تاریخ انتشار: ۱۵:۱۲ - ۲۴ فروردين ۱۴۰۲

حمله اصولگرایان به فردوسی‌پور با رمز بازجو-خبرنگاری

عادل فردوسی پور مجری مغضوب صدا و سیما، مصاحبه‌های «فوتبال ۳۶۰» را با هفت ماه تاخیر با یک مصاحبه جنجالی از سرگرفت. او گفتگویی با علیرضا جهانبخش داشته و از او درباره چرایی عدم موضع گیری بازیکنان تیم ملی در جام جهانی درباره اعتراضات بعد از مرگ مهسا امینی سوال کرده است. اصولگرایان به خاطر این مصاحبه او را «بازجو - خبرنگاری» متهم کرده‌اند.

اقتصاد۲۴- عادل فردوسی‌پور مجری معروف برنامه تلویزیونی نود بعد از حذف از صداوسیما، در یک سایت خبری به نام ۳۶۰ مجموعه‌ای گفتگوی ورزشی راه‌اندازی کرده است. او چهار سال پیش به دلیل مخالفت علی فروغی رئیس جدید شبکه سوم صداوسیما از برنامه‌ای که به مدت بیست سال اجرا می‌کرد کنار گذاشته شد.

فردوسی‌پور بعد از هفت ماه غیبت اولین مصاحبه خود را با علیرضا جهانبخش بازیکن تیم ملی فوتبال منتشر کرده است. اوابتدای مصاحبه از دلیل غیبت هفت ماهه خود می‌گوید. به گفته فردوسی‌پور دلیل این تعلل به اعتراضات بعد از مرگ مهسا امینی و جان باختن جوانان در جریان این اعتراضات ربط داشته است. او ابتدای گفتگو می‌گوید «ماه‌هایی که گذشت بسیار دردناک بود و اثرش از حافظه جمعی ما پاک نمی‌شود. جوانانی که از دست دادیم همه عاشق زندگی بودند و ما امید و عشق را از آن‌ها یاد می‌گیریم.»

فردوسی پور محور گفتگویش با علیرضا جهانبخش را هم بر حواشی جام جهانی اخیر گذاشته است. او از جهانبخش درباره سال ۱۴۰۱ و مسائل اجتماعی آن پرسیده و جزییات دو دستگی بین بازیکنان بر سر واکنش به اعتراضاتی که در زمان جام جهانی در کشور در جریان بود را جویا شده است. سوال و جواب‌هایی که هجمه جریان‌های نزدیک به حاکمیت را علیه فردوسی پور به دنبال داشته است.
در جریان گفتگوی «فوتبال ۳۶۰»، علیرضا جهانبخش درباره تولد علیرضا بیرانوند در اردوی تیم ملی، شادی بعد از گل در بازی با اروگوئه، ژست‌های شادی بازیکنان در عکاسی‌های فیفا، دیدار بازیکنان با رئیس جمهور قبل از اعزام به جام جهانی در حالی که کشور در التهاب اعتراضات سراسری بعد از مرگ مهسا امینی بود و تصمیم برای نخواندن سرود ملی در بازی با انگلیس توضیح داد.

واکنش اصولگرایان به مصاحبه فردوسی‌پور با علیرضا جهانبخش

سوالات فردوسی پور درمورد چرایی عدم موضع‌گیری جهانبخش و دیگر بازیکنان در حمایت از مردم مورد حمله برخی افراد و جریان‌های تندرو و نزدیک به دولت قرار گرفته است. حمید رسایی نماینده پیشین مجلس و عضو جبهه پایداری در توییتر شخصی خود فردوسی‌پور را «آزارگر ورزشی» و «مجری بازجو» خوانده است. امیرحسین ثابتی مجری برنامه جهان‌آرا در شبکه افق، فردوسی‌پور را به بازجویی علیرضا جهانبخش متهم کرده و گفته «کسانی که یک عمر شعار دروغین (رسانه باید بیطرف باشد) و (فوتبال از سیاست جداست) را سر می‌دادند، از دیشب مشغول تشویق فردوسی‌پور به خاطر بازجویی علیرضا جهانبخش هستند.» عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه جوان متعلق به سپاه پاسداران هم گفته «فردوسی‌پور عجیب جهانبخش را بازجویی، استنطاق و تحقیر کرد.»


بیشتر بخوانید: مصاحبه عادل فردوسی پور با جهانبخش جنجالی شد + فیلم


کلیدواژه «مجری بازجو» در ادامه این اظهارنظر‌های رسمی توسط اکانت‌هایی که به «سپاه سایبری» معروفند بار‌ها در توییتر بازنشر شده و شواهد و تجربه نشان می‌دهد فعالیت این اکانت‌ها از جایی هدایت می‌شود.
اما سوال اینجاست که آیا چنین صفتی برای فردوسی پور واقعیت دارد؟ ترکیب «بازجو-خبرنگار» اصطلاحی است که از چند سال پیش برای توصیف تعدادی از خبرنگاران و مجریان خبری صدا و سیما در سال‌های اخیر به کار برده شد.

ریشه اصطلاح بازجو خبرنگار

ریشه اصطلاح بازجو خبرنگار به اظهارات برخی بازداشت‌شدگان برمی‌گردد که از حضور گزارشگران صداوسیما حین بازجویی‌هایشان خبر داده‌اند. دی ماه ۹۸ سپیده قلیان از نقش آمنه‌السادات ذبیح‌پور گزارشگر برنامه ۲۰:۳۰ در تهیه اعترافات اجباری از او پرده برداشت. پیش از او، همسر کاووس سیدامامی فعال محیط زیستی که در زندان جانش را از دست داد هم از نقش علی رضوانی دیگر خبرنگار صداوسیما و برنامه ۲۰:۳۰ در اعترافات اجباری از همسرش خبر داده بود. پسر کاووس سید امامی گفته بود علی رضوانی در شب ساخت مستند «مظنونین همیشگی» به خانه آنان رفته سوال‌هایی را از مادرش پرسیده تا آنجا که بر اثر این فشار‌ها کار مادرش به بیمارستان کشیده است.

علی رضوانی و آمنه سادات ذبیح‌پور به دلیل همین اتهامات در فهرست تحریم‌های انگلیس و آمریکا قرار گرفته‌اند. وزارت خزانه‌داری آمریکا نوشته که این دو «بازجو-خبرنگار»، با نهاد‌های امنیتی در پخش اعترافات اجباری به سبک مستند، همکاری داشته‌اند. این نهاد درباره آمنه‌سادات ذبیح‌پور مدعی شده که او در جایگاه رئیس گروه رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی صداوسیما سابقه طولانی در پخش اعترافات اجباری دوتابعیتی‌ها، فعالان مدنی، زندانیان سیاسی، نویسندگان، و اقلیت‌های مذهبی دارد.

پیش از این هم درباره نقش برخی مجریان و گزارشگران صداوسیما در جریان اعتراف‌گیری‌ها از متهمان به ویژه آن‌هایی که به جرایم سیاسی و عقیدتی بازداشت شده‌اند رسانه‌ای شده بود. علی افشار عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت سال ۱۳۷۹ از نقش اسماعیل فلاح مجری وقت برنامه‌های خبری صدا و سیما در فیلم اعترافات اجباریش خبر داده بود. فلاح بعد‌ها به عنوان مامور صداوسیما به لندن اعزام شد، اما دیگر به کشور برنگشت.

برخی زندانیانی که در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸ بازداشت شده بودند هم به نقش حسن شمشادی، کی دیگر از خبرنگاران صدا و سیما در روز‌های قبل از دادگاه‌های نمایشی برای تمرین آن‌ها در جلسه دادگاه اشاره کرده اند. شمشادی بعد‌ها ضمن تایید گرفتن مصاحبه از زندانیان، گفته که اقداماتش تنها در قالب کار خبرنگاری بوده است؛ بنابراین آنچه به عنوان بازجو-خبرنگار شهرت پیدا کرده نه سوال و جواب و مصاحبه با شخصیت‌ها و افراد بلکه نقش برخی خبرنگاران در سنگین شدن پرونده‌های بازداشت‌شدگان و نوع دسترسی آن‌ها به سیستم‌های قضایی و انتظامی است.


بیشتر بخوانید: واکنش حمید رسایی به مصاحبه فردوسی پور با جهانبخش


پر واضح است که یک خبرنگار و مجری با سابقه عادل فردوسی‌پور در برنامه‌ای که در یک پلتفرم خصوصی و مستقل ساخته شده، سوالاتی درباره موضع سیاسی مصاحبه شونده بپرسد و این هیچ شباهتی به ماجرای دارندگان صفت «بازجو خبرنگار» قبلی ندارد. اگر بنا بر این باشد که سوالات تند به عنوان «بازجو-خبرنگاری» شناخته شود، احتمالا اوریانا فالاچی بزرگترین «بازجو-خبرنگار» دنیا باشد، اما واقعیت این است که مصاحبه فردوسی‌پور با جهانبخش به شیوه مصاحبه‌های «هارد تاک» بود که در آن مصاحبه‌شونده به خاطر سوالات چالشی و تناقضاتی که با آن روبروست، گوشه رینگ قرار می‌گیرد.

وجه تمایز یک خبرنگار با بازجو تنها هدف و دسترسی آن‌ها به قوه قهریه و ابزار شکنجه است. وگرنه هر دوی این مشاغل در واقع وظیفه‌شان تحقیق و جستجوست، اما اهدافشان به طور کامل با هم متفاوت است. روزنامه‌نگار و خبرنگار درپی یافتن اطلاعات با هدف آگاهی‌بخشی است، اما بازجو از اطلاعات برای پرونده‌سازی علیه یک فرد به درخواست نهادی است که این بازجو را استخدام کرده است.

نکته دیگر آنکه «بازجوخبرنگار» مشغول گرفتن «مصاحبه اجباری» از کسی است که در بازداشت و مراحل قضایی است و برای انجام مصاحبه تحت فشار روحی و روانی و‌حتی جسمی است؛ بنابراین سخنانی که در آن مصاحبه مطرح می‌شود، از نظر اصول حرفه‌ای فاقد هرگونه ارزش هست و از نظر حقوقی هم دارای ارزش قضایی نیست. در واقع این مصاحبه صرفا برای شکستن و بی‌اعتبار و آبرو کردن افراد با هدف توجیه رفتار و یا روند امنیتی و قضایی است، در صورتی‌که جهانبخش با رضایت قلبی و بدون هرگونه فشار پای مصاحبه نشسته است و اتفاقا از اعتبار فردوسی‌پور نیز استفاده می‌کند.

البته ناراحتی جریان تندرو کاملا مشخص است، چون وقتی یک بازیکن به راحتی و در مقابل یک مجری بی‌طرف و مستقل از فشار‌های روحی و روانی در زمان بازی‌های جام جهانی سخن می‌گوید، معلوم است که نگرانی ایجاد شود؛ خصوصا وقتی مخاطب متوجه می‌شود بازیکنان مثلا برای بستن دستبند مشکی تا به چه اندازه تحت فشار روحی و روانی بودند یا برای خواندن سرود نگران وضعیت خانواده و دوستانشان بودند! اینجاست که جریان تندرو اصولگرا و اتفاقا کسانی‌که سابقه بازجو خبرنگاری دارند، صفت خودشان را به دیگران می‌چسبانند، چون با این کلیدواژه هدفی بالاتر از ترور شخصیت فردوسی‌پور را پیش می‌برند؛ هدفی مثل اینکه صحبت‌های مهم این‌چنینی فراموش شود و کسی به این موضوع فکر نکند که گروهی وجود داشته که در روز‌های جام‌جهانی وظیفه اصلی‌شان ساکت کردن بازیکنان در زمان اعتراضات در ایران بوده است!

منبع: رویداد24
ارسال نظر