اقتصاد۲۴- حوضه آبریز دجله و فرات بین ترکیه، سوریه و عراق مشترک است. از دهه ۱۹۶۰، اجرای پروژههای آبیاری یکجانبه بههمراه تنشهای سیاسی بین این سه کشور، سطح آب دجله و فرات را تغییر داده و روابط آنها را متشنج کرده است. در سالهای ۲۰۰۰ اگرچه تلاشهایی برای همکاری دوباره این کشورها صورت گرفت، اما هنوز منجر به یک توافق رسمی برای مدیریت آبهای دجله و فرات نشده است.
شکلگیری روابط بین سه کشور اصلی در امتداد دجله و فرات یا با همکاری زیاد بین آنها یا با درگیری همراه بوده است. تا سال ۱۹۶۰ از آنجایی که میزان آب مورد استفاده ترکیه، سوریه و عراق در سطح امروز بالا نبود، روابط بین این سه کشور نیز «هماهنگ» تلقی میشد. اما با این حال در آغاز دهه ۱۹۶۰، عوامل متعددی منجر به تنش میان دولتها و در نتیجه مانع همکاری آنها در مدیریت آب حوضه آبریز دجله و فرات شد. در آن زمان، کشورهای دارای منافع مشترک در این حوضه آبریز پروژههای آبی خود در مقیاس بزرگ را یکجانبه و ناهماهنگ توسعه دادند و در نتیجه بر جریان سامانه رودخانهای دجله و فرات تاثیر گذاشتند. از آنجایی که رشد جمعیت منطقه منجر به تقاضای بیشتر برای آب شده است، هدف اولیه این پروژهها تنظیم جریان رودخانه و جلوگیری از سیل بود. با این حال، این پروژهها بهسرعت به طرحی برای تولید برق از انرژی آبی تبدیل شدند تا ترکیه بتواند برای تامین انرژی وابستگی خود به نفت را محدود کند.
عوامل محیطی نیز از سوی دیگر باعث تشدید تنشها بین ترکیه، سوریه و عراق شده است. بهعنوان مثال، در سال ۱۹۷۵، ترکیه و سوریه در طول یک دوره خشکسالی بهطور همزمان از سدهای کبان (ترکیه) و طاقبه (سوریه) استفاده کردند. این اختلاف که تقریبا به یک درگیری مسلحانه کشیده شده بود، با میانجیگری عربستان سعودی حل شد. تغییر میزان بارش در طول فصول بههمراه سیستمهای آبیاری بسیار ناکارآمد و کشت محصولات پرآب، عوامل دیگری هستند که تنشهای آبی را تشدید کرده است.
علاوه بر جنبههای محیطزیستی اختلافات بین سه کشور، سایر عوامل غیرمرتبط با آب نیز نقش عمدهای داشتهاند. اول، درحالیکه جنگ سرد، تنشها بر سر آب را تشدید کرد، ترکیه به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) پیوست درحالیکه سوریه و عراق روابط نزدیک خود را با اتحاد جماهیر شوروی حفظ کردند. دوم، مسئله حزب کارگران کردستان یا پ. ک. ک بود که تا دهه ۲۰۰۰ یکی از مهمترین محورهای اصلی اختلاف بین عراق و ترکیه بهشمار میرفت. زو رابین محقق همبستگی آب و دیپلماسی و کلوین وایلدر، تحلیلگر در گزارشی در مجله نیولاینز به دلایل تشدید خشکسالی قلب کشاورزی سوریه پرداختهاند که در ادامه میخوانیم.
تصمیم اتحادیه عرب برای استقبال از بشار اسد در نشست ماه می ۲۰۲۳، برای اولین بار پس از ۱۲ سال، بازگشت تدریجی رئیسجمهور سوریه به جامعه جهانی را رقم زد. گامهای آزمایشی ترکیه بهسوی عادیسازی روابط با سوریه بسیار چشمگیر بوده و مورد توجه رسانههایی قرار گرفته که اثرات ژئوپلیتیکی منطقهای، پسفرستادن پناهجویان به کشور مبدأ و پایان بالقوه اشغال نظامی بیپایان ترکیه در مناطق گسترده شمال سوریه را بررسی کردهاند.
بیشتر بخوانید:صادرات آب بستهبندی چه توجیهی دارد؟
یکی از مسائل بحرانی در پس تلاشهای ترکیه برای عادیسازی روابط با سوریه مسئلهای است که کمترین توجه را بهخود جلب میکند و آن کاهش دسترسی سوریه به آبهای شیرین رودخانه فرات است. ترکیه از آب این رودخانه بهطور فزایندهای برای مصرف داخلی و تحمیل فشار سیاسی بر متحدان آمریکا یعنی نیروهای دموکراتیک سوریه استفاده میکند. اقدامات ترکیه بههمراه اثرات شدید و روزافزون تغییر اقلیم در حوضه آبریز دجله و فرات، باعث تشدید خشکسالی بیسابقهای در سوریه شده است. کاهش منابع آبی شرایط ناامنی غذایی در سوریه را تشدید کرده و مصائب و سختیهایی را بهوجود آورده که میتواند منجر به موج جدیدی از مهاجرت و افزایش میزان پناهندگی در کشورهای دیگر شود. اثرات این بحران در شمالشرق سوریه بیشتر دیده میشود؛ جایی که نیروهای دموکراتیک کُرد سوریه هزاران نفر از جنگجویان داعش را زندانی کرده و در کنار نیروهای آمریکایی مرتباً عملیات ضدتروریسم انجام میدهند؛ بنابراین بحران کمبود آب اثرات مستقیمی بر مسائل بشردوستانه و امنیت آمریکا در منطقه دارد.
تقسیم منابع آب احتمالا به نقطه اصلی اختلاف میان ترکیه و سوریه با پیامدهای امنیتی و انسانی گستردهای تبدیل شود. بخشی از ثبات منطقه در آینده به میزان دسترسی به آب بستگی خواهد داشت. با توجه به مخالفتهای ایالات متحده با عادیسازی روابط با رژیم اسد و موانع ساختاری برای عادیسازی، قانونگذاران در واشنگتن باید برای کاهش چالشهای تقسیم آب اقدام کنند؛ آن هم بهروشهایی که به بازگشت کامل روابط دیپلماتیک و اقتصادی وابسته نباشند.
اختلافات برسر آب رودخانههای دجله و فرات
حوضه آبریز دجله و فرات از ترکیه سرچشمه میگیرند و از سوریه و عراق میگذرند. ترکیه بیش از ۵۰ درصد از آب دجله و ۹۸ درصد از آب فرات را تامین میکند. ۴۰ درصد بقیه آب دجله از عراق و حدود ۱۰ درصد از ایران تامین میشود. دجله، فرات و آبراههای فرعی آنها در کل منابعِ آبیِ دستکم ۹۰ میلیون نفر را فراهم میکنند. آبراههای دجله و فرات برای عراق و سوریه جایی که ۸۰ درصد از جمعیت با استرس آبی بالا یا فوقبالا زندگی میکنند بسیار حیاتی است. دجله و فرات بیش از نیمی از منابع آبی این دو کشور را تامین میکنند.
قلب کشاورزی سوریه در شمالشرق کشور بهشدت به رودخانه فرات بستگی دارد و مجموعهای از سدهای برقیآبی در امتداد فرات برق میلیونها سوری را تامین میکند. ترکیه نیز برای تامین منابع برقیآبی خود از آبراههای هر دو رودخانه استفاده میکند.
۱۲ سال جنگ داخلی بخش کشاورزی سوریه را نابود کرده است. یکی از مطالعات سازمان ملل نشان میدهد که در سال ۲۰۲۱ کشت گندم، بیشترین غلات برداشتشده در مقایسه با میزان آن قبل از آغاز جنگ، به یکچهارم و از ۱/۴ میلیون تن در سال به ۰۵/۱ میلیون تن کاهش یافته که پیامدهای شدید بر امنیت غذایی در سراسر کشور داشته است. این کاهش ناامنی غذایی را تشدید کرد. سوریه این کاهش را تا حدی با افزایش واردات گندم از روسیه جبران کرده، اگرچه برداشت بهتر در سال ۲۰۲۳ برخی نگرانیها را برای مدتی کوتاه کاهش داده است. چالشهای تقسیم آب بین ترکیه و سوریه یکی از دلایل اصلی کاهش کشت گندم بوده است: سدسازی ترکیه در بالادست فرات ورودی رودخانه به سمت سوریه را ۴۰ درصد کاهش داده و در حاصلخیزترین زمینهای کشاورزی سوریه از ۵۰۰ مترمکعب در ثانیه به ۳۰۰ مترمکعب در ثانیه کاهش یافته است. در مناطق کردنشین سوریه، ترکیه متهم است که از سدسازی برای راهاندازی سیل استفاده میکند.
تنش بین دمشق و آنکارا بر سر تقسیم آب فرات به قبل از جنگ داخلی سوریه برمیگردد، اما داینامیک منحصربهفرد این درگیری، چالش را تشدید کرده است. بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ هنگامی که نیروهای دموکراتیک سوریه بهرهبری کردها شمالشرق سوریه را بهتدریج از کنترل داعش خارج کردند، آنکارا نگران شد که مرز جنوبی کشور بهدست گروهی بیفتد که رفتار آنها را با حزب کارگران کردستان یا پ. ک. ک، بیش از حد دوستانه میدانست؛ شورشیانی که ترکیه، ایالاتمتحده و دیگران آن را سازمانی تروریستی میدانند. ترکیه برای تضعیف پ. ک. ک حملاتی را در شمال سوریه انجام داد که آخرین آن «عملیات بهار صلح»! در سال ۲۰۱۹ بود. این حملات باعث شد شبهنظامیان همسو با ترکیه کنترل ایستگاه آبی آلوک را بهدست آورند که آب نوشیدنی دستکم نیم میلیون سوری را تامین میکند. شبهنظامیان در تلاشی آشکار برای اعمال فشار بر متحدان ایالات متحده، جریان آب به منطقه تحتکنترل نیروهای دموکراتیک سوریه را قطع کردند و درنتیجه دسترسی امروز به آب همچنان پراکنده و غیرقابل اطمینان است. این تاکتیک دقیقا آینهای است از اقدامات ترکیه برای کنترل کردها در شمال مرز، جایی که پروژههای سدسازی روستاها و شهرهای مناطق کردنشین را زیر آب برده و ساکنان آن مناطق را آواره کرده است.
بیشتر بخوانید:برنامه هفتم توسعه کفایت لازم برای حل بحران آب را ندارد
اختلافات بر سر تقسیم آب پیامدهای آشکاری را در خارج از شمالشرق سوریه دارد. تولید محصولات کشاورزی، امنیت غذایی و دسترسی به آب آشامیدنی این کشور همگی به جریان مداوم سامانه رودخانهای دجله و فرات بستگی دارد. شمالشرق سوریه مدتهای طولانی است که قلب کشاورزی این کشور بهشمار میرود؛ نقشی که در میانه دسترسی محدود به آب زیر سوال رفته است. کنترل ترکیه بر سرچشمههای این سامانه رودخانهای اهرمی را در برابر همسایه جنوبیاش قرار میدهد که بارها از ترکیه خواسته تا سطح آب رودخانه فرات را به میزان قبل از جنگ برساند.
آمادهسازی برای آینده
تاثیر تغییر اقلیم بر رودخانه دجله و فرات به دلیل تاثیر فعالیتهای انسانی کمرنگتر شده است. سدهای برقیآبی، تخلیه استراتژیک آب و بهرهبرداری بیش از حد از منابع آب شیرین برای کشاورزی فشرده، همگی اثرات مخربی بر ثبات طولانیمدت منابع آبی در منطقه داشتهاند. این اثرات بهویژه در سوریه ویرانکننده بودهاند. تا قبل از ۲۰۱۰، بیش از ۹۰ درصد مردم در مناطق روستایی و شهری سوریه به آب سالم دسترسی داشتند. از سال ۲۰۲۱، نیمی از تمام تاسیسات آب و فاضلاب بهدرستی کار نمیکردند که بر اثر خشونت درگیری یا آسیب دیده بودند یا تعمیر و نگهداری نشده بودند.
مردم سوریه برای تامین نیازهای امنیت غذایی خود نمیتوانند به سازمانهای خارجی تکیه کنند. طبق برنامه جهانی غذا، بیش از نیمی از جمعیت سوریه، بالاترین سطحی که از زمان آغاز جنگ در سال ۲۰۱۱ گزارش شده، گرفتار ناامنی غذایی شدهاند. در این میان، سازمانهایی مانند سازمان ملل بهدلیل کمبود بودجه و چالشهای جدید برای ارسال کمکهای فرامرزی به مناطق تحتکنترل مخالفان بهطور فزایندهای قادر به ارائه کمکهای کافی برای کاهش بحران بشردوستانه نیستند. جنگ اوکراین و قطع زنجیره تامین، برنامه جهانی غذا را «مجبور کرد جیره غذایی خود را بهتدریج کاهش دهد». سوریها در سراسر کشور هماکنون دچار مشکل شدهاند. سال ۲۰۲۱، کشاورزان محلی استان حسکه بیش از ۹۰ درصد از محصولات خود را بهدلیل خشکسالی از دست دادهاند. بهدلیل کمبود علوفه در برخی از مناطق کشور، کشاورزان مجبور شدند دام خود را بفروشند و در شمال، تخریب سیستمهای آب و فاضلاب منجر به شیوع مرگبار بیماریها شده است.
تناوب و شدت اثرات تغییر اقلیم احتمالا بیشتر خواهد شد و خشکسالیهای طولانیمدت و بارشهای نامنظم تقریبا مشکلات دیرباز را تا سطحی که قبلا دیده نشده بود، تشدید کرده است. تغییر اقلیم حفظ معیشت مبتنی بر کشاورزی را با چالش بیشتری روبهرو میکند و احتمالا باعث تسریع شهرسازی و مهاجرت میشود. این خطرات بهویژه در عراق و سوریه که جمعیت بزرگی از کشاورزان مزارع کوچک را دارند، حادتر شده است. در هر دو کشور، تولید محصولات کشاورزی روش غالب کسب درآمد است. افزایش نرخ روزافزون شهرنشینی بهنوبه خود بر سیستمهای آبی شهرها فشار وارد میکند.
با نگاهی به آینده، کشورهای ساحلی در امتداد دجله و فرات مجموعه متنوعی از قابلیتها و چالشها را دارند. سوریه و عراق فاقد زیرساختهای مهم آبی هستند و ساختوساز فوری در سیستمهای آبیاری و تصفیه فاضلاب امری ضروری است. درحالیکه کشورهای عربی اسد را به عرصه جهانی برمیگردانند، کمککنندگان از کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و دیگر سازمانهای بینالمللی فرصتی برای حمایت از این پروژههای ساختوساز و تعمیرات بحرانی بشردوستانه دارند.
پیشنهادات
ایالات متحده همچنان سرسختانه مخالف عادیسازی روابط با اسد است، اما در دو سال گذشته استراتژیک سیاست تحریمهایش را برای کاهش چالشهای بشردوستانه تغییر داده است. آمریکا اخیراً تحریمهای مربوط به امدادرسانی به بلایای طبیعی را لغو کرده تا سرعت کمکرسانی به قربانیان زلزلهای که در ماه فوریه جنوب ترکیه و شمالغرب سوریه را لرزاند، بیشتر شود. سال ۲۰۲۲ واشنگتن همچنین تحریمهای شمالشرق سوریه را برای کمک به بازسازی این منطقه پس از سالها اشغال توسط داعش لغو کرد. با وجود اینکه دولت بایدن صراحتا مجوز سرمایهگذاری کشاورزی را صادر کرد که میتوانست به منطقه کمک کند تا از منابع آبی موجود مؤثرتر و پایدارتر استفاده کنند، این اقدام هیچ تغییر قابل مشاهدهای را در میزان سرمایهگذاری خارجی در منطقه ایجاد نکرد. با توجه به خطرات امنیتی موجود و تحریمهای گستردهای که هنوز برای سرمایهگذاری خارجی در کشور اعمال میشود، سرمایهگذاران در مورد فعالیتهای حتی بهظاهر مجاز مانند سرمایهگذاری در پروژههای آبیاری جدید که میتواند چالشهای تقسیم آب را کاهش دهد، تمایلی نشان نمیدهند.
سیاستگذاران این فرصت را دارند تا با سرمایهگذاران علاقهمند در کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و جاهای دیگر کار کنند تا نگرانیهای آنها را برطرف کنند و بهطور بالقوه مجوزهای جدید و هدفمندتری صادر کنند که اجازه فعالیتهای متمرکز بر امنیت آب را میدهد. با توجه به چالشهایی که امنیت آب در سوریه برای منافع آمریکا در سطح امنیتی و انسانی ایجاد میکند، این ممکن است سادهترین راه برای کاهش خطرات آینده بدون تغییر سیاست گستردهتر آمریکا در مورد عادیسازی باشد.
جامعه جهانی همچنین میتواند برای تقویت تاثیر سرمایهگذاریهای خود در زیرساختهای آبی سوریه و عراق، تمام پروژهها را برای محسوب کردن تغییرات اقلیمی از همان ابتدا ملزوم کند. طراحی پروژهها برای تغییر اقلیم به سیاستگذاران کمک میکند بهرهوری آب و انرژی را در اولویت قرار دهند و در عین حال کاهش بارندگی و جریان رودخانه را درنظر بگیرند. مثلا، کمیته بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر سوریه برای تعمیر پمپهای آب با یکدیگر در مناطق آسیبدیده شریک شدهاند و دسترسی میلیونها نفر به آب را فراهم کردهاند. مشابه آن، برنامه جهانی غذا کانالهای آبیاری را که بیش از ۱۷ هزار هکتار از زمینهای کشاورزی را حمایت میکند، تعمیر کرده است.
این مداخلات دارای مزایای ترکیبی است. کشاورزان را قادر میکند زمینهای خود را آبیاری کنند، از شیوع بیماریها جلوگیری و آب آشامیدنی سالم را تامین میکند. درعین حال، اتخاذ موضع آیندهنگرانه به معنای آماده شدن برای رشد سریع جمعیت در مناطق شهری و اطمینان از آمادگی این مناطق برای تامین آب آشامیدنی خواهد بود.
با این حال، جامعه جهانی باید با آگاهی از فساد جاری در هر دو کشور در عراق و سوریه سرمایهگذاریهای خود را انجام دهد. رژیم اسد بهویژه در موارد متعدد کمکهای بشردوستانه را منحرف و از آنها استفاده مسلحانه کرده است. برای افزایش مسئولیتپذیری، جامعه بینالمللی باید بهدنبال فرصتهایی برای هدایت کمکها از طریق شرکای جایگزین باشد.
باتوجه به اینکه شمال شرق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه منطقهای است که بیش از همه تحتتاثیر این بحران قرار گرفته، ایالات متحده باید بهدنبال فرصتهایی برای مشارکت با نهاد غیرنظامی نیروهای دموکراتیک سوریه، اداره خودمختار شمال و شرق سوریه و ارسال کمکهای مستقیم به کشور از طریق گذرگاههای مرزی بهجای دمشق از عراق و ترکیه باشد.
ترکیه که ظرفیت بالایی برای مدیریت تامین آب دجله و فرات از طریق سیستمهای سدهایش دارد، فرصتهایی برای تقویت ثبات منطقهای دارد که میتواند به دسترسی پایدار همسایگانش به آب کمک کند. ایالات متحده باید از پیروزی دوباره اردوغان در انتخابات استفاده کند و علاقه به خدمت بهعنوان رهبر دیپلماتیک در منطقه را افزایش دهد. مذاکره درباره ابتکار غلات دریای سیاه که اکنون از بین رفته است مزایای ابتکارات دیپلماتیک پیشرو در منطقه را به اردوغان نشان داد. در نتیجه مشارکت اردوغان در این ابتکار، ترکیه توانست موقعیت بالایی را با نفوذ بر کشتیرانی در آبراه دریای سیاه بهدست آورد. علاوه بر آن، ترکیه در کنار کشورهای دیگری که برای غلات و ثبات روی این ابتکار حساب کردند، بهعنوان یک میانجی میان روسیه و اوکراین عمل کرد. دیپلماتهای آمریکایی باید به ترکیه کمک کنند تا یک فرصت دیپلماتیک و رهبری مشابهی در کمک به مدیریت بحران آبی نوظهور در خاورمیانه انجام دهد. موفقیتهای اخیر در مذاکرات دوجانبه بر سر مشکلات مشابه تقسیم آب بین ترکیه و عراق، پتانسیل مذاکره و فشار دیپلماتیک برای کاهش فشار بر کشورهای پاییندست را برجسته میکند.
ترکیه و ایران هر دو میتوانند پروژههای مشترک آب و انرژی را با همسایگان خود آغاز کنند. علاوه بر آن، این کشورها میتوانند با سرمایهگذاریهای بیشتر در تحقیقات درباره آب و نظارت سیستماتیک حوزه دجله و فرات هم برای خود و هم برای منطقه منفعت ایجاد کنند. همکاری با ترکیه در زمینه نظارت و تحقیق بهنظر میرسد که سادهترین راه برای قانونگذاران ایالات متحده باشد تا ثبات را در حوضه آبریز دجله و فرات افزایش دهد. اطلاعات دقیقتر در مورد شدت کمبود آب و دلایل آن مسیری را برای تمام طرفین برای رسیدن به یک راهحل ارائه میدهد.
تلاشهای مدیریت زیستمحیطی و سازگاری به دلیل عدم هماهنگی میان کشورهایی که از حوضه آبریز رودخانه دجله و فرات استفاده میکنند، کارایی خود را از دست میدهند. ترکیه از نظر ظرفیت دولتی در میان کشورهایی که منابع دجله و فرات مشترک است، منحصر بهفرد است. عراق و سوریه به دلیل فساد، بیاعتمادی شهروندان و مدیریت عمومی ناکارآمد، تجهیزات کافی برای مدیریت منابع آبی را ندارند. دیپلماتهای آمریکایی با همکاری ترکیه برای حمایت از هماهنگی در امتداد حوضه آبریز دجله و فرات میتوانند ثبات در منطقهای که نسلها درگیری آن را ویران کرده توسعه دهند.