تاریخ انتشار: ۱۰:۰۶ - ۰۹ آبان ۱۴۰۲

وضعیت جامعه پس از تصویب قانون سال ۹۹ درباره حقوق کودکان

تا پیش از سال ۹۹ حمایت از کودکان در ایران به چند قانون پراکنده خلاصه می‌شد، اما در این سال قانونی جامع ثبت و نهایی شد که با حمایت فعالان این حوزه هم روبه‌رو شد.

اقتصاد۲۴-پدیده کودک‌آزاری به عنوان یک پدیده اجتماعی منفور، نشان‌دهنده بحران‌های، فرهنگی، هویتی، خانوادگی و اجتماعی در هر جامعه‌ای محسوب می‌شود.

در کمال تاسف باید بگویم که این پدیده امروزه روند رو به رشدی را در جامعه ما طی می‌کند. بی‌شک بدرفتاری با کودکان از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و این یعنی کودکانی که در دوران کودکی مورد بدرفتاری قرار می‌گیرند، امکان دارد خود آن‌ها در آینده والدینی بدرفتار باشند. پس از تحقیق و پژوهش در خصوص پدیده کودک‌آزاری در جامعه به این نتیجه رسیدم که برای کاهش این پدیده منفور ابتدا ما نیازمند یک قانون جامع هستیم تا بتوانیم از روند رو به رشد این پدیده اجتماعی جلوگیری کنیم، متاسفانه باید بگویم که در حال حاضر قوانینی که در این خصوص وجود دارد، کارایی لازم را ندارد و سبب کاهش این پدیده منفور در جامعه نشده است که این یک ضعف بزرگ در قانونگذاری برای کشور ما محسوب می‌شود.

قوانین ایران چه حمایتی از کودکان دارد؟

تا پیش از سال ۹۹ حمایت از کودکان در ایران به چند قانون پراکنده خلاصه می‌شد، اما در این سال قانونی جامع ثبت و نهایی شد که با حمایت فعالان این حوزه هم روبه‌رو شد. در ادامه به برخی مفاد و بند‌های این قانون پرداخته می‌شود:

الف) قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹: شاید بتوان گفت صریح‌ترین قانونی که در مقابله با پدیده کودک‌آزاری در کشور ما به تصویب رسیده همین قانون است که این قانون در بر گیرنده کودکان زیر ۱۸ سال است. مطابق این قانون قانونگذار ما به صراحت بیان می‌کند: هرگونه سوءاستفاده از کودکان ممنوع بوده و هیچ فردی حتی والدین کودک حق ندارند کودک را از تحصیل منع کنند، هر کس نسبت به طفل یا نوجوان مرتکب آزار یا سوءاستفاده جنسی شود، مجرم است.


بیشتر بخوانید:کودک آزاری و شرایط اجرایی قانون حمایت از اطفال و نوجوانان


قانونگذار ما در این قانون نکات مهمی را بیان کرده است که برخی از این نکات این موارد است: هرگونه معامله راجع به طفل یا نوجوان در هر موردی ممنوع بوده و مجازات دارد، هر کس مرتکب قاچاق یا خرید و فروش کودک یا خرید و فروش اعضای بدن کودک شود، مجرم است و مجازات می‌شود. هر شخصی برخلاف مقررات قانون کار مرتکب بهره‌کشی اقتصادی از اطفال و نوجوانان شود، مجرم است و مجازات می‌شود. در ماده ۳۱ همین قانون قانونگذار ما تاکید می‌کند: تمام جرایم موضوع این قانون جنبه عمومی داشته و بدون شکایت شاکی خصوصی قابل تعقیب است و در صورت گذشت شاکی خصوصی تعقیب موقوف نخواهد شد‎.

ب) قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست مصوب ۱۳۹۲: ماده ۱ این قانون بیان می‌کند: سرپرستی کودکان و نوجوانان فاقد سرپرست به منظور تامین نیاز‌های مادی و معنوی آنان، با اذن مقام معظم رهبری و مطابق مقررات این قانون صورت می‌گیرد. این قانون دارای ۳۷ ماده است که مهم‌ترین نکته بیان شده در این قانون این است که چه افرادی توانایی قبول سرپرستی کودکان بی‌سرپرست را دارند.

پ) پیمان نامه حقوق کودک: یکی از مهم‌ترین قوانین بین‌المللی هم در خصوص حمایت از کودکان همین پیمان‌نامه است که در اصل یک کنوانسیون بین‌المللی است که حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کودکان را بیان می‌کند. دولت‌هایی که این معاهده را امضا کرده‌اند موظف به اجرای آن هستند و شکایت‌های راجع به آن به کمیته حقوق کودک ملل متحد تسلیم می‌شود. این کنوانسیون در ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ مورد پذیرش مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت و از ۲ سپتامبر ۱۹۹۰ لازم‌الاجرا شده و تاکنون ۱۹۳ کشور این سند را تصویب کرده‌اند که ایران هم جزو این کشور‌هاست.

این کنوانسیون شامل ۵۴ ماده بوده و همچنین پس از حدود ۱۱ سال دو پروتکل اختیاری به آن الحاق شده است که چهار اصول پایه‌ای آن را جهت می‌دهد: ۱. هیچ کودکی نباید از تبعیض رنج ببرد. ۲. زمانی که در رابطه با کودکان تصمیم‌گیری می‌شود، باید مصالح عالیه آنان در راس قرارگیرد. ۳. کودکان حق حیات داشته و باید رشد کنند. ۴. کودکان حق دارند آزادانه عقاید و نظرات خود را ابراز کنند و این نظرات در تمامی اموری که به آن‌ها مربوط می‌شود، باید مورد توجه قرار گیرد.

نکته دیگری که باید بیان کنم، این است که در ماده ۷۹ قانون کار شرایط کار نوجوانان را مقرر کرده است. قانونگذار ما می‌گوید: به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵سال ممنوع است. اما متاسفانه باید بگویم که این ماده فقط یک شعار زیبا و ضعف در قانونگذاری برای کشور ماست، چراکه با نگاهی ساده به جامعه متوجه می‌شویم هر روز به کودکان کار در جامعه افزوده می‌شود. کودکانی که شاید ۹ یا ۱۰ سال بیشتر نداشته باشند و رویای تحصیل خود را روز به روز از خود دور‌تر می‌بینند که این مساله بی‌شک نقض حقوق کودکان و بی‌عدالتی مطلق در خصوص این کودکان معصوم است.

با توجه به نکاتی که در بالا اشاره شد، متوجه شدیم یکی از علت‌های مهم افزایش کودک‌آزاری در جامعه ما ضعف در قانونگذاری است، چراکه اگر قوانینی با ضمانت اجرای قوی داشته باشیم شاهد کاهش پدیده کودک‌آزاری خواهیم بود، اما اینکه تا چه اندازه این قوانین تاکنون به کاهش پدیده کودک‌آزاری کمک کرده است قضاوتش با شما هموطنان عزیز که در جامعه روز به روز این پدیده را مشاهده می‌کنید. بی‌شک نبود یک قانون خاص جامع و علمی در این خصوص فقط یکی از دلایل افزایش کودک‌آزاری است. در کنار این مساله دلایل مختلف دیگری هم وجود دارد که سبب افزایش این پدیده در جامعه شده که سه دلیل از مهم‌ترین دلایل مربوط به کودک‌آزاری در جامعه ما شامل این دلایل است:

۱) دلایل روحی و جسمی: متاسفانه اطفال به علت ضعف قوای عقلی خود نمی‌توانند خطرات را تشخیص بدهند، همین مساله هم باعث می‌شود خطر کودک‌آزاری همیشه در کمین کودکان باشد. از سوی دیگر کودکان ترس این را دارند که اگر گزارش بزه‌دیدگی خود را به والدین بدهند حرف آن‌ها را کسی قبول نکند که این مساله از سمت والدین امری غلط است، چراکه والدین باید در این خصوص به کودکان آموزش کافی بدهند و به کودک خود اعتماد کنند تا کودکان با خیال راحت و آسوده هر گونه آزاری نسبت به خود را سریعا به والدین گزارش داده و والدین هم پیگیری لازم را انجام بدهند.

دو دلیل مهم در خصوص دلایل جسمی در کودک‌آزاری وجود دارد؛ اول اینکه کودکان به دلیل شرایط سنی از ضعف جسمی برخوردارند، از این رو کودکان کمترین مقاومت را در برابر بزهکاران نشان می‌دهند. دلیل دومی که کودکان را به آماج مناسبی برای بزهکاران تبدیل می‌کند، بالا بودن رقم سیاه جرایم علیه کودکان است که این جرایم در اکثر موارد به دلیل ترس از ریخته شدن آبروی کودک یا اعتماد نکردن به حرف کودک یا عدم حمایت قانونی از کودک پنهان می‌ماند، در واقع این پنهان ماندن مشوق اصلی بزهکاران در ارتکاب جرایم علیه کودکان می‌شود، چراکه عدم کشف جرم در واقع به معنای کاهش احتمالی محکومیت بوده که این مساله مطلوب طبع تمامی بزهکاران است.

۲) دلایل محیطی و فرهنگی: محیط مساعد یکی از دلایل مهم برای وقوع پدیده کودک‌آزاری است، دلایل فردی و فرهنگی کودک‌آزاری، تنها زمانی فعال می‌شوند که شرایط محیطی لازم فراهم شود. والدینی که با کودک بدرفتاری می‌کنند مربوط به طبقه، نژاد یا مکان خاص جغرافیایی نیستند و هر یک از آن‌ها وابسته به مذهب، تحصیلات، شغل و وضعیت اجتماعی خاص هستند، بنابراین کودک‌آزاری در تمامی گروه‌های اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی قابل رویت است.

۳) دلایل اقتصادی و خانوادگی: خانواده دارای نقش اساسی در بروز کودک‌آزاری دارد، چراکه اکثر آزار‌ها در خانواده از سوی والدین و نزدیکان کودک اعمال می‌شود؛ بنابراین بررسی دلایل خانوادگی در سبب‌شناسی آزار کودکان اهمیت ویژه‌ای دارد. از مهم‌ترین این دلایل در خانواده که سبب کودک‌آزاری می‌شود، این موارد است: ۱. فقدان مهارت‌های کافی به عنوان والدین در خصوص نیاز‌های کودک. ۲. شغل و محیط زندگی والدین. ۳. میزان تحصیلات و اطلاعات صحیح والدین در خصوص کودکان.

۴) سابقه اعتیاد یا بیماری‌های روحی و روانی والدین. ۵. سابقه طلاق و جدایی در خانواده و. البته تاثیر فقر در سلامت جسمانی، کیفیت فرهنگی، زندگی خانوادگی، فرصت‌های تحصیلی و... غیرقابل انکار است. فقر و کودک‌آزاری همبستگی زیادی با هم دارند به طوری که کودکانی که در خانواده‌های فقیر یا معتاد یا بزهکار زندگی می‌کنند، به دلیل شرایط و محدودیت‌های موجود از ایمنی کمتری نسبت به دیگر کودکان در جامعه برخوردارند. به همین دلیل نیاز‌های بهداشتی، تغذیه‌ای، آموزشی، فرهنگی و روانی این کودکان به خوبی برآورده نمی‌شود که این امر خود به خود کودک را در معرض خطر خشونت و کودک‌آزاری از جانب والدین یا سایرین قرار می‌دهد. با توجه به دلایلی که در بالا در خصوص افزایش پدیده منفور کودک‌آزاری بیان شد باید انواع کودک‌آزاری را هم مورد بررسی قرار بدهیم تا متوجه بشویم چه رفتار‌هایی کودک‌آزاری تلقی می‌شود. بی‌شک در بررسی انواع کودک‌آزاری متاسفانه متوجه می‌شویم که همه ما به‌طور ناخواسته گاهی کودکان را مورد آزار روحی و جسمی قرار داده‌ایم که باید این رفتار‌های غلط خود را شناسایی و آن‌ها را اصلاح کنیم.

۵ مورد از مهم‌ترین انواع کودک‌آزاری شامل این موارد می‌شود:

۱) کودک‌آزاری جسمی: در تعریف ساده کودک‌آزاری جسمی باید بگویم که آزار جسمی یا فیزیکی نسبت به یک کودک یعنی شخصی به بدن و جسم کودک آسیب برساند یا او را در معرض خطر فیزیکی قرار دهد خواه اینکه این عمل آثار ماندگار داشته باشد یا نداشته باشد که شامل: تنبیه بدنی کودک از جمله شلاق زدن، کبودی در بدن، کوبیدن کودک به در و دیوار، نیشگون گرفتن، شانه کردن سخت موها، سیلی زدن، سوزاندن کودک با آب‌جوش، سیگار و میله داغ، سوءتغذیه، پرت کردن شیء به سمت کودک، پوشاندن لباس‌های نازک در زمستان، بستن کودک به جایی، حبس کردن کودک در هر مکانی، رها کردن کودک و... را کودک‌آزاری جسمی می‌گویند.

۲) کودک‌آزاری عاطفی یا روحی: عبارت است از هر‌گونه رفتار نامناسب که بر عملکرد رفتاری یا شناختی یا عاطفی کودک تاثیرات منفی و مخرب داشته باشد مانند: گوشه‌گیری کودک، شب ادراری، کناره‌گیری اجتماعی، عدم درمان اختلالات گفتاری کودک، آزار‌های کلامی و غیر‌کلامی، تحقیر، عدم توجه به فوبیا کودک، سرزنش، تمسخر، بی‌توجهی، مقایسه کودک با دیگر کودکان، محرومیت عاطفی، انتظارات نامناسب، خشونت علیه همسر در برابر کودک و... را کودک‌آزاری عاطفی یا روحی و روانی می‌گویند.

سه مورد دیگر هم کودک آزاری جنسی، کودک آزاری اقتصادی و کودک آزاری به وسیله کودک همسری است. در پایان به عنوان یک نویسنده و پژوهشگر امیدوارم مطالبی که در این یادداشت علمی بیان شد باعث آگاهی شما هموطنان عزیزم بشود، چراکه آگاهی شما قطعا سبب می‌شود که با آسیب‌های پدیده‌های اجتماعی آشنا شوید و برای کاهش این آسیب‌ها تلاش کنید به امید روزی که شاهد کاهش پدیده منفور کودک‌آزاری و کودک‌همسری در جامعه باشیم.

منبع: روزنامه اعتماد
ارسال نظر