستیانو رونالدو، از بهترین بازیکنان فوتبال، گرانترین نقل و انتقال تاریخ فوتبال را رقم زد.

پیشتر حتی شایعاتی درباره نقل و انتقال مسی ستاره کهکشانی تیم ملی فوتبال آرژانتین به لیگ عربستان مطرح شد و اخیرا نیز اخباری از پیوستن کریم بنزما ستاره تیم فوتبال رئال مادرید به تیم فوتبال الاتحاد عربستان منتشر و حتی رسانه‌های سعودی نیز از قطعیت این نقل و انتقال خبر می‌دهند. 

اما دلیل این مسئله که فوتبال در کشورهای پیشرفته و حتی در کشورهای منطقه بسیار حرفه‌ای دنبال می‌شود اما در ایران اقتصادی نیست، چیست و چه باید کرد؟ 

در همین رابطه مهدی ذاکریان، استاد حقوق و علوم سیاسی دانشگاه در گفتگو با اقتصاد ۲۴ درباره رابطه فوتبال با سیاست و اقتصاد اظهار داشت: فوتبال صنعت نیست و فقط رشته‌ای ورزشی است. با این حال فوتبال پدیده‌ای فراگیر است که می‌تواند همانند یک صنعت درآمدزایی از آن داشت و در کشور ایجاد ثروت کرد. اما متاسفانه ناکارآمدی در ایران به این رشته هم رسوخ کرده و به همین دلیل، فوتبال سبب افزایش ثروت نمی‌شود، به گونه‌ای که باشگاه‌های فوتبال در ایران در عین اینکه درآمدی ندارند، با بودجه‌هایی کلان که از منابع دولتی می‌گیرند، بسیار هزینه می‌کنند و جالب است هیچ دستاوردی هم ندارند؛ یعنی فوتبال هم مثل بخش‌های دیگر سرمایه ملی را نابود می‌کند.

وی در واکنش به این موضوع که «قطر با وجود اینکه به دلیل کمی جمعیت، از طرفدار فوتبال معدودی نیز برخوردار است، جام جهانی را میزبانی کرد» ادامه داد: به نظر من مساله تعداد طرفدار در مدیریت موفق یا ناموفق فوتبال اثری ندارد. در واقع نمی‌توان فوتبال را از حکمرانی کشور جدا ببینید؛ یعنی فوتبال مثل فرهنگ، اقتصاد، هنر، آموزش و ... برای توسعه به حکمرانی توام با علم گرایی و واقع بینی نیاز دارد. در واقع اینکه دچار فقر فوتبالی و حتی ورزشی هستیم، ارتباط مستقیمی به سیستم تصمیم گیری دارد. یعنی اگر حکمرانی غیرمنطقی و بر اساس تصمیم‌های غلط باشد و خواست ملت در آن نادیده گرفته شود، همانطور که قیمت دلار به بالای ۵۰ هزار تومان افزایش می‌یابد تا پول ملی مثل برف آب شود، فوتبال هم نمی‌تواند در عرصه‌های مختلف به جایی برسد و توسعه و پیشرفت را تجربه کند.

روند غلط مدیریتی، ورزشکاران را به مهاجرت ترغیب می‌کند

ذاکریان تصریح کرد: اساساً روند غلط و شلختگی مدیریتی فوتبالی‌ها و ورزشکاران سایر رشته‌ها را به مهاجرت ترغیب می‌کند. چرا باید بهترین شطرنج باز ایران عطای ماندن در ایران را به لقایش ببخشد؟ یکی از اصلی‌ترین دلایل آن اصرار بیجا و عجیب سیاسیون برای حضور در ورزش است تا از این طریق به قول معروف به چشم بیایند و دیده شوند. یعنی همانطوری که رئیس دانشگاه اگر اشخاص را بر اساس رابطه در امور مختلف به کار بگیرد، نظام دانشگاه به هم می‌ریزد، به همان میزان در فوتبال هم حضور سیاسیونی که کمترین شناختی از ساز و کار این رشته ندارند، همه چیز را به هم می‌ریزد. با این حال «حرص دیده شدن» موجب می‌شود، غیر فوتبالی‌ها دست از سر فوتبال برندارند و به همین دلیل فوتبال میدان نفوذ کسانی است که باطبع نه می‌توانند از فوتبال ثروت تولید کنند و نه می‌توانند موفقیت و پیشرفتی را موجب شوند.


بیشتر بخوانید: جام جهانی قطر و فرصت هایی که برای ایران از دست رفت/ وعده هایی که فرسنگ‌ها با واقعیت فاصله داشت


استاد حقوق و علوم سیاسی دانشگاه گفت: نکته دیگر چیزی جز این نیست که همانطور که علم، صنعت، اقتصاد و ... با جامعه جهانی پیوند خورده است، به قاعده فوتبال هم با فوتبال جهانی باید گره بخورد و چون این مهم محقق نشده است، درجا زده‌ایم. البته چهره‌هایی مثل علی دایی، مهدی مهدوی کیا، علی کریمی و ... که توانستند در سطح ممتاز فوتبال باشگاهی اروپا پیراهن تیم‌های مطرح و پر افتخار دنیا را بپوشند، حاصل تعامل پررنگ با دنیا است که در دوره دولت آقای خاتمی به آن رسیده بودیم.

وی یادآور شد: حضور چهره‌های فوق در فوتبال تاثیرات زیادی در حوزه سیاسی_اجتماعی داشت، به طوری که ایران را در بسیاری از جوامع با نام ایشان می‌شناسند. اما حکمرانی بد به دلیل ندانم کاری در برنامه پرمخاطب ۹۰ که عادل فردوسی پور اجرا می‌کرد، به کارلوس کی روش اجازه داد به علی کریمی «بزدل» بگوید که کریمی هم رو به یکی از مسئولان فدراسیون فوتبال این جمله تاریخی را گفت که «شما اجازه دادید، این آقا به من بی احترامی کند» آن هم در شرایطی که او یکی از چهره‌های متمایز فوتبال است. پس باید تاکید کرد، خطای بزرگ مدیران چیزی جز این نیست که امثال دایی، خداداد عزیزی، مهدوی کیا و ... را حاشیه نشین کرده و فوتبال را به دست سیاسیون می‌سپارد تا به همین راحتی فرصت سوزی بزرگی را شاهد باشیم.

ذاکریان افزود: البته در فوتبال بزرگانی چون علی پروین، حسن روش و زنده یادان پورحیدری و حجازی هم زحمت‌های توام با تاثیرگذاری و نتیجه مثبت داشتند و به هیچ وجه نمی‌توانیم و نباید فراموش شان کنیم، اما امروز با نسلی تحصیلکرده و جهانی مواجهیم که با دنیا ارتباط دارند تا یک امتیاز بیشتر از گذشته‌ داشته باشند، چون با نظام جهانی و فوتبال جهانی در ارتباط هستند تا بتوان گفت، پتانسیل بالایی دارند. اما به جای اینکه برای استفاده از آن‌ها تلاش کنیم، هر کدام شان را به دلیلی کنار زده ایم، با این توضیح که در بخش‌های سیاسی، اقتصادی و ... هم این فرصت سوزی‌ها مشاهده می‌شود. سوال مهم این است، به امثال علی دایی و مهدی مهدوی کیا چقدر تریبون برای اظهارنظر دادند؟ چرا همسر دایی را از پرواز پیاده کردند؟ اینکه یکی از چهره‌های شاخص درباره شرایط مردم نظر بدهد، گناه است؟ خطا است؟ چرا متوجه نشدند وقتی همسر دایی را از هواپیما پیاده می‌کنند به حیثیت ایران لطمه زدند. سوال این است.

تاثیر منفی محدودیت‌ها برای زنان بر روی اقتصاد فوتبال ایران

این استاد دانشگاه توضیح داد: چرا نسبت به حضور تماشاگر در ورزشگاه‌ها مقابله می‌شود؟ چرا نیمی از مردم ایران که زنان هستند، با بهانه‌های واهی نمی‌توانند به ورزشگاه بروند؟ مگر می‌شود، تاثیر منفی اقتصادی این اعمال محدودیت‌ها را نادیده گرفت؟ زنان ایران حسرت تماشای فوتبال را می‌کشند، اما حتی وهابی‌ها هم مجوز حضور زنان در ورزشگاه‌های فوتبال را صادر کرده اند. این نشان می‌دهد، در ایران از وهابی و داعش بدتر داریم. مدعیان مسلمانی با مانع تراشی کار را به جایی رساندند که یک دختر که «دختر آبی» شناخته می‌شود، اقدام به خودسوزی کند.

ذاکریان در پایان گفت: عده‌ای می‌گویند، فوتبالیست حق اظهارنظر سیاسی ندارد. چرا ندارد؟ اساساً در این ۴۴ سال همه مردم ایران در سیاست صاحب نظر شده اند، برای اینکه اینقدر وعده، فریب، صحبت، ایدئولوژی و ... شنیده اند که همه چیز را می‌دانند. البته شاید امثال کریمی یا حتی دایی در اظهارنظر ایرادی هم داشته باشند که این دلیلی بر محروم ماندن از کنشگری اجتماعی نمی‌شود. در پایان تاکید می‌کنم، فوتبال در چنگال نظام حکمرانی غلط گرفتار شده است.

ارسال نظر