اقتصاد۲۴-۱۸ مرداد (۹ اوت) روز جهانی مردم بومی است؛ مردمی که در طول تاریخ بهدلیل تضادهایشان با جوامع مدرن مشکلات متعددی را تجربه کردهاند، اما کماکان آداب اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود را حفظ کردهاند.
توجه به جوامع بومی، یکی از شاخصهای مهم توسعهٔ پایدار محسوب میشوند. هرچند مردم بومی و فرهنگشان طی سالهای اخیر از آسیب تغییرات مداوم جوامع در امان نماندهاند، اما بسیاری از آنها نسبت به مدرنتیه مقاومت کردهاند و بههمین دلیل است که امروزه دانش بومیشان از اهمیت ویژهای برخوردار است و نهادها و سازمانهایی برای حفظ و نگهداری فرهنگی این جوامع دست به کار شدهاند. آنها امروز معتقدند مردم بومی حق دارند برای خودشان تصمیم بگیرند و متناسب با فرهنگ خود رفتار کنند. همین مسئله هم موجب شده است امسال جوانان بومی در اولویت قرار بگیرند؛ همانهایی که میتوانند از یکسو برای سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند و از سوی دیگر بقای دانش بومی را رقم بزنند. شعار روز جهانی مردم بومی در ۲۰۲۳ از سوی یونسکو «جوانان بومی بهعنوان عوامل تغییر برای تعیین سرنوشت خود» است.
مردم بومی به آن دسته از افرادی گفته میشود که برمبنای دانش و روش گذشتگان خود زندگی میکنند. تخمین زده میشود بیش از ۴۷۰ میلیون نفر بومی در حدود ۱۰۰ کشور دنیا زندگی میکنند و چین با ۱۱۲ میلیون نفر جمعیت بومی، میزبان بیشترین شمار آنهاست و پس از آن هند با ۱۰۴ میلیون و اندونزی با ۶۰ میلیون نفر در ردههای بعدی قرار دارند.
جوامع بومی کمتر از ۵ درصد جمعیت جهان، اما ۱۵ درصد فقیرترین افراد جهان را شامل میشوند. براساس آمار سازمان ملل، ۸۶ درصد از جمعیت بومی جهان بهصورت غیررسمی امرار معاش میکنند. آنها به هفت هزار زبان و گویش مختلف صحبت میکنند و نمایندهٔ پنج هزار فرهنگ مختلف هستند. آنها وارثان فرهنگها و شیوههای ارتباط مردم و محیط زیست هستند و با وجود اینکه از آسیب تغییرات مداوم در جوامع مدرن در امان نماندهاند، اما نسبت به مدرنیته تمایل کمتری دارند و سرعت پیشرفتشان نسبت به تغییرات کندتر است؛ مسئلهای که موجب شده است تا همین حالا ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود را حفظ کنند. به همین دلیل این مسئله هم مطرح است که مردم بومی توجه بهتری به توسعهٔ پایدار دارند؛ چون به ماندن در سرزمین مادری و وفاداری به سنتها و روشهای زندگی پیشینیان خود اهمیت بیشتری میدهند.
عضو کمیتهٔ میراث فرهنگی ناملموس «آیسسکو»: ما در برههای از تاریخ واقع هستیم که هنوز نمونههای متعددی از مردم با سبک زندگی بومی وجود دارد، اما بهسرعت در حال کم شدن هستند. در حال حاضر میشود فکری به حال پاسداری از این گنجینههای بیبدیل کرد، اما شاید فردا فرصتی نمانده باشد
تخمین زده میشود ۸۰ درصد از کل تنوعزیستی جهان، در مناطقی است که جوامع بومی در آن زندگی میکنند. ۱۱ درصد از جنگلهای جهان هم تحت حفاظت جوامع بومی قرار دارد و این جنگلها میزان زیادی از کربن زمین را در خود نگهداری میکنند. طبق آمار صندوق جهانی حیاتوحش (WWF) حدود ۹۵ درصد از ۲۰۰ منطقهای که از لحاظ تنوع زیستی تحت خطر قرار دارند، متعلق به جوامع بومی است.
پیچیدگی مردم بومی ایران
ایران جزء کشورهایی است که مردم بومی آن با پیچیدگیهای ویژه به حیات خود ادامه میدهند. بومیان ایران در گذشته بهشکل اقوام گوناگون در یک مرز جغرافیایی زندگی میکردند. پیچیدگی ماجرا هم به این دلیل است که بهعنوان نمونه، ساکنان روستای «اورامان» در کردستان دانش بومی زندگی در مناطق کوهستانی را بلدند، اما همان اقوام کرد شهرنشین در سنندج این دانش بومی را ندارند. دربارهٔ بومیان ایران آنچه اهمیت دارد، انتقال دانش آنها دربارهٔ زندگی با طبیعت به نسل آینده است.
بیشتر بخوانید: تغییر اقلیم بر اقشار ضعیفتر تأثیر بیشتری میگذارد
هنر بومی ایران ازآنجاکه برخاسته از تجربههای هزاران سال و وابسته به بوم (مجموعهای از محیط زیست، جغرافیا و فرهنگ) است گنجینهای گرانبها بهشمار میرود که طی سالها به ارث رسیده. همین حالا مادربزرگهای بومی ساکن در جزیرهٔ کیش و استان خوزستان بلدند چگونه برگ «لگجی» (نوعی گیاه بومی) و دودهٔ چراغ را بکوبند تا تبدیل به مادهای غلیظ و یکدست شود و بعد آن را با سوزن بر روی پوست دست و صورت خود خالکوبی کنند، زنان و مردان مینابی از مسیر و جهت و دما و موسم بادهای منطقهای میدانند وزش آن باد برای درخت خرما مفید است یا مخرب، بلوچها هم فرهنگ و باور جالبی دارند که برخی از آنها رنگ و بویی از مذاهب ابتدایی دارد و برخی از محققان میگویند این باورها نتیجهٔ تجارت بردگان آفریقایی و سکونت بعضی از آنها در این منطقه بوده است.
همین حالا مادربزرگهای بومی ساکن در کیش و خوزستان بلدند چگونه برگ «لگجی» (نوعی گیاه بومی) و دودهٔ چراغ را بکوبند تا تبدیل به مادهای یکدست شود و بعد آن را با سوزن بر روی پوست دست و صورت خود خالکوبی کنند، زنان و مردان مینابی از مسیر و جهت و دما و موسم بادهای منطقهای میدانند وزش آن برای درخت خرما مفید است یا مخرب و این یعنی، دانش مردم بومی
مشکل مشترک جهانی
مردمان بومی مناطق مختلف جهان، اما یک مشکل مشترک دارند؛ حمایت از حقوق خود بهعنوان مردم متمایز. آنها سالها دنبال به رسمیت شناختن هویت، شیوهٔ زندگی و حق خود بر سرزمینهای سنتی، سرزمینها و منابعطبیعی بودند، اما در طول تاریخ، حقوق آنها نقض شده است.
بررسیهای یونسکو نشان میدهد مردم بومی از محرومترین و آسیبپذیرترین گروههای مردم در جهان بهشمار میروند. هر چند که جامعهٔ بینالمللی اکنون تشخیص داده اقدامات ویژهای برای حمایت از حقوق آنها و حفظ فرهنگها و شیوه زندگی متمایز آنها ضرورت دارد.
انتخاب شعاری برای جوانان بومی هم به این دلیل مطرح شده است که این جوانان باید در تصمیمگیری نقش خود را ایفا کنند و برای مردم خود، همچنین ایجاد یک ارتباط بیننسلی که فرهنگ، سنتها و مشارکت آنها را زنده نگه میدارد، تلاش کنند. این درحالیاست که جوانان بومی بهعنوان یکی از عوامل در معرض تغییر و جدیترین بحران مردم بومی، مطرح هستند؛ اما در سوی دیگر یونسکو اعلام میکند این تغییرات در حالی رخ داده است که آنها در حال بهرهبرداری از فناوریهای پیشرفته و توسعهٔ مهارتهای جدید برای ارائهٔ راهحلها و کمک به آیندهای پایدارتر و صلحآمیز هستند. به همین دلیل آیندهٔ آنها به تصمیماتی که امروز گرفته میشود بستگی دارد و نمایندگی و مشارکتشان در تلاشهای جهانی برای کاهش تغییرات آبوهوایی، ایجاد صلح و همکاری دیجیتال برای اجرای مؤثر حقوقشان بهعنوان مردم بومی از اهمیت زیادی برخوردار است.
اهمیت سهم آیندگان از زیستبوم
تمرکز و توجه یونسکو بر جوانان بومی، نقطه قوت این روز جهانی به شمار میرود و این نکته را «فرهاد نظری»، عضو کمیتهٔ میراث فرهنگی ناملموس «آیسسکو» هم تأیید میکند. او به «پیام ما» میگوید: «شعار بسیار هوشمندانهای انتخاب شده است. اساساً دانش و معرفت گذشتگان که ما آن را با عنوان میراثفرهنگی میشناسیم، از راه آموزش منتقل میشود. جوانان اگر به دقایق و ظرایف زیستبوم آگاه شوند و رمز و راز تعامل با آن را بیاموزند، بیتردید زندگی هوشمندانه و پرموهبتی برای خود رقم خواهند زد.»
او البته معتقد است این مقوله دشوار نیست، اما چندان سادهانگارانه نباید به آن نگاه کرد: «این چیزی نیست که در کوتاهمدت حاصل شود. استفاده از دانش و میراث گذشتگان برای رقمزدن یک زندگی مطلوب، فقط با حرف زدن مقدور نیست. یعنی اینکه باید جوهر تجربه و زندگیهای زیسته را بدانیم و به کار ببندیم. همچنین، باید سهم آیندگان از زیستبوممان را به رسمیت بشناسیم. در چنین وضعیتی رفتار ما سنجیدهتر و عاقلانهتر میشود. نتیجهاش اینکه خیر کثیری نصیب ما و آیندگان خواهد شد.»
نظری در توضیح بیشتر دربارهٔ مردم بومی بیان میکند: «مردم بومی بهمرور زیستبوم خودشان را شناخته و راه و روش زندگی در آن را دریافتهاند. آنها طی زندگی نسل اندر نسل به رمز و راز سرزمین و زیستبومشان پی برده و فهمیدهاند رمز بقایشان در شناخت و پاسداری و پرستاری از زیستبومشان است. آنها با سرزمینشان گستاخانه رفتار نمیکردند و نمیکنند، زیرا در رفتار پرخاشجویانه هم سرزمین آسیب میبیند و هم عرصه بر اهل آن سرزمین تنگ میشد. در ایران هم زیستبوم یا سرزمین را امانتی میپنداشتند که از گذشتگان به ارث رسیده است و باید پاسداری شود تا به بهترین وجه به دست آیندگان برسد.»
او در این باره به مثالی اشاره میکند و میگوید: «روزی انوشیروان از کنار راهی میگذشت. پیرمردی دید که دانهٔ گردویی میکارد. به او گفت: تو آفتاب لب بام هستی و عمرت به ثمر دادن این گردو نمیرسد. پیر گفت: دیگران کشتند و ما خوردیم و ما بکاریم، دیگران بخورند. این یک قاعده و فرمول اساسی در فرهنگ ایران است. بهعبارتی، میخواهم بگویم که خیلی خوب و دقیق و عمیق این نکته را فهمیدهاند. شاهد بارز و برجستهٔ این مدعا، تأسیساتی مثل قنات، سدها و بندها، راهها، دلها و کاروانسراها، آبانبار و یخچال و بادگیر است که ایجاد شده است.»
این دانشآموختهٔ مرمت آثار تاریخی با بیان اینکه موارد مطرحشده مظاهر مادی فرهنگ ایرانی است، عنوان میکند: «بسیاری از آداب، رسوم و سنتها، دانشها و مهارتها هم نشاندهندهٔ این واقعیت است که مردم ایران در گذشته خیلی خوب سرزمینشان را شناخته و سنجیده و مدیریت کردهاند. آنها استادان آمایش سرزمین و مدیریت منابع بودهاند. هنوز هم رگههایی از آن گنجینه و تجارب ارزشمند قابل شناسایی است. واقعیت این است که هر وقت از زیستبوممان روی برگرداندهایم، با مخاطرات و آسیبهای جدی روبهرو شدهایم.»
عضو کمیتهٔ میراث فرهنگی ناملموس «آیسسکو» در پاسخ به این سؤال که چه راهکاری برای حفظ جوامع و مردم بومی وجود دارد، بیان میکند: «زندگی بومی برآیند زندگی نسلهای پیدرپی به درازای تاریخ بشر است.
سبک و سیاق زندگی بومی به کولهباری میماند که از دوره و برههای از تاریخ بشر، چیز ارزشمندی در آن گذاشته شده و از حوادث و تندبادها و گزند تاریخ جان سالم به در برده است. بدیهی است این کولهبار ارزشمند و تجدیدناپذیر و تکرارناشدنی و اگر از دست برود یا صدمه ببیند، جبرانناپذیر است. زندگیهای بومی، تجلی تنوع هستند. تنوع و تفاوت زمینهٔ کنجکاوی، جستوجو، خلاقیت و گفتگو میشود. امروزه سبک و سیاق زندگی بهسوی یکدست شدن و حذف تنوع پیش میرود.»
او دربارهٔ آسیبهای جوامع مدرن به مردم بومی هم توضیح میدهد: «چنین وضعی که از برکت تکنولوژی است خطرات بالقوهای دارد. یکی از این خطرات، بیتوجهی و بینیازی ما به دانشها، مهارتها، آداب و رسوم و تجربههای بومی است. یعنی همان میراثفرهنگی ملموس و ناملموس. ما در برههای از تاریخ واقع هستیم که هنوز نمونههای متعددی از مردم با سبک زندگی بومی وجود دارد، اما بهسرعت در حال کم شدن هستند. حتی اگر سالبهسال از جمعیت ایلیاتیها و روستاها کم نشود، آداب و رسوم و دانشها و مهارتهایشان کمرنگتر میشود. در حال حاضر میشود فکری به حال پاسداری از این گنجینههای بیبدیل کرد، اما شاید فردا فرصتی نمانده باشد.»
جامعهشناسان تأکید میکنند برای جهانی بهتر تقویت جوامع بومی ضرورت دارد و در این باره نیاز است درک مسائل بومی در میان دولتها، سازمانهای غیردولتی و عموم مردم افزایش پیدا کند تا با حمایت از آنها، چالشها و مشکلاتشان با مشارکت خودشان رفع شود. دلیل آن هم نقش مهم مردم بومی و جوامع محلی در حفظ تنوع چشمانداز فرهنگی و بیولوژیکی جهان است. آخرین تجارب جهانی در زمینهٔ توسعه و حکمرانی هم نشان میدهد تقویت جوامع محلی و بومی یکی از راهبردهای توسعهٔ ملی است و جوانها هم نقش مهمی در این باره دارند.