اقتصاد۲۴-«خزر» که از آن به «کاسپین»، «کاسپی» و یا دریای مازندران یاد میشود، بدون شک یکی از شاهرگهای حیاتی منطقه اوراسیا و بخش اعظمی از قاره کهن است.
۵ کشور ایران، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان به طور مستقیم و غیر مستقیم از این شاهرگ حیاتی منتفع میشوند به گونهای که بخشی از اقتصاد و معیشت این کشورها دل در گرو خیز و خروشهای «خزر» است.
آبرفت «خزر» و پس روی این دریاچه زیبا و با ارزش، خبر تازهای نیست و مدام و مکرر از سوی مسئولان کشورها بویژه ایران روی خروجی رسانهها قرار میگیرد.
«ولگا» دیگر سخاوتمند نیست
به عنوان مثال «علی سلاجقه» رئیس سازمان محیط زیست و معاون رئیس جمهور در سخنانی کوتاه به صورت تلویحی زنگ هشدار آبرفت «خزر» را به صدا در آورد و گفت: ورودیهای دریای خزر مخصوصاً ورودی رود ولگا از سوی کشورهای همسایه بسته شده است. از طرفی میزان بارش در کل حوزه آبخیز دریای خزر کاهش یافته و همین موضوع منجر به کاهش چشم گیر تراز آب خزر میشود.
عالیترین مقام حفاظت محیط زیست کشور از عدم پرداخت حق آبه روسیه به خزر انتقاد کرد و افزود: ورودی دریای خزر کاهش یافته و تراز آب دریا در حال پایین رفتن است و در برخی آمار و اطلاعات اعلام شده که قریب یک متر در ۴-۵ سال اخیر دریا عقب نشینی داشته است.
بیشتر بخوانید: حق آبه دریاچههای ایران در گلوگاه وزارت نیرو؛ فهرستی از تالابهای در معرض خطر کشور!
آنطور که سلاجقه گفته در سال به طور میانگین دریای خزر ۲۰ سانتی متر عقب مینشیند.
راه علاج خروج پستو نشینی و آبرفت خزر از منظر رئیس سازمان محیطزیست کشور، پرداخت حق آبههای رودخانههای بزرگ نظیر «ولگا» و همچنین اجرای مو به موی مصوبات کنوانسیون حفاظت از دریای خزر - تهران بوده است.
سلاجقه امیدوار است که در قالب کنوانسیون تهران هم حق آبه و هم آلایندگی دریای خزر حل شود، اما این خوش بینی در حالی است که حتی یک دبیرخانه از این کنوانسیون عریض و طویل در کشور ایجاد نشده تا مسائل و مصوبات را پیگیری کند.
اما دلایل ابعاد و زوایای آبرفت «خزر» به همین جا ختم نمیشود، اگر قطع سخاوتمندی «ولگا» به خزر را یک طرف ترازوی دلیل پس روی این دریاچه قرار دهیم، ورود پسابهای خانگی و صنعتی، تغییرات اقلیمی و هجوم گونههای زیستی نظیر «شانه دار» سوی دیگر فراوانی علتها قرار میگیرد و این ناهمگونیهای طبیعی و انسانی از یک طرف و سو مدیریت و رفتارهای غیرمسئولانه ملی و منطقهای از سوی دیگر سبب شده تا «خزر» به سمت نابودی پیش رود و اگر اقدام مؤثری صورت نگیرد در آینده نه چندان دور باید به جای دریای خزر، به صحرای خزر برویم.
مویههای بزرگترین دریاچه دنیا
احسان هادی پور رئیس اداره حفاظت زیست بوم دریایی و پایش آلودگیهای دریایی محیط زیست گیلان در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار کرد: خزر بزرگترین دریاچه دنیا است و تغییرات در آن تأثیرات بزرگی را در دنیا میگذارد.
وی با اشاره به شرایط زیستی دریای خزر و وجود گونههای مختلف جانوری در این پهنه آبی افزود: خزر از گذشته تاکنون محل زیست، رشد و نموی جانواران بی شماری بوده است.
رئیس اداره حفاظت زیست بوم دریایی و پایش آلودگیهای دریایی محیط زیست گیلان به تشریح آسیبها و اثرات مخرب و زیانبار پسروی آب خزر پرداخت و بیان کرد: آبرفت خزر تبعات زیست محیطی، چالشها و آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را به دنبال دارد.
هادی پور با بیان اینکه پسروی آب خزر تجارت از طریق دریا را مختل میکند، گفت: آبرفت خزر سبب میشود تا دیگر خبری از تردد کشتیهای بزرگ مقیاس در بنادر نباشد و در نتیجه منجر به انفعال بنادر و تجارت دریایی میشود.
بیشتر بخوانید:شدیدترین پیامدهای ویرانی کاسپین برای روسیه؛ خطر کوچک شدن ۲۴ درصدی دریای خزر
وی، استمرار پسروی آب دریای خزر و ظهور اراضی خشک و عریان در سواحل را برای زیست بوم استانهای شمالی بویژه گیلان تهدیدآمیز خواند و افزود: پدیده ریزگردها، بیابان زایی و فرسایش بادی از پسِ آبرفت خزر در گیلان و سایر استانهای حاشیه خزر ایجاد میشود که خطرات زیست محیطی جبران ناپذیری دارد.
اقلیم گیلان زیر چکمه ریزگردها
این کارشناس محیط زیست با بیان اینکه استانهای شمالی باید خود راه آماده پدیده ریزگردها کنند، گفت: شرایط اقلیمی گیلان و شمال به گونهای است که زیست بوم آن نمیتواند در مقابل پدیده ریزگردها و فرسایش بادی دوام بیاورد و خیلی زود دستخوش تغییر میشود.
هادی پور با اشاره به اینکه شرایط اقلیمی سبز و با طراوت گیلان با اقلیم خشک و بیابان شکل تفاوت دارد، اضافه کرد: اقلیم و زیست بوم خشک برخی استانها با شرایط پدیده ریزگردها وفق یافته و عجین شده و با شرایط ریزگردها و چالشهای بیابانی عادت دارد، اما اقلیم نم دار و زیست بوم با طراوت گیلان خیلی زود در مقابل ریزگردها زانو میزد و لذا میطلبد برای این پدیده خطرآفرین چارهای اندیشیده شود.
وی با بیان اینکه آبرفت خزر صرفاً موضوع گیاهی و جانوری نیست، افزود: پسروی آب دریایی خزر نه تنها چالش زیست بوم گیاهی و جانوری است بلکه تبعات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جبران ناپذیری برای ساکنین حاشیه خزر به دنبال دارد.
این کارشناس محیط زیست با اشاره به ارتباط آبی تالابهای گیلان با دریای خزر بیان کرد: یکی از مهمترین چالشها و تلفات پسروی دریای خزر، کوچک شدن و یا خشک شدن تالابهای گیلان بویژه تالاب بین المللی انزلی است.
هادی پور با بیان اینکه آبرفت تالاب انزلی ارتباط مستقیمی با پسروی آب خزر دارد، گفت: بخشی از دلایل کوچک مقیاس شدن تالاب انزلی بخاطر آبرفت دریای خزر بوده و بخشی دیگر هم به دلیل عدم رعایت حق آبههای تالاب و سو مدیریت آب در حوزه آبریز و همچنین بخاطر آلودگیها بوده است.
وی با بیان اینکه رودخانه ولگا بیش از ۸۰ درصد آب خزر را تأمین میکند، افزود: عدم پرداخت حق آبه خزر، تغییرات اقلیمی، کم شدن بارشها و ورود گونه مهاجم نظیر «شانه دار» جزو تهدیدات جدی خزر به شمار میرود.
«شانه دار» قاتل فُک خزری و ماهیان خاویاری
رئیس اداره حفاظت زیست بوم دریایی و پایش آلودگیهای دریایی محیط زیست گیلان با بیان اینکه عروس دریایی «شانه دار» تهدید جدی زیست بوم خزر است، گفت: «شانه دار» با خوردن ریزماهیهای خزر، حیات ماهیان خاویاری و فُک خزری را به شدت تهدید کرده است تا جایی که فُک خزری در مرز انقراض قرار دارد.
هادی پور با بیان اینکه آلودگیها و پسابهای خانگی و صنعتی مستقیم کارد خزر میشود، اضافه کرد: بهش عظیمی از آلودگیها و پسابهای خانگی و صنعتی ۵ کشور حاشیه دریای خزر وارد این پهنه آبی میشود.
وی با بیان اینکه فاضلابهای خانگی و صنعتی منجر به شکوفایی جلبکی در بستر دریا میشود، افزود: عدم عملکرد درست تصفیه خانههای فاضلاب خانگی و بعضاً صنعتی در گیلان سبب شده تا فاضلابها با انبوهی از آلایندگی وارد پهنه آبی خزر شود.
این کارشناس مسائل زیست محیطی با بیان اینکه خزر با انبوهی از تهدیدات خطرآفرین مواجه است، گفت: صید غیرمجاز، گرم شدن هوا، تغییرات اقلیمی، ساخت و سازهای غیر مجاز و همچنین آلایندگیهای سوختی از طریق تردد کشتیها بخش دیگری از تهدیدات زیستی خزر به شمار میرود.
رئیس اداره حفاظت زیست بوم دریایی و پایش آلودگیهای دریایی محیط زیست گیلان با بیان اینکه پس روی و پیش روی خزر مسبوق به سابقه است، گفت: در یک قرن گذشته آب دریای خزر جزر و مدهای فراوانی را به خود دیده، اما برای پذیرش روزها و شرایط بحرانی باید آماده باشیم.
هادی پور با اشاره به تشکیل کنوانسیون حفاظت از منابع آبی دریای خزر (تهران) بیان کرد: این کنوانسیون با حضور کشورهای ایران، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان در تهران تشکیل شد، اما فقط در حد وضع چند قانون و مصوبه خلاصه شد و حتی دفتری برای پیگیری این مصوبات تشکیل نشد.
وی با بیان اینکه نجات خزر فقط از طریق کنشها و اقدامات ایران تحقق نمیپذیرد، افزود: باید تحرکات بین کشوری و منطقهای برای نجات دریای خزر صورت گیرد و یک کشور به تنهایی نمیتواند بار احیا و حفاظت از این پهنه آبی را به دوش بکشد.
حفاظت و صیانت از خزر خطر قرمز ایران است
این کارشناس محیط زیست با اشاره به گذشت دو دهه تشکیل کنوانسیون تهران برای حفاظت از محیط زیست دریایی دریای خزر بیان کرد: این کنوانسیون در سال ۸۲ بین ۵ کشور حاشیه خزر به تصویب رسیده، اما تاکنون اقدامات مؤثر منطقهای و برون مرزی مشترکی برای حفاظت از زیست بوم دریایی خزر صورت نگرفته است.
هادی پور با اشاره به قوانین سختگیرانه ایران برای حفاظت از زیست بوم دریایی خزر اضافه کرد: ایران در حوزه استحفاظی خود قوانین سختگیرانهای برای حفاظت و صیانت از زیست بوم و اکوسیستم دریای خزر اعمال کرده است، اما معتقدم نجات خزر با اقدامات مشترک منطقه این و برون مرزی اتفاق میافتد.
وی با اشاره به تعامل و ارتباط گسترده بین سازمانی محیط زیست و بنادر و دریانوردی کشور در راستای صیانت از پهنه آبی خزر، افزود: حفاظت و صیانت از خزر خطر قرمز ایران است.
این کارشناس محیط زیست با انتقاد از عدم فعال سازی تصفیه خانههای فاضلاب خانگی در گیلان و استانهای شمالی، بیان کرد: ورود فاضلابهای خانگی به دریا تهدید جدی خزر است.
هادی پور با بیان اینکه اعلام جرم و برخورد قهری با مسببان آلودگی پسابی و فاضلابی خزر راهکار مناسبی نیست، گفت: راهکار اساسی عدم ورود فاضلابهای خانگی به دریای خزر، حذف این پسابها از طریق احداث تصفیه خانههای مختلف است.
کنوانسیون تهران در بن بست اجرا
آنطور که به نظر میرسد با توجه به اهمیت ویژه دریای خزر و ارتباط مستقیم زیست بوم، معیشت، اقتصاد و اقلیم ۵ کشور منطقه به خزر این پهنه ارزشمند آبی آسیا، هنوز اراده قوی و مصممی بین دولتهای منطقه (۵ کشور حاشیه خزر) برای احیا، حفاظت و صیانت از دریای خزر ایجاد نشده است و این کشورها فقط به یک معاهده صوری و نمایشی معروف به نام کنوانسیون تهران بسنده کردهاند، کنوانسیون عریض و طویلی که حتی در مجلس شورای اسلامی ایران تصویب شده و دارای ۹ بخش و ۳۷ ماده محکم و بیش از ۱۰۰ تبصره دارد، اما این موارد فقط روی کاغذ آمده است و دریغ از یک قدم برای اجرا.
تاکنون دو دهه از عمر تصویب و انعقاد معاهده و قرارداد کنوانسیون حفاظت از منابع آبی و زیست محیطی دریای خزر-تهران میگذرد، اما هیچ قدم مشترک و مثبتی از ۵ کشور عضو صورت نگرفته است و دریای خزر در غفلت و سهم انگاری این دولتها، به پسروی خود ادامه میدهد و با توجه به این عملکردهای سلیقهای دولتها و هجوم همه جانبه تهدیدات و چالشها به خزر، اگر روزی دریای خزر به «صحرای خزر» تبدیل شود نباید تعجب کرد.