اقتصاد۲۴- نایب رئیس انجمن جنگلبانی ایران خبر داده که ۴۰۰ دشت ایران به دلیل بیابانزایی در حال فرونشست است.
به گزارش پیام ما، سازمان نقشهبرداری هم اعلام کرده که نرخ فرونشست زمین در کشور با بیشینه بالای ۲۰ سانتیمتر، ۵ برابر متوسط دنیاست. روند رو به رشد فرونشست را میتوان در آمارهای نقاط مختلف کشور مشاهده کرد. وسعت فرونشست در اصفهان به مساحت ۱۴۵ هزار هکتار رسیده و از این زمینها، ۱۰۰ هزار هکتار درگیری مستقیم با مخاطره فرونشست دارند. در ۱۵ سال گذشته سالانه ۱۰ تا ۱۵ متر افت ایستابی آب در استان کرمان رخ داده و به ازای هر ۱۰ متر افت آب ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتر نشست زمین اتفاق افتاده است. تهران هم سالانه با نرخ ۲۰ سانتیمتری فرونشست مواجه است همین وضعیت باعث شده که در روزهای گذشته لایحه پیشگیری از فرونشست به مجلس فرستاده شود. اما آیا سازوکار روشنی برای کاهش مخاطرات فرونشست وجود دارد؟ آیا تعادلبخشی در آبهای زیرزمینی میتواند این روند را متوقف کند؟
وحید اعتماد، نایب رئیس انجمن جنگلبانی ایران دیروز گفته است که ۴۰۰ دشت ایران به دلیل بیابانزایی در حال فرونشست است و در حالی در تهران میزان نشست زمین به ۵۲ سانتیمتر در تهران میرسد که در حالت طبیعی باید پنج سانتیمتر باشد. به گفته او ادامه این روند در شرایطی است که مصرف آب خانگی، صنعتی و کشاورزی به درستی مدیریت نمیشود. سوال همین است، اگر برداشت آبهای زیرزمینی کمتر شود، آیا شدت فرونشست کاهش مییابد یا جلوی ادامه فرونشستهای بیشتر را میگیرد؟
بیشتر بخوانید: ده درصد خاک ایران در وضعیت حاد فرونشست
مهدی زارع، استاد زلزلهشناسی و عضو وابسته و رئیس شاخه زمینشناسی فرهنگستان علوم معتقد است از آنجا که پمپاژ آبهای زیرزمینی به خودی خود مسئلهای چندبعدی است، به تنهایی نمیتواند نجاتبخش باشد چرا که این روند برداشت آب، به دلایلی، چون خشکسالی، تغییر اقلیم، گرمایش زمین، وابستگی به کشاورزی -بهویژه کشاورزی سنتی- و همینطور توسعهنیافتگی زیرساختها وابسته است.
او به «پیام ما» توضیح میدهد: «مهمترین عامل فرونشست کنونی کشور، مربوط به پمپاژ آبهای زیرزمینی است. به طور منطقی انتظار داریم به میزانی که پمپاژ آب زیرزمینی کاهش مییابد، سرعت فرونشست هم کمتر شود. اگر از اساس پمپاژ را متوقف کنیم، میتوانیم انتظار داشته باشیم که در خیلی از نقاط کشور، روند حذف سفرههای آب زیرزمینی کندتر شود و بعد از چند سال از وقوع فرونشستهای بیشتر جلوگیری شود.» او با اشاره به این موارد، ادامه میدهد: «با این همه ما با یک مشکل یکخطی مواجه نیستیم که بگوییم فرونشست صرفا با پمپاژ آب رخ میدهد بلکه مسئله پمپاژ آب خود شامل اشتغال، نحوه سکونت جمعیتها، خشکسالی، تغییر اقلیم و همچنین کهنگی زیرساختهاست.»
فرونشست به چالش مهم بسیاری از استانها بدل شده است. دو روز پیش، در آستانه روز جنگلکاری، استاندار اصفهان گفت: «فرونشست زمین از چالشهای اصلی استان اصفهان است. اگر امروز کاری نکنیم، فردا جای هیچگونه تدبیری نخواهد بود.» زارع هم معتقد است فرونشست در میان دغدغههای مسئولان جایی پیدا کرده. او میگوید: «بعید است که دیگر کسی از میان مسئولان فرونشست را مهم نشمارد. در جلساتی که در مورد این موضوع برگزار میشود، در اظهارات مسئولان بارها اهمیت این چالش را دیدهام. گاهی حتی در حرفهای بعضی از مسئولان دریافتهام که حتی آثار فرونشست را از زلزله مخربتر میشمارند.» این دغدغهمندی، اما بهتنهایی مشکل دشوار فرونشست را حل نمیکند.
زارع هم معتقد است که فرونشست مسئلهای نیست که «با اراده و نیت خیر»، به راحتی حل شود. او توضیح میدهد: «مسئله پیچیده است. جابهجایی جمعیتها به دلیل نیاز به آب را باید در نظر گرفت؛ یعنی مردمی که دچار خشکسالی شده، روستایشان را ترک میکنند و به مراکز استانها و شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند. با افزایش جمعیت، نیاز به آب در این مناطق بیشتر میشود. تا زمانی که این روال پابرجاست، نمیتوان انتظار حل مسئله را داشت. از سوی دیگر باید در کنار این مسائل گرمایش زمین و تغییر اقلیم را در نظر گرفت که این روند را شدت میبخشند. علاوه بر این خشکسالی موضوع بسیار مهمی است. توالی خشکسالی در سالهای اخیر و ادامه روند کمبارشی نیز چالشها را بیشتر کرده است. در کنار اینها توسعهنیافتگی زیرساختهای آبی در ایران نادیده گرفته شده؛ این یعنی در مصرف آب، شبکه توزیع و نحوه ذخیرهسازی و بهرهبرداری آب در بسیاری از نقاط از فناوری جدید استفاده نمیشود. وقتی زیرساختها کهنه است، جمعیت متقاضی آب، منابع خود را از طریق غیرمدرن تامین میکنند. در نهایت نوع مدیریت منابع آب، بخش مهمی از آب ذخیرهشده را به مصرف میرساند و از بین میبرد.»
این استاد زلزلهشناسی با شرح این موارد، تاکید میکند: «یادمان نرود که در مدیریت منابع آب، مدیریت کلان اشتغال هم مطرح است. بخش قابل ملاحظهای از جمعیت همچنان کشاورز هستند و کشاورزی به صورت سنتی انجام میشود و این خود زمینهساز مصرف آبهای زیرزمینی است. از سوی دیگر در نقاطی کشت صورت میگیرد که مناطقی خشک است و شاهدیم که همچنان مطالبات آبی برای کشاورزی برخاسته از نقاطی است که به صلاح سرزمین نیست.»
بیشتر بخوانید: فرونشست سالانه تهران به ۲۰ سانتی متر رسید
به گفته او همه این موارد زمینههایی است که شرایط را برای کنترل پمپاژ آبهای زیرزمینی مشکل میکند و بنابراین اگر قرار است جلوی فرونشست را بگیریم، باید در تمامی این زمینهها تجدید نظر شود.
نخستین هشدار فرونشست در دهه ۸۰ اعلام شد. زنگ خطر بهصدا درآمده، اما هنوز نقشه فرونشست در سراسر جغرافیای ایران کامل نشده است. در هفته گذشته علی جاویدانه، رئیس سازمان نقشهبرداری با اشاره به بررسیهای علمی فرونشست کشور گفته بود: «۳۰ هزار کیلومتر از زمینهای کشور بر اساس نقشههای فرونشست بررسی شده، اما از یک هزار و ۴۰۰ شهر در کشورمان حدود ۳۵۰ شهر فاقد نقشه بوده که برای تهیه نقشههای آنها با استفاده از پهپاد این نقشهبرداریها در حال انجام است.» به گفته او وضعیت فرونشست زمین در ایران نگرانکننده است و از همین رو، اقدامات لازم برای جلوگیری از این روند در پهنههای مختلف ضروری است. جاویدانه همچنین گفته، اگرچه این پدیده در تمام مناطق دنیا ایجاد میشود، اما نرخ فرونشست زمین در ایران با بیشینه بالای ۲۰ سانتیمتر، ۵ برابر متوسط دنیا است. از سوی دیگر عمده فرونشستها در کشور در مجاورت اراضی کشاورزی و ناشی از برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی است. این در حالی است که اکنون پهنههای فرونشست به سمت شهرها حرکت کرده است.