تاریخ انتشار: ۰۳:۱۰ - ۰۵ فروردين ۱۴۰۲

سال ۱۴۰۱ برای تئاتر و تئاتری‌ها؛ از زندان تا متهم‌شدن به عادی‌سازی

به آن‌چه در سال ۱۴۰۱ بر تئاتر و تئاتری‌ها گذشت نمی‌توان بدون در نظر گرفتن اتفاقات ۲۵ شهریور به این سو نگریست

اقتصاد۲۴- نمی‌توان به آن‌چه در سال گذشته، در هر حوزه‌ای، رخ داد فکر کرد و اتفاقات ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ به این سو را نادیده گرفت. اتفاقی که ناگزیر به دیدن ثاتیرش در حوزه تئاتر نیز هستیم. تئاتر ایران تازه از اتفاقات دوران شیوع کرونا جان به در برده بود که با اتفاقی تازه روبه‌رو شد. اتفاقی که موجودیتش را زیر سوال می‌برد و می‌پرسید: اگر نتوانیم از آن‌چه در خیابان‌ها می‌گذرد، بگوییم چرا روی صحنه‌ایم؟ این‌طور شد که تئاتر در شش‌ماهه دوم سال ۱۴۰۱ دوگانه «اجرا رفتن یا اجرا نرفتن» را پیش روی خود دید. مدتی تعطیل بود و بعد هم کج‌دارومریز به بودن ادامه داد. آن‌چه در ادامه می‌خوانید نگاهی است به برخی از اتفاقاتی که تئاتر ایران در سال ۱۴۰۱ از سر گذراند.

دکتر نون بالاخره روی صحنه آمد

مجموعه تئاتر شهرِ تهران سال ۱۴۰۱ را بد شروع نکرد. فعالیت این مجموعه از ۷ فروردین ۱۴۰۱ همزمان با روز ملی هنر‌های نمایشی با به صحنه رفتن سه اثر نمایشی؛ «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد»، «هملت پشتکوهی» و «خماری» آغاز شد. آن‌چه در این میان جلب توجه می‌کرد به ثمر رسیدن تلاش هادی مرزبان برای اجرای «دکتر نون...» بود. ثمردادنی که رسانه‌ها از آن با عنوان «دست‌مریزاد به یک تلاش خستگی‌ناپذیر» یاد کردند. مرزبان اولین بار قرار بود این نمایش را در نیمه دهه ۸۰ با بازی زنده‌یاد جمشید مشایخی روی صحنه ببرد که میسر نشد، اما فکر رمان شهرام رحیمیان همواره با او بود تا این که سرانجام در سال ۱۳۹۸ برای اجرای آن در تالار وحدت دورخیز کرد. تمرین‌ها آغاز شد، اما گروه اجرایی کار را به بهار ۹۹ موکول کرد و با ورود کرونا همه چیز زیرورو شد. مرزبان بالاخره «دکتر نون...» را در فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ با بازی حامد کمیلی در نقش دکتر نون و بهنام تشکر در نقش دکتر مصدق روی صحنه فرستاد تا طلسم چندین ساله اجرای این اثر شکسته شود.

۱۰ توقیفی سال ۱۴۰۱

«خونین‌زار»، «آن سوی آینه»، «رابینسون کروزو»، «مخاطب»، «دختران بابا آنتون»، «شب شک»، «و چند داستان دیگر»، «حکم»، «بازی بزرگ» و «درهم تنیدگی» ۱۰ نمایش توقیفی سال ۱۴۰۱ بودند.

۲۰ فروردین بود که نسیم ادبی، بازیگر مونولوگ «خونین‌زار» از توقف اجرای این اثر نمایشی تا اطلاع ثانوی خبر داد. این نمایش دو روز توقیف بود تا این که سهراب حسینی، کارگردان آن ضمن اعلام خبر رفع توقیف گفت نمی‌داند چه کسی «خونین‌زار» را توقیف کرده است. رفع توقیف، اما دیری نپایید و بعد از یک اجرا، بار دیگر مُهر توقیف بر پیشانی این نمایش نشست. دومین توقیفی سال ۱۴۰۱، «آن سوی آینه» بود. بازتولید نمایش «آن سوی آینه» براساس نمایشنامه‌ای از فلوریان زلر به کارگردانی علی سرابی با بازی پژمان جمشیدی، ریما رامین‌فر، مارال بنی‌آدم و علی سرابی از فروردین ۱۴۰۱ روی صحنه تالار وحدت رفت. سالن اجرای این نمایش از همان روز‌های ابتدای اجرا پر بود تا این که علی سرابی، چهارم اردیبهشت با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش از بسته شدن سایت بلیت‌فروشی آن به دستور اداره‌کل هنر‌های نمایشی خبر داد. ششم اردیبهشت بود که خبر آمد گروه اجرایی با پشت سر گذاشتن یک بازبینی دیگر بار دیگر روی صحنه رفته است. به این ترتیب اجرای «آن سوی آینه» به دلیل آن‌چه لزوم انجام پاره‌ای از اصلاحات خوانده شد، به مدت یک شب متوقف شد.


بیشتر بخوانید: میراث بر باد رفته؛ روزگار ناخوش تئاترشهر پس از نیم‌قرن!


«رابینسون کروزو» به کارگردانی علیرضا کوشک‌جلالی ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ بعد از یک شب اجرا در قم متوقف شد. این نمایش پیش از این، در سال ۹۸ به مدت ۲۸ شب در قم اجرا شده بود. بعد از فروکش کردن کرونا کوشک‌جلالی، کارگردان مقیم آلمان که بار دیگر به ایران آمده بود، تصمیم گرفت این نمایش را مجددا روی صحنه ببرد. به همین دلیل اردیبهشت‌ماه بار دیگر تن به بازبینی داد و ۴ مورد اصلاحیه از سوی شورای نظارت و ارزشیابی قم دریافت کرد. بعد از این که اولین اجرای «رابینسون کروزو» روی صحنه رفت، ناگهان اعلام شد که این نمایش از سوی مدیرکل ارشاد استان قم توقیف شده است. مدیرکل ارشاد قم دستور داد این نمایش به دلیل حجاب تماشاگران و نیز رنگ یک چتر که او معتقد بود نماد هم‌جنس‌گرایی است توقیف شود.

چهارمین توقیفی سال ۱۴۰۱ «مخاطب»؛ نمایشی براساس نمایشنامه «مولف» نوشته تیم کراوچ با دراماتورژی جابر رمضانی و کیوان سررشته و کارگردانی جابر رمضانی بود. هیاهوی به پا شده پیرامون «مخاطب»، بیش از «خونین‌زار»، «آن سوی آینه» و «رابینسون کروزو» بود و برایش چنین تیتر زدند: «نمایش «مخاطب» به دلیل محتوای هنجارشکنانه توقیف شد.» «مخاطب» که ۱۱ خردادماه از سوی شورای نظارت و ارزشیابی اداره‌کل هنر‌های نمایشی توقیف شده بود، ۱۶ خرداد رفع توقیف شد. توقیف پنجم ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ رخ داد. علت توقیف نمایش «دختران بابا آنتون» به نویسندگی سعید محسنی و کارگردانی مریم صادقی، تیزری بود که با حضور بازیگران زن این نمایش در بهشت زهرا ضبط شد. تیزری که سازمان بهشت زهرا آن را توهین آشکار به مقدسات و باور‌های جامعه اسلامی دانست و محکومش کرد. بعد هم روابط‌عمومی اداره‌کل هنر‌های نمایشی اعلام کرد: «مهم‌ترین علت توقیف، طی نکردن روال قانونی کسب مجوز برای تیزر این نمایش بوده که سبب صدور بیانیه، شکایت و پیگیری رسمی مسئولین سازمان بهشت حضرت زهرا شده است.» پس از گذشت چند ساعت از انتشار بیانیه سازمان بهشت زهرا کارگردان نمایش با انتشار بیانیه‌ای عذرخواهی کرد. او نوشت: «قطعا قصد ما توهین به هیچ‌کسی نبوده و شاید از سر ناآگاهی این سوتفاهم به وجود آمده است.» بعد از این ماجرا و برگزاری جلسات گفتگو در اداره‌کل هنر‌های نمایشی که خروجی آن برای رسانه‌ها نامعلوم ماند، صفحه فروش بلیت این نمایش بی‌سروصدا باز شد.

توقیف «شب شک» به کارگردانی امیرحسین بریمانی و تهیه‌کنندگی نوید محمدزاده در روز پنجم تیر این تصور را به وجود آورد که این اتفاق تبعات ناشی از بوسه نوید محمدزاده و فرشته حسینی در جشنواره فیلم کن بوده است. هرچند روابط‌عمومی اداره‌کل هنر‌های نمایشی ضمن رد این خبر اعلام کرد: «عدم کسب مجوز تمدید و تبلیغ نمایش، همچنین پخش بدون مجوز تبلیغات نمایش در بستر‌های مختلف فضای مجازی، موجب بسته شدن موقت سایت فروش بلیت نمایش «شب شک» از طرف اداره‌کل هنر‌های نمایشی شده است.» فروش بلیت نمایش «شب شک» پس از ۲۶ اجرا در تالار مولوی و ۴۰ اجرا در پردیس تئاتر شهرزاد، پس از اولین اجرا در دور جدید، توقیف شد. هنوز جامعه تئاتری در گیرودار توقف اجرای نمایش «شب شک» بود که خبری دیگر این بار از کرمانشاه نشان داد دامنه تعطیلی تئاتر به دیگر استان‌ها هم کشیده شده است. زهرا طیوری، کارگردان تئاتر که قصد داشت نمایش «و چند داستان دیگر» نوشته پیام لاریان را در کرمانشاه روی صحنه ببرد، اعلام کرد که از سوی شورای نظارت و ارزشیابی به گروه اجرایی اعلام شده که اجرای نمایش‌شان منتفی است. این در حالی بود که به گفته این کارگردان، این نمایش تمام مراحل کسب مجوز را طی کرده بود.

نمایش «حکم» با عنوان روایت مستند خاطرات مسعود حکم‌آبادی، روزنامه‌نگار و تهیه‌کننده تئاتر از زندان، از ۲۰ مرداد، در تماشاخانه خورشید مشهد روی صحنه رفت. این نمایش به نویسندگی سهند خیرآبادی، کارگردانی پویا غازی و تهیه‌کنندگی مجتبی شفیعی روایتگر خاطرات مستند و واقعی مسعود حکم‌آبادی بود که مدتی را در زندان وکیل‌آباد مشهد به عنوان دوران محکومیت گذراند. شامگاه ۲۶ مرداد بود که خبر آمد از اجرای نمایش «حکم» جلوگیری به عمل آمده است. علت توقیف این نمایش مغایرت آن‌چه در اجرا روی صحنه رفته با چیزی که بازبینی شده بود، اعلام شد.

دیگر توقیفی سال ۱۴۰۱ «بازی بزرگ» به نویسندگی و کارگردانی زهره بهروزی‌نیا بود. «بازی بزرگ» که داستان تعدادی زن زندانیِ راهی جشنواره تئاتر زندانیان را روایت می‌کرد در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه بود که ۱۴ شهریور توقیف شد. اجرای این نمایش ناتمام ماند بی آن که دلیل توقیفش به صورت رسمی اعلام شود. دهمین توقیفی سال گذشته «درهم‌تنیدگی» به نویسندگی و کارگردانی احسان گودرزی با بازی گودرزی و همسرش خاطره حکیمی بود که می‌خواست از ۱۷ تا ۲۴ شهریور در شیراز روی صحنه برود. این نمایش خرداد و تیر به مدت ۴۲ شب در سالن شماره ۲ پردیس تئاتر شهرزاد در تهران روی صحنه رفته بود. پس از اعلام خبر توقیف «درهم تنیدگی» در شیراز کارگردان این نمایش در صفحه اینستاگرامش اعلام کرد که با وجود داشتن مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر شیراز و با این که سایت فروش بلیت این نمایش باز شده بود، تنها چند ساعت بعد از گشایش سایت، بلیت‌فروشی متوقف شد، بدون اینکه دلیلی عنوان شود.

نامه‌ای اعتراضی و حائز اهمیت

۲۶ مرداد بود که گروه تئاتر «خانه» به سرپرستی محمد رضایی‌راد با نگارش نامه‌ای مکتوب، دلایل انصراف خود را از اجرای نمایش «به گزارش زنان تروا» تشریح کرد. متن نامه گروه تئاتر «خانه» که قرار بود آذر و دی ۱۴۰۱ نمایش «به گزارش زنان تروا» را به نویسندگی مشترک نغمه ثمینی و محمد رضایی‌راد و با کارگردانی رضایی‌راد در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر اجرا کند، خطاب به محمدجواد طاهری، مدیریت مجموعه تئاتر شهر به علت اهمیت آن، به شکل کامل نقل می‌شود:

«طبق تفاهمنامه‌ای که در دی‌ماه ۱۴۰۰ به امضای مدیر سابق مجموعه تئاتر شهر رسیده، مقرر شده است «گروه تئاتر خانه» نمایشِ «به گزارش زنان تروا» (با نام اولیه هکاب) را به نویسندگی مشترک آقای محمد رضایی‌راد و سرکار خانم نغمه ثمینی و کارگردانی محمد رضایی‌راد در آذر و دی ۱۴۰۱ در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه ببرد، اما متاسفانه وقایع متعددی که در چند ماه اخیر در تئاتر ایران رخ داده، امید به اجرای بی‌مسئله و بی‌آسیب این نمایش را در شرایط فعلی از میان برده است. از جمله:

۱ ـ از اوایل سال جاری و در کمال تاسف با ادعای ممنوعیت کاریِ سرکار خانم نغمه ثمینی مواجه شده‌ایم که البته قانونی بودن آن محل تردید است؛ زیرا در شرایطی که هیچ اتهامی برای ایشان در هیچ دادگاهی به اثبات نرسیده و حتی خودشان هم از دلایل این ممنوعیت کاملاً بی‌اطلاع بوده و هنوز امکان پاسخگویی به ابهامات احتمالی را نداشته‌اند، چطور یک دستگاه اجرایی می‌تواند حکم به مجازات ممنوعیتِ کاری یک هنرمند داده و او را از حقوق اولیه و بدیهی خود محروم کرده باشد؟ در چنین شرایطی ما به لحاظ اخلاقی و حرفه‌ای هرگز شریک حذف نام همکارمان نخواهیم شد.

۲ ـ طی چند ماه اخیر و با تغییراتی که در «اداره‌کل هنر‌های نمایشی» رخ داده است، متاسفانه به کرات شاهد انتشار اخباری در مورد بازبینی‌ها و ممیزی‌های مجدد و یا حتی توقیف موقت و توقف فروش بلیت نمایش‌های در حال اجرایی بوده‌ایم که همگی‌شان با طیِ مراحل مختلف بازخوانی و بازبینی، مجوز اجرا گرفته بودند؛ این تضییعات آشکار گاه مستقیما از سوی شورای نظارت اداره‌کل هنر‌های نمایشی و گاه بنا به شنیده‌ها با فشار دستگاه‌های دیگر و حتی گاه به بهانه وجود شاکیان خصوصی انجام گرفته است. اکنون جناب‎عالی بفرمایید حقیقتا چه تضمینی وجود دارد نمایشی بزرگ و پرهزینه که با مختصات «سالن اصلی تئاتر شهر» در حال تولید است، پس از ماه‌ها تمرین و صد‌ها میلیون تومان هزینه -و اگر درگذر از خوان‌های متعدد بازخوانی و بازبینی اصلا به اجرا برسد- در چندمین شب اجرای خود گرفتار چنین رویه ناصحیحی نشود؟ و اگر شد، چه کسی پاسخگوی زیان‌های وارده به گروه خواهد بود؟ در چنین شرایطی اصلا از «امنیت شغلی» چه باقی می‌ماند؟ و کسب مجوز از شورای نظارت اداره‌کل هنر‌های نمایشی و عبور از خوان‌های متعدد بازخوانی و بازبینی، اگر تضمینی برای اجرای بی‌مساله یک تئاتر نباشد، اصلاً چه ارزشی دارد؟ حقیقتا انصاف بدهید در شرایطی که اداره‌کل هنر‌های نمایشی و شورای نظارت توان تعهد به مجوز قانونی خود را ندارند، طی کردن مراحل متعدد بازخوانی و بازبینی و کسب مجوز اجرا از شورای نظارت نیز امری عبث بوده و اطمینان خاطری به همراه نمی‌آورد.

۳ ـ گویا اخیرا تغییراتی در ترکیب اعضای شورا‌های بازخوانی و بازبینی شورای نظارت رخ داده و در بدعتی تازه، جمعی از طلاب به جمع بازخوانان و بازبینان این شورا پیوسته‌اند. از آنجا که این افراد تاکنون رسما به جامعه هنری معرفی نشده و هیچ اطلاعی از میزان آشنایی و تجربه و تخصصِ احتمالی ایشان در زمینه تئاتر در دست نیست، طبیعتا اطمینانی به درک صحیح آنان از ظرافت‌های متن و اجرای نمایش نیز وجود ندارد. هرچند مطمئنیم نظر هنرمندان در این مورد برای مسئولان مربوطه هرگز محل اهمیت و اعتنا نیست، با این حال حق خود می‌دانیم که این بدعتِ ناصواب را نپذیرفته، جداً نسبت به آثار سوءِ آن هشدار دهیم.


بیشتر بخوانید: اجرای عمومی آثار نمایشی تئاترشهر به منظور «امنیت تماشاگران» تا اطلاع ثانوی به تأخیر افتاد


۴ ـ در محافل هنری شنیده‌ایم و در برخی رسانه‌ها به نقل از هنرمندان خوانده‌ایم که گویا طبق دستور یا نامه‌ای که مرجع و مبنای قانونی آن محل سوال است، برخی از هنرمندان نام آشنا (همچون همایون غنی‌زاده، محمد رحمانیان و ...) از «حق اجرای تئاتر در سالن‌های دولتی» محروم شده‌اند. آیا در چنین شرایطی اجرای نمایش ما در یک «سالن دولتی» به معنای بی‌اعتنایی به تضییع آشکار حقوق همکاران‌مان نخواهد بود؟ معتقدیم که «سالن‌های تئاتر دولتی» اگرچه «دولتی» خوانده می‌شوند، اما نه متعلق به دولت‌ها و مدیرانِ موقتِ دولتی، بلکه متعلق به ملت و هنرمندانی هستند که سال‌ها برای ارتقای فرهنگ و هنر این مملکت کوشیده‌اند. ما همراهی با محرومیت هنرمندان دیگر را هرگز در شأن خود نمی‌دانیم؛ بنابراین با توجه به موارد مذکور و در حالی که تاکنون بیش از پنج ماه و حدود ۴۰ جلسه تمرین رضایت‌بخش نمایش را پشت سر گذاشته‌ایم، آگاهانه و با تصمیمی جمعی، از حق خود برای اجرای این نمایش در «سالن اصلی تئاتر شهر» چشم‌پوشی کرده و البته با ادامه تمرینات خود، منتظر تغییر شرایط و بازگشت امنیت خاطر به فضای تئاتر و فراهم شدن شرایطی مطلوب برای اجرای نمایش «به گزارش زنان تروا» خواهیم ماند.» نمایشنامه «به گزارش زنان تروا» از سوی نشر بیدگل منتشر شده و در بازار کتاب در دسترس است.
شهریور ۱۴۰۱ و بازداشت تئاتری‌ها

از جمله اتفاقاتی که از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ به این سو رخ داد زندانی شدن امیرحسین بریمانی، شاعر، نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر بود. ۱۹ بهمن خبر آمد که بریمانی که مهرماه ۱۴۰۱ به دنبال حوادث ماه‌های اخیر توسط نیرو‌های امنیتی در منزلش بازداشت شده بود، از زندان فشافویه آزاد شده است. تئاتری دیگری که همچنان در زندان است حسین محمدی است که نوروز ۱۴۰۲ را به قول خودش از ندامگاه مرکزی جهان، ایران تبریک گفت. در این میان به زندان افتادن حمید پورآذری و سهیلا گلستانی تعجب‌برانگیزترین اتفاق ممکن بود. آن‌ها ویدئویی کوتاه در اینستاگرامشان منتشر کردند. زنان این ویدئو با پوشش انتخابی در برابر دوربین حاضر شده بودند. پورآذری و گلستانی که شامگاه ۸ آذر بازداشت شده بودند عصر یکشنبه، ۲۰ آذر آزاد شدند.

از تعطیلی تا غیاب و تئاتر زیرزمینی

تئاتر ایران بعد از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ به ناگهان وارد وضعیت تازه‌ای شد. اجرا‌های روی صحنه متوقف شدند، بسیاری از اجرا‌های در حال تولید و تمرین تعطیل شدند و به حالت تعلیق درآمدند. بسیاری از کارگردانان تئاتر که در برنامه از قبل تعیین شده سالن‌ها قرار داشتند از اجرا‌های خود انصراف دادند. تئاتر برای مدتی تعطیل بود. در این فاصله جشنواره تئاتر فجر برگزار شد و ضعیف‌ترین دوره خود را در غیاب فعالان صاحب سبک تئاتر پشت سرگذاشت. در این میان پرسش اصلی این بود؛ آیا فعالان باسابقه تئاتر به صحنه بازخواهند گشت؟ تئاتر امروز ایران با چه پرسش‌هایی روبه‌روست و آینده تئاتر ایران با چه خاستگاه‌هایی ممکن است راه خود را دوباره بازجوید؟ در میان عده‌ای ترجیح دادند همان مسیر امتحان پس‌داده سال‌های گذشته را بپیمایند. آن‌ها به صحنه برگشتند و برای این کار همان مسیر پیشین کسب مجوز از شورای نظارت و ارزشیابی را پشت سر گذاشتند. مسیری که بدون شک اجازه نمی‌داد از آن‌چه در خیابان گذشت بگویند هرچند در این میان، گلاب آدینه نمایش «پرده‌خانه» نوشته هنرمند شهیر، بهرام بیضایی را استعاری‌ترین شکل ممکن از آن‌چه در خیابان می‌گذشت دانست و آن را در تماشاخانه شهرزاد روی صحنه برد. در این میان هنرمندان دیگری هم آرام‌آرام به صحنه برگشتند و کسانی مسیر‌های دیگر از جمله غیاب یا تئاتر زیرزمینی را برگزیدند.

ارسال نظر