اقتصاد۲۴- اولین نشست آیندهپژوهی برنامههای حفاظت و احیای دریاچهها و تالابهای کشور با تاکید بر برنامه هفته توسعه دیروز در فرهنگستان علوم برگزار شد. در اولین دوره این نشست با حضور «اتاق فکر تغییر اقلیم و محیط زیست» و «شاخه بین گروهی انرژی و محیط زیست» به گستره کانونهای غبار در سراسر کشور، آثار خشک شدن دریاچه ارومیه بر سلامت مردم و پروژههای کنترل تثبیت غبار پرداخته شد. اینطور که در نشست آیندهپژوهی فرهنگستان علوم گفته شد، مواجه بلندمدت با ذرات آلاینده هوا در مناطق آلوده اطراف دریاچه ارومیه میتواند موجب افزایش بیماریهای قلبی و عروقی و تعداد مبتلایان به بیماران فشار خون شود.
در ابتدای نشست آیندهپژوهی برنامههای حفاظت و احیای دریاچهها و تالابهای کشور با تاکید بر برنامه هفته توسعه، مسعود تجریشی مسئول اتاق فکر تغییر اقلیم و محیطزیست در ابتدای این نشست ابراز امیدواری کرد که فرهنگستان علوم با تفکر آیندهپژوهی، خردمندان و اندیشمندان جامعه را گرد هم آورد تا با ترسیم موضوعات محیط زیستی، راهکارهایی به دولت ارائه شود. او گفت: «امیدواریم تا این گفتگوها به اسناد بالادستی تبدیل شود و به فرهنگستان علوم ارائه کنیم.»
بررسی وضعیت گرد و غبار در کشور با توجه به بستر تالابهای خشک شده موضوع اول این نشست بود. در این بخش علیمحمد طهماسبی، دبیر ستاد ملی مدیریت پدیده گرد و غبار به نتایج مطالعات در سطح کشور و منطقه به غبارخیزی تالابها اشاره کرد و گفت که این دادهها میتواند در تدوین برنامه هفتم توسعه مورد استفاده قرار گیرد. او درباره مطالعات سازمان حفاظت محیط زیست درباره کانونهای تولید گردوغبار گفت: «در سال ۱۳۹۸ با همکاری سازمانهای زمینشناسی، هواشناسی و منابع طبیعی شناسایی مناطق غبارخیز را آغاز کردیم و روشی را به کار گرفتیم که پیش از این در استرالیا انجام گرفته بود. وضعیت شاخص فرسایشپذیری سرزمین از نظر پوشش گیاهی در کل کشور قرمز است.»
او با اشاره به جمعآوری مطالعات پیشین ادامه داد: «بر با استفاده از دادههای پیشین، نقشه پتانسیل فرسایشپذیری سرزمین را تهیه کردیم که نشان میدهد ۳۰ میلیون هکتار از مناطق از نظر زمین -منهای عامل فرساینده (باد) - پتانسیل تولید گرد و غبار دارد.» طهماسبی با بیان اینکه مجموع این مطالعات ۳۶ جلد گزارش شده است، اضافه کرد: «ذراتی با اندازه ۱۰ میکرون و کمتر بین ۱۰ تا ۱۲ درصد غبار کشور را تشکیل میدهند. از سوی دیگر میزان غبار به نسبت میزان فرسایش بادی، یا حجم کل ذراتی که در سطح زمین به صورت غلتشی و خزشی و جهشی و غباری است ۱۰ درصد را تشکیل میدهد. این آمار نشان میدهد که سطح عظیمی از غبار در کشور ما جابجا میشود. کانونهای داخلی فرسایش بادی، توفان ماسه و گرد و غبار کشور در ۲۳ استان پراکنده است و سطحشان نزدیک به ۳۵ میلیون هکتار است و ۴.۲۴ میلیون تن ذرات زیر ۱۰ میکرون تولید میکند. این میان حدود ۲.۵ میلیون هکتار اراضی کشاورزی هستند که به تولید وابستهاند و ۶ درصد این اراضی تولید غبار دارند.»
غبار عامل افزایش فشار خون مردم حاشیه دریاچه ارومیه
در بخش دیگری از این نشست محمدتقی صمدی، استاد دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی همدان درباره «آثار خشک شدن دریاچه ارومیه بر سلامت و بهداشت» به طور خلاصه بخشی از پروژه گسترده تحقیقاتی را تشریح کرد.
در مطالعهای که از سوی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال ۱۳۹۷-۱۳۹۸ صورت گرفت، علاوه بر بررسی جنبههای محیط زیستی، اثر ذرات هوابرد ناشی از خشکی دریاچه ارومیه بر افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی و افزایش بیماری فشار خون در ساکنان منطقه مورد بررسی قرار گرفت.
صمدی هدف ویژه این مطالعه را تعیین تاثیر مواجهه با ذرات هوابرد نمکی بر بیومارکرهای مرتبط با بیماریهای قلبی-عروقی شامل هموسیستئین (Hcy) فیبرینوژن، پروتئین فعال C با حساسیت بالا (hs-CPR) و شمارش کل گلبولهای سفید و اجزای آن (WBC) در ساکنین روستاهای اطراف دریاچه ارومیه عنوان کرد و گفت که این مطالعه درباره نحوه بروز اثرات بهداشتی در مواجهه با ذرات آلاینده هوا سه فرضیه را مطالعه کرده است که به یک اتفاق منجر میشود: مشکلات قلبی و تنفسی.
به گفته او بر پایه فرضیه اول با تهنشست ریوی ذرات محیطی، بافت خارج ریوی تحت تاثیر قرار گرفته و کبد، مغز استخوان و قلب را درگیر میکند. در این صورت یا مستقیما به اثرات بهداشتی قلبی و تنفسی میانجامد، یا با فعالسازی گلبولهای سفید، قابلیت انعقاد خون را نشانه رفته و به این سرانجام میرسد یا اینکه در پاسخ فاز حاد، به اثرات قلبی و تنفسی منجر میشود.
طبق فرضیه دوم، با تهنشست ریوی ذرات با آسیب به سلولهای اپیتلیال به افزایش گونههای فعال اکسیژن (ROS)، التهاب، آلرژی و عفونت دامن میزند و سرانجام یا قابلیت انعقاد خون را تحت تاثیر قرار میدهد، یا به پاسخ فاز حاد میرسد، یا اینکه با ایجاد اختلال در عملکرد اندوتلیال به اثرات قلبی و تنفسی میانجامد.
در آخر بر اساس فرضیه سوم، اعصاب حسی تحت تاثیر قرار گرفته و با ایجاد اثرات مسیر تنفسی به مشکلات قلبی و تنفسی میانجامد.
استاد دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی همدان در ادامه به نمونهگیریها و معاینات و تکمیل پرسشنامه در افراد تحت مطالعه اشاره کرد و توضیح داد: «مبنای انتخاب مناطق آلوده و غیرآلوده در اطراف دریاچه ارومیه با استناد به نتایج مطالعه صورتگرفته در مرکز تحقیقات سنجش از راه دور (RSRC) دانشگاه صنعتی شریف در بازه زمانی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۱۵ بوده که تحت عنوان شناسایی و اولویتبندی کانونهای ایجاد گرد و غبار در بستر و حریم دریاچه ارومیه انجام شده است.»
در این مطالعه بر اساس نقشه پهنهبندی مطالعهای که در دانشگاه صنعتی شریف انجام شده، ۶ روستا به عنوان روستای شاهد انتخاب شد و با استفاده از فرمولهای آماری تعیین تعداد نمونه، ۱۶۰ نفر از اهالی این روستاها با رعایت معیارهای ورود و خروج پژوهش، انتخاب و بررسی شدند.
استاد دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی همدان با توضیح روشهای این مطالعه و تجزیه و تحلیل دادهها ادامه داد: «غلظت همه بیومارکرهای بیماریهای قلبی و عروقی در خون ساکنان مناطق آلوده به نحو معنیداری بیشتر از ساکنان منطقه کنترل بوده است. (نمونههای شاهد). با توجه به اینکه علاوه بر استناد به نتایج حاصل از طرح دانشگاه صنعتی شریف، دستگاههای نمونهبردار ذرات هوا نیز در طول مدت تحقیق در منطقه مستقر بوده، این دستگاهها نیز در زمان انجام نمونهگیریهای خون تفاوت معنیداری بین غلظت ذرات در هوای منطقه آلوده و کنترل نشان دادند و غلظت بالایی از اکسید سدیم و عنصر کلر مشاهده شد.»
نتیجه دوم مطالعه این است: «رابطه بین مواجهه با ذرات قابل تنفس و افزایش احتمال ابتلا به بیماری فشار خون هم تایید شد. نتایج بهدست آمده مشخص کرد که تعداد کل افراد مبتلا به فشار خون در روستاهای بخش شرقی دریاچه (منطقه آلوده) در مقایسه با ساکنان بخشهای جنوبی و غربی به نحو معنیداری بیشتر است. اگرچه برخی تناقضات در افراد با سنین بالای ۶۰ سال نیز مشاهده شد. این مطالعه نشان میدهد که غلظت ذرات PM۲.۵ به عنوان شاخص ذرات آلایندهای که میتوانند تا عمق ریه نفوذ کنند در مناطق آلوده بیشتر از حد مجاز سازمان جهانی بهداشت و استاندارد متوسط ۲۴ ساعته هوای آزاد سازمان حفاظت محیط زیست ایران بوده است که میتواند زنگ خطری برای افزایش بیماریهای ریوی و قلبی عروقی تلقی شود.»
صمدی در آخر گفت: «آنالیز ترکیب یونی ذرات قابل تنفس (PM۲.۵, PM۱, PM۱۰) در مناطق آلوده با استفاده از دستگاه یون کروماتوگرافی، غلظتهای متفاوتی از یونهای گوناگون را نشان داد. بیشتری غلظت یونی مشاهده به ترتیب عبارت بودند از: کلسیم، منیزیوم، سدیم، یون سولفات، یون کلراید، یون نیترات. همچنین غلظتهای قابل توجهی از اکسید سیلیس، اکسید آلومینیوم، اکسید آهن، اکسید کلسیم، اکسید سدیم و اکسید منیزیوم مشاهد شد که هر کدام میتواند اثرات بهداشتی خاصی را ایجاد کند.»
این استاد دانشگاه با اشاره به این نتایج هشدار داد: «مواجه بلندمدت با ذرات آلاینده هوا در مناطق آلوده اطراف دریاچه ارومیه میتواند موجب افزایش سطح بیومارکرهای مرتبط با بیماریهای قلبی و عروقی و تعداد مبتلایان به بیماران فشار خون شود؛ بنابراین مسئولان در احیای دریاچه ارومیه باید به این موضوع توجه کنند. با اینکه این مطالعه به مناطق آلوده روستایی در حاشیه دریاچه ارومیه تمرکز دارد، اما باید دانست با افزایش سطوح خشک دریاچه، غلظت ذرات بیشتر شده و در صورت ادامه این روند در شهرهای پرجمعیت شرق دریاچه در آذربایجان شرقی و از سوی دیگر تبریز بیماری افزایش مییابد؛ بنابراین در صورتی که خشکی دریاچه مدیریت نشود و کانون ریزگرد توسعه یابد، با اپیدمی مواجه خواهیم شد.»
او خطاب به مسئولان و صاحبنظران تاکید کرد: «خواهش میکنم به اثرات بهداشتی حاصل از دریاچه توجه جدی شود. در هوای آزاد امکان کنترل آلودگی با دستگاه و تجهیزات را نداریم. وقتی اپیدمی به جمعیتهای بزرگ برسد کنترل آن دیگر امکانپذیر نیست.»
امنیت غذایی مهمتر است یا آب؟
در میانه این نشست تجریشی با طرح این سوال که امنیت غذایی مهمتر است یا امنیت سرزمین و امنیت آبی با این پاسخ مواجه شد: «من به آقای روحانی، رئیس جمهور پیشین هم به صراحت اعلام کرده بودم که این حرفها درباره خودکفایی غیرعلمی و خطرناک است. این سرزمین ظرفیت خودکفایی ندارد. ما نمیتوانیم به جمعیت زیاد را با منابعی محدود خوراک بدهیم. حوضه ارومیه یکی از دشتهای حاصلخیز کشور است، اما درآمد سرانه کشاورزان جزو چهار مورد آخر است. چون میخواهیم حتی اشتغال را با آب حل کنیم. در حالی که امکان ندارد. ۹۰ درصد خودکفایی یعنی نیاز به ۴۶ میلیارد مترمکعب آب جدید. در حالی که برای پایداری کشور، باید آب موجود را هم از کشاورزی کم کنیم.»
در ادامه کامران زینالزاده، عضو هیات علمی گروه علوم مهندسی آب دانشگاه ارومیه و رئیس پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه، از دستاوردهای پایش دانشگاه ارومیه در پروژههای کنترل و تثبیت کانونهای گرد و غبار گفت. او این طرح را مثبت خواند و تاکید که با در نظر گرفتن نقاط قوت و برطرف کردن ضعفها، الگوی خوبی برای استانهای دیگری است که به بحران کانونهای غبار دچارند. زینالی پیش از ارائه خود، به سوال تجریشی درباره امنیت آبی و غذایی اینطور پاسخ داد: «بدون امنیت آبی، امنیت غذایی هم حاصل نمیشود. فقط نگاهی به آمار نشان میدهد که برای تامین آب شرب هم مشکل خواهیم داشت. قانون هم میگوید محیط زیست بر کشاورزی اولویت دارد.»
قرق، موفقترین پروژه بود
زینالزاده در ادامه با برشمردن کارگروههای تخصصی فرهنگی-اجتماعی، سازه و رودخانه، منابع آب، منابع طبیعی و محیط زیست، آب و فاضلاب و آب و کشاورزی به عنوان پنج کارگروه تخصصی ستاد پایش پژوهشکده دریاچه ارومیه، مصوبات و پروژههای کارگروه منابع طبیعی و محیط زیست را برشمرد: «گزارش مطالعه و پایش عملیات در دست اقدام توسط اداره کل منابع طبیعی آذربایجان غربی برای شناسایی کانونهای تولید ریزگرد و تثبیت آنها (تهیه و اجرای طرحهای جامع مقابله با بیابانزایی) و گزارش مطالعه و پایش اقدامات اجرایی با مندرجات موافقتنامه حفاظت، پایش و احیای تالابها و رودخانههای در معرض خطر.»
به گفته او نهالکاری همراه با آبیاری و تولید نهال، بوتهکاری همراه با آبیاری و تولید نهال، ساخت بادشکن غیرزنده، مدیریت هرزآب، اصلاح و پرورش گززارها، قرق، آبیاری سنواتی، نگهداری و پایش ایستگاههای پایش فرسایش بادی، مدیریت مشارکتی و منابع طبیعی و توسعه روستایی (ترسیب کربن)، اجرای روشهای نوین مقابله با فرسایش بادی و گرد و غبار، عملیات فارو همراه با بذرپاشی و عملیات پیتینگ همراه با بذرپاشی از مجموعه طرحهای اداره کل منابع طبیعی و اداره کل محیط زیست آذربایجان غربی بوده است.
زینالزاده از این میان قرق را یکی از موفقترین پروژههای کنترل و تثبیت کانونهای گردوغبار معرفی کرد و گفت: «پروژههای قرق در محدودههای سپرغان ارومیه، آغداش میاندوآب و آغزیارت سلماس، به دلیل وجود بانک بذر و شرایط اقلیمی منابس برای قرق و قرقبانی مناسب در برابر تعرضهای اجتماعی، اقدامات و نتایج قابل قبولی داشت. یکی دیگر از طرحهای موفق اجرا شده در تثبیت ریزگرد هم، پروژه بوتهکاری، ایجاد بادشکن و قرق منطقه جبلکندی ارومیه است.»
به گفته او این میان، اما کاستیهایی در ابتدای پروژه وجود داشته که رفتهرفته مرتفع شده است؛ از جمله اینکه ابهامات زیادی در مکانیابی صحیح کانون ریزگرد وجود دارد و اصول مبانی بوتهکاری برای تثبیت خاک در اجرای این پروژهها رعایت نشده است. از سوی دیگر گزارش مطالعات مهندسین مشاور پروژههای منابع طبیعی در اختیار تیم پایش قرار نگرفته و این تیم رفرنسهای انتخاب گونه، مکان و دلایل تعیین فاصله و مدت آبیاری را ندارد. همچنین در پروژههای نهالکاری همراه آبیاری موفقیتی در پروژه مشاهده نشد و گونههای کشتشده رشد خاصی نداشته اند.
در نهایت این پیشنهادات مطرح شد: «افزایش تعداد قرقبانان، چرا که یک نفر برای محدوده ۲ هزار هکتاری کافی نیست، همکاری ضابطین قضایی کشور (شورای حل اختلاف) در اثربخشی قرق و جریمه فرد خاصی، احداث برجهای مراقبت با ارتفاع دهمتری برای قرقبان، نصب دوربین مداربسته آنلاین و اتاق کنترل در مناطق قرق برای کنترل بهتر.»
اعضای جدید ستاد احیا را نمیشناسیم
در ادامه این نشست طهماسبی، دبیر ستاد ملی مدیریت پدیده گرد و غبار طهماسبی یکی دیگر از مشکلات طرح قرق را امنیتی کردن این مسئله دانست و گفت: «در بعضی موارد ناچار بودیم با افراد حراستی و نظارتی ارتباط بگیریم تا کار اداری قرق انجام شود.»
او درباره تکرار روشهای پیشین هشدار داد و گفت: «وقتی نشریات کتابخانه سازمان جنگلها (سازمان منابع طبیعی امروزی) را مرور میکردم، به مطالبی از سال ۱۳۳۶ رسیدم که هنوز تکرار میشود. در واقع ما از تجربهها و مطالعات گذشته استفاده نمیکنیم و هر بار چرخ را از نو اختراع میکنیم. این یکی از آسیبها برای طرحهای اینچنینی است. آسیب دیگر تغییرات افراد و دولتهاست که طرحها را نیمهکاره میگذارد.»
دبیر ستاد ملی مدیریت پدیده گرد و غبار با طرح این موضوع ادامه داد: «نیاز است با گروه جدیدی که مسئولیت ستاد احیای دریاچه ارومیه را به عهده گرفتهاند ارتباط بگیریم و بدانیم که برنامهشان چیست. در جلسه اولی که تشکیل شد و به اتفاق آقای سلاجقه شرکت کردیم، فقط من بودم که از برنامههای پیشین اطلاع داشتم و باقی همه افرادی جدید بودند.»