اقتصاد۲۴-در اعتراف به احساس تنهایی یک انگ وجود دارد و اگر نتوانیم ارتباط معناداری با مردم در زندگی روزمره خود داشته باشیم، ممکن است به این نتیجه برسیم که ما مشکلی داریم یا به نوعی توسط خود و دیگران قضاوت شویم که فردی دوست داشتنی هستیم یا نیستیم.
رشد کردن در خانوادهای که حمایت عاطفی کافی را از شخص نداشته باشد یا به فرزندان خود آموزش ندهد که در صورت بروز یک مشکل مکان امنی بهنام خانواده و اعضای آن وجود دارد تا بتواند کمی در مورد آنها فکر کند یا با کسی در میان بگذارد، میتواند بر بار وضعیت احساس تنهایی بیافزاید.
یافتههای جدید، نشان میدهد که تنهایی نه تنها بر سلامت روان، بلکه بر افزایش خطر بیماری قلبی، سکته مغزی و زوال عقل نیز تأثیرات قابل توجهی دارد. یک جراح عمومی در ایالات متحده در یک گزارش مشاورهای ۸۵ صفحه ای، تنهایی را یک اپیدمی جدید بهداشت عمومی میخواند و اعتراف میکند که او نیز از تنهایی رنج برده است.
عقل سلیم به ما میگوید که این همهگیری تنهایی ممکن است بخشی از فرهنگ در حال تغییر ما باشد که از زمان ظهور همهگیری کووید-۱۹، گسترش وسایل الکترونیکی و رسانههای اجتماعی و اشتغال ترکیبی ویا کار در خانه تشدید شده است.
اما در مورد انگ احساس تنهایی چطور؟ اگر مردم نمیتوانند آن را بپذیرند، در مورد آن صحبت کنند یا از دیگران خواست کمک کنند چگونه میتوانند امیدوار باشند که با تنهایی خود مبارزه کنند؟ ارتباط عاطفی با دیگرانی که به آنها اهمیت میدهیم، کلید باز کردن قفل انزوا و تنهایی است.
مدام به خود نگویید که تنها هستید، خودگویی منفی میتواند شما را در چرخهای از انزوا نگه دارد، پس با گاردی بسته در مورد احساس تنهایی خود با دیگران وارد تعامل نشوید.
شروع کنید درباره تنهایی با دیگران صحبت کنید. تعجب خواهید کرد، از اینکه دیگران نیز همانند شما فکر میکنند این موضوع چقدر میتواند به شما کمک کند.
از طریق راههای کوچک با دیگران ارتباط برقرار کنید، مانند لبخند زدن، کمک به کسی در فروشگاه مواد غذایی یا احوال پرسی گرمتر با کسانیکه با آنها برخورد دارید.
به جای پایبندی به موضوعات سطحی بحث، برقراری ارتباط با همکاران، دوستان، خانواده و عزیزان را در سطحی عمیقتر تمرین کنید. به یاد داشته باشید، این ارتباطات عمیقتر است که به شما کمک میکند با کسی احساس نزدیکی کنید.
به فرزندان خود بیاموزید که چگونه با شما و یکدیگر ارتباط عاطفی برقرار کنند. این شامل صحبت در مورد احساسات خود شما است که به آنها میآموزد که در چه زمانی و با چه کسانی احساسات خود را در میان گذاشت.
وقتی به ذهنتان خطور کرد که با کسی آشنا شوید، دنبال این موضوع بروید، احتمالاً متوجه خواهید شد که افراد دیگر نیز مایل به برقراری ارتباط هستند.
در فعالیتهایی شرکت کنید که مورد علاقه شما و سایر افراد است. به عنوان مثال: فعالیتهای جمعی دینی. گروههای داوطلب، باشگاههای کتابخوانی، رقص، ورزش یا هر فعالیت گروهی که شما را به خود جذب میکند.