اقتصاد۲۴- فعالیت محمدجواد ظریف در روزهای اخیر بسیار زیاد شده است. او که مدتی را در سکوت میگذراند حالا بیش از گذشته در قالب یک تئوریسین و منتقد وارد گود شده و به سیاست خارجی دولت انتقاد میکند.
ظریف، از سکوت تا طوفان
ظریف سرگذشت پرفراز و نشیبی را در چند سال اخیر داشته است. او در سال ۱۳۹۲ وارد ساختمان وزارت امور خارجه شد و با انعقاد برجام به یک شخصیت محبوب تبدیل شد.
با این حال، هر چه به سالهای پایانی دولت روحانی نزدیکتر میشدیم از محبوبیت ظریف کمتر میشد. در سال ۱۴۰۰ و بعد از انتشار گفتگوی مفصل او با سعید لیلاز و حرفهای جنجالی او درباره تسلط میدان بر دیپلماسی، مرد اول وزارت امور خارجه آرام ارام کنار گذاشته شد و بعد از روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی به کلی از صحنه سیاسی کشور حذف شد.
ظریف حدود دو سال را در سکوت نسبی به سر برد. در این مدت، مخالفان برجام شروع به تاختن به او کرده و حتی برخی نیز انگ جاسوسی به او زدند. با این حال، ظریف در بیشتر موارد سکوت پیشه کرد و ترجیح داد به فعالیتش در دانشگاه ادامه دهد.
با این حال، از بهار سال جدید، فعالیتهای رسانهای وزیر امور خارجه سابق ایران شدت گرفت. ظریف ابتدا در صفحه اینستاگرامش از فعالیت خود در ۸ سال وزارتش دفاع کرد و مدعی شد در آن زمان، کشور را از یک بحران بزرگ نجات داده است. او در پست اینستاگرامی خود، این تلقی را که سازش پذیری، منفی و سازش ناپذیری، مثبت است، زیر سوال برد و با اشاره تاریخی به قرارداد ترکمانچای و تاکید بر این نکته که این قرارداد حاصل تندروی و سازش ناپذیری پیش از آن بود نوشت: برای پیشگیری از ترکمانچایها باید «انتخاب کنیم» که آرزوهایمان را در چارچوب امکانات دنبال کنیم...، ولی حتی در واژههایمان هم توجه به امکانات را ناشایست میدانیم.
چرا «سازشکار» منفی، و «سازشناپذیر» مثبت است؟
مگر سازش جز به معنی دستیابی به نقطهی اشتراک و توازن برای حرکت به سوی آرمانهاست؟
مگر میتوان از روش دیگری به آرمانها رسید؟
فعالیت ظریف پس از این پست جنجالی بیشتر و بیشتر شد. سخنرانی او در «خانه اندیشمندان علوم انسانی» بیش از پیش جنجالی شد و نام او را بیشتر از گذشته مطرح کرد.
ظریف و تئوری سیاسی اش؛ در جهان گذار باید با همه دوست و دشمن بود
ظریف در سخنرانی خود در خانه اندیشمندان علوم انسانی بر نظریه ورود جهان به عصر گذرا تاکید کرد (مشروح سخنرانی را اینجا بخوانید). او گفت در حال حاضر هیچ ابرقدرتی بر دنیا حاکم نیست و جهان در حال گذار به عصر جدیدی است. او تاکید کرد، در این جهان، هیچ متحد دائمی یا دشمن واقعی وجود ندارد و به همین دلیل، خوب و بد هم معنای خود را از دست داده است. در این جهان، تنها ائتلافها و دشمنیهای موقتی وجود دارند که مبنای آنها هم منافع ملی است.
بیشتر بخوانید: پیشبینی ظریف برای برجام محقق شد
ظریف در ادامه نقدی بر سیاست خارجه دولت رئیسی کرد. دولت ابراهیم رئیسی معتقد است همچنان جهان تک قطبی به کار خود در جهان ادامه میدهد، اما قطب فعلی دنیا از غرب به شرق انتقال یافته و ایران نیز به جای غرب باید به شرق متکی باشد. ظریف ضمن انتقاد به این دیدگاه تاکید کرد که دوستی دائمی با روسیه و چین و دشمنی دائمی با آمریکا آسیب زا است و ایران نه باید ضد روس باشد و نه ضد آمریکا و در عصر گذار، باید با همۀ این کشورها رابطه داشت و در عین حال، فاصله خود را هم از آنان حفظ کرد.
ظریف در سخنرانی مهم خود تاکید کرد که نگاه حاکم بر کشور همچنان نگاه جنگ سرد است و دولتمردان از روسیه توقع ایفای نقش شوروی را دارند در حالیکه نه روسیه جدید شوروی عصر جنگ سرد است و نه آمریکا ابرقدرت دهه اول هزاره جدید.
بسیاری در مورد آینده ظریف کنجکاوند. پدر برجام قصد بازگشت به سیاست را دارد؟ آیا او برای انتخابات ریاست جمهوری خیز برداشته؟ آیا او قصد ایجاد یک گفتمان یا حزب جدید در داخل نظام جمهوری اسلامی ایران دارد؟ یا صرفا تلاش دارد به لحاظ تئوریک نظریه غالب دستگاه دیپلماسی ایران را تغییر دهد؟
آنچه بیش از همه در سخنرانی ظریف برجسته شد، انتقاد از روسیه گرایی بود. ظریف با اشاره به خاطرهای از دوره انعقاد برجام و ماجرای تامین سوخت نیروگاه بوشهر توسط روسیه، گفت: «روسها گفتند اجازه نمیدهیم ایران برای بوشهر سوخت تولید کند؛ تا روز آخر تلاش کردند که نشود. ما خیال میکنیم که روسیه رفیق استراتژیک ماست، اما این استراتژیک با استراتژیکی که ما فکر میکنیم فرق میکند!» (اینجا ببینید).
این گفتگو زمانی برجسته شد که اکانت رسمی وزارت خارجه روسیه در اقدامی عجیب، از نام جعلی "خلیج عربی" برای "خلیج فارس" استفاده کرد و در حرکتی دیگر، با امضای بیانیهای از تلاشهای امارات برای پس گرفتن جزایر سه گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی حمایت کرد (اینجا بخوانید). این رفتار روسیه انتقادات فراوانی را در داخل به وجود آورد و بسیاری از رسانهها از روس گرایی بیش از حد وزارت امور خارجه انتقاد کردند.
ظریف؛ تئوریسین گوشه نشین یا رهبر بعدی اصلاح طلبان؟
در این شرایط، بسیاری در مورد آینده ظریف کنجکاوند. پدر برجام قصد بازگشت به سیاست را دارد؟ آیا او برای انتخابات ریاست جمهوری خیز برداشته؟ آیا او قصد ایجاد یک گفتمان یا حزب جدید در داخل نظام جمهوری اسلامی ایران دارد؟ یا صرفا تلاش دارد به لحاظ تئوریک نظریه غالب دستگاه دیپلماسی ایران را تغییر دهد؟ درباره اینکه فعالیت ظریف تئوریک است یا جنبه عملی و سیاسی دارد نمیتوان قضاوت کرد و زمان این مساله را روشن خواهد کرد. با این حال، بسیاری سخت در تلاش اند که ظریف را به سمت سیاست کشانده و او را وارد بازی انتخابات کنند.
ظریف بارها گفته هیچ قصدی برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ندارد، اما گروهی از اصلاح طلبان مشتاقند که او را در قامت رقابت با اصولگرایان ببینند. این گروه از اصلاح طلبان غالبا از کسانی هستند که دیگر امیدی به بدنه اصلی اصلاح طلبی و به خصوص شخص محمد خاتمی نداشته و او و تفکراتش را تمام شده میدانند. آنها مدعی اند جبهه اصلاح طلبی از فکر نو خالی شده و به همین دلیل، دیگر هیچ جریان مردمی از اصلاح طلبان حمایت نمیکند و سبدهای رای احزاب اصلاح طلبی خالی خالی شده است. در این وضعیت، تنها محمد جواد ظریف است که فکری نو و سابقهای روشن داشته و پتانسیل جذب گروههای مخالف حزب حاکم را دارد.
با این حال، آنچه واضح است این است که ظریف فقط در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجه صاحب رای و دیدگاه است و در سایر امور سکوت پیشه کرده است. به همین دلیل، قادر به ارائه یک نظریه عملی و فراگیر برای اقتصاد، فرهنگ و سیاست داخلی نیست. خود او هم چنین ادعایی ندارد و بارها گفته تخصص ریاست جمهوری را ندارد و تنها کاری که خوب بلد است، مذاکره و فعالیت دیپلماتیک است.
ظریف فردی زیرک و محتاط است. او به خوبی از نقص خود آگاه است و میداند نمیتواند با این گفتمان و آورده، رهبری اپوزیسیون حزب حاکم را بر عهده بگیرد. به همین دلیل، همیشه تاکید کرده که قصدی در ورود جدی به ساختار قدرت یا ریاست جمهوری ندارد.
منبع: خبر فوری