اقتصاد۲۴- شمار زیادی از پروژههای وزارت نفت برای افزایش تولید گاز بر زمین مانده و برخلاف وعدههای قبلی مدیران این وزارتخانه، افزایش تولید گاز در هالهای از ابهام است و به نظر میرسد که زمستانهای ناترازی پیشروی ایرانیان است. حالا در شرایطی که صنایع کشور گرفتار کمبود گاز هستند، واحدهای روابطعمومی این وزارتخانه به جای تمرکز بر عملکرد مدیران نفتی، با برجستهکردن اخباری تحت عنوان مسئولیتهای اجتماعی تلاش میکنند گزارشهایی درباره وظیفه اصلی این وزارتخانه را به حاشیه ببرند.
پروژههای گازی معطل
این روزها مشغولیت بیشتر مدیران نفتی بهخصوص پارس جنوبی به جای تلاش برای تولید و به توسعه رساندن فازهای باقیمانده و فکر عاجل برای زمستان، برقراری مجالس سخنرانی و دعوت از واعظانی همچون آقاتهرانی است تا رسیدگی به تأخیرهای فاز ۱۱ یا ۱۳ یا چارهاندیشی درباره فشارافزایی که بحران دو سال آینده پارس جنوبی است؛ بحرانی عمیق و جدی به نام «افت فشار» یا تعلل در فاز ۱۶ یا عقبافتادن در توسعه میدان فرزاد که با عربستان مشترک است. روایت واقعی از صنعت نفت، روایت رکود و تعلل است. روایت و تصویرسازی دولتیها، اما رؤیافروشی نسیه و اقدامات نمایشی از کوچکترین اتفاقات است.
رؤیافروشی با احتمال کشف یک میدان
روایت این روزهای صنعت نفت و گاز کشور روایتی غریب است. مدیرانی که با اعداد و آمارها و مقایسههایی مبهم دستاوردسازی میکنند؛ مثلا اعلام دو یا چندبرابرشدن یک موضوع (تولید، صادرات، رشد و...) بدون اشاره دقیق به عدد و رقم و مبنای مقایسه و زمان و شرایط تحقق آن.
با وجود این، بررسی میدانی و گفتههای کارشناسان، روایتی سوای روایت مدیران نفتی به دست میدهد. روایتی که از رکودی سنگین بر محیطهای نفتی سخن میگوید؛ ازجمله توقف طرحهای جاری و کلیدنخوردن و شروعنشدن جدی طرحهایی نظیر پالایشگاه شهید سلیمانی، میدان آزادگان و کنسرسیوم کذاییاش، توسعه میادین گازی باقیمانده جهت جبران کمبود یا ناترازی گاز و... از این دست هستند.
برای مثال میتوان به مصاحبه اخیر خجستهمهر، مدیرعامل شرکت نفت، دقت کرد که گفته است «احتمال دارد لایه گازی جدیدی در پارس جنوبی کشف شود. خبر قطعی آن بعدا اعلام میشود!». دقیقا مشخص نیست سخن این مدیر نفتی حاوی چه ارزشی است و صحت آن چگونه قابل احراز است؟ هرچند آگاهان میدانند که هیچ خبری نیست و اتفاق تازهای رخ نداده است، اما تولید این دست اخبار فاقد ارزش خبری، رؤیافروشی نیست؟ سخن از آیندهای محققنشده که برای توصیف آن، نه حسابوکتابی در کار است و نه پاسخگویی در آن زمان.
یادمان نرود درست یک سال پیش همین دولت ارز ترجیحی را حذف کرد و مدعی شد که فقط چهار کالا گران میشود، اما بعد از یک سال صدها کالا بهشدت و چند برابر گران شدند و کسی امروز پاسخگوی آن سخنان و ادعاها نیست. این در حالی است که ادعاهای مدیران نفتی این روزها حتی از این پیشبینی، غیرکارشناسیتر و بدون پایه و اساستر است.
در حال حاضر شمار زیادی از پروژههای نفت و گاز معطل مانده است و در حالی که شرکت ملی نفت مدعی است فعالیت روی پروژههای میدان گازی کیش آغاز شده و کار اجرائی روی فاز اول میدان گازی کیش را مثال زدهاند، اما برآوردهای میدانی «شرق» میگوید واقعیت با این گفته فاصله دارد؛ طرحی که قرارداد آن نسبت به برآوردهای قبلی به طرز عجیبی بسیار متورم و گران شده و هنوز قرارداد آن به تصویب شورای اقتصاد و هیئت ترک تشریفات نرسیده و هزینه طرح فعلی و اصل کشیدن لوله دریایی از کیش تا عسلویه هم زیر سؤال جدی کارشناسان نفتی (ازجمله مدیران فعلی وزارت نفت نظیر آقای نوشادی) و همچنین مراجع نظارتی و حاکمیتی است.
همچنین سفارش و تأمین لوله دریایی آن هم بلاتکلیف است و در هر صورت برخلاف تصور مدیران نفتی، برای بهرهبرداری از این پروژه در بازه زمانی ۱۴ماهه، به نظر میرسد تا سه سال دیگر هم تولید گاز از فاز اول میدان کیش قابل تصور نیست.
تجربیات ارزشمند یک شکست
مدیرعامل شرکت نفت درباره مشکلات عجیب فنی فاز ۱۱ پارس جنوبی در بخش حفاری و نیز حادثه شناور اوشنیک در برداشتن و نصب سکوی C فاز ۱۲ در پاییز گذشته و زمان آمادگی شناور، توضیحی که نداده هیچ، آن را بهعنوان «تجربهای ارزشمند» برشمرده است.
روایت مطلعان نفتی این است که به احتمال زیاد امسال هم خبری از تولید جدی و درخور توجه در فاز ۱۱ نخواهد بود و وعده سال قبل و امسال، یک رؤیافروشی بیش نبوده است.
منابع مطلع میگویند سکوی دوم فاز ۱۱ و فشارافزایی آن، در پیچ و خم مناقصات و تردید و تعلل کارفرما در تصمیمگیری گرفتار شده است. این در حالی است که بارها گفته شده قطر در آن سوی میدان پارس جنوبی قراردادهای فشارافزایی را بسته و افت فشار گاز را جدی گرفته است. فعلا که خالص عملکرد و نمره شرکت نفت و مسئولان آن در فاز ۱۱ که البته کانون و ترجیعبند انتقاداتشان به دولت قبل بود، منفی پنج میلیون مترمکعب در روز بابت حذف و کاهش بلاوجه تولید سکوی C فاز ۱۲ است!
درباره خط جدید فاز ۱۶ پارس جنوبی و وعده افزایش تولید روزانه ۱۴ میلیون مترمکعب گاز هم خبرها حاکی از آن است که خط جدید که لوله آن در دولت قبل تأمین شد، نزدیک دو سال است گرفتار تعلل و تأخیرها و ادعاهای شرکت تأسیسات دریایی در مراحل اجرائی است و تکمیل نشده و تولید آن به احتمال زیاد به زمستان امسال هم نخواهد رسید.
سکوی ۱۳ آلفا هم که قرار بود سال گذشته به تولید برسد، امسال نیز به تولید نخواهد رسید و تکمیل دهها حلقه چاه باقیمانده پارس جنوبی که همه اقلام آن در دولت قبل تأمین شده و فقط رانش لوله در چاهها را نیاز داشت، دو سال است بلاتکلیف مانده و تولید گاز از این پروژه هم به امسال نمیرسد.
ابهام در وعده افزایش تولید گاز
به جز پروژههای گفتهشده، به نظر میرسد حفر چاههای درونمیدانی نیز رها شده است. با این حساب، کل وعده دوساله وزارت نفت و شرکت نفت برای افزایش تولید گاز به میزان ۴۰ تا ۵۰ میلیون مترمکعب در روز، برای امسال هم گویا محقق نمیشود و تا سال آینده نیز چشماندازی برای افزایش تولید ندارد و در شرایط افت طبیعی تولید میدان ناشی از کاهش فشار مخزن پارس جنوبی، متأسفانه زمستانهای سخت و سختتری احتمالا در راه است.
درباره طرحهای جدید توسعه و شروع و پیشبرد آنها نیز وضع چندان مساعد نیست. در میدان گازی پارس شمالی دو سال است در دایره تعلل گرفتار شدهایم و از تکمیل طراحی پایه و عقد قرارداد توسعه آن خبری نیست.
باختن به عربستان در فرزاد ب
در این میان، میدان فرزاد ب هم در دو سال گذشته حتی قرارداد مطالعات طراحی پایه آن واگذار و آغاز نشده است، چه رسد به عملیات اجرائی آن! این میدان با عربستان مشترک است و به نظر میرسد که این کشور فعلا از رقابت با ما خیالش راحت است.
بهجز این، در میدان گازی بلال نیز هنوز هیچ کار جدیای شروع نشده است. لایه نفتی پارس جنوبی هم که توسط نورچشمی این روزهای نفت، یعنی شرکت تأسیسات دریایی، در دایره تعلل و رکود گرفتار مانده است.
در کنار این تعللها، روابطعمومیهای نفتی تا میتوانند پروژههایی به اسم مسئولیت اجتماعی را برجسته میکنند. کمکهایی مانند پرداخت ۵۰ میلیارد تومان به یک نهاد فرهنگی-مذهبی یا ساخت ۷۰۰ واحد برای طلب جهرم و مراسمهایی نظیر افتتاح دستگاه سیتیاسکن تا احتمالا عملکرد نامناسب وزارت نفت برای افزایش تولید را به حاشیه ببرند.