تاریخ انتشار: ۰۹:۳۷ - ۳۰ مهر ۱۴۰۲

چرا سیاست ساماندهی مهاجران در ایران شکست خورده است؟

آرش نصر اصفهانی، جامعه‌شناس می‌گوید: باید فرایند رسمی پذیرش پناهجو راه‌اندازی شود و مبارزه با شبکه‌های قاچاق مهاجر پیگیری شود.

اقتصاد۲۴- آمار‌های جهانی از وجود حدود ۳۰۰ میلیون نفر مهاجر در سراسر جهان می‌گوید و از این تعداد بین شش تا هشت میلیون نفر آن‌ها ایرانی هستند. همچنین چیزی بین پنج تا هشت میلیون مهاجر غیرایرانی در حال حاضر در داخل ایران زندگی می‌کنند. باوجوداین، اما در حوزه‌ٔ حکمرانی مهاجرت سال‌هاست این پرسش مطرح است که سیاستگذار چه رویکردی را در قبال مهاجران دنبال می‌کند؟ آیا اصلاً سیاستی برای سامان‌دهی این وضعیت وجود دارد یا خیر؟ این‌که سیاستگذاری به کدام سو می‌رود و شکل مطلوب آن چیست؟ از جمله پرسش‌هایی است که این روز‌ها با اوج گرفتن جریان افغانستانی‌ستیزی و حضور گستردهٔ مردم این کشور در ایران بار دیگر ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است.

در همین رابطه نشست «ضرورت طراحی سیاست مهاجرتی برای ایران و مدل مطلوب آن» به همت مؤسسهٔ «دیاران» در پژوهشکدهٔ سیاستگذاری دانشگاه شریف برگزار شد. در این نشست، جامعه‌شناسان و پژوهشگران حوزهٔ سیاست مهاجرت راه‌حل ساماندهی به این وضعیت آشفته را، ارائهٔ شفاف آمار و اطلاعات از تعداد مهاجران ساکن ایران در کنار فراهم کردن امکان ادغام اجتماعی حضور آن‌ها در جامعهٔ ایرانی دانستند و سیاست بازگرداندن افغانستانی‌ها را محکوم به شکست معرفی کردند. به‌عقیدهٔ حاضران این جلسه، سیاستگذار ایرانی باید از تجربه‌های جهانی در حوزهٔ مهاجرت درس بگیرد و آن‌ها را به‌نفع منافع ملی بومی‌سازی کند.

درحالی‌که ایران به‌شکل تاریخی سابقهٔ میزبانی گروه‌های پناهجویان ملل مختلف را داشته و همیشه به‌عنوان کشوری مهاجرپذیر به حساب می‌آمده، اما در سال‌های اخیر به‌ویژه در قبال حضور پناهندگان افغانستانی رویکردی در تعلیق را پیش گرفته است.


بیشتر بخوانید:معادله دو مجهولی مهاجران افغانستانی در ایران


رویکردی که مهاجر افغانستانی را در وضعیتی مبهم نگه می‌دارد. از طرفی به او اجازهٔ تحصیل تا مقطع دیپلم را می‌دهد، اما از طرف دیگر در دانشگاه‌ها را به‌روی او می‌بندد. یا اینکه او را به کشور راه می‌دهد، اما به او اجازهٔ بهره‌مندی از خدمات از جمله افتتاح حساب بانکی و… را نمی‌دهد. البته این فقط به مهاجران غیرقانونی محدود نمی‌شود. بسیاری از این افراد هستند که بیش از ۳۰ سال است که در ایران ساکن‌اند و نسل دوم و سوم آن‌ها اینجا به دنیا آمده‌اند، اما هنوز با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. باوجود همهٔ این سختگیری‌ها هنوز نه دردی از مهاجران دوا شده و نه خلاف آنچه متولیان ادعا می‌کنند، حضور این افراد در کشور سامان‌دهی شده است. اما چرا؟ کجای کار می‌لنگد؟

چهار دهه شکست در سیاستگذاری

چهار دهه از اولین موج حضور افغانستانی در ایران می‌گذرد و به‌عقیدهٔ «آرش نصر اصفهانی»، جامعه‌شناس، هنوز هم در بر همان پاشنه می‌چرخد. این در‌حالی‌است که سیاست بازگرداندن پناهندگان افغانستانی که از ابتدا با سختگیری اعمال شده، نه‌تن‌ها موفق نبوده بلکه به‌نوعی می‌توان آن را شکست‌خورده دانست: «سختگیری در ارائهٔ تمام خدمات به‌شکل نصفه و نیمه با هدف اینکه افغانستانی‌ها به دیارشان بازگردند. در کنار این، امنیتی کردن موضوع حضور مهاجران طی این سال‌ها یکی از ویژگی‌های سیاست مهاجرتی ایران در چهار دههٔ اخیر بوده که کارفرمایان ایرانی را به‌سوی استفاده از این مهاجران به‌عنوان نیروی کار ارزان سوق داده است. از طرفی، چون استفاده از کمک‌های بین‌المللی برای تسهیل حل چالش‌های حضور مهاجران به روابط ایران با غرب گره خورده، تا امروز چندان خبری از جذب کمک‌های مالی در این زمینه نبوده است.»

محمدمهدی دهدار، کارشناس سیاستگذاری مهاجرت گفت: باید بدانیم که کشور‌هایی که شبیه ما با موج مهاجرت‌های انبوه مواجه بوده‌اند، مثل ترکیه که میزبان جمعیت بزرگ سوری‌هاست یا کشور‌های اروپایی بعد از جنگ بوسنی چطور در قبال مهاجران سیاستگذاری کرده‌اند

نصر اصفهانی سیاست فعلی در قبال مهاجران را محکوم به شکست دانست و دربارهٔ ویژگی‌های سیاست مهاجرتی مطلوب در کنار آگاهی بخشی عمومی در مورد مهاجران و از بین بردن تصویر و ذهنیت منفی علیه مهاجران در آحاد جامعهٔ ایران گفت: «باید فرایند رسمی پذیرش پناهجو راه‌اندازی شود و مبارزه با شبکه‌های قاچاق مهاجر و ورود غیررسمی به‌صورت جدی پیگیری شود. همچنین، بدون روشن شدن سیاست‌های اعطای تابعیت، نمی‌توان اوضاع را مدیریت کرد.» به گفتهٔ این جامعه‌شناس، ادغام رسمی مهاجران در جامعه ضروری است. او با انتقاد از رویه‌های توهین‌آمیز فعلی برای احراز هویت اتباع گفت: «سیاست‌ها باید در عرصه‌های گوناگون ضدتبعیض و در حمایت از مهاجران باشد. همچنین سامانه‌های احراز هویت اتباع مثل ایرانیان باید در نظر گرفته شود و فرآیند‌های اخراج باید به‌صورت قانونی و طی مراحلی طراحی شود که شأن و منزلت انسان‌ها را حفظ کنند.»

دانش‌آموزان افغانستانی قربانی سیاستگذاری ناکارآمد

«احسان هوشمند»، قومیت‌شناس و پژوهشگر حوزه‌ٔ مسائل ایران، نیز با اشاره به حضور تاریخی مهاجران و پناهجویان از جمله ارامنه پس از نسل‌کشی ترکیه عثمانی، لهستانی‌ها در جنگ جهانی دوم و مهاجرت آشوریان به ایران گفت سیاستگذار باید از تاریخ خود درس بگیرد و آنچه را در قبال مهاجران تجربه کرده است، به کار ببندد. هوشمند در ادامه گفت نمی‌شود حضور مهاجران در ایران را نادیده گرفت و آن‌ها را حاشیه‌نشین و فقیر کرد و چشم بر پیامد‌های آن بست، بلکه نظام سیاسی باید از تجارب گذشته درس بگیرد. به گفتهٔ او، حداقل ۳۲ هزار مدرسه در ایران میزبان دانش‌آموزان افغانستانی است، اما سیاست‌گذار برنامه‌ای برای آن‌ها تدارک ندیده است: «نادیده‌انگاری نیاز‌های آموزشی این دانش‌آموزان به ظهور برنامهٔ درسی پنهان در ساختار آموزش‌وپرورش می‌انجامد و از طرفی از کیفیت آموزش و سلامت روان این دانش‌آموزان افغانستانی می‌کاهد و شرایط را مهیای ایجاد تنش‌هایی بین ایرانیان و افغانستانی‌ها می‌کند. همچنین، نبود مشاور و نیروی تخصصی آموزش که بتواند دانش‌آموز افغانستانی را درک کند، اوضاع را به‌سمت درماندگی هرچه بیشتر سوق می‌دهد.»

از تجربه‌های جهانی درس بگیرید

«محمدمهدی دهدار»، کارشناس سیاستگذاری مهاجرت، دربارهٔ سیاستگذاری در قبال مهاجران در چهار دهه‌ٔ گذشته در ایران گفت که این مجموعه‌سیاست‌ها بین دو سر طیف در‌های باز و بسته در رفت‌وآمد بوده است. به گفتهٔ او، هر چند مجموعه‌اقداماتی بنابر اقتضائات دولتی که سر کار بوده برای مسئله مهاجران انجام شده است، اما این اقدامات الزاماْ سیاست‌های مهاجرتی به‌معنای وجود چارچوبی مدون نیست و بیشتر اقداماتی واکنشی تعبیر می‌شود؛ چراکه همین سیاست بازگشت هم موفق نبوده و نتیجهٔ روشنی نداشته است. دهدار وضع فعلی را مرهون باز بودن دست قدرت برای تصمیم‌گیری‌های لحظه‌ای و بلاتکلیفی مهاجران دانست و گفت: «سیاست تعلیق شاید نام بهتری بری نحوهٔ سیاستگذاری در ایران در قبال مهاجران باشد. یعنی شرایطی که مهاجر در بلاتکلیفی به سر می‌برد و نمی‌داند چه آینده‌ای در انتظار اوست.» او در نقد سیاست‌های موجود گفت که فقدان سیاست ادغام مشخص برای مسیر اقامت و تابعیت، ناسازگاری و جامع نبودن این سیاست‌ها در برابر گروه‌های متفاوت مهاجران، فقدان داده‌های شفاف از تعداد دقیق مهاجران در ایران که نارضایتی جامعه میزبان را نیز به‌دنبال داشته، همگی از دلایلی است که هنوز سیاستگذاری مطلوب در این حوزه محقق نشده؛ چراکه طراحی سیاست وابسته به تبیین و توصیف وضعیت موجود است.

دهدار در ادامه به ضرورت ایجاد دانش سیاستگذاری مهاجرت اشاره کرد و گفت: «دانشگاه‌ها باید به‌سمت ایجاد رشتهٔ سیاستگذاری مهاجرت و مطالعات مهاجرت حرکت کنند و از انباشت تجربه‌ٔ بزرگ بشری در این حوزه استفاده کنند. اینکه بدانیم که کشور‌هایی که شبیه ما با موج مهاجرت‌های انبوه مواجه بوده‌اند، مثل ترکیه که میزبان جمعیت بزرگ سوری‌ها یا کشور‌های اروپایی بعد از جنگ بوسنی چطور در قبال مهاجران سیاستگذاری کرده‌اند، می‌تواند بسیار راهگشا و آموزنده باشد.» او البته به ضرورت بومی‌سازی سیاست‌های مهاجرتی تأکید کرد و گفت سیاستگذار نباید به‌سوی تقلید برود: «باید به‌طور بومی و سازگار با وضعیت فعلی مهاجران در ایران با استفاده از تجربهٔ جهانی برای ایجاد سیاست مطلوب اقدام شود.»

هسته‌ٔ سیاستگذاری مهاجرتی در ایران باید ادغام باشد

این کارشناس سیاستگذاری حوزهٔ مهاجرت با اشاره به اینکه ایران در حال حاضر میزبان جمعیت بزرگی از مهاجران افغانستانی است، گفت هستهٔ سیاستگذاری باید تمرکز بر ادغام مهاجران در جامعهٔ ایران باشد: «ما با جمعیت بزرگی از نسل دوم، سوم و چهارم افغانستانی‌ها مواجهیم که به‌طور طبیعی و نه با تلاش دولت یا حاکمیت در جامعه ادغام شده‌اند. به‌این‌ترتیب، درواقع ایرانی هستند و سیاستگذار نمی‌تواند آن‌ها را از بستر جامعه‌ای که در آن رشد کرده و جامعه‌پذیر شده‌اند، براند.»

او تأکید کرد سیاستگذار باید بین مهاجر نخبه و نیروی کار ساده، نیروی کار ماهر و فرد آواره یا پناهنده و مهاجر قانونی و غیرقانونی تمایز قائل شود و واقعیت‌های جامعهٔ ذی‌نفعان و انگیزه‌ها را بشناسد: «روشن شدن مسیر تابعیت، انواع ویزای مهاجران بنابه ویژگی آن‌ها و البته وضعیت اقتصادی کشور یعنی درخواست کارفرما برای کمبود نیرو‌های کار در حوزه‌های مختلف باید شفاف و داده‌محور باشد تا بتوان به سیاستگذاری مطلوبی برای مدیریت چالش‌های حوزهٔ مهاجران دست یافت.»

منبع: روزنامه پیام ما
ارسال نظر