تاریخ انتشار: ۰۹:۳۵ - ۱۰ تير ۱۴۰۲

مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از نگاه محمد‌مهدی عسگرپور

براساس مصوبه اخیر شورای انقلاب فرهنگی، وظیفه نظارت در حوزه سکو‌های صوت و تصویر فراگیر و شبکه نمایش خانگی طبق قانون اساسی و قوانین موضوعه، بر عهده سازمان صداوسیما قرار دارد؛ موضوعی که در چند روز اخیر بحث‌های زیادی به راه انداخت و این مصوبه را نابودی شبکه نمایش خانگی دانستند.

اقتصاد۲۴- محمدمهدی عسگرپور، کارگردان و دبیر انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئویی برخط، دراین‌باره گفت: «وقتی درباره این موضوع صحبت می‌کنیم، باید نکته‌ای را در نظر داشت. گاهی اوقات برخی افراد و نهاد‌ها تلاش می‌کنند اظهارنظر‌های موافق یا مخالف در هر حوزه‌ای را که ممکن است تبدیل به چالش شود، ساده‌سازی کنند.

ساده‌سازی‌کردن در کشور ما معمولا از سوی برخی نهاد‌ها تکلیفش روشن است. اینکه گفته می‌شود افرادی که انتقاد می‌کنند یا نقدی دارند، سرسپرده هستند. یا در سطح پایین‌تر مثل روزنامه‌نگاری که باقی روزنامه‌نگار‌ها را متهم به پول‌گرفتن از پلتفرم‌ها می‌کند. این داستان تقریبا همیشگی است. البته این نهاد‌های حاکمیتی در حوزه ما به‌هرحال طرفدار هم دارند. بعضی اوقات ممکن است این طرفداری از روی اعتقاد به یک نگاه باشد و گاهی اوقات ممکن است به مناسبات مالی و اقتصادی برگردد. نهاد‌ها یا افراد دیگر هم از دیگر سو، ممکن است گاهی در کلان، مبانی و نقد‌های هیجانی مطرح کنند که خب همه این موارد در این سال‌ها تجربه شده است. در سینما که زیاد با آن مواجه شده‌ایم، اما چیزی که معمولا نادیده گرفته می‌شود و از بین می‌رود، بحث‌های کارشناسی دقیق است. قطعا در این میان یک‌سری بحث هیجانی یا شعاری اتفاق می‌افتد، اما بحث کارشناسی کمتر شکل می‌گیرد».


بیشتر بخوانید:رضا عطاران با این سریال به شبکه نمایش خانگی می‌آید


او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «ما درباره حوزه‌ای صحبت می‌کنیم که قبل از اینکه مفهومش تعریف شود، قانون‌گذاری آن شکل می‌گیرد. درحال‌حاضر واژه صوت و تصویر فراگیر تعریف نشده است و برخی وارد مصادیق آن شدند. انگار عجله داشتند. خسته شدند از اینکه متوجه شدند این واژه را نمی‌توان تعریف کرد. من با بسیاری از این دوستان هم‌جلسه‌ای بودم. متوجهم برخی از آن‌ها از ارائه تعریف مناسب و به‌دردبخور که حتی خودشان را راضی کند، خسته یا عاجز شدند. برخی از آن‌ها هم معتقدند که این واژه توسط افرادی ابداع شده، بدون اینکه بدانند درباره چه چیزی صحبت می‌کنند. در مقطع تاریخی خاص با پخش زنده روبه‌رو بودیم، دوستان نمی‌دانستند با این پدیده چگونه رفتار کنند، چراکه پخش زنده همواره در صداوسیما معنا پیدا می‌کرده است. بعد سکو‌هایی به وجود آمدند که می‌توانستند از فضای اینترنت استفاده کنند و پخش زنده داشته باشند. برای اینکه واژه پرطمطراقی هم پیدا کرده باشند، اسم صوت و تصویر فراگیر را روی آن گذاشتند. بدون اینکه آن را درست فهم کرده باشند. اصلا کدام صدا فراگیر است؟ چقدر باشد مصداق فراگیری است؟ ۱۰۰ نفر یا دو هزار نفر؟ یا اساسا از طریق چه مدیومی پخش شود، فراگیر است؟ آیا همین که در بستر اینترنت باشد فراگیر محسوب می‌شود؟».

عسگرپور ادامه داد: «آیا وقتی کسی در خانه شخصی‌اش کاردستی درست می‌کند یا آشپزی می‌کند و از خودش فیلم می‌گیرد و روی پلتفرمی می‌گذارد، این صوت و تصویر فراگیر است یا نیست؟ اگر پنج یا صد نفر ببینید، فراگیر است؟ اگر کسی در خیابان موزیک می‌زند و می‌خواند و در اطراف مخاطبانی شنونده او هستند، این تصویر فراگیر است یا نیست؟ هزار و یک سؤال ممکن است دراین‌باره ایجاد شود که در اینجا نهاد‌های آیین‌نامه‌نویس و قانون‌گذار از این مرحله عبور کرده‌اند. با خودشان می‌گویند این مباحث را رها کنیم و برویم سر اصل مطلب. سریال‌سازی یعنی چه؟ از اول همین را می‌گفتید. چرا با واژه‌ها بازی کردید. چرا جلسات متعدد گذاشتید؟ چرا شورای عالی فضای مجازی درگیر این کار شد؟ چرا شورا‌های مختلف تشکیل شد؟ چرا حکم به شورای عالی فضای مجازی داده شد که خودشان این کار را انجام دهند، ولی وسط راه از آن‌ها هم گرفتید و باز خسته شدید و احساس کردید که این مسیر انگار شما را زودتر به هدف نمی‌رساند».

او ادامه داد: «در فعالیت‌های فرهنگی این حجم از ناپختگی، بدون اینکه مقدمات را درست طی کرده باشید، تبعات زودهنگام و بلندمدت دارد. در کوتاه‌مدت همین التهاب و بی‌نظمی را که ایجاد شده است، می‌بینید. به نظر من اینکه حالا با چند بخش‌نامه شدید و غلیظ و اینکه نهاد‌های دیگر کمک کنند و بگیر و ببند ایجاد کنند که آن را جا بیندازند، تصور غلطی است. به این دلیل که تکنولوژی در حال رشد است و ما ممکن است به زودی با چیز دیگری روبه‌رو شویم که اساسا همین پلتفرم‌ها دیگر موضوعیت نداشته باشند؛ بنابراین دوستان درباره موضوعی درگیر هستند و ممیزی آن در ذهنشان است که اساسا دیگر موضوعیت ندارد».

کارگردان فیلم «میهمان داریم» ادامه داد: «به عنوان فردی که سال‌هاست در این حوزه کار می‌کنم، به جرئت می‌گویم امثال ما تشنه مباحث این‌چنینی هستیم. اینکه حاکمیت اجرائی فضایی ایجاد کند که ما بتوانیم به این کلیات بپردازیم. به جای اینکه به سرعت وارد این مباحث شویم که کدام نهاد باید ممیزی انجام بدهد. به نظرم تا به امروز هم موضوع ساده‌سازی شده است؛ یعنی همین که وقتی از فیلم سینمایی صحبت شده آن را به ارشاد مرتبط دانستند و وقتی از سریال حرف به میان آمده، صداوسیما را مسئول آن می‌دانند. چون سریال‌سازی در تلویزیون انجام می‌شود. متأسفانه به همین شکل موضوع را حل کردند. درصورتی‌که اصلا متوجه نشدند که با یک عرصه کاملا جدید و مدرن طرف هستند. در تمام دنیا مثال بارز این ماجرا وجود دارد که درباره پدیده‌ای جدید نمی‌توان با نهاد‌های سنتی که مسائل قدیمی خودشان را پیگیری می‌کنند و حتی به روز هم نشده‌اند، یک جریان تنظیم‌گری مدرن طراحی کرد. صرف اینکه من دو یا سه کارمند یا مدیر دارم که آن‌ها زبان انگلیسی هم می‌دانند، مشکل شما را حل نمی‌کند. این فقط اطلاعات غلط منتقل می‌کند؛ آدم‌هایی که اطلاعاتشان را از جا‌هایی مونتاژ‌شده به مدیران گزارش می‌دهند که در انگلیس و فرانسه شرایط به چه صورت است و از تجربیات هرکدام از کشور‌ها تیکه‌ای مونتاژ می‌کنند و ارائه می‌دهند. معمولا اطلاعات را هم به زبان خارجی مقابل مدیر مربوطه می‌گذارند که یعنی خیلی کار کارشناسی‌شده‌ای است. برخی از مسئولان مربوطه هم متوجه نیستند درمورد چه چیزی تصمیم می‌گیرند. به همین دلیل ما وارد عرصه‌ای این‌چنین می‌شویم. البته می‌دانم مصوبه اخیر ممکن است پیچیدگی‌های دیگری هم داشته باشد. کمااینکه به نظرم با بخشی از بدنه هنر و هنرمندان در ارتباط با جریانات ماه‌های قبل می‌تواند تسویه‌حسابی صورت بگیرد یا صف‌آرایی جدیدی شکل بگیرد».

او ادامه داد: «چنین تصمیاتی هم معمولا تأثیرگذار است. به نظرم شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌توانست پیش از این مصوبه توضیح بدهد. نه اینکه با کسانی که شبیه خودشان هستند، یک مناظره تلویزیونی راه بیندازند و یک مدل حرف بزنند و ما احساس کنیم مناظره‌ای شکل می‌گیرد. این موارد هم به نظرم ممکن است مشکل این هفته آن‌ها را حل کند، ولی مشکل هفته بعد را حل نمی‌کند. به همین دلیل فکر می‌کنم آن نگاه کلان‌نگر که می‌تواند این اتفاق را به یک فرصت بسیار مهم برای صنعت تصویر و فیلم در کشور تبدیل کند که اتفاقا می‌تواند ما را به نقطه بهتری منتقل کند، آن را تبدیل به زحمت می‌کند. اینکه همه درگیر شویم و ببینیم با این مصیبت تازه باید چه کار کنیم. به‌هر‌حال از معدود کشور‌هایی هستیم که توان تولید بالا هم داریم. چون بخشی از عملکرد مدیران فرهنگی در سال‌های اخیر باعث شده این موارد در حد توان باقی بماند و بخشی از آن هم تحلیل برود. این‌طور نیست که توان امروز ما مثل توان ۱۰ سال پیش باشد. چون این توان را داریم. پلتفرم هم داریم و البته نت درست و حسابی نداریم. به نظرم با این امکانات همچنان می‌توانیم کارکرد‌هایی در وسعت منطقه و دنیا داشته باشیم.

متأسفانه افرادی این نوع تصمیمات را گرفتند و ظاهرا قرار است بازهم در سینما تصمیمات این‌چنین اتخاذ شود و معادلات جهانی هم انگار برای آن‌ها هیچ اهمیتی ندارد. وقتی با آن‌ها درباره این موضوع صحبت می‌کنید که نقش ما در جهان و معادلات فرهنگی چطور می‌تواند باشد، نه‌تن‌ها اشتیاق ندارند بلکه به نظرم فکر می‌کنند بهتر که اصلا ارتباط جهانی نداریم. این نوع مدیران مدل‌هایی در ذهنشان است که فقط به درد خودشان و وایت‌بردشان می‌خورد. اینکه روی تخته اشکالی رسم کنند و از آمال و آرزو‌های عجیب و غریبشان صحبت کنند. نه به پتانسیل‌های موجود توجه می‌کنند و نه تمایلی به انتقال تجربه به مدیران بعدی دارند و نه می‌توانند با هنرمندان درباره این موارد صحبت کنند. تصمیمات آن‌ها فقط به درد گزارش‌های تلویزیون می‌خورد که ما احساس کنیم در این حوزه‌ها هم بالاخره صحبت می‌شود».

منبع: روزنامه شرق
ارسال نظر