اقتصاد۲۴- سحرگاه دیروز، ۴قاتل در زندان قزل حصار پای چوبه دار رفتند، اما با سرنوشت متفاوتی مواجه شدند. به گزارش همشهری، هنوز آفتاب در روز چهارشنبه بیست و چهارم آبانماه طلوع نکرده بود که ۴محکوم به قصاص به سالن اجرای حکم زندان قزل حصار منتقل شدند تا به دار مجازات آویخته شوند. آنها از ۲۴ساعت قبل در قرنطینه به سر میبردند و همه چیز مهیا بود تا با اجرای حکم شان، پرونده آنها مختومه شود. هرچهارمرد در پروندههای جداگانهای به قصاص محکوم شده بودند که حکم شان در دیوان عالی کشور تأیید شده وپروندهشان پس از استیذان از رئیس قوه قضاییه، به خوان آخر رسیده بود. در آن شرایط آخرین تلاشها نیز برای جلب رضایت از اولیای دم انجام شد که در لحظات پایانی، ۲ قاتل به زندگی برگشتند، اما ۲ جنایتکار دیگر قصاص شدند.
اولین قاتلی که دیروز قصاص شد ۲۴ آذر سال ۹۳، همسر و دختر ۵۵ روزهاش را به قتل رسانده بود. آن روز زنی به همراه نوزادش در خانهاش جان باخت و همه تصور میکردند که آنها بهدلیل مسمومیت ناشی از گازگرفتگی جان خود را از دست دادهاند و پرونده نیز مختومه اعلام شد. ۲ سال بعد، اما پدر خانواده به کلانتری گاندی رفت و گفت که قاتل همسر و فرزندش، خودش بوده است. این مرد ۳۵ ساله در بازجوییها گفت: من و همسرم ۲ سال پیش از جنایت با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم. او کارشناس حسابداری بود و من مهندس هوا و فضا. در اوایل، زندگی بدی نداشتیم. کم کم اختلافات میان ما شروع شد؛ چون همسرم به من مشکوک بود. یک شب اگر دیر به خانه میرفتم قهر میکرد و دعوا راه میانداخت. من دوست نداشتم بچهدار شویم وچندین بار وقتی باردار بود میخواستم او را به قتل برسانم، اما پشیمان شدم. وقتی بچه به دنیا آمد، باز هم با هم دعوا داشتیم.
همین شد که تصمیم به قتل گرفتم. دخترم را هم به قتل رساندم، چون نمیخواستم بدون مادر، بزرگ شود. وی ادامه داد: از قبل در شربت ویتامین همسرم سم ریختم. ساعت حدود یک شب بود که همسرم بیهوش روی کاناپه افتاد. او و فرزندمان را خفه و بعد صحنهسازی کردم و همسر و دخترم را در اتاق خواب کنار هم گذاشتم. صحنه را طوری چیدم که همه تصور کنند که آنها دچار گازگرفتگی شدهاند. تا ساعت ۷ صبح بالای سر اجساد بیدار بودم و بعد با اورژانس و آتشنشانی تماس گرفتم. نقشهام گرفت و همه تصور کردند که ماجرا گازگرفتگی است. در این مدت هم مدام پیگیر پرونده بودم، اما هیچکس به من شک نکرد.
اما در این دوسال عذاب وجدان داشتهام. دیگر خسته شدهام و میخواهم به زندان بروم و مجازات شوم. ۳ بار دست بهخودکشی با قرص و برق زدهام، اما متأسفانه زنده مانده ام.
این مرد پس از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد و زمان زیادی طول نکشید که حکم مرگش به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید و صبح دیروز قصاص شد.
دومین قاتلی که سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت و قصاص شد، مردی بود که ۴ سال قبل جان برادر زنش را گرفته بود. قاتل پس از دستگیری به قتل برادرزنش اعتراف کرد و گفت: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم و روز حادثه من با همسرم درگیر شدم که برادرش وارد درگیری شد و من هم او را به قتل رساندم. به این ترتیب متهم که به قصاص محکوم شده بود، سحرگاه دیروز با اجرای حکمش، پروندهاش برای همیشه بسته شد.
بیشتر بخوانید: گروگانگیر و قاتل شیرازی به دام مرگ افتاد!
گریههای نجات بخش
در کنار ۲ قاتلی که دیروز قصاص شدند، ۲ محکوم به قصاص با سرنوشت دیگری روبهرو شدند. یکی از آنها ۹ سال قبل همسرش را به قتل رسانده بود. ماجرا از این قرار بود که ۱۴ آبان سال ۹۳ گزارش ناپدیدشدن زنی ۳۴ ساله به پلیس اعلام شد. زن جوان ۲ سالی بود که با مردی به نام بهنام ازدواج کرده بود. مظنون اصلی پرونده بهنام بود که بازداشت شد و در بازجوییها به قتل اعتراف کرد. وی گفت: همسرم خانهای را با مادرش شریک و قرار بود آن را بفروشد و سهم اش را برای کاسبی به من بدهد، اما امروز و فردا میکرد. شب حادثه بر سر همین مسئله با هم درگیر شدیم و من او را خفه کردم. بعد هم جسدش را به باغ پدریام در فیروزکوه بردم و در آنجا دفن کردم. مرد همسرکش پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و پرونده این جنایت پس از قطعیشدن حکم، به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. او سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت، اما مادر مقتول که تنها، ولی دم پرونده محسوب میشد، در سالن اجرا حاضر نشده و وکیلش را برای اجرای حکم فرستاده بود. وکیل، اما پای اهرم که رسید با دیدن هق هق گریه و التماسهای محکوم نتوانست آن را بکشد و حکم را اجرا کند. او در آخرین لحظات تصمیم گرفت به قاتل مهلت زندگی بدهد تا در فرصت دیگری مادر مقتول درباره سرنوشت قاتل تصمیم بگیرد.
در کنار این قاتل که با خوشحالی به زندگی برگشته بود، مرد دیگری بود که او هم پای چوبه دار بیوقفه گریه میکرد و فریاد زنان درخواست بخشش میکرد. او ۶ سال قبل در یک درگیری جان مرد جوانی را گرفته بود. اختلاف آنها بر سر یک زمین، در یکی از شهرستانهای شمال غربی کشور بود. پدر و مادر قاتل و مقتول از حدود ۴۰ سال قبل بر سر یک زمین با هم اختلاف پیدا کرده بودند و این دعوا و درگیری به فرزندانشان هم کشیده شده بود تا اینکه روز حادثه قاتل و مقتول در خیابان با هم درگیر شدند و این درگیری به جنایت انجامید.
عامل جنایت پس از دستگیری و محاکمه به قصاص محکوم شد و با قطعی شدن رأی، سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت. وی به اولیای دم التماس میکرد تا او را ببخشند. او درحالیکه با گریه التماس و خواهش میکرد، با پاهای لرزان پای چوبه دار منتقل شد، اما در آخرین لحظات اولیای دم تصمیم گرفتند او را ببخشند؛ به شرط آنکه قاتل و خانوادهاش علاوه بر پرداخت دیه، تعهد بدهند که محل زندگیشان در شمال غرب کشور را ترک کنند و تا ۵۰ سال آینده وارد آن شهر نشوند. قاتل نیز این شرط را قبول کرد و با گریه پای اولیای دم را بوسید. به این ترتیب وی توانست از مجازات مرگ رهایی یابد.